پاورپوینت کامل فرهنگ در برابر فرهنگ ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرهنگ در برابر فرهنگ ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ در برابر فرهنگ ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ در برابر فرهنگ ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

تأملی دیگربار درباره ی «مهندسی فرهنگی»

مفهوم مهندسی فرهنگی چند سالی است که در عرف سازمانی و ادبیات ژورنالیستی ما مطرح و رایج شده است. با این حال هنوز ماهیت و معنای دقیق این مفهوم مشخص نیست و البته به خاطر همین ابهام است که به تدریج از کانون مباحث فرهنگی در حال خروج است.

بخشی از ابهام در تعیین ماهیت معنای مهندسی فرهنگی ناشی از اتخاذ رویکردهای اشتباه برای تعریف آن است. اتخاذ یک رویکرد اشتباه برای درک یک مفهوم و توسعه ی آن، نه تنها موجب سردرگمی نظری است بل که در مقام عمل نیز موجب ایجاد ابهام بیش تر و گام برداشتن در مسیرهای انحرافی خواهد بود. این حیرت عملی وقتی شدت می یابد که از ابتدا وظیفه ی تعیین مسیر با فعالان حوزه ی نظر باشد؛ یعنی اگر قرار بوده باشد عده ای از نظرورزان درباره ی نقشه ی عملی یک فعالیت به نظرورزی مشغول شوند و دور میزهای اتاق های فکر یا روی صندلی های همایش ها و یا مقر فرمان دهی قرارگاه ها گام به گامِ حرکت مجریان و مردان عمل را پیش بینی و تنظیم کنند. مشخص است که در این صورت هر اشتباه ظریفی در تفکر و هر سهو سخنی در بیان چه عواقب سختی در عمل خواهد داشت. از این منظر نه تنها در انتخاب زاویه های دید و رویکردهای نظر باید دقت به خرج داد بل که نسبت به گزینش واژه ها و چینش عبارات باید به جد حساس بود.

با نگاهی اجمالی به ادبیات تولیدشده پیرامون مهندسی فرهنگی، دست کم سه رویکرد را می توان از هم تشخیص داد. از این میان دو رویکرد اول بسیار رایج تر از سومی اند و چه بسا هر دو در اشتباه. این سه رویکرد اصلی را این چنین می توان تفکیک کرد: رویکرد لغت شناسانه به مهندسی فرهنگی، رویکرد استعاری به مهندسی فرهنگی و رویکرد کارکردی یا غایت شناسانه به مهندسی فرهنگی.

قبل از بررسی رویکردهای مختلف به مهندسی فرهنگی باید به توضیح نکته ای دیگر بپردازیم. ما در این جا به دنبال آن نیستیم که مفهوم مهندسی فرهنگی را تفسیر کنیم. درواقع غرض اصلی این کوشش نظری این است که تا حد ممکن، رویکردهای مختلف و مواضع گوناگونی که در قبال مساله ی رابطه ی دولت و فرهنگ مطرح می شود را احصا کنیم. اما در این میان مفهوم مهندسی فرهنگی و ادبیات تولیدشده پیرامون آن را محمل مناسبی می دانیم تا به این رویکردها بپردازیم.

۱. رویکرد لغت شناسانه به مهندسی فرهنگی

یکی از رایج ترین رویکردها در برخورد با مهندسی فرهنگی رویکرد لغت شناسانه است. در این رویکرد با یک نگاه شبه ادبیاتی، ترکیب و عبارت را به اجزای آن تجزیه می کنند و هر جزء را هم در حد ممکن به ریشه های آن احاله می دهند. محصول کار تعریفی است که در عمل به کار هیچ کسی نمی آید جز آن که در دایره المعارف ها و فرهنگ لغات ثبت شود. از این منظر است که برای تعریف «مهندسی فرهنگی» ابتدا به سراغ تعریف «مهندسی» و بعد تعریف «فرهنگ» می روند. خود مهندسی هم که چون از ریشه ی هندسه است، با مفاهیمی نظیر اندازه گیری و دقت هم راه است. از سوی دیگر فرهنگ هم به تعریف، شامل ابعاد مختلف و جهات گوناگون است[۱]. لذاست که تعریف مهندسی فرهنگی در این نگاه امری غریب و ناممکن می نماید؛ چطور می توان مفهومی نظیر فرهنگ را که خود منشأ ابهامات و اختلافات فراوان است با مفهومی که دایر بر دقت و تعین است هم راه کرد. در نتیجه ی همین رویکرد است که عده ای از سر مخالفت با مهندسی فرهنگی برمی آیند که مگر می شود فرهنگ را مهندسی کرد.

