پاورپوینت کامل واژهشناخت؛ بررسی نوع واژهسازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل واژهشناخت؛ بررسی نوع واژهسازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل واژهشناخت؛ بررسی نوع واژهسازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل واژهشناخت؛ بررسی نوع واژهسازی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پرونده ای برای علی رضا کمری و پژوهش جنگ
واژهیابی، واژهگزینی، واژهچینی در آثار علیرضا کمری
چکیده
تلاش من در مقالهی حاضر، نشاندادن اهمیت و جای گاه واژهها و چگونگی گزینش، آرایش، پیرایش و چینش آنها در شفاهیات و مکتوبات علیرضا کمری از حیث نقش آنها در شناساندن مبانی نظری و روشی، نظام اندیشگی و یافتهها و دستاوردهای فکری اوست. پیشنیازهای این بررسی به شرح زیر بودهاند:
(۱) بازشناسی عمدهترین حوزههای مطالعاتی که نظام کلامی وی را از خود متأثر کردهاند،
(۲) بازشناسی موضوعاتی که بر آنها تأکید و تمرکز و توجه بیشتری نشان داده است،
(۳) بازشناسی رویکردهایی که رد و نشان آنها در آثار وی آشکارتر است،
(۴) بازشناسی برجستهترین راهکارهایی که اغلب از آنها سخن به میان آورده است،
(۵) بازشناسی مهمترین مخاطبانی که روی سخن او در مکتوبات و شفاهیات به آنهاست و به منزلهی سطح فراخوان او محسوب میشوند.
اهدافی که از این بازجست مدنظر داشتهام عبارت بودهاند از:
(۱) نشاندادن تأثیرگذاری میزان معرفت یا اشراف و احاطهی ایشان به موضوع/ موضوعات جنگ بر پویایی ذهنی و ورزیدگی زبانی وی در «ساخت» و «یافت» واژههای مناسب برای توصیف، تحلیل، تبیین، تعلیل و تشریح آن موضوع/ موضوعات،
(۲) نشاندادن تأثیرگذاری میزان غنای واژگانی در آثار وی – که خود نتیجهی تبحر ذهنی و زبانی اوست – بر زایایی معرفت وی به موضوع/ موضوعات جنگ،
(۳) نشاندادن پیدایی و رشد رابطهی تعاملی فوق در اثر «استمرار»، «استقرار» و «استقلال» فکری وی در موضوع/ موضوعات جنگ،
۱- بیان مسئله
مرداد امسال دقیقاً یک دهه از همکاری من و آقای کمری در واحد پژوهش دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه ی هنری میگذرد. موقعیت – یا به تعبیر دیگران موهبت – همکاری با ایشان در طول این سالها، برای من – در مقایسه با دیگران – مجال بیشتری فراهم آورد تا در باب مباحثی که مدتهاست وی به بررسی و مطالعهی آنها مشغول است، به شنودوگفتهای نظری و روشی متعدد و طولانی بپردازم.
دورنمایی که از فعالیت خود در واحد پژوهش طراحی کرده بودم، ایجاب میکرد که ابتدائاً همهی آنچه را که در ذهن و زبان و ضمیر این فرد دربارهی موضوعات جنگ میگذشت، از طریق برگزاری مناظرهها و مباحثههای دوسویه میان خودم و ایشان، به «گفت» درآورم. زیرا به گمانم هرکس که ایشان را میشناسد، به این ویژگی برجستهاش پی برده باشد که بهرغم بهرهمندی از گفتار رام و روان؛ سخت به گفتوگو تن میدهد و اغلب نیز از بیان همهی آنچه در ذهنش میگذرد، تن میزند. بنابراین، به مدت سه سال، تمام هم و عزم خویش را بر این گذاشتم که هر جلسهی گفتوشنود را بهدقت مکتوب کنم و حروفچینیشده در اختیارش بگذارم و سپس با طرح سئوالات جدید، او را به گفتوگویی دیگر با خودم دعوت کنم که به درستی معلوم نبود کی پایان خواهد یافت.
اضافهشدن تدریجی به پروندان(فایل)های جلسات گفتوگوهایم با آقای کمری – که هزینهی زمانی درخور توجهی را مصروف کتابت آنها کرده بودم و تحت عناوین مصاحبهها، مناظرههای پژوهشی، پیشطرح(پروپوزال)های پژوهشی دربارهی جنگ، بایستهپژوهیهای جنگ و… به سعی بیدریغ سرکار خانم خالدی حروفچینی و ثبت و ضبط شده بود – نشان میداد که در روندی آهسته – اما پیوسته و پنهان – منابع فکری و اندیشهای علیرضا کمری در حال استخراج از معدنی به نام «ذهن» و ذخیرهسازی در جایگاهی به نام «بایگانی واحد پژوهش» است.
بدیهی بود که گفتوگوهای من به تنهایی بسنده برای بازشناسی همهی منابع فکری و اندیشهای ایشان نباشد. میبایست میپذیرفتم که کاربرد ابزار دیالوگ یا شنودوگفت گرچه بسیار مهم و مؤثر برای اکتشاف و بیرونسازی این منابع بوده است، به قوت و ضعف بنمایههای علمی و معرفتی کاربَر آن نیز (که من بودم) بستگی دارد. بنابراین، در مرحلهی دوم از برنامهی درازمدتی که طراحی کرده بودم، به سراغ صاحبنظرانی رفتم که دقت نظر، وسعت بینش، زاویهی دید و رویکردهای متفاوت شان به موضوعاتی که دغدغهی پژوهشی ما بود، علاوه بر اینکه به غنای اطلاعاتمان میافزود، به سئوالات مان دامن میزد و این نکته، بسیار مهم بود که الزاماً دریافت پاسخ موجب آگاهیافزایی نمیشود.
به مدت سه سال برگزاری این جلسات به قوت خود باقی بود. پیادهکردن گفتهها و اظهارنظرهای افراد حاضر در جلسه – با همهی ظرافتهای آن جلسات – مرارتبار بود، اما ملالتآور نه. آنچه بهزعم دیگران – که بعضاً گزارش جلسات در اختیارشان قرار میگرفت – مُشتی سخنان بیهوده و نفسگیر و زمانسوز بهنظر میآمد، مرا دقیقاً به همان علم گمشدهی پژوهش – بهویژه پژوهش جنگ – دلالت کرد؛ علم بازیافت. بازیافت انبوههی مطالبی که هر روز بیش از روز پیش روی هم انباشته میشوند و – اغلب – به محض خلقشدن در قالب گفتار یا نوشتار، میمیرند یا دستکم به سرعت پیر میشوند و کسی حیات شاداب و سرزندهی آنها را به یاد نمیآورد.
