پاورپوینت کامل دامنه ی البرز یا آلپ در گل خانه ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دامنه ی البرز یا آلپ در گل خانه ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دامنه ی البرز یا آلپ در گل خانه ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دامنه ی البرز یا آلپ در گل خانه ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

۱. کنکاش پیرامون مفهوم شعر و بحث های اطراف آن و به تخصیص گزاره هایی از قبیل شعر مردمی و مخاطب شعر در زبان فارسی، با نوع بررسی هایی از این گونه در هنرهای دیگر متفاوت است و به عبارت دیگر پنجره هایی که برای تماشای این منظر در اختیار داریم و یا می توان یافت پنجره هایی شرقی اند.

به دلایلی که به آن ها خواهیم پرداخت ناگزیر از این پنجره ها ایم و سرکشی از تماشای این مناظر سنتی و قدیم، نصیبی جز سرگشته گی ذهن و ایجاد گزاره هایی از قبیل «شعر ناب» (در مفهوم مدرن و پسامدرن آن)، «شعر محض»، «شعر برای شعر» و…نخواهد داشت.

روزگاری بر سر تعریف شعر و چیستی آن بحث و جدل چندانی نبود؛ کلامی بود موزون و مقفا و مخیل و بر همین مبنا هم تکلیف مخاطب و نحوه ی ارتباط اش با او روشن و مشخص بود. امروز اما حتی نمی توان مرز درستی بین شعر و متن قایل شد و یا دایره ی مشخصی از حدود شعر ترسیم نمود. تو گویی مرزهای ساده و سطحی دیروز تبدیل به اربیتال های پیچیده ی فضایی شده اند که در هر لحظه در حال تغییر و تحول در ساختار و محتوا هستند و تو نیز چاره ای جز تغییر تعریف نخواهی داشت. چنین آشفته گی است که کسی مثل یدالله رویایی را بر این می دارد که در تعریف شعر بگوید: «شعر تعریف است»؛ و این چنین است پارادایم بی هوده ی انسان مدرن و هنر معطوف به فردیت او.

۲. در یک بررسی پدیدارشناسانه (فنومنولوژیک) تاریخی، آشکار می شود که گزاره هایی از قبیل بحران شعر و مخاطب، شعر مردمی و شعر هنری و… منشأ و سرآغاز ورودشان به حوزه ی ادبیات فارسی، هم زمان است با ورود و بسط جریان مدرنیته ی سطحی ترجمه ای به جامعه ی ایرانی که ورود به دامنه های این بررسی در حوصله و قصد این مقال نیست. اما با درنظرگرفتن این نکته ی مهم و آگاهی از کنش و واکنش متقابل هنرهای انسانی و من جمله ادبیات از جامعه و تحولات آن، گریز و گزیری از بررسی اجمالی این ورود ترجمه ای و نحوه ی دیالوگ آن با سنت جامعه ی ایرانی نداریم. گو این که در همین گزاره ی ساده می بایست با ظرافت و دقتی وارد شد که به بی راهه نیفتیم[۱].

گفتیم که ورود جریان روشن فکری به ایران ورودی سطحی و ژورنالیستی بوده و چنین حضوری جدای از آسیب های فراوانی که به مفهوم مدرنیته و نسبت آن با جامعه ی سنتی ایران وارد کرد[۲] به علت مبادی ورود خود یعنی ترجمه، آرام آرام طبقه ای اجتماعی را شکل داد که نه به معنای غربی آن طبقه ی بورژوازی سرمایه دار بود و نه طبقه ای صرفاً هنری و ادبی.

طبقه ی اجتماعی یادشده در ساختار پادشاهی ایران جامعه ای را شکل داد که به نوعی تعامل با حاکمیت از سویی و رهبری توده از سوی دیگر می اندیشید و به دلیل همان سطحی بودن و التقاط های ترجمه ای (به این معنی که گزاره های مختلف و متفاوت از مکاتب گوناگون آن هم بدون ارایه ی مبانی فکری و فلسفی آن به عنوان وحی منزل مورد قبول و یقین روشن فکری متجدد ایرانی قرار می گرفت و مصدر بازتولید اندیشه های غربی در زمینه ی شرقی… تا باز ترجمه ای نو و گزاره ای نو برسد ولو متناقض با گزاره های پیشین!) هرگز نتوانست و نخواست که با سنت قدیم و اصیل جامعه، دیالوگی متقابل و صحیح برقرار کند.

