پاورپوینت کامل حیات خلوت ۴۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حیات خلوت ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حیات خلوت ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حیات خلوت ۴۲ اسلاید در PowerPoint :
۴۲
• بسم الله
• شماره ی ۱۱ حواشی اش بیش از متن شد. تعطیلی تابستانه ی دانش گاه ها و حوزه ها بهانه ی خوبی شد که دو سه ماهی کرکره ی کار رو بکشیم پایین تا حرف و حدیث ها بخوابه. ضمن آن که نیاز بود دستی هم به سروگوش بخش های توزیع و مالی بکشیم، و ایضاً سایت نشریه.
• در آغازین روزهای مردادماه دومین جشن واره ی موضوعی نشریات دانش جویی سراسر کشور برگزار شد. به لطف خدا هابیل توانست با کسب ۵ مقام و ۶ تقدیر در میان برگزیده گان جای گاه منحصربه فردی را به خود اختصاص دهد: هابیل رتبه ی دوم نشریات علوم انسانی شناخته شد، مقاله ی «روایت روایت فتح» رتبه ی اول مقالات علوم اجتماعی را کسب کرد، مصاحبه ی «وقتی اعتبار منبع پیام از بین می رود» رتبه ی دوم مصاحبه را گرفت، از مقاله ی «زنده از غبار» تقدیر شد، گرافیک شماره ی ۱۲ رتبه ی دوم صفحه آرایی و گرافیک را به خود اختصاص داد و طرح جلد شماره ی ۱۱ رتبه ی دوم طرح جلد را از آن خود کرد. (به قول یکی از دوستان: خیر است ان شاء الله!)
• چنان چه پیش بینی می شد «امام زاده مرتضا» داد خیلی ها را درآورد. (و بیش از همه البته داد نویسنده ی بخت برگشته اش را!) خیل عظیمی از زوار و شیفته گان و دوست داران و ارادت مندان و شاگردان و هم رزمان و دیگر اقشارِ مرتبط با آقامرتضا به انحای مختلف زبان به گلایه و اعتراض و حتا فحش و فضیحت گشودند که: ایها الناس! حرمت آقامرتضا شکسته شده و به ساحت مقدس ایشان توهین شده است. یکی گفت: «این نقد نیست؛ لگدپرانی است» دیگری گفت: «این کار یعنی عقده گشایی» و سومی هم: «نباید اینو چاپ می کردین. این کار خودکشی بود.» و نهایتاً آن ها که خویشتن دارتر بوده و احتمالاً در معرفت آقامرتضا مراتب پایین تری را اشغال کرده بودند گفتند: «حالا یعنی از همه ی ظرفیت های وجودی ایشون استفاده شده که وقت عبور و گذشت ازشون رسیده باشه؟» بعضی هم که دوست دار نشریه بودند دل سوزانه و با نگرانی زیر لب نچ نچی کردند که: «نکنین این کارا رو!»
• شنیدم که دوست عزیز نویسنده ای گفته است: هرکس به طریقی نان شهید آوینی را می خورد. فلانی و هابیل هم با شکستن اسطوره ی آوینی به طریقی دیگر. (نقل به مضمون)
• تماس گرفتند که: «حاج آقای محسنی مدیر نشر آثار شهید آوینی و از مسئولان ارشد روایت فتح مطلب تان را خوانده اند و می خواستند دیداری با هم داشته باشید.» رفتم. تنها. بی سلاح و زره! از هم آن بدو ورود محاکمه آغاز شد: «به تولیت امام زاده مرتضا خوش آمدید!» دو سه ساعتی طول کشید. سعی کردم بیش تر شنونده باشم. (البته اگر سعی نمی کردم هم هم آن می شد که شد!) جمع بندی بیانات ایشان را می توان در این موارد خلاصه کرد: ۱- آقامرتضا متفکر بی بدیل انقلاب اسلامی است و نظیری برای شان نداریم. ۲- آثار آقامرتضا آن قدر غنی است که حتا از دل آن می شود فی المثل الگوی اداری و تربیتی استخراج کرد. ۳- کتاب های آقامرتضا را نمی شود هم این طوری کتره ای و الله بختکی خواند و فهمید. باید با استاد خواند. سطر به سطرشان را. ۴- شما [جمیع نویسنده گان پاطوق آوینی] هیچ کدام آثار آوینی را نخوانده اید و اگر هم خوانده باشید، نخورده اید[!] و نفهمیده اید. ۵- شما [یعنی ما] اساساً صلاحیت حرف زدن و نقد آثار شهید آوینی را نداشته اید و با این پاطوق آب روی خودتان را برده اید. ۶- ما [یعنی بروبچز روایت] هرگز چنین خطایی مرتکب نمی شویم که نقد یا جوابیه ای برای چنین نشریه ای [یعنی هابیل] بنویسیم.