این بصیرت – که در حین کار به آن دست یافته بودم – به دلگرمی و پشتگرمیام افزود. ضمن اینکه به طرح سئوالات جدیدتر از آقای کمری منجر شد و باب گفتوگوهای علمیتر، روشمندتر و انتقادیتر با ایشان را بازکرد. گفتوگوهای مرحلهی دوم پس از سه سال، سرانجام در دو جلد سخت چاپ (گالینگور) در حجم مجموعاً ۹۰۰ صفحه گردآوری شد.
مرحلهی سوم کار کاملاً به پشتوانهی علم بازیافت طراحی شد. من بر این علم بسیار تأکید میکنم زیرا بنای طرح و مسئلهام همین علم و ضرورت آشنایی (با) و کاربست آن است. بهرهگیری از این علم موجب شد که در مرحلهی سوم از برنامهی طراحیشده – که یکسال به طول انجامید – از مجموع آنچه از گفتوشنودهای این شش سال حاصل شده بود، فهرستی تهیه شود از موضوعات پژوهشی جنگ، ضرورتهای انجام و اجرای آنها، اهدافی که مدنظر است، دستاوردها و پیامدهایی که پیشبینی میکردیم در پی داشته باشد، موانعی که احتمال میدادیم پیش روی خواهیم داشت، نقاط ضعفی که میبایست به قوت تبدیل میکردیم، نقاط قوتی که یقیناً تقویت آنها ضروری بود، نیروی انسانی کارآمدی که میبایست برای آموزش و پرورش آنها تدبیر میکردیم، کارگاههای آموزشیای که میبایست با برگزاری آنها استعدادهای بالقوه در پژوهش جنگ را فعلیت میبخشیدیم، سطوحی از سیاستگذاری، هدفگذاری و برنامهریزی و اجرا که میبایست با نفوذ (در) و برقراری روابط همکاری با آن ها، میکوشیدیم اثرگذار باشیم و از نتایج آن به نفع پژوهش جنگ بهرهبرداری کنیم و… .
بند پایانی طرح مسئلهام، ارتباط آن را با علم بازیافت آشکارتر میکند. این علم – که ماهیتاً بر بُنلاد موادی بنا شده که از نظر دیگران ناچیز و کمارزش و بیارزش است – «نبود»، «کمبود» و «گمبود» بسیاری از اندیشهها را در عرصهی پژوهش جنگ به دید میآورد.
من این سه اصطلاح خوشآهنگ و سجعگونه را از آقای کمری وام گرفتهام و از کاربردشان در جملهی پیشین این هدف را مراد کردهام که بگویم حاصل کاوش دقیق همهی آنچه طی سه سالِ مرحلهی دوم از صاحبنظران، پژوهشگران و استادان دانشگاهها شنیده و ثبت و ضبط کرده بودم، بسیار شگفتانگیز بود: «کمبود» اندیشهی پویا، خلاق، بومی، کاربردی و راهبردی و بعضاً «گُمبود» این اندیشهها در انبوه و انباشت حرفهای ریز و درشت و ندرتاً «نبود» آنچه به نام اندیشه و خردورزی قابل ارزش و اعتناست. از این حیث، تجزیه و تحلیل همهی آن شنودوگفتها در دستگاه بازیافت، چه بسیار بزرگ را که پیش چشمم درهم شکست و چه بسیار کوچک که – به مصداق ذرهای؛ آفتاب در میان – بزرگیاش را عیان ساخت.
من خیلی پیش از آنکه بخواهم از منظر علم بازیافت به آثار مکتوب و شفاهی علیرضا کمری طی دههی شصت به این سو نگاه کنم، به گفتونوشتها، مصاحبهها، پرسشها و اظهارنظرهایی که دربارهی ایشان اینجا و آنجا چاپ و منتشر شده بود، نگاه کردهام: نبود طرح پرسشهای جدی و جدید – که سهل است – تکرار ملالت بار پرسشها از ایشان، نبود نقدهای اساسی به نوشتهها و آرای نظری و روش وی و – حتی گاه – سرقت ناشیانه از مطالب او و نسبت دادن آنها به خویش از سوی برخی اصحاب قلم، استقبال و عنایت مکرر داوران آثار پژوهشی جنگ به آثار قلمی قدیمی ایشان – در جایی که برخی از نوشتهها و گفتههای جدید وی که نشان از تحول فکری او در نظر و روش دارد، نادیده ماندهاند – و….
این «نبود» و «کمبود»ها، ضرورت واکاوی ژرف آثار علیرضا کمری را ایجاب کرد. با این همه، مسئله یا دشوارهی اصلی من این بود که بدانم وی – در مقام یکی از چهرههای پژوهشی شناختهشدهی جنگ – در طول قریب به سه دهه فعالیت مستمر در این عرصه، دارای چه مانیفست(بیانیه)ی پژوهشی به لحاظ نظری و روشی است؟، بنمایههای معرفتی این مانیفست چیست؟ ژرفا و زایایی این معرفت را چگونه میتوان بازشناخت؟ و….
از آنجا که به وجود رابطه میان ذهن و زبان باورمندم و یکی از تجلیگاههای معرفت به موضوع را زبان فرد و غنای واژگانیاش میدانم، در این مقاله به بازجست رابطهی تعاملی میان میزان معرفت ایشان به موضوع جنگ و نوع واژههای وی از حیث غنا، استحکام، تنوع، تعدد، چینش و آرایش آنها میپردازم.
گفتنی است مقالهی حاضر، یکی از یافتههای پژوهشی کتابِ در دست انتشار «پیوستنامهی یادمانا[۱]» است که من آن را برای نخستینبار به قصد و خواست «نشریهی هابیل» از مجموع فیشهای تحقیق مذکور تهیه و تدوین و تنظیم و تحریر کردهام.
۲- بازجست واژگانی در آثار علیرضا کمری جستوجوی واژگانی در آثار نامبرده، پنج محور عمده را دربرمیگیرد: حوزههای مطالعاتی، موضوعات، رویکردها، راهکارها، مخاطبان که در زیر، به هر یک از این پنج محور، به طور جداگانه میپردازم.
۲-۱- بازجست واژگانی به منظور شناسایی عمدهترین حوزههای مطالعاتی علیرضا کمری
بررسی واژگانی آثار آقای کمری نشان میدهد که سه حوزه به طور عمده از حیث طراحی رویکردها و منظرهای مطالعاتی، شیوهها و روشهای مطالعاتی، مسئلهپردازیها و موضوعیابیها بیشترین تأثیر را داشته که به ترتیب عبارتاند از ادبیات، تاریخ، فرهنگ.
