پاورپوینت کامل حجاب و زیست جهان جنسی ۷۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حجاب و زیست جهان جنسی ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجاب و زیست جهان جنسی ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حجاب و زیست جهان جنسی ۷۴ اسلاید در PowerPoint :
می خواهیم درباب عالمی سخن بگوییم که یکی از محصولات آن پدیده ای به نام «بی حجابی» است. این واقعیتی تاریخی است که پدیده ی «بی حجابی» متعلقِ عالم مدرن و عصر تجدد است. البته از این سخن نباید این گونه برداشت کرد که در ادوار پیشین، بی حجاب، وجود نداشته و همه ی زنان محجبه بودند. به طور قطع همواره می توان به وجود اشخاص بی حجاب در ادوار ماضی حکم داد. وجود مغنیان و آوازه خوانان در دربار شاهان، و زنانی که در محافل بزم و عیش اشراف حاضر می شدند جمله گی دلالت بر وجود افرادی با پوشش نامناسب در تاریخ ایران دارد. اما این همه هرگز منجر به ظهور یک پدیده نگردید. اگر پیش از این و در ادوار پیشین، شخص بی حجابی یافت می شد، اولاً محدود به محافل خاصی بود، و ثانیاً از منظر عموم مردان و زنان ایرانی، مترود و منزوی بودند. بی حجابی به مثابه ی یک پدیده، که حکایت از مناسبات خاصی دارد، مختص عصر تجدد است.
شاید سرآغاز شکل گیری این پدیده ی مدرن، به دوره ی قاجار و شکل گیری فرقه ی «بابیت» و «بهاییت» در ایران بازگردد. «قره العین» گویا نخستین زنی بود که به تبعیت از آموزه های فرقه ی بابیت، به کشف حجاب روآورد و اندیشه ی آزادی زنان را دنبال می کرد. البته آشکار است که تأسیس فرقه هایی مانند «شیخیه»، «بابیت» و «بهاییت» در فرهنگ شیعی، و «وهابیت» در میان اهل سنت از جمله دسایس استعمار پیر برای انشقاق و انحراف در دیانت اسلام بوده است.
مواجهه ی ایرانیان با دنیای مدرن، و استیلای غربیان بر مقدرات مسلمانان نتایجی به بار آورد که بعدها در زمان رضاخان میرپنج و مقوله ی کشف حجاب، به طور آشکار و رسمی تحقق می یابد. کشف حجاب رضاخانی در حقیقت ثمره ی نامیمون ورود اندیشه ی تجدد به مرزهای فرهنگی این سرزمین بود که از عصر قجری مقدمات آن فراهم شده بود.
بی حجابی به مثابه ی یک پدیده ی تاریخی که محصول تجدد است، اوصافی دارد که آن را به یک پدیده تبدیل نموده است. از جمله ی این اوصاف نخست این که، بی حجابی دیگر محدود به محافل خاص و طبقه ای ویژه محدود نمی شود. از طبقات فقیر تا ثروت مندان، از تحصیل کرده های دانش گاهی تا عوام بی سواد، از بی-بندوبارترین افراد تا افراد مقید به آداب دینی و اخلاقی، می توان بی حجابی را دید. دلیل دیگر بر پدیده بودن بی حجابی این که امروزه تلقی فحشا از بی حجابی وجود ندارد و بی حجاب مطرود جامعه ی اسلامی نیست. حال آن که در گذشته مفهوم بی حجابی با مفهوم فحشا برابر بود.
دلیل دیگر این که بی حجابی منجر به ظهور مناسبات خاص در میان افراد جامعه شده است. گاهی در میان مدافعان یک شخصیت کاملاً دینی و مذهبی مانند احمدی نژاد یا سیدحسن نصرالله، بی حجاب هایی دیده می-شوند که بسیار آتشی تر و انقلابی تر از مدافعان مذهبی ظاهر می شوند.
بی حجابی پدیده ای ست مدرن، که تنها در دنیای مدرن قابل فهم است. برای فهم این پدیده ی تاریخی باید آن را درون این «کل» و «عالم»ی را دید که از آن به «عصر تجدد» یاد می شود. اگر پدیده ای جزیی، از کل خود جدا انگاشته شود و به طور انتزاعی دیده شود، هرگز قابل فهم نخواهد بود. اساساً هیچ جزیی قابل فهم نیست مگر درون «کل» دیده شود. یک اتومبیل را به مثابه ی یک «کل» تصور کنید. یکی از اجزای آن مانند «میل لنگ» را در نظر آورید. اگر کسی هرگز اتومبیل ـ یعنی آن کل ـ را ندیده باشد مانند انسانی که در قبایل بدوی زنده گی می کند، چه تأویل و تفسیری از این جزء یعنی میل لنگ، خواهد داشت؟ شیء درازی که وزن سنگینی دارد و می توان با آن در کارهای زیادی مانند شکار یا شکستن شاخ و برگ درختان استفاده نمود.
