پاورپوینت کامل یک کلاف سردرگم زیبا ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک کلاف سردرگم زیبا ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک کلاف سردرگم زیبا ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل یک کلاف سردرگم زیبا ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

نگاهی به داستان «هیچ کس»، نوشته ی محمود قلی پور

داستان «هیچ کس» از یک تلویزیون روشن شروع می شود و با این جمله ادامه پیدا می کند: «مجری برنامه زور می زند مهمان برنامه با او هم عقیده شود». بعد داستان می رسد به کسالت باربودن زنده گی راوی و تلاش او برای تغییر طعم غذاها تا کچل بودن و اعتمادبه نفس نداشتن و خیلی چیزهای دیگرش. اما همه ی این ها خیلی نرم اتفاق می افتد و مخاطب از ابتدا متوجه پرش های ذهنی و روایی نویسنده/راوی نمی شود. تا این که به آهسته گی درمی یابد که پایان و یا حتی میانه ی داستان، هیچ ربطی به ابتدای آن ندارد و قرار است خیلی چیزهای دیگر گفته شود.

درواقع داستان هیچ کس از یک راوی پریشان گو بهره برده است که روایت هایی به ظاهر نامربوط را به هم می بافد و به خورد مخاطب می دهد. اما نویسنده با هوش یاری نگذاشته است که گره کار از دست خودش و خواننده ی قصه خارج شود. چراکه روایت داستان – که گویا برای شخص حاضری بیان می شود و یا در قالب یک نامه است – خواننده را هر لحظه در این انتظار می گذارد که راوی تمام گره ها را برای هم آن شخص باز کند یا حداقل خود طرف وارد داستان شود و بگوید که قضایا از چه قرار است؛ اتفاقی که تا آخر داستان هم روی نمی دهد و ما نمی دانیم که او (راوی) داستان را خطاب به چه کسی تعریف می کند. به هرحال، قلی پور با هم این ترفند مخاطب را تا آخر قصه با خود هم راه می کند. اما این راوی پریشان گو، ویژه گی مهم تر و برجسته تری دارد که در ادبیات مدرن ظاهر شده و پدیده ای نسبتاً نوظهور محسوب می شود؛ او «دروغ گو» است. تا پیش از این و در ساحت ادبیات کلاسیک، راوی هرچه می گفت و تعریف می کرد، تمام و کمال برای مخاطب پذیرفتنی و باورکردنی بود. اما از ابداعات ادبیات مدرن، ورود «راوی دروغ گو» یا «راوی نامعتبر» بود که پرداختن به چون و چرای ظهورش مجالی دیگر می طلبد. عجالتاً باید گفت که داستان هیچ کس از هم این نوع راوی دروغ گو یا نامعتبر برای