پاورپوینت کامل نیروی «مقاومت» بر مسند «قدرت» ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نیروی «مقاومت» بر مسند «قدرت» ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیروی «مقاومت» بر مسند «قدرت» ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نیروی «مقاومت» بر مسند «قدرت» ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
sh_vares@yahoo.com
از بسیج سخن گفتن مانند از انقلاب گفتن است. چه، بسیج فرزند انقلاب است و بنا بود و بنا است آینه ی تمام نمای آمال و آرمان های آن باشد. بنا بود و بنا است طرح تاریخی انقلاب اسلامی را در ساحت ها و افق های متنوع و متکثر دنبال کند و بنا بود و بنا است که زمین مطمئنی باشد زیرپای انقلاب در هر موقعیتی و با هر ضرورتی. پولادین باشد و منعطف، تیز و بُرنده باشد و نرم و رام، زاهد شب باشد و شیر روز.
بسیج مانند انقلاب است. پس در بررسی سرنوشت آن مثل انقلاب باید دوگانه ی «آرمان» و «واقعیت» یا «باید» و «هست» را به میان کشید. انقلاب اسلامی در مقام ایده و آرمان، با انقلاب اسلامی در مقام تحقق که هم این جمهوری اسلامی فعلی ما باشد صد البته متفاوت است. هم چنین است بسیج. یک بسیج هم آن امید دل امام و نور چشم انقلاب است که بنا بود آیینه دار خورشید انقلاب باشد، و یک بسیج هم هم این بسیج محقق موجود است؛ بسیج این جا و اکنون؛ بسیجی که امثال نگارنده، سهمی هرچند کوچک در وجود و ماهیت آن دارند. من و مایی البته محدود و مقید و قاصر و ناقص. حال با این مبنا می توان به نقد و جرح بسیج (بسیج دوم) پرداخت. پس مبنای نقد بسیج این جا هم آن بسیج است. یعنی بسیج موجود را با بسیج مطلوب سنجیدن و برمبنای میزان انطباق با آن داوری کردن. چنان چه انقلاب را با خود انقلاب می سنجیم و حاصل آن به اعتبار برخی اهل نظر «نقد درون گفتمانی» است. نتیجه هرچه باشد به نفع انقلاب و به سود بسیج است. پس در این نوشتار ابتدا باید وصفی از آن تصویر آرمانی که اساس تشکیل بسیج بود گفته آید تا مبنا و روش نقد روشن گردد.
*
انقلاب اسلامی ایران مانند هر انقلابی، پس از آن که از گردنه ی پیروزی گذشت، با چالش اساسی و جدی اداره ی جامعه و هدایت و حفظ انقلاب مواجه شد. در واقع اکثر انقلاب ها و تحولات اجتماعی نسبتاً سریع و بنیادی تا زمانی که در مقام «نفی» وضع موجود و «سرنگون سازی» آن قرار دارند، هرچند با مرارت های بسیار روبه رو شوند راه خود را با قدرت و سرعت پیدا می کنند. اما زمانی که از این مرحله می گذرند و تمشیت امور را در دست می گیرند، تازه خود را در مقام «اثبات» الگویی جدید و «تأسیس» نظمی نو می یابند و مهم تر از آن باید الگو و ایده ی خود را در عرصه ی اجتماع و در حیات روزمره ی مردم و روابط پیدا و پنهان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی متجلی سازند و این دشوارترین مرحله ی هر انقلابی است که از قضا معمولاً کم تر از قبل برای آن تدارک دیده می شود. انقلاب اسلامی ما هم البته تا حدود زیادی چنین بود.
مسأله ی اصلی این جا است که انقلاب در واقع تغییری دفعی در ساحت سیاست و مدیریت کلان جامعه بود و نه تحولی بطئی و تدریجی در شئونات اجتماعی و فرهنگی. حتا بدنه ی مدیریتی و الگوی اداره ی دولت و نهادهای سیاسی هم بعد از انقلاب میراث دار نظام شاهنشاهی شبه مدرن بود و تا سال ها بل که چه بسا تا امروز هم چنان تغییر چندانی نکرده است.
نیروی اساسی پیش برنده ی انقلاب اسلامی «توده های مردم» و به خصوص اقشار فرودست و به تعبیر فاخر ادبیات انقلاب اسلامی «مستضعفین» بودند. این درحالی بود که الگوی مدیریتی حاکم بر نظام سیاسی برجای مانده از گذشته الگویی اشرافی و ضدمردمی بود. این پارادوکس باعث شد تا معمار انقلاب، نظام را متناسب با آرمان های اش و نیروهای پیش رو آن بازسازی کند. تشکیل «بسیج مستضعفین» در واقع دمیدن روح انقلاب بود در کالبد ساختار حکومتی برجای مانده از دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی.
به عبارت دیگر انقلاب اسلامی به عنوان یک «طرح تاریخی» نوظهور اقتضائاتی داشت که آن را از سایر طرح های تاریخی و به تبع آن نظامات سیاسی متفاوت می کرد. نظام سیاسی شاهنشاهی و نظامات سیاسی مدرن اعم از چپ و راست همه با نوعی الیتیسم قوام یافته بودند. این نظام ها چه شرقی و چه غربی و چه سنتی و چه مدرن همه گی در کار بازتولید اقتدار بخشی از نخبه گان و خواص سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و یا طبقه ی فرادست اقتصادی بودند. بسته به ایدئولوژی و چهارچوب های مشروعیت بخش، در این حکومت ها بخشی از بدنه ی نخبه گان، ممتاز و تعیین کننده می شوند و تحولات سیاسی و حتا انقلاب های سیاسی هم در نهایت به اعتراف جامعه شناسان به «چرخش نخبه گان» می انجامند. در حیات اجتماعی جوامع مدرن هم واره تطورات اجتماعی و تاریخی نه محصول حرکت بطئی کل بدنه ی اجتماعی که در پی کنش پیش روانه ی بخش ممتازی از جامعه رخ می دهد. مفهوم «جنبش اجتماعی» و مصادیق آن گویای این حقیقت است.
لیکن آن چه در ایران ۱۳۵۷ ظاهر شد با این همه متفاوت بود. نه با الگوهایی شناخته شده در تاریخ گذشته ی ایران انطباق داشت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 