پاورپوینت کامل همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه ۹۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

۱

پاورپوینت کامل همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه ۹۴ اسلاید در PowerPointبا سخنرانی حضرت آیهاللّه جوادی آملی برگزار شد

به همت پژوهشگاه علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با همکاری مجمع عالی حکمت اسلامی، پژوهشگاه علوم وحیانی معارج و انجمن مطالعات سیاسی، همایش علمی سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه روز پنجشنبه سوم بهمن ۸۷، با سخنرانی حکیم متأله حضرت آیهاللّه جوادی آملی و تنی چند از اساتید و کارشناسان، در مرکز همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار گردید. حضرت آیهاللّه جوادی آملی در افتتاحیه این همایش با بیان این که انسان از منظر حکمت متعالیه حی متأله است نه حیوان ناطق اظهار داشتند: پیشینیان به جایگاه علم و حریم مسئله توجه خاص و اهمیت بیشتری قایل بودند، جایگاه علم را در طلیعه کتاب به عنوان رئوس ثمانیه می شمردند، تا این که جایگاه این علم در بین علوم مشخص گردد. حریم مسئله را مخصوصا در فقه و اصول بازگو می کردند که مبادا مغالطه ای در استدلال طرفین راه پیدا کند، اما سیاست متعالیه را باید در بحث های حکمت متعالیه جستجو کرد، البته این تقسیم، مسبوق به یک تقسیم دیگر است. مثلا حکمت، یا نظری است یا عملی. حکمت نظری از بود و نبود بحث می کند، حکمت عملی از باید و نباید، ولی این تقسیم حکمت و تقسیم مسبوق به تقسیم آن معلوم است، لذا تا معلوم مشخص نباشد، یعنی تا بود و نبود و باید و نباید نداشته باشیم، علمی که از بود و نبود بحث می کند به عنوان حکمت نظری پدید نمی آید و علمی که از باید و نباید بحث می کند به عنوان حکمت عملی پدید نمی آید. بنابراین نباید از بین راه شروع کرد؛ به چه دلیل گفته می شود الحکمه إمّا نظری و إمّا عملی؛ چون الموجود إمّا حقیقی و إمّا اعتباری. لذا اگر کسی بخواهد محققانه کار کند، باید از نقطه آغازین شروع بکند، زیرا موجود اگر حقیقی باشد چه ما باشیم یا نباشیم، هست؛ اما اگر اعتباری باشد، ما نباشیم نیست. معظم له افزودند: علمی که از موجود حقیقی بحث می کند، می شود حکمت نظری؛ و علمی که از موجود اعتباری بحث می کند، می شود حکمت عملی. در این صورت، اگر یک پژوهشگری در مقابل دل های فحاص و بحاث که مرتب ایجاد سؤال و پرسش می کند، به این سؤال ها احترام بگذارد و بگوید حسن السؤال، نصف العلم؛ و به این سؤال درونی پاسخ دهد، چنین شخصی موفق است؛ اما اگر سؤال های درونی را سرکوب کند موفق نخواهد بود. مثلا اگر ذهن از ما بپرسد که جایگاه الموجود إمّا حقیقی و إمّا اعتباری در هندسه علمی مسایل کجاست؟ یعنی این مسئله علمی، فقه است یا اصول؟ این مسئله علوم اعتباری است یا از علوم فلسفه و…؟ جواب می شنود: این مسئله، فلسفه و حکمت نظری است. حکمت نظری که جهان بین است و جهانی بینی کار اوست، می گوید آنچه که من در جهان می بینم، یا بود و نبود است، یا باید و نباید. بود و نبود را خودم برعهده می گیرم و باید و نباید را به ضلع دیگرم حکمت عملی می سپارم؛ و آن را در زیر مجموعه خود می پرورانم. لذا آنچه در جهان است، یا بود و نبود است به عنوان موجود حقیقی، یا باید و نباید است به عنوان موجود اعتباری. بنابراین الموجود إمّا حقیقی و إمّا اعتباری، مسئله فلسفیه؛ این موضوعی است که در هیچ علمی بحث نشده است. البته این إمّیی که در اینجا استفاده شده است، إمّیی جزمی است نه تردیدی، یعنی جزم به تنافی بین موضوع و محمول است. لذا اگر جزم داشتیم، می شود مسئله؛ و اگر مسئله داشتیم، آن وقت اصطلاح الموجود إمّا حقیقی و إمّا