به منظور نشاندادن تأثیرپذیری او از این سه حوزه؛ تنوع ترکیبات و اصطلاحاتی را که وی با نظرداشت سه حوزهی مذکور در شفاهیات و مکتوبات خویش به کار برده است، بهدقت استخراج و احصا کردهام که ذیلاَ هر یک از آنها را به تفکیک برمیشمارم.
۲-۱-۱- حوزهی ادبیات
در این حوزه، بیشترین ترکیبهای وصفی و اضافی (که یا از قبل موجود بودهاند یا بعضاً ساختهی ایشان است)، با واژهی «ادبیات» صورت گرفته است و دو واژهی «ادب» و «ادبی» بسامد کمتری داشتهاند. از اینرو، از برشماری شاهدمثالهای این دو دستهی اخیر صرفنظر میکنم و فقط به گروه واژگان دستهی اول میپردازم:
ادبیات آگاهیدهنده، ادبیات اجتماعی، ادبیات احیا، ادبیات اَخباری – اِخباری، ادبیات اختفا، ادبیات اخلاقی، ادبیات اسطورهای/ اساطیری، ادبیات اسلامی، ادبیات اشراقی، ادبیات اصلاحخواهانه/ اصلاحطلبانه، ادبیات اصیل، ادبیات اعتراضی/ اعتراض/ معترض، ادبیات افسانهای، ادبیات افشاگرانه، ادبیات انشاگرایی، ادبیات انفعالی/ منفعلانه، ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات بازدارنده، ادبیات بازداشتگاهی، ادبیات برانگیزاننده، ادبیات بعد از اسلام، ادبیات بیکلمه، ادبیات بینیاز از ترجمه، ادبیات پارسی باستان، ادبیات پارسی میانه، ادبیات پایداری، ادبیات پژوهشی، ادبیات پهلوانی، ادبیات تاریخی، ادبیات تبلیغی، ادبیات تجربی، ادبیات تحقیق و تعقل، ادبیات تسلیمنشدگی در برابر شرایط موجود، ادبیات تعلیمی، ادبیات تقلیدی، ادبیات تودهای، ادبیات جبهه، ادبیات جعلی، ادبیات جنگ/ جنگ ایران و عراق، ادبیات جهادی، ادبیات حبسیه، ادبیات حکمی، ادبیات حماسی، ادبیات خاطرهنویسی، ادبیات خاکستری، ادبیات خطیبانه، ادبیات داستانی، ادبیات دانشگاهی، ادبیات درباری، ادبیات درونپیلهای، ادبیات دفاع مقدس، ادبیات دفاعی، ادبیات دورهی پهلوی اول، ادبیات دورهی پهلوی دوم، ادبیات دینی، ادبیات رزمی، ادبیات رسانهای، ادبیات رسانه ای – تبلیغی، ادبیات روشنفکری/ روشنفکرانه، ادبیات روشنگری/ روشنگرانه، ادبیات زندان، ادبیات ستیهنده، ادبیات سلسله دار، ادبیات سوگ و مویه و مرثیه، ادبیات سیاسی، ادبیات شِکوه، ادبیات شهادت، ادبیات صفوی/ صفویه، ادبیات صلح، ادبیات ضدبعث، ادبیات ضدجنگ، ادبیات طنز و مطایبه، ادبیات عاشورایی – کربلایی، ادبیات عرفانی، ادبیات عهدی، ادبیات عیّاری، ادبیات فتح و شکست، ادبیات قاجار/ قاجاریه، ادبیات قبل از اسلام، ادبیات قدسانی، ادبیات کهن ایران، ادبیات گریز از عادتمداری، ادبیات گلهگذاری، ادبیات متعالی، ادبیات متعهد، ادبیات مدرسی، ادبیات مشروطیت، ادبیات مصالحه، ادبیات معاصر، ادبیات معاهده، ادبیات مقاومت، ادبیات ملتزم، ادبیات منثور، ادبیات منظوم، ادبیات مواجهه، ادبیات نصیحتکننده، ادبیات نمایشی، ادبیات نیایش، ادبیات هشداردهنده، ادبیات یادکردی – یادبودی.
۲-۱-۲- حوزهی تاریخ
در آثار ایشان، بسامد ترکیبات بهکاررفته با واژهی «تاریخ» – در مقایسه با واژه ی «تاریخی» – بیشتر است: تاریخ آموزش و پرورش در ایران، تاریخ ادبیات، تاریخ اسلام (قبل و بعد از اسلام)، تاریخ اندیشه و فرهنگ در ایران، تاریخ انقلاب اسلامی، تاریخ ایران، تاریخ باستان، تاریخ تحلیلی، تاریخ ترکیبی، تاریخ تشیع، تاریخ تعلیم و تربیت در ایران، تاریخ جنگ ایران و عراق، تاریخ جنگ هشت ساله، تاریخ جنگها و مقاومتها، تاریخ دانش و فرهنگ در ایران، تاریخ دفاع مقدس، تاریخ رباطها، تاریخ سنتی، تاریخ شفاهی/ نقلی/ روایی، تاریخ عاشورا، تاریخ عقلانی، تاریخ فرهنگی، تاریخ کتبی، تاریخ مباحثهای، تاریخ مجالس و حلقههای درسی، تاریخ محادثهای، تاریخ محاضرهای، تاریخ مدارس، تاریخ مساجد، تاریخ مشروطیت، تاریخ معاصر، تاریخ معرفتجویی در ایران، تاریخ نحلههای اسلامی، تاریخ نظامیهها، تاریخاندیشی، تاریخپژوه(ی، ان، نه)، تاریخپویی، تاریخساز(ی، ان)، تاریخشفاهی، تاریخشناخت، تاریخشناس(ی، ان، انه) تاریخفهمی، تاریخکار(ان)، تاریخگرا(یی، انه)، تاریخمند، تاریخنگار(ی، ان، انه)، تاریخنگر(ی)، تاریخنویس(ی، ان).