با همین منظر شبه ادبیاتی که از جست جوی تعاریف و تجزیه و تحلیل آن ها به طراحی الگوهایی برای تغییر واقعیت بیرونی دست می زند (یعنی نازل ترین شکل حرکت از ذهنیت به عینیت!)، مهندسی فرهنگی به پروژه ای بس بلندپروازانه تبدیل می شود. از آن جایی که طبق تعاریف، خصوصاً در رویکردهای مردم شناسانه و انسان شناسانه، فرهنگ، پشتوانه و مایه ی هر چیزی است، مهندسی فرهنگی تبدیل به مهندسی همه چیز می شود. همین جاست که یک نگاه نازل دیگر از یک تلقی شبه پارسونزی وارد ادبیات مهندسی فرهنگ می شود؛ جامعه از چهار نظام اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تشکیل شده است. پس مهندسی فرهنگی تبدیل می شود به بازمهندسی تمامی نظام های چهارگانه جامعه. چون نه تنها فرهنگ بر همه چیز تأثیر می گذارد، بل که همه چیز هم بر فرهنگ مؤثر است. لذا در رویکرد شبه ادبیاتی با چاشنی پارسونزی، مهندسی فرهنگی عملیاتی است که بر روی کاغذ چیزی شبیه جدول کلمات متقاطع است؛ هر ستون و ردیف و قطر در کنار هم معنایی جدید پیدا می کنند که از دل هر معنا عملیات جدیدی ایجاد می شود. بدیهی است که در ادامه، این روند چیزی شبیه یک معما خواهد بود که تا مدت ها ذهن نظریه پردازان آن را مشغول به خود می کند.

به عنوان مثال به این عبارات توجه فرمایید:

«…علم می تواند از زاویه ی اقتصادی نیز مهندسی شود. در «مهندسی اقتصادی علم»، تأثیر علم بر اقتصاد جامعه و هم چنین تأثیر اقتصاد بر علم مورد توجه و محاسبه قرار می گیرد… . چه این که «مهندسی سیاسی علم» نیز امکان پذیر بل که لازم است. در این نوع مهندسی نیز تأثیر علم بر سیاست و سیاست بر علم مورد توجه خواهد بود… . «مهندسی محصولات»، «مهندسی فناوری» و «مهندسی توسعه ی جامعه» همه گی مرهون مهندسی علم می باشد… .

در «مهندسی جامعه»، چیستی و چه گونه گی ایجاد تغییرات دل خواه در جامعه – در حدود قابل تشخیص و کنترل – مشخص می شود. اما مجدداً باید بر این نکته تأکید نمود که تشخیص و تحقق مهندسی جامعه به توان علمی کشور وابسته است و شرط لازم توان مندسازی علمی، مهندسی علم در کشور است… .

ثمرات مهندسی علم منحصر به موارد پیش گفته نیست، اصلاح ساختاری، اصلاح مدیریتی، اصلاح آموزش و تربیت، به بود وضعیت خانواده و مواردی از این دست هر یک به تنهایی کافی است تا عزم های ملی را بر این مهم جزم نماید، اما اگر تأثیر مهندسی علم به سامان دهی محصول، تشخیص نظام فناوری و تعیین مسیر توسعه جامعه نیز منحصر باشد برای ضرورت یافتن اهتمام این مسأله کافی به نظر می رسد… .

با توجه به ضرورت یافتن مهندسی علم از یک سو و فراگیری مهندسی علم بر مهندسی فرهنگی علم از سوی دیگر، قهراً ضرورت مهندسی فرهنگی علم نیز ثابت شده است… . تاکنون ضرورت مهندسی فرهنگی علم به همان اندازه ثابت شده است که مهندسی سیاسی یا اقتصادی علم؛ خصوصیت مهندسی فرهنگی علم آن گاه قابل اثبات است که رابطه ی فرهنگ با علم از یک سو و رابطه ی فرهنگ با توسعه از سوی دیگر مشخص باشد.[۲]»

