پاورپوینت کامل انقلابی با پسوند اسلامی ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انقلابی با پسوند اسلامی ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلابی با پسوند اسلامی ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلابی با پسوند اسلامی ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

بخش یکم

ترجمه: احمد ذوعلم

zuelm@habil-mag.com

در انقلاب ها حتی بیش از دیگر اشکال عمل سیاسی یک عنصر نمایشی وجود دارد. این مطلب تقریباً با استفاده ی جهانی از کلماتی چون درام، صحنه، نقش و حتی بازیگر در ادبیات حوادث انقلابی ثابت می شود. انقلابیان هم البته به این عناصر نمایشی علاقه مندند. در میان آن ها کارل مارکس حتی از کلمات نامأنوسی مانند فارس (کمدی رو حوضی) و بورلسک (رقص هجوآمیز) برای شرح عمل انقلابی واقعی استفاده می کند. اما ما تاکنون نشنیده ایم که این کلمات درباره ی انقلاب ایران به کار رفته باشد.

نمایش نامه نویسان و بازی گران به طور خاص به جای گاه تماشاگران شان آگاه اند. چه در حال حاضر و چه در آینده. این آگاهی انقلابیون را تحت تأثیر قرار می دهد. به طوری که آن ها نقش های شان را در درام های انقلابی می نویسند، تفسیر می کنند و اجرا می نمایند. نمایش انقلاب اساساً بیش از معمول به سازگاری و تقاهم میان بازی گران و تماشاگران نیازمند است. این بسته گی به دانش و هم دلی در عموم مردم دارد که تنها تماشاگر نیستند. همان طور که در تراژدی یونانی، رقص ژاپنی، سایه بازی ترکیه ای یا مصری، نمایش پانچ و جودی (Punch and Judy) انگلیسی و وسترن های آمریکایی تماشاگر باید بداند، ترجیحات درونی، عوامل، طرح داستان، شخصیت ها و نقش های مثبت و منفی و خواسته ها پیامد اجتناب ناپذیر خواهند داشت. نمایش نامه نویس، کارگردان و بازی گران می توانند جذب یک چارچوب مشترک مرجع و مهم تر از آن یک چارچوب مشترک رمز و اشاره و یک چارچوب مشترک خاطرات شوند: سمبل هایی که آن ها می توانند برای رسیدن به علاقه، هم دردی و در نهایت شرکت پرشور تماشاچیان به آن ها متوسل شوند.

در طول دو قرن اخیر نمونه های موفق انقلابات، انقلاب های فرانسه و روسیه بوده اند و بیش ترین نقش های نمایشی مؤثر هم نقش های بولشویکی (Bolsheviks) و ژاکوبی (Jacobins) بوده اند. در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بسیاری از رهبران انقلابی در جهت تغییر شرایط کشورهای خود تلاش کردند تا به اوج تعالی برسند و اعلام جمهوری کنند. پس از سال ۱۹۱۷ میلادی بسیاری تلاش کردند تا نمایش نامه های بولشویکی را اجرا کنند. گاهی اوقات با کمک متن رسان های تئاتر و گاهی بدون کمک آن ها.

این مدل ها در جوامعی که با فرانسه و روسیه دارای میراث مشترک، نمادها و سمبل های قابل استفاده ای بودند که از فرهنگ اروپایی و از آخرین منابع سنت های یونانی ـ رومی و یهودی ـ مسیحی استخراج می شد تأثیرگذار بود. در زمانی که اروپا در دنیا سرآمد بود آن ها هم چنین به وسیله ی انقلابیان پرشور غیراروپایی در ابتدا مقابل رژیم های سرکوب گر داخلی خود و بعدها در برابر اربابان امپراطوری های اروپایی به کار گرفته می شدند. جنبش های مختلفی در سرزمین های اسلامی در قرن بیستم وجود داشته اند که جنبش های انقلابی خوانده می شدند. این جنبش ها با انقلاب های مشروطه در ایران و ترکیه در ۱۹۰۵ و ۱۹۰۸ آغاز شد و توسط بسیاری دیگر پس از سقوط انگلیس و فرانسه و فروپاشی رژیم هایی که قدرت در آن ها منتقل می شد دنبال گردید. در آغازین سال های قرن بیستم این مدل فرانسوی بود که در میان نخبگان غربی شده ی خاورمیانه رایج بود. مدلی که در دهه های جنگ و پس از آن با دیگر نمونه های اقتباس شده ی اولیه از اروپای شرقی و سپس از اروپای مرکزی و جنوبی ممزوج شده بود. زندگی عمومی در کشورهای اسلامی با یک نظام جدید ارزش ها و سمبل هایی که از تفکر اروپایی و میراث اروپا اقتباس شده بود غنی می شد.