با وجود این، ترکیبات به کاررفته با واژهی «تاریخی» در آثار وی تنوع بیشتری دارد:
آزادواری و آزاداندیشی تاریخی، ارزش تاریخی، ارزش گذاری تاریخی، استناد تاریخی، اسناد و مدارک و مستندات تاریخی، اشتباهات تاریخی، اصالت تاریخی، اعتبار تاریخی، انسانشناسی تاریخی، اهمیت تاریخی، بافت تاریخی، بایسته پژوهی های تاریخی، برهه(های) تاریخی، بسته اندیشی تاریخی، پژوهشها و تحقیقات تاریخی، پیامدها و دستاوردهای تاریخی، تأثیر و فایدهی تاریخی، تأملات تاریخی، تحریف تاریخی، تشکیکهای تاریخی، تفسیرها و خوانشهای تاریخی، تفقه تاریخی، تفکر تاریخی، تقدیرگرایی تاریخی، تناقضهای تاریخی، جامعهشناسی تاریخی، جریان(های) تاریخی/ جریان های تاریخ نگری/ جریان های تاریخ نگاری، جزمی گرایی تاریخی، جهتگیری(های) تاریخی، چشم تاریخی، حادثه (حوادث) تاریخی، حساسیت و توجه تاریخی، حافظه ی تاریخی، حقیقت (حقایق) تاریخی، حوزه ها و مکتب های تاریخی، خاستگاه های تاریخی، خوش باوری تاریخی، دوره(های) تاریخی، دلالت تاریخی، دورهبندی(های) تاریخی، رخداد(های) تاریخی، روششناسی تاریخی، زمینههای تاریخی، سبک ها و گونه های تاریخی، شأن تاریخی، شفاهیات تاریخی، شواهد و قراین تاریخی، صحت تاریخی، ضرورت و موضوعیت تاریخی، علم و تجربهی تاریخی، فقر اندیشهی تاریخی، فهم و ادراک تاریخی، قطعیت تاریخی/ عدم قطعیت و حتمیت تاریخی، گروهها و طبقات تاریخی، گزارههای تاریخی، مجموعه های تراثی – تاریخی، مراجع و مآخذ تاریخی، مردمشناسی تاریخی، مشهورات و مسلّمات تاریخی، مطالعات و بررسیهای تاریخی، معرفت تاریخی، مفروضات و بدیهیات تاریخی، مکاتب و نحلههای تاریخی، مکتوبات تاریخی، منابع و متون تاریخی، مناظر و مرایای تاریخی، منزلت تاریخی، منظر و رویکرد تاریخی، مواد و مصالح تاریخی، مواریث تاریخی، نظریههای تاریخی، نقد و نظرهای تاریخی، نقش و جایگاه تاریخی، نگاه و نگرش تاریخی، واقعه (وقایع) تاریخی، هویت تاریخی.
۲-۱-۳- حوزهی فرهنگ
در آثار ایشان، بسامد ترکیبات به کاررفته با واژهی «فرهنگ» – در مقایسه با واژه ی «فرهنگی» – بیشتر است:
فرهنگ احترام، فرهنگ اسطورهای، فرهنگ اسلام/ اسلامی (قبل و بعد از اسلام)، فرهنگ اعتراف، فرهنگ انقلاب اسلامی، فرهنگ ایرانی، فرهنگ بومی، فرهنگ پایداری، فرهنگ پسااعتراف، فرهنگ تشییع و تدوین، فرهنگ تکگویی/ مونولوگ، فرهنگ جبهه، فرهنگ دینی، فرهنگ رفتاری، فرهنگ روایی/ نقلی/ شفاهی، فرهنگ سوگ/ سوگواری، فرهنگ شنودوگفت / دیالوگ، فرهنگ شیعه/ شیعی/ تشیع، فرهنگ عاشورا/ عاشورایی، فرهنگ عامه، فرهنگ عزاداری، فرهنگ قومی، فرهنگ کتابت/ کتابتی/ کتبی، فرهنگ کربلا/ کربلایی، فرهنگ کهن ایرانی، فرهنگ گفتاری، فرهنگ گفتوگو/ گفتوگویی، فرهنگ مدنی، فرهنگ مشترک، فرهنگ مویه و مرثیه، فرهنگ یادداشتنویسی.
با وجود این، ترکیبات به کار رفته با واژههای «فرهنگی» در آثار وی تنوع بیشتری دارد:
آثار و پیامدهای فرهنگی، آسیبها و آفتهای فرهنگی، احیای فرهنگی، استعمار فرهنگی، استکبار فرهنگی، اسناد و مدارک فرهنگی، اشتباهات فرهنگی، اشتراکات فرهنگی، اطلاعات فرهنگی، انسانشناسی فرهنگی، انقلاب فرهنگی، بایسته پژوهی های فرهنگی، برنامهریز(ی، ان) فرهنگی، بنمایههای فرهنگی، بنیهی فرهنگی، بیداری فرهنگی، پایکاران فرهنگی، پدافند فرهنگی، پژوهشها و تحقیقات فرهنگی، پیشینهشناسی فرهنگی، تحول فرهنگی، تصمیمگیر(ی، ان) فرهنگی، تعامل فرهنگی، تقابلهای فرهنگی، تولیدات فرهنگی، تهاجم فرهنگی، جبههی فرهنگی، جریان(های) فرهنگی، جغرافیای فرهنگی، جنگ فرهنگی، جنگشناسی فرهنگی، حوزههای فرهنگی، خدمات فرهنگی، خیانتهای فرهنگی، دیالوگ فرهنگی، رباطهای فرهنگی، رصدگاه فرهنگی، رویاروییهای فرهنگی، رویکردهای فرهنگی، ریشههای فرهنگی، زیست بوم فرهنگی، سیاستگذار(ی،ان) فرهنگی، شاخصها/ شاخصهها/ مشخصههای فرهنگی، طب/ طبیب فرهنگی، عقبههای فرهنگی، عملیات فرهنگی، غفلتهای فرهنگی، فانوس فرهنگی، قتلهای فرهنگی، کارگزار(ی، ان) فرهنگی، گرایشها و تمایلات فرهنگی، لایههای فرهنگی، مبانی فرهنگی، مدیریت فرهنگی، مراکز و موسسات فرهنگی، مسئولان فرهنگی، مطالعات و بررسیهای فرهنگی، مواریث فرهنگی، مواضع فرهنگی، مهندسی فرهنگی، نشانههای فرهنگی، نظام نشانهای فرهنگی، نظامهای فرهنگی، نفوذ فرهنگی، نکتههای مغفول فرهنگی، نمایههای فرهنگی، نهادهای فرهنگی، نیروهای فرهنگی، وضعیت فرهنگی، هئیت و کسوت فرهنگی، همکاری فرهنگی، هوشمندی فرهنگی، هویت فرهنگی.