میل لنگ به مثابه ی قطعه ای از اتومبیل زمانی دانسته می شود که آن کل، یعنی اتومبیل «به دید» آید. به دید آمدن یک کل درواقع روش «پدیدارشناسی» است. پدیدارشناسی به ما می آموزد که از یک سو اجزا را درون یک کل ببینیم و از سوی دیگر، بدانیم که یک «کل» صرفاً مجموعه ای از اجزا نیست. کل چیزی فراتر از مجموعه ی اجزا است. همان مثال اتومبیل را درنظر آورید. اگر همه ی اجزای یک اتومبیل از کوچک ترین قطعه مانند پیچ و مهره تا بزرگ ترین مانند، اتاق و شاسی، در یک مکان انباشته شوند، هرگز کلی به نام اتومبیل حاصل نمی شود. اتومبیل به مثابه ی یک کل، زمانی به دست می آید که مجموع اجزا در نسبت هایی خاص با یک دیگر قرار گیرند. پس «کل»، مجموع اجزا در نسبت هایی خاص با یک دیگر است.
پدیدارشناسی به ما نشان می دهد که مجموع اجزا را در نسبت هایی خاص با یک دیگر ببینیم. اما هنوز برای فهم پدیده مرحله ی سومی نیز باقی است. فهم یک پدیده دیدن اجزای درون یک کل است و فهم کل دیدن اجزا در نسبت هایی خاص است. اما اگر این مجموع اجزا که در نسبت های خاص با یک دیگر وجود دارد و یک کل را ساخته است، درون یک کل بزرگ تر که همان عالم زیست جهانی ما است قرار نگیرد، هرگز فمیده نمی شود. در همان مثال اتومبیل، اگر حتی همه ی اجزا در نسبت هایی خاص با یک دیگر قرار گیرند ـ مونتاژ شوند ـ و کلی به نام اتومبیل ساخته شود، ولی در دنیای بدوی و قبیله ای که هیچ تجربه ای از دنیای مدرن ندارد حضور یابد، هرگز به مثابه ی اتومبیل و وسیله ی حمل و نقل شناخته نمی شود. برای یک انسان بدوی قبیله های آمازون، اتومبیل احتمالاً یک جزیی است که می توان درون آن نشست و یا بر بالای سقف آن رفت و میوه ی درختان را چید. فهم اتومبیل به مثابه ی یک وسیله ی حمل و نقل، وابسته به مجموعه ای از مناسبات است که در دنیای مدرن قابل تحقق و البته قابل فهم است.
به موضوع بحث خود بازگردیم. بی حجابی به مثابه ی یک پدیده ی مدرن، جزیی است که درون کلِ خود یعنی دنیای تجدد قابل فهم است. حال باید بدانیم چه گونه می توان دنیای تجدد را به دید آورد. به دید آوردن دنیای تجدد، و دیدن جزیی مانند بی حجابی، درون این کل، پدیدارشناسی عصر جدید خواهد بود.
اگر بی حجابی پدیده ای است «جزیی» که درون «کل» خود یعنی دنیای مدرن، معنا و مفهوم می یابد و در نسبتی خاص با اجزای دیگر این «کل» ایستاده است، پس می بایست نسبتی با این عالم بیابیم تا قادر به فهم این اجزا باشیم. حال پرسش این است که چه گونه می توان مدرنیته را به مثابه ی یک «کل» به دید آورد؟ و چه گونه می توان نسبتی با این کل یافت تا پدیده های جزیی این کل به درستی فهم شود؟
درباب حجاب و بی حجابی، سخنان زیادی گفته اند و می توان گفت. غالباً در باب این موضوع یا از منظر علوم اجتماعی، بحث می شود و یا منظر روان شناختی اختیار می شود و یا از منظر فقهی بدان می پردازند. کم تر دیده و یا شنیده ایم که نگاه هستی شناحتی به این موضوع شود. مراد از نگاه هستی شناختی همان دیدن اجزا درون یک کل و فهم آن درون یک نسبت خاص زیست جهانی است. من در این مقاله می خواهم در این خصوص از منظری هستی شناسانه و با نگاهی پدیدارشناسانه به نکاتی توجه نمایم که غالباً مورد غفلت قرار می گیرد.
بی حجابی، یا بد حجابی، در جامعه ای مانند ایران، علل متعددی دارد که این علل در مجموع، عالمی را برای ایرانیان به طور عام ساخته است که من از آن به «زیست جهان جنسی» و یا «عالم سکشوآل» یاد می کنم.
در جامعه ای که معماری، شهرسازی، ترافیک، صنعت، ورزش، هنر، رسانه، سینما، سیاست و بسیاری از امور آن ساختار و ماهیت سکشوآل دارد، به طور طبیعی، رفتار افراد نیز ماهیت سکشوآل پیدا می کند.
ماهیت سکشوآل این امور، ارجاع به ماهیت تمدنی دارد که اصل «لذت» و کسب آن را غایت خود قرار داده است. به گمان ام فروید در تشریح ماهیت این تمدن به درستی می گفت که: «اگر ناگزیر نبودیم به منظور بقای خود کار کنیم، شاید به ساده گی، تمام طول روز را دراز می کشیدیم و کاری نمی کردیم و لذت می بردیم» (Literary Theory, p151).