* «… فرض را بر این بگیریم که فرهنگ بعد اصلی تر جامعه نسبت به سیاست و اقتصاد است نتیجه در قدم بعد که وارد مهندسی می خواهیم بشویم چه می شود. آیا نتیجه این می شود که باید مهندسی سیاست و اقتصاد در درون مهندسی فرهنگی هضم شود؟ نه بل که همان گونه که باید در جامعه مهندسی فرهنگی شود باید عده ای هم در جامعه وجود داشته باشند که جامعه را مهندسی اقتصادی کنند، یک عده هم باید وجود داشته باشند که جامعه را مهندسی سیاسی کنند و این ها حتما تداخل دارند… . یعنی عرصه ی سیاست، فرهنگ و اقتصاد مثل سه خودکار نیست که آن ها را کنار یک دیگر بگذاریم و بگوییم هر کدام متولی این هستند… . بل که عرصه ای پهناور است که هر سه نوع مهندسی در آن ترکیب می شود به مهندسی جامع توسعه. بنابراین مهندسی فرهنگی نباید ما را از مهندسی سیاسی جامعه غافل کند. این شرحی که عرض شد زمینه ی یک نیاز بزرگ تر را ایجاد کرد و آن این که ما یک مهندسی جامع می خواهیم و در آن مهندسی جامع باید یک الگوی جامعی برای توسعه، تعالی و تکامل جامعه در اختیار داشته باشیم که در آن الگوی جامع هر سه مهندسی ابعاد جامعه هم دیده شده باشد.[۳]»

رویکرد شبه ادبیاتی، در نازل ترین شکل انتزاع مفهوم از واقعیت، مفاهیم آماده ای از عرصه ی دانش و تفکر را به چنگ می گیرد، و در عملیاتی مونتاژگونه در کنار هم می گذارد و از فرآیند ترکیب، به مفاهیم جدیدی می رسد که نه تنها در ذخیره ی دانش و تفکر هیچ جایی ندارد بل که اندک نسبتی هم با واقعیت بیرونی حاصل نکرده است؛ چون اساساً در فرآیند مفهوم پردازی واقعیت بیرونی مطمح نظر نبوده است و نظر هیچ تعهدی به واقعیت ندارد. اگر هم به رویکرد فوق مواردی از واقعیت بیرونی را به عنوان شاهد استخدام می کند، نه از سر تعهد علمی، بل که برای توجیه کارآمدی نظریه ی خود به سوی آن انگشت دراز کرده است. طنز ماجر این است که این بسته ی نظری گسسته از واقعیت و فاقد انسجام منطقی و بی ربط به ذخایر دانشی، محملی برای سیاست گذاران فراهم کرده است که مهم ترین اسناد قانونی را به پشتوانه ی آن تدوین کنند.

وقتی به جای واقعیت مقوله بندی شده در مفاهیم، مفاهیم بی ربط با واقعیت مبنای نظرورزی قرار گیرد، معماهایی جدیدی در گفت وگوها و مجادلات نظری شکل می گیرد که تا مدت ها خوراک جلسات کارشناسانه(!) را فراهم می آورد؛ از همین جهت است که مجموعه ی مباحثات مفصلی بر سر این شکل می گیرد که مهندسی «فرهنگی» با مهندسی «فرهنگ» چه تفاوتی دارد؛ و در پاسخ گفته می شود مهندسی فرهنگی همان مدیریت و بازمهندسی نظام های چهارگانه ی اجتماعی بر اساس فرهنگ است و مهندسی فرهنگ بازمهندسی و اصلاح فرهنگ! و درنتیجه مهندسی فرهنگ نسبت به مهندسی فرهنگی اولویت دارد! نمونه ی دیگر را می توانید در عبارت نقل شده ی بالا مشاهده فرمایید؛ برای مهندسی فرهنگی باید به مهندسی اقتصاد و سیاست هم توجه شود (چون اقتصاد و سیاست و فرهنگ همه به هم مربوط اند) و لذا به یک نیاز بزرگ تر می رسیم و آن هم مهندسی جامع توسعه! توجه می کنید که چه طور از دل نظرورزی معماهای جدیدی ایجاد می شود؟

فارغ از جنبه ی چیستانی این رویکرد که بیش از یک دهه است ذهن مجریان و تصمیم گیران را به خود مشغول کرده، مشخص است که چه تقریر سوبژکتیوی در پس آن نهفته است. نه تنها بازسازی تمامی نظامات اجتماعی وظیفه ی مهندسی فرهنگی است، بل که اصلاح میراثی که در پی قرن ها تغییر و تحول در ذهن و جان و رفتار و آداب و رسوم و مناسک و نمادها و نشانه های یک قوم ریشه دارد، بر عهده ی آن است؛ آن هم نه به دست اجتماعی عظیم از کارشناسان و کارگزاران، بل که مجموعه ای منحصر به یک کارگروه در یک نهاد اجرایی خاص.