۲-۲- بازجست واژگانی بهمنظور شناسایی عمدهترین موضوعات طرحشده در آثار علیرضا کمری
با مروری بر گفتونوشتهای علیرضا کمری میتوان به فهرستی – تقریباً – طولانی از موضوعاتی که ایشان به آنها توجه نشان داده است، دست یافت. اما مهمترین آنها در سه حوزهی مذکور – با توجه به بسامد و تنوع واژگان – عبارتاند از:
۲-۲-۱- خاطره(ات)
در این دسته، پنج نوع واژهیابی، واژهسازی، واژهگزینی و واژهچینی را در آثار علیرضا کمری بازشناختهام:
دستهی نخست، واژگانی که به شقوق متعدد خاطره(ات) نزد وی اشاره دارند و یادآوری آنها در اینجا و اختصاص جایگاهی جداگانه به آنها صرفاً از حیث بسامدشان در آثار علیرضا کمری و در نتیجه، توجه ایشان به این مقولات است. این واژگان عبارتاند از:
خاطرات آزادگان، خاطرات آشپزخانههای جبهه، خاطرات اختفا، خاطرات اسرا، خاطرات افشاگرانه، خاطرات افعال یا کردهها، خاطرات اعترافگونه/ اعترافی، خاطرات بحران، خاطرات بسیجیان، خاطرات پناهگاهها، خاطرات پیروزی، خاطرات تبعید، خاطرات تجاوز و تهاجم، خاطرات تحقیقی – تألیفی، خاطرات ترکیبی، خاطرات تکموضوعی، خاطرات جاده، خاطرات جانبازان، خاطرات جمعی، خاطرات جنگ، خاطرات حبس، خاطرات خانوادههای تیرباران شدگان، خاطرات خانوادههای کشتهشدگان، خاطرات خودگفت، خاطرات خودنوشت، خاطرات دفاعی، خاطرات دگرنوشت، خاطرات دیدهها یا شنیدهها، خاطرات رزمندگان، خاطرات رسمی، خاطرات روزشمار، خاطرات زنان، خاطرات شاهدان واقعه، خاطرات شخصی، خاطرات شفاهی/ نقلی/ روایی، خاطرات شکست، خاطرات عروسی در پناهگاهها، خاطرات عقبنشینی، خاطرات غیررسمی، خاطرات غیرمستقیم/ غیرارادی/ ناخودآگاه، خاطرات مستتر/ ضمنی، خاطرات فردی، خاطرات فرماندهان، خاطرات قومی، خاطرات کتبی/ نوشتاری/ مکتوب، خاطرات گریز از شهرها در بمبارانها، خاطرات گریز، خاطرات لایههای مطرود و منفور، خاطرات مستقیم/ ارادی/ خودآگاه، خاطرات معلمان، خاطرات مفصل، خاطرات ملی، خاطرات صاحبان گورهای دستهجمعی، خاطرات موضوعی پیایی، خاطره – داستان، خاطره – رمان، خاطره – سفرنامه، خاطره – گزارش، خاطرهگفته(ها)، خاطره محور، خاطرهنوشته(ها)/ خاطرهنبشته(ها)، خاطرهپرداز(ی، ان)، خاطرهپژوه(ی، ان)، خاطرهشناسی، خاطرهگرا(یی، یان)، خاطرهگو(یی، ان)، خاطرهنگار(ی، ان)، خاطرهنگاشته(ها)، خاطرهنگر(ی)، خاطرهنویس(ی، ان).
دستهی دوم، واژگانی که ناظرند بر موضوعشناسی های علیرضا کمری از خاطرات. این واژگان عبارتاند از:
آسیبشناسی خاطرات، آفت پژوهی استفاده ی ابزاری – سیاسی – تبلیغاتی – مناسبتی – موسمی از خاطرات، آفت پژوهی انحصار تولید خاطرات در نهادهای دولتی، ادبیات خاطرهنویسی، ارزش ادبی – فرهنگی خاطرات، ارزش و جایگاه تاریخی خاطرات، استناد و اعتبار خاطرات، اصالت محتوایی – موضوعی خاطرات، اصالت و دلالت در خاطرات، اقران و اشباه خاطرات، اهمیت گونههای متعدد زمان در خاطرات، بایستهپژوهیها در خاطرات، بایستههای مغفول در خاطرات، تشکیکهای معرفتشناختی به خاطرات، تولد یا حیات عینی و ذهنی خاطرات، حیاتبخشی به خاطرات، خودیابی و خودباوری در خاطرات، دستمایههای مطالعاتی خاطرات، دورههای شکوفایی خاطرهنویسی، روششناسی مطالعه و تحقیق دربارهی خاطرات، ریخت شناسی خاطرات، سنجههای معرفتی در خاطرات، سیر و پیشینهی خاطرهنویسی، شاکلهی ادبی خاطرات، شاکلهی تاریخی خاطرات، شاکلهی فرهنگی خاطرات، طنز در خاطرات، عوامل موثر بر پیدایی و رشد خاطرات، قابلیتهای مطالعاتی خاطرات، کارکردهای خاطرات، گونهشناسی خاطرات، گونهشناسیهای زبان در خاطرات، مباحث نظری و عملی خاطرات، مبانی معرفتی – فلسفی خاطرات، نظریهپردازی دربارهی خاطرات، نقش و سهم خاطرات در… ، وجوه ارزشمندی خاطرات، ویژگیهای خاطرات.
دستهی سوم، واژگانی که ناظرند بر راهکارهای پیشنهادی علیرضا کمری بهلحاظ نظری و روشی در عرصهی خاطرات. این واژگان عبارتاند از:
آگاهییابی به خاطرات، آموزش خاطرهنویسی، آموزش روش های بازخوانی/ بینی در خاطرات، آموزش روش های مستندگویی/ نویسی در خاطرات، آموزش روش های منبع شناسی/ پژوهی در خاطرات، اهتمام به نظریه پردازی خاطرات، اهتمام جمعی به خاطرهنویسی، بازآفرینی خاطرات، بازبینی خاطرات، بازپردازی خاطرات، بازپروری خاطرات، بازتعریف خاطرات، بازتولید خاطرات، بازجست خاطرات، بازخوانی خاطرات، بازروایی خاطرات، بازسازی خاطرات، بازشناسی خاطرات، بازکاوی خاطرات، بازگفت خاطرات، بازنگری خاطرات، بازنوشت خاطرات، بازیابی خاطرات، بازیافت خاطرات، بررسی علمی و نظری خاطرات، برگزاری مسابقات خاطره نویسی، بهرهگیری از خاطرات، تأسیس بانک خاطرات، تأسیس رشته ی مطالعات فرهنگی درباره ی خاطرات، تأسیس کارگاههای خاطرهپژوهی، تأسیس کارگاههای خاطرهشناسی، تأسیس کارگاههای خاطرهنویسی/ گویی، تبیین و تنقید خاطرات، تحریر خاطرات، تحقیق و پژوهش روشمند خاطرات، تحلیل و تفسیر خاطرات، تهیه و تدوین نظام نامه ی علمی – عملی – حقوقی برای تصحیح و تنقیح و تدوین و تولید خاطرات، تقویت مبانی نظری خاطرات، ثبت و ضبط خاطرات، جهتدهی خاطرات، چاپ و نشر و توزیع خاطرات، درنگ و درایت در خاطرات، دستهبندی و رتبهبندی و گونهشناسی خاطرات، دستیابی به خاطرات، سازماندهی خاطرات، ساماندهی خاطرات، فرهنگسازی خاطرهنویسی، کاربست رویکردها و رهیافتهای متعدد دربارهی خاطرات، کاربست نگرشها و شیوهها و روشهای جدید در مطالعهی خاطرات، گردآوری خاطرات، مسئلهیابی در خاطرات، مطالعهی دقیق خاطرات، معرفتیابی از خاطرات، موضوعیابی در خاطرات، نظمدهی به خاطرات، نکتهیابی از خاطرات، نگاه اسنادی به خاطرات، نهادینه کردن استناد در خاطرات، نهادینه کردن خاطرهنویسی.