اما نکته ای که فروید نتوانست در غایت این تمدن آن را ببیند، «فروپاشی معنا» بود که حاصل سیر منطقی اصل لذت در زیست جهان انسان مدرن بود. اصل لذت، در بسط تاریخی خود منجر به تغییر «موضوع» مقوله-ای شد، که امروزه از آن به فروپاشی معنا یاد می شود. هر مقوله ای از جمله «سکس» موضوعی دارد. موضوع این مقوله، روابط انسانی است. یعنی سکس در روابط دو انسان همواره طرح بوده و غایت آن «تولید مثل» و بقای نسل انسانی است. البته در تفکر دینی علاوه بر این غایت، اهداف دیگری نیز درمیان است مانند، تکامل روحی و معنوی انسان در ذیل زوجیت. پس سکس، در تفکر دینی و به تبع در تمدن دینی اصلی است که ارجاع به امر قدسی دارد. اما وقتی سکس صرفاً برای لذت می شود، به طور منطقی هدف «تولید مثل» نیز از میان برداشته می شود و صرفاً کنشی خواهد شد معطوف به لذت.
البته در تمدن غربی امروزه دیگر حتی سکس برای لذت هم دیگر نیست. یعنی کنشی طبیعی فرض می شود که برخواسته از سرشت آدمی است و می بایست آدمی در ظهور این کنش موانع را برطرف نماید. این گونه سکس دیگر غایت لذت جویی را نیز از دست می دهد. عدم هیچ گونه ارجاع یک کنش به چیزی فراتر از خود را «فروپاشی معنا» می نامند. یعنی اگر چیزی به فراتر از خود ارجاع نداشته باشد، طبیعتاً بی معنا خواهد بود. کلمه-ای مانند «هشلپو» در لغت نامه ها ارجاعی ندارد. یعنی در مقابل این کلمه هیچ کلمه ای وجود ندارد. و تنها به خود ارجاع دارد، لذا بی معنا است. خودمرجعی و خودبنیادی، بی معنایی است.
سکس، دیگر به چیزی جز خود ارجاع ندارد. این عدم ارجاع، منجر به تکثیر موضوعاتی می شود که اولاً و بالذات هیچ نسبتی با سکس ندارند. وقتی سکس موضوع اصلی خود که همان روابط انسانی را از دست می-دهد، در موضوعات دیگر مانند معماری، شهرسازی، ورزش، صنعت و… خود را متکثر می نماید.
تکثیر سکس در موضوعات و بسترهای غیرمتجانس، عالمی را پدیدار می سازد که ما آن را «زیست جهان جنسی» می نامیم. و البته باید توجه داشت که این تکثیر، دلالت بر فروپاشی معنای آن دارد.
زیست جهان جنسی حاصل، فروپاشی معنای سکس است و فروپاشی معنای سکس نیز حاصل اصلی است که فروید به خوبی آن را تشریح کرده است. درون این زیست جهان، همه چیز به گونه ای دیگر تفسیر و تعبیر می شود. این بدان معناست که لذت و بهره وری بیش تر، غایت همه ی مناسبات می شود. بهره وری سیاسی، بهره وری اقتصادی، بهره وری در معماری، و بهره وری در موضوعات مختلف.
یکی از مظاهر این زیست جهان، «بی حجابی» و یا «بدحجابی» است. بی حجابی، کنشی است از یک سو هم معلول زیست جهان سکشوآل است و از سوی دیگر هم علت آن. در این مقال سعی خواهم کرد کمی درباب این «عالم» و «زیست جهان» سخن بگویم.
معماری جنسی
توجه به معماری اصیل اسلامی ایران، بسیار در فهم ماهیت سکسشوآل معماری مدرن مؤثر خواهد بود. معماری اصیل ایرانیان، در ذات خود «عفیف» بود. عناصری مانند «اندرونی» و «بیرونی»، «مطبخ»، حتی کلون در، که یکی برای اهل خانه و محرم ها بود و دیگری برای بیگانه و نامحرمان بود؛ همه ی این عناصر در یک ساختار مناسب و محاسبه شده در خدمت «کلی» بود که نام این کل «خانه» بود. خانه، محل امنیت و آسایش بود تا در آن، اهل خانه به «سکینه» برسند. پاکی و عفت از در و دیوار خانه ی ایرانی می بارد.
اما در مقابل، معماری مدرن با عناصری که دارد اساساً خانه را تبدیل به یک «سرپناه» کرده است. آدمی خسته از فعالیت اجتماعی، شب هنگام به یک سرپناه نیاز دارد و خانه چنین جایی می شود، هم چنان که مسافرخانه، هتل، حتی زیر یک پل و داخل باجه ی تلفن نیز می تواند برای کسانی «سرپناه» باشد. دیگر چیزی به نام «سکینه» و «آرامش» و «عفت» در این معماری معنا ندارد. همه چیز به طور آشکار و لخت عرض
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 