اعتباری می شود مسأله فلسفیه؛ در این صورت هیچ کس غیر از فیلسوف حق ندارد چنین فتوایی بدهد. حضرت آیهاللّه جوادی آملی تصریح کردند: این که دیده می شود در آغاز فلسفه و حکمت گفته اند: حکمت، یا نظری است؛ یا فلسفی اینها بین راهند، چون مفروغ عنه شان این است که الموجود إمّا حقیقی و إمّا اعتباری؛ اما این ضلعی از مسئله است. مطلب دیگر این است که، ابن سینا گر چه در بخش پایانی کتاب شفا، مسئله سیاست را مطرح کرده و گفته انسان مدنی بالطبع است، اما در کتاب اشارات که قوی ترین کتاب اوست، انسان را از آن جهت که متمدن و مدنی بالطبع است و نیاز به قانون دارد، نگاه نمی کند، بلکه بعد از تبیین بحث عبادت، زهد، عرفان، عبادت عابدان، زاهدان و عارفان، گفته است: اینها رهبری، سیاست و نبوت می خواهد. مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی در ذیل این بحث می گوید: علت این که مرحوم بوعلی مبحث نبوت را در ذیل بحث های سیاست، عبادت، عرفان و زهد مطرح کرده، به این جهت است که انسان را حیوان ناطق نمی داند، چون انسان حی متأله است. در غیر این صورت کالانعام بل هم اضل است. پس مسئله الانسان حیوان ناطق باید به زباله دان تاریخ برود، چون سیاست متعالیه می گوید الانسان حی متأله، یعنی زنده الهی اندیش؛ حالا که انسان حی متأله شد نه حیوان ناطق، حکمت متعالیه می گوید من بخش بود و نبود را برعهده می گیرم و بخش باید و نباید را به تو می دهم و پیوند این بود و نبود و باید و نباید را به شما تعلیم می دهم، تا این که قیاسی بسازی که یک مقدمه اش از بود و نبود و مقدمه دیگرش از باید و نباید باشد. چون من عهده دار مبانی علمی تو هستم، لذا جای شما آنجاست، یعنی بحث سیاست، اداره کشور و تأمین نیاز جامعه، در بخش حکمت عملی متعالیه است. ایشان یادآور شدند: کسی نباید توقع داشته باشد که با اصالت وجود و حرکت جوهری، جسمانیه الحدوث و با قانون علیت، سیاست را پیدا کند؛ چون باید و نباید جایش در حکمت عملی است، منتها مبانی فطری و ادله اولی را حکمت نظری تأمین می کند. در حکمت متعالیه از آن جهت که مبانی را از حکمت نظری گرفت، یک امتداد طولی برای انسانیت است و یک امتداد درجات وجودی. وقتی حکمت متعالیه، سیاست متعالیه را تعیین می کند، که سیاست در دامنه نبوت باشد؛ آن وقت، سیاست ما عین دیانت م و تمدن ما عین تدین م می شود. بنابراین چون حکمت متعالیه زیر مجموعه حکمت نظری است، لذا مرحوم صدرالمتألهین در کتاب شواهد الربوبیه آورده است که انسان خلیفهاللّه است، یعنی انسان باید چهار مقطع دنیا، برزخ، قیامت، بهشت برای خود بسازد، و در همه این مقاطع چهارگانه خداوند می فرماید: مکان مال من، ولی ساخت و ساز، مال شما. درباره دنیا فرمود: هو أنشاکم من الارض و استعمرکم فیها، هود/۶۱؛ یعنی جمیع ساخت و ساز تمدن را برای شما فراهم می کنم و رایگان در اختیارتان قرار می دهم و قدرت ساخت و ساز را هم در اختیارتان قرار می دهم، آن وقت از شما می خواهم زمین را آباد کنید. اگر درباره مسجد فرموده است: انما یعمر مساجداللّه من آمن بالله، توبه/۱۸؛ درباره زمین باید گفت: انما یعمر الارض الحی المتأله، یعنی انسان حی متأله باید زمین را آباد کند نه آنهایی که فجایعی را در غزه، بیروت، عراق، افغانستان و… به وجود آورده اند. استاد عالی قدر حوزه خاطرنشان کردند: اگر قرار بود سیاست ما عین دیانت ما نباشد، مسئله سیاست را دنبال نبوت ذکر نمی کردند. لذا اگر می بینید در حکمت متعالیه و حکمت های دیگر، سیاست را دنبال نبوت مطرح می کنند، به این دلیل است که انسان، برزخ را باید خودش بسازد. قیامت هم این چنین است، یعنی انسان باید آنجا را هم برای خود بسازد. آنجایی که لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا، الانسان/۱۳؛ نه برق است و نه نور، خود انسان باید در این دنیا، آنجا را برای خود بسازد. بهشت همانند آن سه مقطع دیگر باید به دست خودمان ساخته شود، این غرف مبنیه، انهار تجری و… را باید بسازیم. شاهد این قضیه معراج حضرت ختمی مرتبت صلی اللّه علیه وآله است که حضرت پرسید این دیوارهایی که به وسیله فرشته ها ساخته می شود، چرا گاهی دست از کار می کشند؟ فرمودند: باید مصالح برسد. بنابراین طبق نظر حکمت متعالیه و سیاست متعالیه، این چهار مقطع را باید انسان بسازد، ولی ساختن این چهار مقطع بدون قانون، رهبر، رهنما و… امکان پذیر نیست. لذا سیاستی که بتواند این چهار مقطع را اداره کند، می شود سیاست متعالی، منتها چون الهی اندیش است، طبق بیان نورانی امام سجاد علیه السلام الدانی فی علوه و العالی فی دنوه این چنین نیست که خدا استوی علی العرش باشد اما کنار ما نباشد حکمتی که از او و از اسمای حسنای او دم می زند، متعالیه فی تدانیه و متدانیه فی تعالیه است و این وحدت تشکیکی درباره اوست، اوست که همه وحدت ها را به کثرت تبدیل کرده است. و خودشان هم واحد فی عین الکثره و کثیر فی عین الوحده است. حضرت آیهاللّه جوادی آملی افزودند: نکته دیگر این است که بحث در حکمت متعالیه است نه حکمت صدرایی؛ لذا نباید این مباحث را با فرمایشات خصوصی ملاصدرا که در چند قرن گذشته مطرح شده است خلط کرد. حکمت متعالیه آن است که این سیر چهار مقطعی دنیا، برزخ، معاد و بهشت را انسان بسازد، اما آن کسی که بخش مثالی، عقلی و طبیعی را تدبیر می کند، سیاست متعالیه است. و این تقسیم که حکمت، یا عملی است یا نظری؛ چه در حکمت مشاء، چه در حکمت اشراق و چه در حکمت متعالیه، وجود دارد؛ منتها هر کدام براساس آن سعه دید خودشان بررسی می کنند. معظم له در بخش دیگری از بیاناتشان یادآور شدند: موضوع دیگری که می توان مطرح کرد، این است که همانطوری که ما مسایل مستحدثه را با فقه پویای جواهری حل می کنیم، و وقتی که انقلاب به ثمر رسید، خبرگان قانون اساسی برابر فقه جواهری، قانون اساسی را تدوین کردند و الان ۳۰ سال است که براین اساس، مجلس شورای اسلامی مصوباتش را ارائه می دهد، لذا این مسایل مستحدثه را باید از این مبانی گرفت. این بیان نورانی که از ائمه معصومین علیهم السلام به ما رسیده علینا القاء الصول و علیکم التفریع، یعنی شما باید مجتهد باشید؛ توقع نداشته باشید که همه چیز را به شما بگوییم، ما اصول را فقهی، اصولی، فلسفی و… می گوییم. اما مشکل این است که ما این دین را مثله کرده ایم و آن منبع معرفت شناسی دین را که بخش مهم، آن عقل است، مصادره کرده و گفته ایم این بشری است و لذا دین را در نقل خلاصه کردیم. استاد عالی قدر حوزه تصریح کردند: علم، چه در تجربی و چه در تجریدی کار عقل است. عقل، الهام الهی است، چه آنکه نقل، انزال الهی است. هم الهام الهی حجت است، که فالهمها فجورها و تقواها، شمس/۸؛ و هم انزال الهی حجت است، که بالحق انزلناه و بالحق نزل، اسراء/۱۰۵؛ اما ما، این عقل را که از مهم ترین راه های کشف دین است، گذاشتیم کنار و بعد گفتیم این، مال بشر است و آن مال خد و بعد، مسئله تعارض عقل و دین و… را مطرح کردیم. در صورتی که آنچه را ذات اقدس اله بیان فرمود، آن دین است و آنچه مستقیم به دین می رسد، وحی است؛ و این وحی، مقابل ندارد. پس عقل در مقابل نقل است، نه در مقابل وحی. لذا آنچه را ما فهمیدیم حجت شرعی است. و اگر عقل، تجربی یا تجریدی شد، مثل نقل، حجت است. بنابراین اگر در حکمت متعالیه سخن از سیاست است، برای این است که انسان شناسی، جهان شناسی و پیوند انسان و جهان، به عنوان یک مثلث در حکمت متعالیه جایگاه خود را دارند. به تعبیر سیدنا الاستاد علامه طباطبایی قدس