پاورپوینت کامل سخنرانی منتشرنشده علامه فقید‚ آیهاللّه سید مرتضی عسکری;بیایید دل امام زمان (عج) را به درد نیاوریم ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سخنرانی منتشرنشده علامه فقید‚ آیهاللّه سید مرتضی عسکری;بیایید دل امام زمان (عج) را به درد نیاوریم ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخنرانی منتشرنشده علامه فقید‚ آیهاللّه سید مرتضی عسکری;بیایید دل امام زمان (عج) را به درد نیاوریم ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سخنرانی منتشرنشده علامه فقید‚ آیهاللّه سید مرتضی عسکری;بیایید دل امام زمان (عج) را به درد نیاوریم ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

۱

یکی از یادگارهای ارزشمند محقق فرزانه و دانشمند خستگی ناپذیر‚ علامه آیهاللّه سید مرتضی عسکری‚ تا›سیس دانشکده اصول دین بود. آنچه در پی میآید متن سخنرانی منتشر نشده آن عالم فرزانه در جمع اساتید و دانشجویان این دانشکده است که طی دو جلسه ایراد گردیده و با تلخیص جزیی‚ تقدیم حوزویان ارجمند میگردد.

هدف از تا›سیس دانشکده اصول دین و تاریخ آن را بیان میکنم تا به یادگار بماند. در عراق بودم و در مسئولیت عالم محله محترم شیعیان بغداد(کراده) به نمایندگی آیهاللّه حکیم رحمهاللّهعلیه در آن محله در بغداد‚ و محله محترمی بود. در آنجا سه دیر رهبانیت وجود داشت و هر کدام مدرسهای داشتند. خودم دیدم ماشینهای سرویس این مدارس‚ جوانان شیعه را از درب حرم موسیبنجعفر علیهماالسلام به آن مدرسه میبردند. حاج رضا الوان یکی از دوستان و محترمان از من خواست تا از آیهاللّه حکیم فتوایی جهت تحریم بردن فرزندان مسلمان به این مدارس بگیرم. من گفتم: اگر نانواییهای اینجا سم دارد‚ نمیشود که فتوا بگیریم مردم نان نخورند بلکه باید خودمان نانوایی باز کنیم. ما در کاظمین این کار را کردیم و در اینجا هم خودمان مدرسه تا›سیس کردیم. آیهاللّه حکیم و آیهاللّه خویی رضواناللّهتعالیعلیهما یک مبلغ به اندونزی فرستادند که خوب هم کارکرد‚ اما دشمنان اسلام‚ ایشان را بیرون کردند. روی هم رفته به این فکر افتادم که چه خوب است که دانشکده تا›سیس کنیم و به جای اینکه مبلّغ بفرستیم‚ از جاهای دیگر بیایند و به خرج خودمان تربیت کنیم و گواهینامه جهانی بدهیم برگردند تا در مناطق خودشان مدرسه تا›سیس کنند و فعالیت کنند و نیازی نباشد که از عراق برای آنها پول بفرستیم‚ با اهداف متعددی دانشکده تا›سیس شد. این وقتی بود که عسکری در را›س مبارزین با دولت عراق بود و من نمایندگی آیهاللّه حکیم را داشتم و در برابر عبدالاسلام عارف که قرار گذاشته بود ۲۱ نفر از بزرگان شیعه را ترور کند که یکی از آنها عسکری بود. مجوز تا›سیس دانشکده در وسط سال آمد و ما باید سریعتر به تا›سیس آن اقدام میکردیم تا عبدالسلام نتواند آن را ببندد. جزوات درسی را من و شهید صدر مینوشتیم. بودجه ما هم ۱۸۰۰ دینار قرض بود! آنها خندیدند و گفتند ۱۸۰۰ دینار قرض دارد و میخواهد دانشگاه باز کند! گفتم چنین مسئلهای برای سید محسن امین پیش آمد گفت کدام کار ما با عقل جور در میآید که این یکی جور در بیاید!

دانشکده را در دبیرستان امام جواد علیهالسلام راه انداختیم به صورت شبانه‚ اما سرسال دانشکده را خریدم که الان هم موجود است. دانشجویان آنجا را پس از فارغ التحصیل شدن به دورههای آموزشی تبلیغ میفرستادیم‚ کیفیت تبلیغ را نزد شهید شیخ عارف بصری و کیفیت تدریس را زیر نظر استاد احمد امین که به ۵ زبان مسلط بود آموزش میدیدند. در دبیرستانهای ما هم درس میدادند. ایران هم که آمدیم در سال ۱۳۵۱ قمری طلبه حوزه علمیه قم بودم با حاج آقا مرتضی حایری فرزند حاج شیخ عبدالکریم و آقای سجادی که مرحوم شده هم مباحثه بودیم و درس آیهاللّه مرعشی نجفی میرفتیم. متوجه شدم که علوم قرآن درحوزه تدریس نمیشود با مرحوم طالقانی و دیگران همکاری کردیم‚ در مسجد امام حسن علیهالسلام که مقابل شیخان قم است مخصوصاً در شبهای تحصیلی درس تفسیر مرحوم آقامیرزا خلیل کمرهای را برقرار کردیم. طلبهها ما را میدیدند و میگفتند در شب تحصیلی تفسیر میخوانند! دانشکده اصول دین این سوابق را دارد. ما یک دوره تحصیلی در نظر گرفتیم اما مدیریت حوزه با آن مخالفت کرد و من قهر کردم و به عراق برگشتم.

آن موقع که نماینده آیهاللّه حکیم بودم دانشکده را در بغداد برای تحصیل قرآن و حدیث و تبلیغ و تربیت مدیر مدارس اسلامی تا›سیس کردم.

برخی علمای مصر با خواندن کتابهای عسکری شیعه شدند و نامه نوشتند که نامههای آنان موجود است. اینها درخواست ملاقات کردند و در سوریه آنها را دیدم‚ آنها گفتند ما نمیتوانیم فرزندانمان را ایران بفرستیم اما میخواهیم آنها را به مدارس شما بفرستیم تا برگردند و تبلیغ کنند. شما در سوریه دانشکده تا›سیس کنید. حوزه دست شیعه بود اما دولت گفت ما به سنیها مجوز کالج دادهایم و نمیتوانیم بیشتر از آن به شیعهها بدهیم!

برگشتیم; آمدم ایران و مرحوم آیهاللّه گلپایگانی نامهای به من دادند و رهبری هم کمک کردند تا این دانشکده تا›سیس شد. البته این دانشکده با همت دوستان من بنیان شده و بهترین علوم را که قرآن و حدیث است ‚تدریس میکند و برنامههای ما بهترین برنامه است‚ چون برنامه درسی ما را دولت برای خودش تصویب کرد. بهترین استادان را دارد و بهترین شاگردها را انتخاب میکنیم.

سه شعبه داریم اول در قم‚ بعد به خاطر بانوان یک شعبه در تهران تا›سیس کردیم بعد هم آقای اراکی امام جمعه دزفول خواستند و در آنجا نیز شعبهای تا›سیس شد.

در مرحله اول کارشناسی بود و مرحله بعد کارشناسی ارشد و الان هم دکترا آغاز شده است‚ این خلاصهای بود از اهداف دانشکده من نوشتههای دانشآموختگان را دیدهام که