پاورپوینت کامل جامعه ی شعر یا شعر جامعه ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جامعه ی شعر یا شعر جامعه ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جامعه ی شعر یا شعر جامعه ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جامعه ی شعر یا شعر جامعه ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
تأملی در مفهوم شعر و شعر اعتراض در ایران و توران
معمول است که گاهی شاعران از یک دیگر وام می گیرند، به این معنا که از مصراع، بیت و یا مضمون دیگری استفاده می کنند و در پی نوشت شعر، به این که این قسمت را از شاعری وام گرفته اند اشاره می کنند. گاهی هم شاعری به استقبال شاعر دیگری می رود، به این معنا که مصراع یا بیت آغازین شعر دیگری را به عنوان آغاز شعر خود انتخاب می کند و معمولاً با همان ردیف و قافیه ی شعر موردنظر، شعر و مضمونی نو می سازد و به این امر هم تصریح می کند که به استقبال شعر فلانی رفته ام، البته معمولاً! مقصود نگارنده از این مقدمه بافی ها این است که بگوید در ابتدای این مجال اندیشه پردازی، از سخن و اندیشه ی نعمت الله سعیدی وام خواهد گرفت.
در کتاب های علوم، می آموختیم که ترکیب های مواد به انواع فیزیکی و شیمیایی تقسیم می شوند، در ترکیب های فیزیکی می توان مواد ترکیب شده را با استفاده از عوامل مختلفی – بسته به نوع ترکیب – از هم جدا کرد؛ اما در ترکیب های شیمیایی دو ماده ی ترکیب شونده به نوعی با هم ترکیب شده اند که ماده ی سوم و جدیدی به وجود آمده و امکان تفکیک آن ها از ماده ی ترکیبی جدید وجود ندارد و یا اگر بتوان چنین انشقاقی را ایجاد کرد، دیگر از اصل آن ماده ی جدید خبری نخواهد بود.
سخن در باب هنر، و یا به عبارت اخص موردنظر نگارنده، شعر است و ترکیب هایی که با اضافه کردن کلمات و صفات دیگر با این کلمات ساخته می شود. ترکیب هایی از قبیل «هنر دینی»، «هنر مادی» و یا مثلاً «شعر متعهد» و «شعر غیرمتعهد» و یا آن چه که در این مجال بیش تر به او خواهیم پرداخت، یعنی «شعر اعتراض». این که ترکیب های اضافی که به این طریق ساخته می شوند، تا چه حدی اعتبار عقلی و نظری دارند؟ و این که آیا چنین ترکیب هایی را براساس آن چه وام گرفتیم، باید ترکیب فیزیکی دانست یا شیمیایی؟ به عبارت صحیح تر آیا این ترکیب ها را می توان دارای اصالت دانست یا نه؟
این سئوالی است که موضوع اصلی فکر و سخن نگارنده در این مجال است. البته در مقاله ی «کدام شعر؟ کدام تعهد؟»[۱]که به نوعی قسمت اول این سخن به حساب می آید، به مقدمات همین سخن، در یک موضوع و ترکیب خاص (شعر دفاع مقدس) پرداخته شد. آن چه از این پس نوشته و احتمالاً بعدها خوانده خواهد شد را باید یک اجمال تمام عیار – چیزی شبیه خود شعر – به شمار آورد. درحقیقت دریاهایی از سخن را در قامت چند سئوال و چند گزاره به اجمال تماشاکردن لابد که شبیه شعر باید خوانده شود.
* چرا بعضی از الحان موسیقایی، نوعی احساس روحانی در مخاطب ایجاد می کنند؟ حالاتی که گاهی حتا کم تر نسبتی با حالات و روحیات خالق خود دارند یا این که نوع خوانش و برداشت مخاطب از یک شعر را چه گونه باید وصف و تعریف کرد؟ چرا شعر حافظ را مؤمن و کافر و ترسا و گبر می خوانند و در این که صیقل و لطافت روحی می یابند هم عقیده اند؟ چرا مولانا می گوید «هرکسی از ظن خود شد یار من»؟
مگر یک سخن یا اثر هنری در ذات خود چه دارد که می تواند مصدر و مرجع مراجعه ی بسیارانی متفاوت و متغیر باشد که فقیر نگارنده متغیر را به این ملاحظه می نویسد که حتا حال یک تن هم درهرحال و همیشه ثابت و جامد نیست و هر زمانی را حالی و احوالی است.
