پاورپوینت کامل پاسخ اندیشمندانه به یک پرسش قرآنی مقصود از ثم استوی علی العرش چیست؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پاسخ اندیشمندانه به یک پرسش قرآنی مقصود از ثم استوی علی العرش چیست؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسخ اندیشمندانه به یک پرسش قرآنی مقصود از ثم استوی علی العرش چیست؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسخ اندیشمندانه به یک پرسش قرآنی مقصود از ثم استوی علی العرش چیست؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
۵
– خدای جهان، خدای پیراسته از زمان و مکان، منزه از ماده و ویژگی های آن، والاتر از آن است که بر تختی بنشیند و به تدبیر جهان بپردازد.
با توجه به این اصل مسلم، مقصود از این فراز از آیه ثم استوی علی العرش(۱) چیست؟
آیهالله العظمی سبحانی با استناد به آیات کریمه قرآن و روایات نورانی اهل بیت علیهم السلام به شبهه فوق، پاسخی عالمانه ارائه نموده اند که در ذیل تقدیم حوزویان ارجمند می شود:
از زمان های دیرینه، این فراز از آیه که در موارد متعددی از سوره های قرآن وارد شده است، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مجسمه که بیشترین آنها را حنابله تشکیل می دهند، آن را به نشستن خدا بر تخت تفسیر کرده اند، (بدون آنکه آن را کنایه از تدبیر امور آفرینش بدانند) حتی به این مطلب نیز اکتفا نکرده، بلکه مقام محمود(۲) را به نشاندن پیامبر در کنار خدا بر تخت خویش تفسیر می کنند(۳)، ولی اهل تنزیه که بیشتر مسلمانان را تشکیل می دهند، این تفسیر را باطل و بی اساس دانسته اند، و آن را به کمک آیات دیگر تفسیر می کنند و می گویند جمله یاد شده کنایه از پرداختن به تدبیر امور آفرینش است.
آگاهی علمی (نه تقلیدی) از مفاد آن بستگی دارد که در چهار مورد سخن گفته شود:
۱ معنی استواء که مصدر فعل استوی می باشد، در لغت و قرآن.
۲ مورد به کارگیری واژه عرش در قرآن کجاست؟
۳ معارف و حقایقی که قبل از این جمله و بعد از آن در قرآن وارد شده است، چگونه است؟
۴ در کنایه آنچه مهم است، لازمه معنی است نه خود آن.
با توضیح این موارد چهارگانه مفاد آیه کاملا روشن می شود.
استوا در لغت و قرآن
ابن منظور مصری، می نویسد: استوی در معانی یاد شده در زیر به کار می رود:
۱ استوی الش،: اعتدل (راست و درست شد)
۲ استوی الرجل: بلغ اشده (به حد رشد و کمال رسید)
۳ استوی: استولی و ظهر (چیره و پیروز شد)
آنگه با این شعر به معنی سوم اشاره می کند:
قد استوی بشر علی العراق
من غیر سیف و دم مهراق
بشر بر عراق چیره شد
بی آنکه شمشیری به کار برد و خونی بریزد
با توجه به آنچه که گفته شد هرگز استوی مترادف با لفظ جلس، و استوی به معنی اجلس نیست و در زبان عرب دیده نشده، آنگاه که بخواهند به یک نفر امر کنند که بنشینید بگویند: استوی بلکه آن را در مورد اعتدال و راست و درست شدن به کار می برند از این جهت باید گفت که لفظ استوی دارای معنی خاصی است که گاهی در تناسب و توازن و گاهی در کمال و رشد و گاه در چیرگی جلوه می کند.
اخفش می گوید: استوی به معنی علو است. عرب می گوید: استویت فوق الدابه و علی ظاهر البیت ای علوته و استوی علی ظهر دابته ای استقر. در این مورد، استوی به معنای استقرار و استواری و پابرجایی و به دست گرفتن زمام امور است. و به عبارت دیگر هر چند استقرار بر دابه با جلوس همراه است، اما نظر جلوس بر دابه نیست، بلکه مقصود اصلی، حالت استقرار و استواری است.(۴)
برگردیم معنی استواء را از خود قرآن به دست آوریم.
