پاورپوینت کامل شناخت وحی نبوت از نگاه استاد شهید مرتضی مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شناخت وحی نبوت از نگاه استاد شهید مرتضی مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شناخت وحی نبوت از نگاه استاد شهید مرتضی مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شناخت وحی نبوت از نگاه استاد شهید مرتضی مطهری ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
۶
امکان و راه شناخت وحی نبوت
از نگاه استاد مطهری شناخت حقیقت و کنه وحی نبوت برای غیرپیامبران الهی و کسانی که در رتبه کمال وجودی آنان قرار ندارند ممکن نیست، بدین جهت برای شناخت ویژگی ها و نشانه های وحی نبوت باید به اولیاء وحی رجوع کرد و در این باره از زبان آنان شنید. آری، پس از آشنایی با ویژگی ها و نشانه های وحی نبوت از زبان اولیاء وحی (قرآن و احادیث معصومان علیهم السلام) می توان از تفکر عقلی و داده های علمی نیز در این باره بهره گرفت. اما باید توجه داشت که داده های علمی و عقلی درباره پدیده وحی، فرضیه ای بیش در اختیار انسان قرار نخواهد داد که تا حدی می تواند راه گشای انسان در فهم پدیده وحی باشد.
این مسئله ای است که ما از زبان اولیاء وحی باید بشنویم، چون نه می توانیم روی آن تجربه کنیم و نه می توانیم استدلال کنیم، ما باید ببینیم آن چه گفته اند، بعد از نظر علمی ببینیم چگونه می توانیم توجیه کنیم.(۱)
راه دیگری که استاد مطهری برای شناخت وحی نبوت معرفی کرده است، مطالعه و تحقیق درباره دیگر موارد وحی الهی، مانند روِیاهای صادقه است، که اگر چه نمی تواند ما را با حقیقت وحی مخصوص پیامبران آشنا کند، ولی تا حدی می تواند راهگشا باشد.
(وحی نبوت) یک حالتی است مخصوص پیغمبران که قطعا ما به کنه آن پی نمی بریم، ولی چون قرآن وحی را در یک اشیاء دیگر عمومیت داد، شاید به تناسب آن انواعی از وحی که می شناسیم، بتوانیم تا اندازه ای آن وحیی را که با آن از نزدیک آشنایی نداریم که وحی نبوت است، توجیه بکنیم.(۲)
ماهیت و گستره وحی از منظر قرآن کریم
استاد مطهری در این باره، نخست سخن علامه اقبال لاهوری را نقل کرده که گفته است از کاربردهای قرآنی وحی به دست می آید که قرآن وحی را خاصیتی از زندگی می داند که شکل و خصوصیت آن بر حسب مراحل مختلف تکامل زندگی متفاوت است. سپس یادآور شده است که سخن اقبال اگر چه متین است، ولی بهتر آن است که وحی از نگاه قرآن را خاصیتی از وجود بدانیم، زیرا در جمادات نیز بکار رفته است و اوحی فی کل سماء امره(۳) و نیز یومئذ تحدث اخبارها بان ربک اوحی له(۴) و در ادامه یادآور شده است که وحی نوعی هدایت الهی است که در همه موجودات وجود دارد، هر چند درجات آن به تناسب درجات کمال موجودات متفاوت است و حد اعلای آن هدایت مخصوص پیامبران الهی است. وی، آنگاه برای تأیید این که سنخ وحی در پیامبران با وحی در دیگران متفاوت نیست، بلکه درجه و مرتبه آن برتر از موارد دیگر است، به حدیثی از پیامبر استشهاد کرده است که در آن روِیای صادقه یک جز از هفتاد جز نبوت به شمار آمده است.(۵)
ویژگی ها و نشانه های وحی نبوت
استاد مطهری بر آن است که وحی نبوت آن گونه که از آیات قرآن و روایات به دست می آید چهار ویژگی و نشانه دارد. البته، مقصود منحصر دانستن ویژگی های وحی نبوت در این چهار ویژگی نیست، بلکه آنچه ایشان به آن دست یافته اند، این چهار چیز است:
۱ درونی بودن: یعنی پیامبران حقایقی را که دریافت می کردند با باطن وجود خود دریافت می کردند، و حواس بیرونی در آن نقشی نداشته است. گواه بر این مطلب آن است که در روایات آمده است که در اکثر موارد وحی حالتی غش مانند و خواب گونه عارض پیامبر می شد که چشم و گوش او مانند انسان خوابیده بود که نمی شنید و نمی دید. و در قرآن کریم نیز آمده است نزل به الروح الاCمین علی قلبک (۶)؛ روح الامین قرآن را بر قلب تو نازل کرده است. البته، استاد در ادامه یادآور شده است که این ویژگی در دیگر گونه های وحی نیز موجود است، چنانکه در روِیای صادقه نیز انسان با باطن وجود خود با عالم غیب ارتباط برقرار می کند، وحی در جمادات و نباتات و حیوانات هم درونی است(۷.)