اما انقلاب اسلامی که در سال ۱۹۷۹ در ایران قدرت را در دست گرفت و ادامه پیدا کرد تا یک چالش اساسی در برابر رژیم های موجود در دیگر سرزمین های اسلامی ایجاد کند از هیچ یک از این مدل ها و نمادها استفاده نکرد. برای آیت الله [خمینی] و آن ها که به او پاسخ مثبت دادند نه انجیل و نه سنت های لاتین و یونان، نه ژاکوبی ها و نه بولشویک ها، نه پاریس و نه پتروگراد هیچ یک مدل های قابل استفاده و سمبل های برانگیزاننده محسوب نمی شدند. این البته به معنای آن نیست که آن ها هیچ مدل و سنبلی نداشتند. اسلام، کتاب مقدس و سنت های خودش را دارد. تاریخ اسلام مدل های انقلابی خودش را ارایه می دهد؛ نسخه های مخصوصی که در آن ها نمونه هایی از گردن کشی، پای داری، مقاومت و شورش به چشم می خورد. خاطراتی خوش از انقلاب های گذشته، که بعضی از آن ها با موفقیت به پایان رسیدند و بعضی دیگر که در خاطره ی تاریخی بسیار اهمیت دارند با شکست و شهادت پایان یافتند. با عنایت به پس زمینه ی تاریخی و عقاید و اصول اسلامی است که باید انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد و در صورت امکان فهمیده شود.

اما ابتدا باید به دو سئوال پاسخ دهیم. آیا انقلاب اسلامی در ایران را می توان یک انقلاب واقعی به معنایی که مفهوم انقلاب در جهان غرب دارد محسوب کرد؟ و اگر این گونه است چرا «اسلامی» خوانده می شود؟ چرا برای یک مجموعه تغییرات کلان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از یک برچسب دینی استفاده می شود؟

زمانی مفهوم انقلاب در معنای تغییر ژرف و فراگیر در سازمان سیاسی و احتمالاً در یک جامعه به خاطر یک تغییر ناگهانی دوران ساز در رفتارهای انسانی به کار می رفت. در همین معنی بود که مردان انگلیسی قرن هفدهم اولین انقلاب ملی واقعی را به انجام رساندند و آمریکایی ها و فرانسوی های قرن هجدهم و روسی ها و چینی های قرن بیستم دگرگونی های عمیقی را به کشورهای شان آوردند. اما از آن پس مفهوم انقلاب مانند بسیاری چیزهای دیگر در زمان ما دست خوش روند فروکاهی دنباله داری شده است. تا آن جاکه امروزه حتی برای همه ی انواع تغییرات و ابداعات پیش پاافتاده هم به کار می رود. امروزه در غرب، استفاده از واژه ی انقلاب اکثراً برای بیان گستره ای از شیوه های زندگی، روش های تولید و بازاریابی به کار می رود؛ در جای دیگر عبارت انقلاب برای تصرف خشونت آمیز قدرتی به کار می رود که به آن coups d”état می گویند. در اغلب موارد انقلاب توسط گردانی از تانک ها، افسرانی که دفتر رییس جمهور یا نخست وزیر، دفتر مرکزی مخابرات و یک یا دو مرکز استراتژیک دیگر را تسخیر می کنند و با اعلام یک رژیم جدید که توسط یک شورای فرمان دهی انقلابی اداره می شود شکل می گیرند. در غیر این صورت به عنوان یک کودتای نظامی شناخته می شود.

اما انقلاب اسلامی در ایران در نوع خود انقلابی به اصالت انقلاب های روسیه و فرانسه است. خوب یا بد آن چه در ایران اتفاق افتاد یک انقلاب در مفهوم کلاسیک آن بود. یک جنبش توده ای با گستره ی وسیعی از مشارکت مردمی که منجر به یک جابه جایی کلان در قدرت اقتصادی همانند قدرت سیاسی شد و یک دگرگونی عظیم اجتماعی را آغاز کرد یا احتمالاً با دقت بیش تر ادامه داد. به مانند دیگر انقلاب ها، انقلاب ایران دارای دوره ی طولانی آماده سازی بود که جابه جایی قدرت در آن تنها یک مرحله بود. مرحله ای که به وسیله آن چه پیش از آن رخ داده بود و آماده سازی آن چه پس از آن رخ داد نشان داده شد. این ناشی از نارضایتی های عمیقی بود که الهام گرفته از تفکرات عمیق و منبعث از آرمان های پرشور بودند. و این روند هنوز راه درازی در پیش دارد؛ پیش از آن که به انجام برسد، و پیش از آن که کسی طبیعت و نتایج آن را مشخص کند.

همان طور که در فرانسه ی تحت سلطه ی رژیم بوربون ها و در روسیه ی رژیم رومانوف ها (Romanovs) رخ داد، در ایران رژیم پهلوی هم یک روند بنیانی تغییرات بطئی وجود داشت که تا نقطه ای پیش روی کرد که دیگر برای ادامه نیاز به ایجاد تغییر در قدرت سیاسی داشت. در انقلاب ایران همانند دیگر انقلاب ها، همیشه امکان وقوع اتفاقات مختلفی که به موجب آن ها روند تغییرات دچار انحراف، گم راهی و حتی نابودی شوند وجود دارد. بسیاری از ایرانیان با استدلالات مختلف بر این باورند که این اتفاق رخ نموده است. ولی هنوز هم راهی برای رفتن وجود دارد، پیش از آن که ما یا حتی خود ایرانیان بتوانند بگویند که این چه نوع انقلابی است یا در چه مسیری در حال حرکت است.