سره، مادامی که اختلاف در کنار شاهین عدل باشد، چیزی ممدوح است. مثل اختلاف دو کفه ترازو که اختلاف محمود و ممدوح است؛ و این اختلاف، اختلافی مقدس است، چون هر دو، تلاش و کوششان این است که وزن با موزون هماهنگ باشد، لذا اگر وزن و موزون مختلف بود، اینها با هم نیست. و اگر وزن و موزون یکی بود، این دو در کنار شاهین عدل قرار می گیرند و آن اختلاف ها برطرف می شود. این اختلاف ها، اختلاف قبل از علم است، مثل اختلاف نظر پژوهشگران و محققان که اشکالی ندارد، اما اختلاف بعد از علم، که جزو زادراه غرب است، اختلاف خطرناک و آسیب آفرین است. لذا آن سیاستی که به انسان بفهماند که با آتش بازی نکن و حرفی و راهی که می دانی خلاف است انجام مده و…، سیاست متعالیه است نه سیاست متدانیه. و این سیاست متعالی، تنها مسئله علم نیست. معظم له یادآور شدند: علم را حکمت نظری برعهده دارد. حکمت متعالیه با باید و نباید همراه است. به انسان ها می فهماند برای افطح عنز این قدر به جان هم نیفتید. کسی که از حضرت علی علیه السلام بالاتر نیست، ابن ابی الحدید می گوید: هیچ کسی در هیچ ملیتی مثل علی علیه السلام، نامدار ندارد. همین حضرت علی علیه السلام می فرماید: دنیا برای من به منزله آب دهان بز است. این که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و این که امام خمینی قدس سره برای امپراطوری ایران و روم نامه نوشت؛ و این که امام خمینی قدس سره برای امپراطوری قدرقدرت سیوسالیستی اتحاد جماهیر شوروی نامه نوشت و بیان لطیف و ظریف مقام معظم رهبری که خلف صالح امام قدس سره است در نشست هزاره ادیان همین بود که همه اینها، ریشه در حکمت متعالیه دارد. بنابراین سیاست متعالیه، جهانی می اندیشد و جهان را به اسلام دعوت می کند، انسان را حی متأله می داند، نه حیوان ناطق؛ حکمت نظری را پشتوانه حکمت عملی می داند و می گوید این مقاطع چهارگانه باید به دست خودتان ساخته شود. در این صورت می توان برادرانه کشور را از گزند دشمن حفظ و اداره کرد.

فلسفه سیاسی باید در حوزه تبیین شود

رئیس دفتر تبلیغات اسلامی نیز در این همایش گفت: محلی که باید فلسفه سیاسی اسلام به خوبی تبیین شود حوزه های علمیه است. حجهالاسلام والمسلمین سیدحسن ربانی اظهار داشت: آنچه ایران اسلامی از آن برخوردار است به برکت قیام امام خمینی قدس سره و خون شهدا بود و خوب است که بزرگان فلسفه به تبیین فلسفه سیاسی اسلام با الهام گرفتن از اندیشه امام خمینی قدس سره بپردازند. وی با بیان این که امروز تمدن مادی در جهان حکم فرما است و بشر با حضور در این تمدن آسیب های جدی دیده است افزود: بی تردید انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی قدس سره فرصت احیای تمدن اسلامی را در جهان مهیا کرده است. رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم بیان داشت: ما باید در پرتو این فرصتی که به برکت انقلاب اسلامی ایران ایجاد شده است مبانی سیاست را به درستی برای مردم بازگو نماییم تا قلوب اندیشمندان جهان را نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی جذب کنیم و از واگرایی و دور شدن همراهان انقلاب اسلامی جلوگیری کنیم. وی با بیان این که گاهی اوقات مبانی نظری و معرفتی اسلام از سوی دیگران بر ما تحمیل شده است تصریح کرد: متاسفانه ما حتی نقد این نظریه ها را هم انجام نداد ه ایم، امروز در حوزه علمیه گاهی اوقات برای اثبات فلسفه نظری سیاسی اسلام باید جلسات متعددی برای فضلا و طلاب برگزار کنیم و در آن جلسات برخی از طلاب به مخالفت و نقد این نظریه ها بپردازند. حجهالاسلام والمسلمین ربانی یاد آور شد: محلی که باید فلسفه سیاسی اسلام به خوبی تبی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.