پاورپوینت کامل آیهاللّه یزدی در گفتگوی اختصاصی با افق حوزه;جامعه مدرسین یک قدرت معنوی است‚ نه اجرایی ۵۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیهاللّه یزدی در گفتگوی اختصاصی با افق حوزه;جامعه مدرسین یک قدرت معنوی است‚ نه اجرایی ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیهاللّه یزدی در گفتگوی اختصاصی با افق حوزه;جامعه مدرسین یک قدرت معنوی است‚ نه اجرایی ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آیهاللّه یزدی در گفتگوی اختصاصی با افق حوزه;جامعه مدرسین یک قدرت معنوی است‚ نه اجرایی ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۱

دهها سال سابقه ارزشمند علمی‚ مبارزاتی و حضور در عرصههای مختلف و متنوعی چون مجلس شورای اسلامی‚ قوه قضائیه‚ شورای نگهبان‚ مجلس خبرگان رهبری‚ جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه علمیه قم‚ از حضرت آیهاللّه یزدی چهرهای تا›ثیرگذار در عرصههای علمی‚ سیاسی و اجتماعی ساخته است که ضمن صاحبنظر بودن در این عرصهها‚ دریایی از خاطرات ارزشمند از صحنههای مختلف انقلاب اسلامی و حوزههای مقدسه در سینه دارند. اما آنچه در پیش روی خوانندگان ارجمند افق حوزه قرار میگیرد تنها گوشهای از نظرات ایشان در زمینه ابعاد شخصیتی حضرت آیهاللّه مشکینی‚ رئیس فقید جامعه مدرسین و مجلس خبرگان رهبری و همچنین نظر ایشان راجع به نقش و جایگاه این دو نهاد مقدس است. با تشکر از ایشان که طی جلسات متعدد وقت شریفشان را به این گفتگو اختصاص دادند‚ قسمت نخست این مصاحبه را در این شماره تقدیم حوزویان ارجمند میکنیم.

– از آشناییتان با حضرت آیهاللّه مشکینی بفرمایید.

مرحوم آیهاللّه مشکینی که از علما و اساتید محترم حوزه علمیه بودند تبعاً در برخی جلسات عمومی خدمت ایشان میرسیدیم و از بیانات ایشان استفاده میکردیم; یادم هست در یک جلسهای در مدرسه خان ایشان در پایان سخنانشان چند دقیقهای عربی صحبت کردند من خیلی به ایشان علاقهمند شدم چون آن موقع این حرف مطرح بود که چرا طلبهها عربی بلد نیستند صحبت کنند. در جامعه مدرسین ایشان جزو موسسین بودند و بنده هم از اوایلی که جامعه تشکیل شد جزو موسسین و در جلسات خدمت آقایان بودم. بر اساس اساسنامه جامعه سمت دبیری جامعه دورهای است وهر دوره ۲ سال میباشد. ۲نوبت هم بنده مسئولیت دبیرخانه را عهدهدار شدم و در جلسات و برخوردها با خلق و خو و روحیات آقایان بیشتر آشنا و نزدیک میشدم لذا به ایشان نزدیکتر شدم. ولی مهم این است که جریانهای انقلاب پیش آمد و جامعه مدرسین همراه امام حرکت سیاسیاش را شروع کرد. در تهیه اعلامیهها و بیانیهها و چیزهایی که تهیه میشد و نیاز به امضاء داشت ایشان معمولازودتر امضاء میکردند که خود به خود در امضاء دیگران هم موثر بود. شرایطی پیش آمد که منزل ما مرکز فعالیتهای انقلابی شهر شده بود و بیرونی منزل که مدتی هم اقامتگاه امام قدسسره بود اتاق کار من بود و آن اتاق را برای کارهای انقلاب واگذار کرده بودم. اطلاعیهها و اعلامیهها را به منزل ما میآوردند و از آنجا توزیع میشد و چون منزل ما در مسیر ماشینهای عبوری برای خروج از قم به طرف اصفهان و شیراز و … بود‚ بستههای اعلامیه را به وسیله ماشینهای عبوری به شهرستانها میبردند. در نزدیکیهای پیروزی انقلاب‚ بچههای انقلابی یکی از ساواکیهای معروف را شناسایی کرده بودند و گرفته و به منزل روبروی منزل ما که برای فعالیتهای انقلابی بود‚ آورده و زندانی کرده بودند; من گفته بودم اقدامات تندی نکنید. به جلسه جامعه مدرسین رفته و گفتم جریان انقلاب به سرعت در حال پیشرفت است و بنده یک سری اختیاراتی میخواهم(البته خودم اقداماتی میکردم و از حضرت امام هم در امور مالی اجازه داشتم) مثل محاکمه یا زدن کسی و …‚ آنجا هر کی چیزی میگفت و اکثراً مخالف بودند‚ با اینکه شخصیتهای بزرگی حضور داشتند بنده گفتم اگر آقای مشکینی اجازه بدهند من نیاز به اجازه هیچ یک از شما ندارم! و این صحبت من بهانهای شد که آقای مشکینی صحبت مفصلی کردند و گفتند: حالاکه کسی پیدا شده و کارهای انقلابی را که کسی جرا›ت نمیکند انجام بدهد‚ به تنهایی به عهده گرفته و با جرا›ت کار میکند و منزل خود را در اختیار گذاشته است‚ شما به جای اینکه کمکش کنید سنگ جلوی پایش میاندازید! و به بنده فرمودند شما موازین شرعی را بلد هستید و من اختیار کامل به شما میدهم‚ طبق موازین شرعی هرکاری خواستید انجام دهید. در اینجا‚ هم روحیه انقلابی آقای مشکینی به دست من آمد و هم پایبندی دقیق ایشان به مسایل شرعی.