این ها درباره ی «انقلاب». اما پیرامون پس وند «اسلامی» چه می توان گفت؟ چرا یک انقلاب اسلامی؟ باید توجه داشت که ما نه درباره ی Tupamaros و Montaneros و دیگر گروه های خوش نام آمریکای لاتین به عنوان انقلابی های مسیحی صحبت می کنیم، و نه به آشوب های گسترده ای مانند انقلابات مسیحی که در دنیای مسیحیت در قرن های اخیر رخ داده ارجاع می دهیم. پس چرا انقلاب اسلامی؟ اولین و واضح ترین پاسخ این است که ببینیم خود انقلابیان چه توده های انقلابی و چه نظریه پردازان و ره بران فکری شان اهداف و دست آوردهای انقلاب را چه گونه تشریح می کنند.این بسیار مهم است که درک کنیم انقلابیون مسلمان در بستر و معنایی تاریخی چنین رفتاری را انجام می دهند. آنان انقلاب اسلامی را به عنوان یک تجدید بیعت اساسی و یک بازگشت به روند اصلی تاریخ شان ارزیابی می کنند.

گفتیم که انقلاب ها با نمایش نامه های مختلف اجرا می شوند و بازی گران شان نقش های مختلفی ایفا می کنند. به عنوان مثال انقلاب فرانسه با پس زمینه ی ایدئولوژیک خود در روشن گری قرن هجدهم، ایده آل هایی چون آزادی، برابری و برادری را شعار خود قرار داد و انقلاب روسیه با پس زمینه ی سوسیالیزم قرن نوزدهم، آرمان های یک کشور بدون نظام طبقاتی را بیان کرد که از طریق حکومت مطلقه ی کارگری به آن دست یافت. انقلاب ایران اما خود را با زبان اسلام و ـ آن گونه که گفته می شود ـ به مثابه ی یک جنبش دینی با یک رهبری دینی، با نقادی مذهبی منظم و ساختاری وضع گذشته و ارایه ی برنامه هایی با بیان دینی برای ایجاد وضع جدید معرفی می کند. انقلابیون مسلمان به صدر اسلام به عنوان مدل آرمانی می نگرند و خود را نامزد مبارزه با بت پرستی، ظلم و ستم و سلطنت می دانند.

ما که در دنیای غرب و با سنت های غربی تربیت شده ایم وقتی واژه های «اسلام» و «اسلامی» را به کار می بریم، مایل ایم چنین برداشت کنیم که مذهب برای مسلمانان هم آن معنایی را دارد که در غرب حتی در سده های میانه معمول است. یعنی به مثابه ی بخشی از زندگی که به موضوعات اساسی و منفک (یا حداقل تفکیک پذیر) از دیگر بخش های زندگی اختصاص دارد و رسالت حفاظت و پاس داشت از دیگر بخش ها را بر دوش دارد. حال آن که این معنایی نیست که در دنیای اسلام معمول باشد. در گذشته هم این گونه نبوده است و تلاش هایی که در دوران مدرن برای اثبات خلاف این معنا می شود احتمالاً در چشم اندازی وسیع تر از تاریخ به عنوان یک انحراف غیرطبیعی که به ایران یا یکی دیگر از کشورهای اسلامی ختم می شود ارزیابی خواهد شد.

با این حساب آیا می توان جاذبه ی اسلام را به عنوان یک کشش انقلابی به شمار آورد؟ این یک سئوال کلیدی است، چراکه می تواند بیان گر نکات مهمی باشد. ابتدا باید خاطرنشان کرد که در بیش تر کشورهای مسلمان، مذهب اسلام هنوز هم سنجه ی اصلی ابراز هویت و وفاداری گروه ها محسوب می شود. این اسلام است که بین خود و دیگران، بین داخل و خارج، و بین خودی و بیگانه فرق می گذارد. ما در غرب به دیگر ملاک های طبقه بندی خو کرده ایم؛ با ملیت، با کشور، و با دیگر عوامل خرد زیرمجموعه ی آن ها. سرزمین و ملیت هر دو بی تردید از دیرباز در زمره ی عناصری مهم در جهان اسلام به شمار می رفته اند، اما به عنوان نمادهای الزامات سیاسی آن ها کمابیش عناصری مدرن و مزاحم محسوب می شوند. هرچند برخی کشورهای اسلامی به ویژه ترکیه و مصر کمابیش به این عقاید مدرن خو کرده اند، ولی این یک تمایل تناوبی بیش نیست. چراکه در مقاطع بحرانی، مسلمانان هویت و وفاداری اساسی خود را به واسطه ی اسلام تعریف می کنند و نه با واسطه ی س

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.