• نمی دانم چرا آن شب حین بیرون آمدن از مؤسسه ی روایت فتح یاد خاطره های مسعود بهنود و ابراهیم نبوی از برخورد شهید آوینی با مطالب منتقدانه شان افتادم! خودمانیم، نکند آن خاطره ها هم قلابی باشند؟! (لا اله الا الله! گاز بگیر اون زبون مارزده ات رو پسر!)
• راستی حاج آقای محسنی حین غریب نوازی هاشان یک پیش بینی تاریخی هم فرمودند که تنها به جهت ثبت در تاریخ باید این جا ذکر شود: آثار آقامرتضا آن قدر باارزش است که اگر ما [روایت فتح] هم چاپ شان نمی کردیم بودند کسانی که از زیر سنگ هم شده «سوره»های آن موقع را گیر می آوردند و مقالات ایشان را می خواندند. اما این نشریه [هابیل] و مطالب اش ماندگار نیست و به ضرس قاطع می گویم که پنج سال دیگر خودتان هم سراغ شان را نمی گیرید. نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان!
• متن امام زاده مرتضا را در وبلاگ ام گذاشته بودم. در میان پیام های خواننده گان یک نام ناآشنا بود و یک متن طولانی درباره ی آن مطلب، که در اندرونی این شماره می توانید بخوانیدش: «سفر به خیر مسافر!» عنوان را البته بدون اجازه ی نویسنده خودم انتخاب کردم، از آخرین جمله ی آن مطلب که جالب بود و به دل ام نشست. خوش بختانه یک ردپا از خود به جا گذاشته بود. در وبلاگ اش از اون وبلاگ های حِزبُل خَف یادداشت مسالمت آمیزی گذاشتم و پرسیدم که هابیل را دیده یا نه. پاسخ را دوباره در وبلاگ خودم نوشته بود: «نمی دانستم شما از دار و دسته ی نشریه ی هابیل هستید. روشن فکرنمایانی که البته از جنگ و شهدای آن نیز عبور کرده اید!» دیدم انگار خیلی قضیه جدی است؛ در حد تیم ملی! دوباره در وبلاگ اش پیام گذاشتم که دلیل این قضاوت ات چیست؟ و پاسخی آمد که آن را هم در اندرونی می توانید بخوانید و لذت ببرید!
• ای ن ج دان وی س ی رس م ا ل خ ط ن ش ری ه ه م گ وی ی ب ه ب ع ض ی م ذاق ه ا چ ن دان خ وش ن ی ام ده اس ت: «ب اب ا! ول ک ن ی ن ای ن م س خ ره ب ازی ا رو!»، «ش م ا ه م ک ه ای ن ادا و اط ف ارای ام ی رخ ان ی رو در م ی آری ن!»، «ن م ی ت ون ی ن م ث آدم م ط ال ب و ت ای پ ک ن ی ن؟ دو س اع ت ب ای د ب ا ی ه ک ل م ه ور ب ری م ت ا ب ش ه خ ون دش!»
• عادت دارد که با اس ام اس حرف هایش را بزند: «خواندم. حرف اول تو و مقاله ی کربلایی لو را. در نسلی که نفس امام را چشیده بودند یکی اهل مواجهه ی درونی شد! در نسل ما؟ امروز کسی می گفت هابیل روضه ی مکشوف را بین عوام می خواند! گفتم: نسل ما و فقط نسل ما گاهی مجاز است!»
• مقاله ی چهار الگوی تغییرات هم چالش برانگیز شد. البته خود مقاله که نه، نویسنده اش! بعضی ها سریع موضع گرفتند: «بابا! دس وردارین از این روشنفکربازیا!» بعضی ها از نشریه قطع امید کردند: «حیف! زود زدین تو خاکی!» بعضی ها سوابق ضدانقلابی و براندازانه ی نویسنده را به رخ مان کشیدند: «دور خوردین!» بعضی هم دل سوزانه نصیحت مان کردند: «مواظب باشین! این […]ها شگردشونه! می خوان از تریبون شما حرفای خودشونو بزنن. شما هم که جوونین و ساده! چشم واز می کنین می بینین شدین بلندگوی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 