۲ معلم داشتن: ویژگی پیشین مربوط به بعد قابلی وحی بود و این ویژگی مربوط به بعد فاعلی وحی است. در وحی به پیامبران، پیامبر با موجودی بیرون از وجود خود ارتباط برقرار می کند و حقایقی را از او دریافت می کند. و هرگز آنچه او به عنوان وحی می یابد از درون او نمی جوشد. یعنی یافته های وحیانی لازمه تکوین هویت وجودی او نیست، برخلاف درک غریزی در حیوانات که لازمه ساختمان وجودی آنان است. و نیز بر خلاف آنچه نوابغ می فهمند و ارائه می کنند که لازمه ساختمان وجودی آنان است. البته، هر دو بالغیر است نه بالذات، ولی کیفیت آن متفاوت است. در غرایز حیوانی و در نوابغ آنچه ادراک می شود به جعل بسیط به آنان اعطا شده است، ولی در وحی نبوت به جعل بسیط نیست، بلکه به جعل تألیفی است. استاد مطهری روی این ویژگی بسیار تأکید کرده و معتقد است هرگونه توجیهی از وحی نبوت که این ویژگی را نفی کند، با مفاد آشکار آیات قرآن ناسازگار است.
به نظر من وقتی وحی نبوت را در قرآن ببینیم این را نمی توانیم از آن بگیریم. بنابراین، اگر شخصی هر چه کار فوق العاده انجام دهد که این جهت در آن نباشد که او واسطه است که از بیرون وجود خودش گرفته است، نمی توانیم اسمش را وحی بگذاریم(۸.)
۳ آگاهی از منشأ بیرونی وحی: پیامبران علاوه بر این که حقایق وحیانی را از مبدأ و منشأ بیرونی و الهی دریافت می کنند، به این مطلب توجه کامل نیز دارند، استاد مطهری از این ویژگی با واژه استشعار یاد کرده است. تفاوت این ویژگی با ویژگی پیشین در این است که ویژگی پیشین مربوط به مقام ثبوت و نفس الامر است و این ویژگی مربوط به مقام اثبات و ادراک است. ایشان بر اساس این ویژگی وحی نبوت را با الهام هایی که به افراد دیگر می شود، جدا ساخته است. (نبوت/۷۵-۷۶)
۴ فرشته وحی: ویژگی دیگر وحی به پیامبران الهی این است که در اکثر موارد فرشته وحی میان خداوند و پیامبر واسطه بوده است و وحی به واسطه او به آنان القاء شده است، نه بدون واسطه. چنان که فرموده است نزل به الروح الامین علی قلبک(شعرا/۱۹۳) روح الامین همان جبرئیل است که در آیات دیگر از او به عنوان آورنده وحی الهی برای پیامبر یاد شده است. قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله علی قلبک با؛ذن اللّه(بقره/۹۷.)
تبیین فلسفی وحی
استاد مطهری پس از بیان شاخص های وحی نبوت از نگاه قرآن و روایات، گفته است با توجه به اینها باید ببینیم چه فرضیه ای می توان گفت آنگاه به تبیین دیدگاه فلاسفه پرداخته است. تبیین فلسفی وحی بر اصول و مقدمات زیر استوار است:
۱ عالم از دو بخش عالم طبیعت و عالم ماوراء طبیعت تشکیل شده است. عالم طبیعت دارای ماده و تغیر و حرکت است، ولی عالم ماوراء طبیعت ماده و تغیر و حرکت ندارد. این دو عالم در عین تفاوت های یاد شده بر یکدیگر تطابق دارند، در حقیقت جهان طبیعت معلول آن جهان است.
۲ انسان دارای بدن و روح است، بدن انسان مادی و روح او غیرمادی و از سنخ موجودات ماوراء طبیعی است.
۳ روح انسان دو وجهه دارد. یک وجهه اش به روی عالم طبیعت است و وجهه دیگرش به سوی عالم ماوراء طبیعت. در وجهه طبیعی اش با استفاده از حواس، معرفت ها و علوم معمولی را به دست می آورد. اما روح انسان در وجهه ای که به سوی عالم ماوراء طبیعت دارد می تواند از حقایق آن عالم آگاه شود؛ یعنی روح صعود می کند و به عالم ماوراء طبیعت اتصال پیدا می کند، روِیاهای صادقه از همین طریق حاصل می شود. مکاشفه های درست نیز از همین قبیل است. معرفت های وحیانی نیز بر این سنخ است و از همین راه برای پیامبران حاصل می شود. مولوی درباره این دو وجهه روح انسان گفته است:
دو دهان داریم گویا همچو نی
یک دهان پنهانست در لب های وی
روح انسان (مقصود او انسان عارف است که به قول او سخنش حق است) را به نی تشبیه کرده است که یک دهانش آشکار است و هنگامی که نی زن نی می زند ما آن دهان را می بینیم و صدا را از آن می شنویم، اما دهان دیگرش در لب های نی زن پنهان است که دیده نمی شود.
۴ نظام ادراکات و معرفت هایی که از طریق ارتباط روح با عالم ماوراء طبیعت به دست می آید با نظام ادراکات و معرفت هایی که از طریق حواس بیرونی و ارتباط با عالم طبیعت حاصل می شود متفاوت است. ادراکات حسی و طبیعی نخست جزیی و حسی اند سپس از راه تجرید و تعمیم کلی و عقلی می شون
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 