قرآن واژه استوی را از غیر از مورد عرش و آسمان، در معانی یاد شده در زیر به کار می برد، همگی صورت های مختلف از یک معنی است، هر چند به صورت ظاهر، رنگ معانی مختلف به خود گرفته است:
۱ در مورد حضرت موسی می فرمایند:
و لما بلغ اشده و استوی آتیناه حکما و علما. (۵)
هنگامی که موسی از نظر قوای جسمانی و بدنی به حد کمال رسید، دانش و حکمت به او دادیم.
۲ کزرع اخرج شطاه فا~زره فاستغلظ فاستوی علی سوقه. (۶)
مانند کشت و کاری که جوانه های خود را برآورده و آنها را نیرومند ساخته، تا درشت گشته و روی پای خود ایستاده است.
در این آیه، استوی در کمال جسمانی گیاه و روی پای خود ایستادن به کار رفته به گونه ای که باد و طوفان آن را از جای نکند.
۳ آنگاه که درباره کشتی و چهارپایان که وسیله نقلیه انسان هاست سخن می گوید، چنین می فرماید: و جعل لکم من الفلک و الانعام ما ترکبون* لتستووا علی ظهوره ثم تذکروا نعمه ربکم اذا استویتم علیه. (۷)
برای شما از کشتی ها و چارپایان مرکب هایی قرار داد تا بر آنها سوار شوید و به خوبی بر پشت آنها قرار گیرید و سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت های پروردگارتان را متذکر شوید.
در این آیه نخست از رکوب و جلوس بر کشتی و چارپایان سخن گفته (ترکبون)، آنگاه از واژه استوی بهره گرفته و فرمود: لتستوا علی ظهوره ثم تذکروا نعمه ربکم اذا استویتم علیه و این حاکی از آن است که استوای بر کشتی و چارپایان غیر از رکوب و جلوس است. نخست رکوب و جلوس صورت می پذیرد و آنگاه استقرار.
از این بیان استفاده می کنیم که مقصود از استواء حالت استقرار و استیلا و تسلط بر مرکب است، که آن را از سرکشی بازداشته و به فرمان خود در می آورد، و به عبارت دیگر هر چند در اینجا استواء همراه با جلوس و رکوب است، اما این واژه ناظر به نشستن انسان نیست، بلکه ناظر به حالت رام کردن مرکب است، و به طور خلاصه نشانه حاکمیت و در اختیار گرفتن و فرمانروایی بر آن وسیله نقلیه است.
در آیه دیگر می فرماید: و غیض الماء و قضی الامر و استوت علی الجودی. (۸)
آب فرو نشست. کار پایان یافت و کشتی بر دامنه کوه جودی استقرار یافت.
مسلما مقصود جلوس کشتی بر تپه ای از کوه جودی نیست، بلکه هنگامی که کشتی روی آب در حال نوسان و تلاطم بود، با پهلو گرفتن بر روی تپه جودی به سکون و آرامش و ثبات دست یافت.
با توجه به آیات یاد شده و سخنان اهل لغت، استفاده می شود که هرگز در زبان عرب، واژه استوی به معنای جلس و رکب و قعد و امثال اینها نیست، هر چند ممکن است در مواردی با این امور همراه باشد، بلکه معنی واقعی این کلمه در اقتدار و استیلا (چیرگی) ظاهر می شود.
۲ واژه عرش در قرآن
در قرآن سه واژه که مفهوم متقارب دارند وارد شده است:
۱ سریر: مانند: علی سرر متقابلین. (۹) برتخت ها رو به روی یکدیگر قرار دارند.