دستهی چهارم، واژگانی که ناظرند بر شقوق ابداعی علیرضا کمری از خاطره و خاطرات. این واژهها عبارتاند از:
خاطره – آداب و آیین، خاطره – اسناد، خاطره – اعیاد، خاطره – افسانه، خاطره – اوراد، خاطره – بنا، خاطره – تشفی خاطر، خاطره – جزوههای دستنوشت، خاطره – حدیث نفس، خاطره – حسبالحال، خاطره – خیال، خاطره – سیر آفاق و انفس، خاطره – شعر، خاطره – مَتَل، خاطره – مراسم و مناسک، خاطره – مزار، خاطره – نامه، خاطره – نشانه، خاطره – نماد، خاطره – وصیتنامه، خاطرهآوا، خاطرهاجسام، خاطرهاحجام، خاطرهبو، خاطرهرنگ.
دستهی پنجم، واژگانی که ناظرند بر ترکیبسازیهای علیرضا کمری از واژهی خاطره و خاطرات. این واژگان عبارتاند از:
خاطره آگاهی، خاطرهآموز، خاطرهباز، خاطرهبازآفرین، خاطرهبازپرداز، خاطره بازساز، خاطره بازنگر، خاطرهبازنوشت، خاطره بازیاب، خاطره پرداختهها، خاطره پژوهینگاری دگرنوشت، خاطرهپسندی، خاطرهپو، خاطرهتدوینگر، خاطره جمعکنی، خاطرهجو، خاطرهخوان، خاطرهخواه، خاطرهدار، خاطرهزدگی، خاطرهسازی، خاطرهسوزی، خاطرهشناخت، خاطرهشنوی، خاطرهصافکنی، خاطرهفروش، خاطرهفهمی، خاطرهکار، خاطرهکاو، خاطرهگردآورنده، خاطرهگفتار، خاطرهگیری، خاطره مشاعی – مشترک، خاطرهنوشتار، خاطرهواره، خاطرهورزی، خاطرهیاب، خاطرهی دگرگرفت.
۲-۲-۲- روایت
در این دسته، سه نوع واژهیابی، واژهسازی، واژهگزینی و واژهچینی در آثار علیرضا کمری قابل تشخیص است: دستهی نخست، واژگانی که ناظرند بر شقوق متعدد روایت نزد ایشان. این واژگان عبارتاند از:
روایت ادبی – تاریخی، روایت ادبی، روایت اسطورهای، روایت اولیه، روایت برساخته، روایت بومی، روایت تاریخی – فرهنگی، روایت تاریخی، روایت ثانویه، روایت جامع، روایت جنگ، روایت حماسی – ارزشی – تبلیغی، روایت دینی، روایت ذهنی، روایت رزمندگان، روایت رسمی، روایت سیاسی – نظامی، روایت شاهدان و ناظران، روایت شفاهی، روایت شکست، روایت عاشورایی – کربلایی، روایت عاطفی، روایت عقلانی، روایت عینی، روایت غیررسمی، روایت فتح و پیروزی، روایت فراعینی، روایت فرماندهان جنگ، روایت فرهنگی، روایت قومی، روایت کتبی، روایت کنشگران رویدادها در همهی سطوح، روایت مردمی، روایت مستند، روایت ملی – وطنی، روایت نوشتاری، روایت همسران شهدا، روایت هنری.
دستهی دوم، واژگانی که ناظرند بر موضوعشناسیهای علیرضا کمری از روایت. این واژگان عبارتاند از:
آسیبشناسی روایت، آشفتگی فعالیت نهادهای متولی روایت، آفات یکسانسازی در روایت، آمیختگی زبان روایت با… ، ابهام در روایت، ارزش بالاصالهی روایت، استناد و اعتبار در روایت، اشکال متعدد بازروایی روایت، اصالت و دلالت در روایت، انداموارگی در روایت، بازشناسی چیستی روایت، بافت روایت، بایسته پژوهی های روایت، برساختگی روایت، پرسشهای معرفتشناختی دربارهی روایت، پیامدهای بازروایی روایت، بافتار روایت، تأثیرپذیری روایت از… ، تأثیرگذاری روایت بر… ، تحلیل روایت، تدوینگر روایت، تکثر روایت، تنوع راویان روایت، تنوع مخاطبان روایت، جایگاه راوی در روایت، جایگاه روایت در نظام تبلیغی – ارزشی، جایگاه روایت در نظام فرهنگی، جایگاه سلامت نفسانی و اخلاقی راوی در روایت، جایگاه علم و آگاهی راوی در روایت، جعل روایت، چرایی و چگونگی بازروایی روایت، خلاقیت و ابداع در روایت، خوانش روایت، خوانشهای متفاوت در روایت، دخل و تصرف در روایت، درهمتنیدگی روایت با… ، درنگ در روایت، رمزگان در روایت، رویکرد ادبی به روایت، رویکرد انتقادی به روایت، رویکرد تحقیقی – پژوهشی به روایت، رویکرد حماسی – عاطفی به روایت، رویکرد دینی به روایت، رویکرد شیعی – عاشورایی به روایت، رویکرد مطالعات فرهنگی به روایت، رویههای دلالت در روایت، زبان و زمان در روایت، زمینههای ادبی روایت، زمینههای تاریخی روایت، زمینههای سیاسی – اجتماعی روایت، ساختار روایت، ساختارمندی در روایت، ساماندهی و جهتبخشی روایت، سبک مندی در روایت، سیاستزدگی در روایت، شأنیت فرازمانی – فرامکانی روایت، شیوههای بارورکردن مرجع روایت، شیوههای بازآفرینی روایت، شیوههای دستهبندی و رتبهبندی روایت، شیوههای گردآوری روایت، صورتبندی روایت، کاربست درایت در روایت، کارکردهای روایت، کمک به زایش مرجع روایت، گستردگی و پراکندگی روایت، گفتمان ارزشی – حماسی در روایت، گفتمان تبلیغی در روایت، گفتمان سیاسی در روایت، گونهشناسی بازنماییها در روایت، گونه شناسی خوانشگران روایت، گونه شناسی مخاطبان روایت، گونه شناسی مراجع روایت، لهجهها و گویشها و تکیهکلامها در روایت، مأخذشناسی روایت، متن روایت، متولیان (پایکاران، دستاندرکاران، مشتغلان، مسئولان) روایت، محاسبه و معاینه در روایت، مراقبت و محافظت از روایت، مستندسازی روایت، معنای معرفتشناختی روایت، منوطبودن ادراک روایت به… ، موضع و وضعیت در روایت، مویدات بیرونی روایت، نابسندگی مباحث نظری و روشی در روایت، نشانهشناسی روایت، نظام استعاره در روایت، نگاه کلان به روایت، نگاه گفتمانی به روایت، نیازمندی روایت به… ، وفاق و اجماع نسبی در روایت.