برخورد انسان با هنر و شعر را باید چه نوع برخوردی دانست؟ آیا برخوردی عقلانی است؟ آیا عقل است که منشأ این همه شور و نشور است یا.. .؟ در ابتدای مقاله ی «دامنه ی البرز یا آلپ در گل خانه»[۲] گزاره ای در قالب چند جمله طرح شد که حالا ناگزیر از تکرار آن ام: «کنکاش پیرامون مفهوم شعر و بحث های اطراف آن و به تخصیص گزاره هایی از قبیل شعر مردمی و مخاطب شعر در زبان فارسی، با نوع بررسی هایی از این گونه در هنرهای دیگر متفاوت است و به عبارت دیگر پنجره هایی که برای تماشای این منظر در اختیار است و یا می توان یافت پنجره هایی شرقی اند. به دلایلی ناگزیر از این پنجره ها ایم و سرکشی از تماشای این مناظر سنتی و قدیم، نصیبی جز سرگشته گی ذهن و ایجاد گزاره هایی از قبیل شعر ناب (در مفهوم مدرن و پسامدرن آن)، شعر محض، شعر برای شعر و… نخواهد داشت.»
حالا این پنجره ی شرقی را باید به مفهوم انسان و مفهوم هنر گشود که یعنی فلسفه ی ما؛ و اگرچه در نگاه سطحی و سرگشته ی دیگران هم اعتراف به مفاهیم و تعاریف شرقی به تواتر و تکرار یافت می شود اما این شجره ی زیتونه، ریشه در طور دارد نه طیر.
فرصتی برای بیان این مفاهیم و تعاریف از منظر این پنجره نیست که نه این مقال، مجال فلسفه است و نه نگارنده فیلسوف. اما باید دانست که انسان، پدیده ای هم گون و هم آهنگ با آفرینش است و بلکه قله ی آن است و آفرینش هم آفرینشی هارمونی و منظومه دار است که فرمود «فطره الله التی فطر الناس علیها» (روم: ۳۰) و فرمود «و جعلنا من الماء کل شیء حی» (انبیا: ۳۰) و آب، یعنی تجسم هارمونی و شعر، که در این حرف اسراری است که باید جست وجو کرد، در پوشیدگی عصمت حضرت حق و مهریه شدن آب و شکستن هارمونی و… الخ که بماند.
آیا ساختار و محتوای ترکیبی هنری و انسانی به نام شعر، قابل تفکیک است یا خیر؟ آیا قالب و محتوای یک اثر هنری، قابل تفکیک و تشخیص اند یا خیر؟ به عبارت ساده تر آیا قالب و محتوای اثر هنری را اگر مثلاً پیرهن و تن بدانیم، این تن و پیرهن چیزی از مقوله ی تن و پیرهن انسان است که قابل تفکیک اند یا از مقوله ی تن و پیرهن مجسمه و یا عکس که قابل تفکیک نیستند و در صورت انشقاق دیگر نه مجسمه ای وجود خواهد داشت و نه عکس.
خواننده را گوش زد می شود که حتا در انسان هم که این قابلیت تعبیه شده به لحاظ داشتن این حقیقت است که پیرهن اضافه ای ثانوی به اضافه ی تن و جان است و الا در مقام قیاس باید که تن و جان را برای قیاس با آن دیگری به میدان آورد. گوش زد غریب تر این که حتا همین تفکیک پیرهن از تن هم بانی هبوط و نزول انسان از اعلا به دنیا شد و انسان بهشتی را به بشر زمینی مبدل ساخت.
نهایت سخن این که قالب و محتوای اثر هنری از قبیل شعر، هرگز قابل تفکیک و انشقاق نیست که بر آن مبنا شعری را شعرِ فلان و شعر دیگر را شعرِ بهمان بخوانیم و چنین بدانیم که براساس قالب و محتوایی خاص که ما از انشقاق مفهوم شعر، به در آوردیم، می توانیم اضافه هایی را برای نام کردن نوعی از شعر به این مفهوم اضافه کنیم و نمایی نو بسازیم که این محال است و نمایش نما به نام که برخلاف «بسم الله الرحمن الرحیم» است و برخلاف فطرت انسانی و هارمونی وجود و برخلاف هنر انسانی. هنر، یعنی انسان؛ و انسان، عبدالله است و کلیم الله و خلیل الله و نبی الله؛ و هنر، هرآن چه متعالی تر، انسانی تر. انسانی، نه بشری و دهری.
بنابر آن چه گفته شد، همه ی ترهای دیگر هم در پی انسانی تر شدن، خواهد آمد و اضافه سازی های جاهلانه ی ما به جز نقض غرض چیزی نخواهد بود. این سخن را نباید و نمی توان با محصولات سطحی اذهان مسطحی که هنر برای هنر را بافته اند و دیگران سطحی تری که برای پاسخ به آن، مفهوم هنر را نابود کرده اند یکی دانست. وجه افتراق این دو بحث در آگاهی از این نکته است که مفهوم هنر برای هنر هم که توسط جاعلانی با اهدافی به جز هنر – معمولاً – جعل شده در غایت امر، به اشتقاق محتوا از ساختار و سلب مفاهیمی از محتوا برای نیل به مقاصدی خاص، که دلیل جاعلان از جعل یاد شده بوده، می انجامد.