البته این رویکرد اگر هیچ فایده ای نداشته باشد، دست کم تا مدتی، زمینه ای برای نظرورزی و سخن آوری فراهم می آورد! اعتقاد به این که توسعه صرفاً منحصر به فراهم آوردن امکانات اقتصادی نیست، ژست رسانه ای مناسب و نخبه پسندی به سخن ور می دهد. در واقع هسته ی مرکزی رویکرد لغت شناسانه به مهندسی فرهنگی همین ایده ی شبه فلسفی است: اساس همه چیز فرهنگ است! که با یک ملاحظه ی دیالکتیکی تبدیل می شود به همان گزاره ای که بالاتر ذکر شد: فرهنگ بر همه چیز مؤثر است و همه چیز هم بر فرهنگ تأثیر می گذارد. مبنای اساسی و تا حد زیادی غیرقابل ابطال این رویکرد همین ایده است و همین ابطال ناپذیری آن است که آن را به گزاره ای غیرعلمی و مبهم بدل می سازد. رویکرد لغت شناسانه ایده ی اولیه ی «فرهنگ به مثابه ی خدا»[۴] را اخذ می کند و بنای خیالی خود را بر آن برمی سازد. در همین برساختن، مهندس(!) فرهنگی به متغیرهای گوناگون و بی شمار توجه می کند. هرچه متغیرها بیش تر، روابط پیچیده تر و هرچه روابط پیچیده تر، توصیف بنا مغلق تر و مبهم تر. حاصل این مغلق گویی، گرچه چشم ها را خیره می کند[۵]، اما چیزی عاید سیاست نویس و قانون گذار نمی کند؛ نتیجه تکرار مکرر بازی بی حاصل سخن وری و نظرپراکنی است؛ مقاله در مقاله، همایش در همایش، موضوع و زیر موضوع و… .

احتمالاً مشخص شده است که رویکرد فوق تا چه حد فاقد چارچوب های اصیل علمی و دارای پیامدهای خطرناک عملی است. البته به همین اندازه این رویکرد در بدنه ی اجرایی نفوذ کرده است و تا حدی در مهم ترین اسناد مربوط به پروژه ی مهندسی فرهنگی جای خود را باز کرده است[۶].

۲. رویکرد استعاری به مهندسی فرهنگی

رویکرد استعاری به مهندسی فرهنگی می تواند از دو حیث متفاوت بررسی شود. حیث اول نگاه استعاری به کلیت مهندسی فرهنگی است و از حیث دوم برای قضاوت بر مهندسی فرهنگی، به استعاره از فرهنگ تأکید می شود.

الف) استعاره از مهندسی فرهنگی

.. مهندسی فرهنگی یعنی سامان دادن به سازمان های فرهنگی

یکی از مواضعی که در برابر مهندسی فرهنگی شکل گرفته است و تا حدودی هم قوت دارد، مهندسی فرهنگی را به مأموریتی برای سامان دادن به فعالیت های فرهنگی تفسیر می کند. از این جهت مهندسی فرهنگی تبدیل خواهد شد به ایجاد هم آهنگی میان دست گاه های مختلف در فعالیت فرهنگی، توجه دادن سازمان های فرهنگی به اقتضائات فعالیت در حوزه ی فرهنگ، رعایت دقت، انضباط، برنامه ریزی و دیگر شروط موفقیت در مدیریت فرهنگی توسط سازمان های فرهنگی و از این قبیل.

در واقع این رویکرد بر این فرض استوار است که آن چه باعث ناکامی فعالیت های فرهنگی سازمان های فرهنگی است، نه ذاتی سازمان فرهنگی بل که نتیجه ی ناشی گری و ندانم کاری مدیران آن ها است. به عبارتی در این رویکرد امکان مدیریت فرهنگی پذیرفته شده و بحث بر سر چه گونه گی تحقق آن از طریق به کارگرفتن روش های مناسب است. پس سطح بحث در این جا سطح روش شناسی فعالیت آن هم از نوع سازمانی و دولتی آن است.

«… آخرین نکته پاسخ شبهه ای است که مطرح می شود که شما وقتی می گویید مهندسی فرهنگ واقعا فکر می کنید فرهنگ یک ملت دست شما است که می خواهید در داخل یک اتاق، فرهنگ جامعه را اصلاح کنید؟! جواب این است که واقعاً تعبیر مهندسی فرهنگ بیش تر تقسیم کار بین نهادهای فرهنگی حکومت است. ما فعلاً باید نهادهای فرهنگی حکومت را درست مهندسی کنیم. این وظیفه ی اول شورای عالی ان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.