من از آن روز علاقه خاصی به ایشان پیدا کردم‚ بحث شاگردی و استادی نبود چون من هیچگاه درس ایشان شرکت نکردم اما به دلیل علاقهمندی ایشان به امام و انقلاب‚ ارتباط ما تا این اواخر هم ادامه داشت. بعضی مواقع هم کارهایی میکردم و بعد به ایشان میگفتم که من این کارها را کردهام و ایشان میفرمودند: عیب ندارد کار درستی کردهای.

نزدیکیهای انقلاب‚ گروهی از خبرنگاران خارجی آمده بودند منزل امام که آقای پسندیده در آنجا سکونت داشت. آقای پسندیده به من خبر داد که برای مصاحبه بیا‚ من رفتم و مصاحبه کردم و چند سوالی از مصاحبه هنوز در خاطرم هست یکی اینکه پرسیدند امام وقتی به ایران بیایند در همین منزل سکونت میکنند گفتم ایشان در این منزل یا منزل کوچکتر سکونت میکنند و کشور را هم اداره میکنند و به دنبال تشکیلات حکومتی نیستند.

سئوال دیگر اینکه پرسیدند ما در گوشه و کنار این شهر دیدهایم که با جوانهای معمولی که یک تکه چوب به دست دارند‚ دارید شهر را اداره میکنید; در حالیکه هنوز نظامیها هستند. گفتم: این‚ جواب سئوال اولتان را نیز مشخص میکند‚ چون همه مردم با این جوانهای چوب به دست هستند ولی این نظامیها هیچ پشتیبانی ندارند‚ و این همان حکومتی است که امام دارد یعنی حکومت بر قلوب مردم.

– چطور شد دبیری جامعه را پذیرفتید

یک بار زمانی که آقای مشکینی دبیر جامعه بودند به بنده تلفن زدند و گفتند: شرایط جامعه مدرسین به حالتی رسیده که من دیگر نمیتوانم و شما باید بیایید و مسئولیت بگیرید‚ ولی من قبول نکردم‚ سپس ایشان یک سری استدلالهایی کردند و بالاخره تکلیف کردند‚ بنده هم پذیرفتم. تا این اواخر هم چند بار به ایشان گفتم: رایگیری کنید و فرد دیگری را به عنوان دبیر انتخاب کنید‚ اما ایشان میفرمود: شما باید باشید و اگر کنار بروید من هم کنار میروم.

– حضرت آیهاللّه مشکینی در نطقهای افتتاحیه مجلس خبرگان در دو نوبت بحث ولایت فقیه را مطرح کردند و در این مورد بین شما و ایشان بحثی صورت گرفت که در جراید هم منتشر شد; بفرمایید که اختلاف شما مبنایی بود یا در تعبیرات تفاوت نظر داشتید

در آن بحث ایشان فرمودند: رایی که مردم به خبرگان میدهد و خبرگان رهبر تعیین میکند آن رای سبب مشروعیت رهبر میشود‚ که بنده اعتراض کردم و گفتم سبب مشروعیت نیست بلکه سبب مقبولیت است و این بحث بالاگرفت. در افتتاحیه بعدی و حتی در همان جلسه بنده دست بلند کردم و اعتراض کردم و ایشان مطلب خود را به صورت بازتر مطرح کردند و تصریح کردند که ولایت از ناحیه ذات باریتعالی معین شده و به پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله رسیده و پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله به امام داده و امام به فقها و فقها وقتی که انتخاب میکنند‚ تعیین مصداق است و منصوب است از طرف حضرت بقیهاللّه عجلاللّهتعالیفرجهالشریف که برای توان و قدرت اجرا و عملی شدن اهداف‚ آراء و همراهی مردم نیز نقش دارد. مشخص شد که این اختلاف بنده و ایشان اختلاف در تعبیر و برداشت از صحبتهای ایشان بوده است. پس از این جلسه خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و آقای امینی در حال ارائه گزارشی بودند که بنده به آقای مشکینی گفتم الحمدللّه شما اشکالات را حل کردید‚ که بنده دوباره اعتراض نکنم و دوباره یک سوژه جدید به دست روزنامهها بیفتد! ایشان خنده کردند و فرمودند بله من دیدم مطلب را باید صریحتر و روشنتر بیان کنم.

حضرت آیهاللّه مشکینی دارای وارستگی‚ خلوص و صفای خاصی بودند و هیچگاه به مقام خود دل بسته نبودند‚ در این اواخر چند نوبت به عنوان عیادت به همراه اعضای هیئت رئیسه جامعه مدرسین خدمت ایشان رفتیم; در نوبت آخر عرض کردم که دبیری جامعه را به انتخاب بگذارید و من ادامه نمیدهم‚ که باز ایشان فرمودند اگر شما کنار بروید من هم کناره میگیرم.

در جلسه آخر که برای ارائه گزارش جامعه مدرسین‚ بنده و اعضای هیئت رئیسه خدمت ایشان بودیم‚ وقتی احوال ایش