معنای این سخن آن است که در ترکیب سازی نوع اول، مفاهیمی به صورت اضافی، بار بر مفهوم شعر می شود. حال آن که شعر، خود کلیتی است که شامل مفاهیم دیگر می شود – انگار که شعر در ذات خودش ارجاع خارج از متن شاعر نیست! -، و در جعل ترکیب نوع دوم به شکلی پنهانی ابتدا محتوا را از شعر بیرون می کشند و آن گاه مفاهیم بسیاری را از آن سلب می کنند. حال آن که نمی توان از مفهوم شعر به عنوان یک هنر والای انسانی، یا شاید هم والاترین هنر انسانی[۳] مفاهیمی را سلب کرد و با جعل یک گزاره ی مبهم با عنوان شعر برای شعر، ارزشی موهوم بسازیم بر این مبنا که اگر مفاهیمی از فلان قبیل در شعری موجود بود، دیگر شعر نیست و شعار است و بی ارزش است و از این قبیل، اما اگر مفاهیمی از فلان قبیل دیگر در شعر موجود بود، آن گاه آن شعر، به قله های هنری رسیده است و….
درحقیقت این هر دو نادانی، دو روی یک سکه اند و آن نشناختن شعر و در مفهوم کلی تر، هنر است؛ اگرچه در نسبت های اجتماعی و سیاسی، جاعلان این دو ترکیب اضافی را به عنوان دو گروه متضاد و مقابل هم بشناسند.
از پس این مقدمه که در یگانه گی قالب و محتوای شعر گذشت، سخن به یکی از مصادیق ترکیب سازی ها می رسد و آن ترکیب اضافی «شعر اعتراض» است. این ترکیب به آن جهت که در سیر تاریخی خود، هیچ گاه در جهت منافع و مطامع حاکمان و حکومت ها نبوده است از دست بُرد و التقاط های حاصل از نگاه های دولتی – که بانیان خودخوانده ی بعضی از گونه های هنر می شوند – در امان مانده است.
هدف نگارنده در طرح این ترکیب اضافی بیش از آن که زنهاری به حفظ معنای اصیل شعر فارسی باشد، ارایه ی شاهدی است بر این مدعا که شعر فارسی یک حقیقت تکوینی است که در شعر شاعران بنابر سلوک ایشان و میزان اوج ایشان در این وادی به ظهور می رسد.
در اجتماع مردمان، که اصلی ترین و اصیل ترین آیینه ی انعکاس شعر است، نوعی از حضور شعر را به عنوان شعر اعتراض می شناسند. بحث در شعر اعتراض، خاصه در این ملک و مملکت که مهد حکمت خسروانی است، نگاهی تأویلی به تاریخ ادبیات و شعر این سرزمین می طلبد که نگارنده در مقاله ای دیگر تحت عنوان «اعتراض شعر» ارزیابی شتاب زده ای را در آن حوزه ارایه کرده است. صرف نظر از شاعران سالوس و متملقی که حواری چرب و شیرین سفره ی شاهان بودند و به قول حکیم یمگان – ناصر خسرو قبادیانی – گوهر گران بهای لفظ دری را به پای خوکان می ریخته اند و آلات خوان شان هم از زر بود[۴]، باید به نکات گذرایی در تماشای تاریخ شعر این ملک اشاره کرد.
اشاره این که در تاریخ شعر فارسی که به هم پیچیده است با پرده های جهلی که حاکمان و سلسله های طاغوتی حاکم، برای بسط و ادامه ی ستم گری و خودکامه گی برساخته اند، آن چه که به مشاهده ی چشم تماشا می آید بددینی غالب اعصار است که رخ در عقاید جبری و اشعری نموده است. جبری گری که هر بلا و بدبختی و ظلمی را به گردن چرخ و فلک و آسمان و… می انداخت و وقتی به حکمت و شعر می رسید به صورت نظریه های عرفانی و حکمی فردی فارغ از جمع و جماعت و پیچیده به اوهام و خیالاتی می شد که اگر هم شخص سالک را به راهی و نجاتی ره نمون می ساخت، اما نقش عظیمی در گم راهی جماعت از یافتن صلاح و فلاح در واقعیت زندگی و بندگی داشت.
از این منظر باید که به نشانه های عبور از این گردنه و دریدن این پرده ها در شعر و حکمت بزرگانی چون خاقانی و ناصرخسرو و دیگران پرداخت تا رسید به دردانه ی دوران و حکیم شیعی طوس، ابوالقاسم فردوسی و از پس آن تعریف، بر شد به دوران انقلاب عظیم تشیع در عصر حاضر که به نفس اهورایی آیینه ی امروزین خون سیاوش، تشیع به ثمر جان جمع و جماعت نشست و به بلوغ و پخته گی شعر اعتراض، یا به حقیقت، اعتراض شعر در این عصر و زمانه پرداخت که.. . بماند.
ازاین رو که این مجال را بنای بسط این مطلب نیست و در مقاله ای دیگر بدین سخن پرداخته شده است. برای تمام شدن کلام و معنای سخن، به ذکر چند جمل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 