۲ ارائک: متکئین فیها علی الارائک لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا. (۱۰)
در بهشت بر تخت های زیبا تکیه داده اند نه تابش آفتاب را می بینند و نه سرم.
همین طور که ملاحظه می فرمایید واژه های سریر و اریکه در مورد تختی به کار می رود که انسان بر آنها می نشیند و هیچ ناظر به معنی دیگری از اقتدار و استیلا نیست و هر جا که قرآن بخواهد از این معنی (نشستن روی تخت برای استراحت و یا تفریح) بهره بگیرد، این دو واژه را به کار می برد، امام واژه عرش در مطلق سریر و تخت به کار نمی رود بلکه به تختی گفته می شود که نشستن بر روی آن مظهر قدرت و حاکمیت فرمانروایان بر کشور باشد.
اینک برخی آیات را که در این موارد، وارد شده، از نظر شریف می گذرانیم. قرآن، درباره یوسف آنگاه که پدر و مادر را وارد کاخ خود کرد، چنین می فرماید: و رفع ابویه علی العرش. (۱۱)
پدر و مادر خود را بر تخت بالا برد.
مسلما عرش در اینجا به معنی تختی که یوسف روی آن می نشست و می خوابید نیست، بلکه تخت خاصی است که مسند قدرت و مرکز فرماندهی و اعمال قدرت بود.
درباره بلقیس ملکه سبا چنین می فرماید: و اوتیت من کل ش، و لها عرش عظیم. (۱۲)
همه چیز در اختیار اوست و تختی بزرگ دارد.
در آیه دیگر می فرماید: ایکم یأتینی بعرشها قبل ان یأتونی مسلمین. (۱۳)
کدام یک پیش از آنکه به حالت تسلیم نزد من آیند، تخت او را برای من می آورد؟.
با توجه به این کاربردها می توان گفت آنگاه که مقصود متکلم نشستن و سکونت باشد از واژه سریر و اریکه بهره می گیرد و اما آنجا که بخواهد از سریری حکایت کند که مظهر قدرت و استیلا و تدبیر امور است، در آنجا کلمه عرش به کار می برد. چنانکه در آیات مربوط به حضرت یوسف و ملکه سبا بیان گردید. عرش در آن آیات، تخت نشستنی نبود، بلکه مظهر قدرت و استیلا و تدبیر امور کشور بود.
اتفاقا در فرهنگ عربی، این نکته کاملا رعایت می شود مثلا شاعر می گوید:
اذا ما بنو مروان ثلث عروشهم ترکناهم مرعی لطیر و کاسر
آنگاه که تخت های فرزندان مروان واژگون گشت، اجساد آنان را چراگاه لاشخورها و درندگان ساختیم.
از این شعر استفاده می شود که مقصود از عرش، مطلق تخت نیست بلکه، تخت قدرت و حاکمیت است، زیرا آنگاه که فرزندان مروان بر عرش (تخت) می نشستند، استیلا و قدرت خود را به مردم نشان می دادند.
تا اینجا به دو نتیجه رسیدیم که استواء به معنای جلوس نیست، بلکه معنی برتر از آن دارد، و آن استقرار و استیلا و تسلط است.
۲ عرش به معنای تخت لغوی نیست، بلکه تختی که مظهر قدرت و استیلا است.
اکنون به بیان مطلب سوم می پردازیم:
معارفی که قبل از این جمله یا بعد از آن آمده اند
جمله ثم استوی علی العرش در ۷ سوره وارد شده است و در غالب آنها چه قبل از آن و چه بعد از آن، از تدبیر جهان و آفریدگاری خدا سخن به میان آمده است. اینک برخی را یادآور می شویم:
۱- ان ربکم اللّه الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا و القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق و الامر تبارک اللّه رب العالمین. (۱۴)
پروردگار شما خداوندی است که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، آنگاه بر عرش مستولی شد، خدا لباس شب را بر روز می پوشاند و شب با شتاب در پی روز است، و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 