دستهی سوم، واژگانی که ناظرند بر جایگاه روایت نزد علیرضا کمری بهمثابه شاخهای فرعی اما بسیار مهم به لحاظ علمی و معرفتی. این جایگاه را از ترکیباتی که وی در آنها نظر به نقش روایت در پژوهش، پرورش، آفرینش، نگارش، نگرش، گرایش، کاوش، جستن، ساختن و شناختن دارد، میتوان ادراک کرد. این واژگان عبارتاند از:
روایتآفرینی، روایتپردازی، روایتپژوهی، روایتجویی، روایتزدگی، روایتسازی، روایتشناسی، روایتکاوی، روایتگرایی، روایتگویی، روایتنگاری، روایتنگری، روایتنویسی.
۲-۲-۳- اسناد
در این دسته، سه نوع واژه گزینی، واژه یابی و واژه چینی را در آثار علی رضا کمری می توان بازشناخت:
دسته ی نخست، واژگانی که ناظرند بر شقوق متعدد اسناد نزد ایشان. این واژگان عبار ت اند از:
اسناد اداری، اسناد انقلاب اسلامی، اسناد بالفعل، اسناد بالقوه، اسناد پایداری/ مقاومت، اسناد پردازش شده، اسناد تصویری/ دیداری، اسناد جعلی/ برساخته/ ساختگی/ مصنوعی، اسناد جنگ، اسناد حقوقی/ خاص، اسناد خاموش، اسناد خصوصی، اسناد داخلی و خارجی در وزارتخانه ها و سازمان های دولتی، اسناد دفاع مقدس، اسناد دولتی، اسناد دیوانی، اسناد رسمی، اسناد رسمی از مکاتبات دولتی، اسناد رسمی از مکاتبات و مذاکرات سیاسی، اسناد رسمی فرهنگی و تبلیغاتی، اسناد رسمی نخست وزیری و ریاست جمهوری، اسناد رسمی نهادهای اطلاعاتی و مدیریتی، اسناد رسمی اقتصادی و مالی، اسناد رسمی نهادهای امدادی و بهداشتی و بیمارستانی، اسناد رسمی یگان های نظامی و انتظامی، اسناد زنده، اسناد سازمان ها و مراکز و نهادها، اسناد سیاسی، اسناد شخصی، اسناد شفاهی، اسناد صوتی/ شنیداری، اسناد طبیعی، اسناد غیردولتی، اسناد غیررسمی، اسناد فراملی، اسناد فرهنگی، اسناد فیزیکی، اسناد کتبی/ مکتوب، اسناد متافیزیکی، اسناد مرجع، اسناد مکمل، اسناد ملی، اسناد موزه ای/ حجمی/ مادی، اسناد نظامی، اسناد هویتی.
دسته ی دوم، واژگانی که ناظرند بر راه کارهایی که وی درباره ی اسناد طرح کرده است. این واژگان عبارت اند از:
انجام و اجرای مطالعات اسنادی، برگزاری نشستهای تخصصی دربارهی اسناد، بهروزشدن مراکز اسنادی، بهرهبرداری شایسته از اسناد، تأسیس بانک اسناد، تأسیس پایگاه اطلاعرسانی اسناد، تأسیس رشتهی مربوط به اسناد، تأسیس سامانهی مرکزی – ملی اسناد، تأسیس فرهنگستان مطالعات و تحقیقات اسنادی، تشکیل تیمهای تحقیق اسنادپژوهی، تشکیل شورای سیاستگذاری اسناد، تشکیل شورای علمی اسناد، تمرکز مراکز اسنادی، تولید نشریات علمی – تخصصی اسناد، ثبت و ضبط اسناد، دادهپردازی اسناد، دستیاب کردن بحارالانوار اسناد، سامان دهی اسناد، شناساکردن مجموعه مراکز اسنادی، طبقه بندی اسناد، گردآوری اسناد، گونه شناسی اسناد، گویاسازی اسناد، معیارپژوهی برای بازشناسی، طبقهبندی، تفکیک، پالایش، گزینش و موضوعبندی اسناد.
دستهی سوم، واژگانی که ناظرند بر موضوعشناسی های وی از اسناد. این واژگان عبارتاند از:
آسیبشناسی اسناد، آفات عدم فرآوری اسناد، آفات نگهبانی صرف از اسناد، آفتپژوهی نبود انداموارگی در میان مراکز اسنادی، آفتپژوهی نبود پژوهشهای مستقل دربارهی اسناد، آفتپژوهی نبود روش و اندیشه در مراکز گردآوری و نگهداری اسناد، اهمیت و جایگاه اسناد در مطالعات علوم انسانی/ علوم اجتماعی، بازشناسی راهبردهای شناختی دربارهی اسناد، بررسی راهکارهای تسهیل خدمات در اختیارگذاری اسناد، بسامدپژوهی واژگان، تکیهکلامها، تأکید و سفارشها در اسناد (با تأکید بر مستندات مکتوب جنگ، یادنوشتها، نامهها و… بهویژه وصیتنامههای شهدا)، تصحیحپژوهی اسناد، چالشهای فراروی اسناد، خلأپژوهی به منظور رفع کاستیها در مطالعات اسنادی، دستورپژوهی اسناد (از حیث ساختار کلمات، جملات، عبارتپردازیها، پاراگرافها، آغازهها و پایانهها به ویژه در وصیتنامههای شهدا)، رابطه ی عافیت و امنیت و اسناد، رابطه ی عاقبتاندیشی و اسناد، رابطه ی مصلحت و اسناد، رفتارپژوهی مراکز نگهداری اسناد از حیث در اختیارنهادن اسناد به مراجعان، روششناسی مطالعات اسنادی، سوانحپژوهی اسناد، سیاستپژوهی از سیاستگذاریهای مراکز اسنادی، شناخت مستندات مکتوب، فهرست پژوهی از فهارس اسنادی، گونهشناسی مشکلات ثبت و ضبط و نگهداری اسناد، گونهشناسی مشکلات گردآوری اسناد، مسئلهشناسی اسناد، مستندپژوهی اسناد، موضوعشناسی اسناد، نمایهپژوهی از نمایههای اسنادی.