وقتی که در جایی از مرحوم منوچهر آتشی – که خود به حق یکی از چهره های برجسته ی شعر آوانگارد و مدرن پس از نیما به شمار می رود – در خصوص همین موضوع، یعنی دیالکتیک به وجودآمده بین سنت و مدرنیسم در جامعه ی ایران و خاصه شعر فارسی سوآل می شود، پاسخ روشنی می دهد که مضمون آن چنین است: از آن جایی که شعر مدرن، ورودی سطحی و ژورنالیستی به ایران داشته است، از ابتدا جدای از سنت به حرکت ادامه داده و نتوانسته با گذشته دیالوگ کند، درحالی که در دنیا، هنر مدرن، در اوج دیالوگ با سنت و گذشته ی خود به حرکت و بالنده گی ادامه داده[۳].

البته در این مورد می بایست بانی بزرگ مدرنیته در شعر فارسی، یعنی نیما را استثنا کرد. زیرا کار عظیم نیما حاصل دیالوگ و شناخت عمیق او از سنت شعر فارسی بود. اما وجه غالب شعر مدرن و خصوصاً آن چه در حرکت ها و موج های بعد از نیما در شعر مدرن روی داد (از قبیل «شعر حجم»، «شعر حرکت» و…) به صورتی کاملاً گسیخته و مجرد از سنت و جریان شعر فارسی بودند. آن سان که نگارنده طی پژوهشی که در سال های اخیر در خصوص یکی از این جریان ها داشت به این گزاره رسید که اصولاً این تکنیک ارایه شده، زیرساخت زبان فارسی یعنی «کلمه» را از بین می برد و ما با ساختی جدید و خوانشی جدید روبه رو هستیم که ریشه اش در آرای یکی از فیلسوفان و متفکران آلمانی است[۴]!

۳. در مورد این اتفاق یعنی عدم گفت وگوی منطقی سنت و مدرنیته در ایران که تبعات آن در شعر مدرن فارسی و نحوه ی ارتباط اش با مخاطب را به روشنی دیده ایم نکته ی فوق العاده مهمی وجود دارد که در بحث های بالا به آن اشاره کردیم؛ نکته ای که در حقیقت دلیل و ریشه ی این عدم ارتباط است.

در غرب منشأ پیدایی مدرنیته در جامعه و شعر، در دیالوگ و برخورد مستقیم با سنت و در حقیقت محصول طبیعی تأثر شعر از سنت جامعه (اعم از عرفی و دینی) بوده است. به عنوان مثال وقتی به جریان پیدایش «شعر سورآل» و انتشار بیانیه ی آن در فرانسه دقت می کنیم، می بینیم که شاعران دست چپی مثل آندره برتون و حتی پل الوار در سیر تحولات زبانی و شعری که متأثر از جامعه و تحولات فکری آن بود[۵] می بایست به این نگاه مشترک در شعر می رسیدند، نگاهی که زبان را به سمت نمادگرایی و تصویرسازی های سورآلیستی سوق می دهد و یا وقتی که به برخورد این نگاه با زبان ضداستعماری و معترض شاعران سیاه پوست از قبیل اتین لروسنت نگاه می کنیم می بینیم که آن زبان مستقل و خاصی که به وجود می آید برآیندی کاملاً طبیعی ا ست که در شعر شخصیت مستقلی مثل امه سه زر بیش تر و متشخص تر است و به همین دلیل است که با نگاه و زبان مخاطب غربی نه غریبه است و نه ناشناخته. حتی وقتی شاعران آوانگاردی مثل بودلر یا آرتور رمبو پیدا می شوند که می گویند ما چاره ای جز مدرن بودن نداریم، این مدرنیت حاصل و متأثر از مدرنیته ای است که در متن جامعه در حال شکل گیری است و مخاطب دارد و این شعر مدرن را هرگز نمی توان با مثلاً جریان «شعر حجم» در ایران مقایسه کرد که تقریباً هیچ نسبتی با جامعه ای که زمین و زمینه ی آن است ندارد و چه قدر هم جالب است که پس از مدتی بانی این جریان برای همیشه به فرانسه می رود و حتی تا امروز هم شعرهای اش را به همان زبان منتشر می کند! چراکه این مدرنیته مربوط به آن جامعه است و نه این جامعه و بنا براین در آن زبان مخاطب دارد و نه در این زبان. حرکاتی هم که امروز البته بیش تر به عنوان یک سوءتفاهم و نه یک جریان شعری رخ می دهد (از قبیل «پست مدرنیسم» که حتی در غرب هم خاست گاه فکری ندارد و بیش تر در خیالات غرب زده و البته کم دانش جوان های امروز، به هم بافته می شود) از همین قسم است و باید به نوعی دیالوگ مستقیم با سنت زبانی خود برسند، و اگر نه، هر روز با گزاره هایی از این دست مواجه ایم که: «شعر بحران زده است»، «بحران مخاطب دارد» و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.