پاورپوینت کامل کدام مزرعه؟کدام شخم؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کدام مزرعه؟کدام شخم؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کدام مزرعه؟کدام شخم؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کدام مزرعه؟کدام شخم؟ ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۳

وقتی بر پیشانی مطلبی می خوانی «تا کی از جنگ سرودن؟! بس نیست؟!» می توانی این طور تعبیر کنی که: «تا کی باید از جنگ بسراییم؛ باید اشعار دیگری با موضوعات دیگری بنویسیم». این ممکن است به مذاق شاعران دفاع مقدس خوش نیاید. اما وقتی در ادامه ی مطلب، با تعبیر موردنظر نویسنده ی محترم روبه رو می شوی که: اصلاً چرا باید شعر بنویسیم؟ شاعری کافی است!، این دیگر نه تنها بر شاعران دفاع مقدس، بل که بر شاعرجماعت گران می اید. حالا نقل ماست و مقاله ی «شخم در مزرعه» از آقای محسن حسام مظاهری که ظاهراً قصد داشته اند مزرعه ی فرهنگ دفاع مقدس را شخم بزنند و این علف هرز شعر را از این مزرعه ریشه کن فرمایند!

*

بزرگ ترین مشکل این مقاله، که ادعای براندازی شعر از ساحت فرهنگ دفاع مقدس را دارد، این است که شعر دفاع مقدس را آن چنان که باید و شاید نمی شناسد. گاه حتا این تردید آزاردهنده هم ایجاد می شود که نه تنها از شعر دفاع مقدس، بل که اصولاً شناختی کافی از مقوله ی شعر وجود ندارد.

وقتی شعر فارسی خلاصه می شود در عرفان زاهدانه و صوفیانه، و شعر دفاع مقدس خلاصه می شود در نوحه ها و سرودهای آهنگران و کویتی پور، تردیدی نیست که یا مؤلف شعرشناس نیست (یا حداقل از دیدگاه محدود و نامناسب خود به تماشایی ناقص بسنده کرده است)، و یا قصد تحقیر و تخفیف شعر را داشته است و طنزی گزنده و پنهان را چاشنی نوشته ش کرده است. (و شاید هم هر دو!) آن که ناصرخسرو، فردوسی، سعدی، حافظ، مولانا و دیگر ستاره گان شعر خردگرا و انسان مدار آسمان شعر کلاسیک فارسی را نمی تواند یا نمی خواهد ببیند و با استناد به تاریخ نوحه سرایی و تعزیه خوانی، شعر را هم واره نوحه گر و مظلوم ستا و ظالم پذیر می داند، لابد از هر دو شکل شعرناشناسی و تحقیر شعر توأمان برخوردار (!!) است. آن که ظاهراً هیچ خبری از شعر معترض دفاع مقدس به عنوان یکی از مهم ترین مادرشاخه های شعر اجتماعی سال های اخیر شعر ایران خبر ندارد یا این که نمی خواهد خبر داشته باشد، لابد …

*

شعر اجتماعی، پاسخ شاعران به نیازهای روز و سفارشات روز جامعه محسوب می شود. شعر، پاسخی ثابت (مثلاً هم واره عرفانی، چنان چه آقای مظاهری ادعا فرموده اند) نبوده است. شعر در بحبوحه های سیاسی و اجتماعی، هم چون هر هنر دیگری با حضور در مرحله ی تعلیق و تبلیغ، چهره ای عریان، ژورنالیستی و حتا شعاری به خود گرفته است و از سوی دیگر برای آن که حداقل مآیه ی هنری خود را حفظ کند، گاه از نمادهای عرفانی هم بهره برده است. (این مرحله هم آن مرحله ی موردنظر و مورد تهاجم جناب مظاهری است.) اما با عبور از این هنگامه ها یا حداقل از فرازها یا نقاط جوش آن ها، شعر نیز چون هنرهای دیگر به مرحله ی تثبیت و تعقل پا می گذارد و بهره ای تکنیکی تر و پیچیده تر را می پذیرد. حالا دیگر کار شعر، تحریک و تبلیغ حرف نیست. چنین شعری اصلاً مناسب صدای آهنگران و کویتی پور نیست و این شعری است که مولف «شخم در مزرعه» هیچ بویی از آن نشنیده است یا خود را به فراموشی زده است! تازه شعرهایی با چنین روی کردهایی در هم آن سال های دفاع مقدس هم سروده شده اند که به نگاه جزم گرا و مطلق نگر و انحصارطلب ایشان نیامده اند. و این جزم گرایی و مطلق نگری و انحصارطلبی که نگاه صاحب قلم را آگاهانه و عامدانه بر بخشی یا بخش هایی از مقوله ی مورد بحث می بندد، از معضلات جدی مقاله مذکور است.

مظاهری، بخشی از شعر کلاسیک فارسی را که به کارش می آمده، دیده و بخشی از آن را ندیده است. مظاهری، بخشی از شعر دفاع مقدس را که به کارش می آمده، دیده و بخشی از آن را ندیده است. مظاهری، بخشی از شریعتی و مطهری را که به کارش می آمده دیده و «کویر» و اصولاً نثر شاعرانه ی شریعتی و «تماشاگه راز» [مطهری] را ندیده است. مظاهری، مجموعه های شعر دفاع مقدس را به عنوان بخشی از بدنه ی فرهنگ دفاع مقدس دیده است و اگر نگوییم کوهی، حجم وسیعی از تحقیقات واقع گرایانه ی انجام شده در مورد جنگ را ندیده است. و این ندیدن آخری برای کسی که ادعای نبود چنین تحقیقاتی را مطرح می کند، یا اهمال و سهل انگاری و کاهلی محسوب می شود، یا خود را به غفلت زدنی غیرشرافت مندانه. مظاهری، بخشی از دفاع مقدس را که در جبهه ها به پایان رسیده دیده، اما بخشی از تبعات دفاع مقدس را به عنوان معضلات اجتماعی و فرهنگی به جامانده از سال های دفاع مقدس را ندیده است. او ظاهراً صدای سرفه ی یک جان یاز شیمیایی را کنار خود نشنیده است. او ظاهراً ردّ موازی یک ویلچر را بر خاک ندیده است. او ظاهراً مادران و خواهران و هم سران شهدا را بر سر مزار شهدا ندیده است. او فراموش کرده است که درد ترکش های جنگ هنوز هم احساس می شود؛ احساس فیزیکی! پس درست می گوید، وقتی به تمسخر می نویسد: «ما هنوز در مقام تبلیغ ایم! هنوز نیازمان به آهنگران تمام نشده! هنوز در مورد جنگ شعر می گو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.