۲-۲-۴- تاریخ شفاهی
گفتنی است، در میان موضوعات مربوط به حوزهی تاریخ، دو موضوع «تاریخ و فرهنگ عامه» و «تاریخنگاری و تاریخنگری جنگ ایران و عراق» نیز در آثار علیرضا کمری برجسته مینمایند. اما چون در اینجا – همانطور که پیشتر اشاره کردم – «بسامد» و «تنوع» واژگان بهکاررفته حائز اهمیت است، تاریخ شفاهی – که وی آن را با اسامی دیگری چون «تاریخ محادثهای»، «تاریخ محاضرهای»، «تاریخ مباحثهای» نیز نامیده است – از این هر دو جنبه بر دو موضوع مذکور پیشی میگیرد. در این دسته، سه نوع واژهیابی، واژهگزینی، واژهچینی در آثار وی میتوان بازشناخت:
دستهی نخست، واژگانی که وی به کمک آنها از تاریخ شفاهیِ لایههای متعدد اجتماعی یادکرده است. این واژگان عبارتاند از:
تاریخ شفاهی بازار و بازاریان، تاریخ شفاهی بافت قدیمی شهر در شکل کوچه و محله و خانه، تاریخ شفاهی پاساژها و فروشگاههای بزرگ، تاریخ شفاهی تبدیل چشمهها و قنوات به آب لولهکشی، تاریخ شفاهی تیمچهها، کاروانسراها، بازارها، تاریخ شفاهی جهاد سازندگی، تاریخ شفاهی حِرَف و صنایع سنتی، تاریخ شفاهی دستفروشی و بساط، تاریخ شفاهی زندانیان سیاسی، تاریخ شفاهی صنایع نو، تاریخ شفاهی طبقهی کارمند و حقوقبگیر، تاریخ شفاهی فعالیتهای خدماتی اداری، تاریخ شفاهی کشاورزی و محصولات باغی، تاریخ شفاهی مساجد، تکایا، حسینیهها، زائرخانهها، تاریخ شفاهی موسسات عامالمنفعه و خیریه، تاریخ شفاهی واردات و صادرات محصولات سنتی و صنعتی و کشاورزی.
دستهی دوم، واژگانی که وی به کمک آنها به موضوعشناسی تاریخ شفاهی پرداخته است. این واژگان عبارتاند از:
ابتنای تاریخ شفاهی بر… ، اعتبار و اصالت مستقل موضوع در تاریخ شفاهی، انقلاب اسلامی و جنگ ایران وعراق و تاریخ شفاهی، اهمیت زبان در تاریخ شفاهی، اهمیت موضع و وضعیت در تاریخ شفاهی، بایستهپژوهیها در تاریخ شفاهی، بایستهکاریهای راهبردی در تاریخ شفاهی، پیشینه و پشتوانههای تاریخ شفاهی، تفکیک تاریخ شفاهی از… ، تمایز و تفاوت تاریخ شفاهی با… ، جایگاه اسناد در تاریخ شفاهی، جایگاه طرح سوال در تاریخ شفاهی، جایگاه نقد و نظر عالمانه در تاریخ شفاهی، جایگاه یاد و حافظه در تاریخ شفاهی، چشم تاریخبین و ذهن تاریخ شناخت در تاریخ شفاهی، چیستی تاریخ شفاهی، رویکردها و مطالعات انتقادی در تاریخ شفاهی، الزامات تاریخ شفاهی، ژرفکاوی در تاریخ شفاهی، شگردها و فنون مصاحبه در تاریخ شفاهی، شیوهها و نگرشهای نوپدید در تاریخ شفاهی، طبقات خواص یا فرادست در تاریخ شفاهی، عوامل موثر بر پیدایی و رشد تاریخ شفاهی، فرااندیشگی در تاریخ شفاهی، گونهشناسی مصاحبه در تاریخ شفاهی، ماهیت میانرشتهای – فرارشتهای تاریخ شفاهی، مسئلهشناسی و موضوعیابی در تاریخ شفاهی، مطالعات نظری در تاریخ شفاهی، ملاحظات حکومتی در تاریخ شفاهی، ملاحظات روششناختی در تاریخ شفاهی، منافع شخصی در تاریخ شفاهی، موانع و چالشهای فراروی مصاحبهگر در تاریخ شفاهی، نظام استبدادی در تاریخ شفاهی، نقش بنمایههای دینی – اعتقادی مصاحبهگر در تاریخ شفاهی.
دستهی سوم، واژگانی که وی به کمک آنها به بیان برخی راهکارها در تاریخ شفاهی پرداخته است. این واژگان عبارتاند از:
آموزش تخصصی دستاندرکاران تاریخ شفاهی، برقراری ارتباط معنادار میان مراکز تاریخ شفاهی، برگزاری نشستهای تخصصی دربارهی تاریخ شفاهی، تأسیس قرارگاه مرکزی هدفگذار، سیاستگذار و نظارتکننده بر تولیدات تاریخ شفاهی، تهیه و تدوین نظامنامهی علمی – عملی – حقوقی برای پایکاران تاریخ شفاهی.
۲-۲-۵- اطلاعات
ضروری است ابتدائاً تصریح کنم که این موضوع در آثار علیرضا کمری – اغلب و در وهله ی نخست – به معنای مطلق شناخت و آگاهی یا – در وهله ی دوم – مواد و منابع خامی که بازشناسی و گردآوری و فرآوری و در اختیارگذاری آنها به آگاهی و شناخت منجر میشود، به کار رفته است. وی از همین منظر – یعنی تأثیر اطلاعات بر شناخت – به خاطرات، اسناد، روایات (در همهی شقوق متعددی که از آنها یاد کردهام) نگاه کرده و بر گردآوری آنها در سامانهای مشخص و مستقل تأکید ورزیده است. حال با این توضیح، واژهیابیها و واژهگزینیها و واژهسازیهای او را در این خصوص به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
دستهی نخست، واژههایی که وی به کمک آنها بر ضرورت گردآوری و در اختیارگذاری اطلاعات – بهمثابه مواد خام شناخت – در مراکز اطلاعرسانی تصریح کرده است. او در این گروه – عمدتاً – کیفیت اطلاعات و اطلاعرسانی در مراکز مربوطه را مدّنظر ق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 