پاورپوینت کامل گفت وگو با روحانی بازداشت شده در عربستان ۲۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت وگو با روحانی بازداشت شده در عربستان ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت وگو با روحانی بازداشت شده در عربستان ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت وگو با روحانی بازداشت شده در عربستان ۲۹ اسلاید در PowerPoint :
۶
اوایل سال جاری خبر بازداشت روحانی ایرانی در عربستان، روی خروجی رسانه های خبری قرار گرفت و گمانه زنی های فراوانی در این زمینه انجام شد. حتی برخی رسانه ها اعدام این روحانی توسط وهابی ها را پیش بینی کردند، اما به هر حال، حجهالاسلام گرم آبدشتی که بیش از ۵۰ روز بازداشت و زندانی بود، آزاد شد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت. وی در گفت وگو با مرکز خبر حوزه ماجرای بازداشت خود را شرح داده است. متن این گفت وگو در ذیل می آید:
چه زمانی به عربستان عزیمت کردید؟
۳۱ فرودین امسال.
درباره دستگیری خود در مدینه توضیح دهید؟
روز اول اردیبهشت برای نماز صبح به مسجدالنبی و بعد از نماز به زیارت قبر مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله مشرف شدیم، که هنگام خارج شدن از کنار ضریح، یکی از عرب های وهابی به شرطه )نیروی پلیس( اشاره کرد که این فرد )یعنی من( به قبر ابابکر آب دهان پرتاب کرده و اصرار داشت که با چشم خود این را دیده است، در حالی که دروغ می گفت.
برخورد نیروی پلیس چه بود؟
مرا به بخش امر به معروف مسجدالنبی بردند و آن عرب، گفته خود را تکرار کرد و به اصطلاح، شهادت داد یعنی یک نفر هم مدعی بود و هم شاهد در صورتی که این مسئله خلاف قانون است. پس از آن، مدتی در پاسگاه حرم معطل شدیم و بعد مرا به پاسگاه مرکزی مدینه بردند و پاسپورت مرا گرفتند.
أاطرافیان شما حین دستگیری چه واکنشی داشتند؟
اعتراض کردند، اما بدون توجه به این اعتراض ها به آنها اعلام شد که به زودی آزاد خواهم شد.
أدر پاسگاه مرکزی مدینه چه گذشت؟
پرونده سازی و بازجویی انجام شد و من را به اتفاق یک نفر دیگر با یک پابند بستند و سوار ماشین کرده و پیش قاضی تحقیق بردند، اما نوبت ما نشد و به بازداشتگاه برگرداندند. فردای آن روز ما را با همان پابند پیش قاضی تحقیق بردند و به من گفتند: چرا بر قبر ابابکر که خلیفه ماست، تف ریختی؟ من تکذیب کردم و حتی به لفظ جلاله قسم خوردم که این کار را نکردم و تصریح کردم که شاهد شما، دنبال ایجاد اختلاف بین مسلمانان است، اما قاضی به من گفت که شما تقیه می کنید، در حالی که چنین جایی اصلاً محل تقیه نیست.
أنتیجه چه شد؟
بالاخره مرا به بازداشتگاه زندان مرکزی مدینه بردند و ۱۳ روز نگه داشتند و ۲ ایرانی دیگر هم آنجا بودند که یکی به اتهام تف کردن بر قبر عمر و دیگری هم به اتهام لعن بر عمر دست گیر شده بودند، در حالی که هر دو می گفتند این گونه نیست. در واقع آنها به دنبال ایجاد مشکل بودند و می خواستند با کوچک ترین بهانه ای برای زائران ایرانی مشکل ایجاد کنند.
أدر مورد بازداشتگاه بگویید؟
در این بازداشتگاه، غیر از ایرانی ها، از کشورهای دیگر هم بودند؛ بازداشتگاه خیلی کثیفی بود و سوسک ها زودتر از ما به غذا می رسیدند در عربستان داخل بازداشتگاه نور و ساعت نداشتیم و به سختی متوجه اوقات نماز می شدیم و شرایط سختی بود. روز سیزدهم ما را با پابند به محکمه ای روبروی مسجدالنبی بردند تا حکم نهایی صادر شود. آنجا هم همان سؤالات تکرار شد و به قسم من اعتنا نکردند و مرا به یک ماه زندان و ۷۵ ضربه شلاق محکوم کردند.
أواکنش شما به این حکم چه بود؟
گفتم که نه اتهام را قبول دارم و نه رأی قاضی را، اما آنها حکم مرا به سه ماه زندان و ۷۵ ضربه شلاق تغییر دادند
أمراکز ایرانی چه اقداماتی در قبال دستگیری شما انجام دادند؟
بعثه مقام معظم رهبری و دوستان به ملاقات آمدند و از طرف سفارت ایران برای من وکیل گرفتند و بعد از ۳۵ روز دفاعیه خوبی نوشته شد و تقریباً از اینها مچ گیری کرده بود و در آن تأکید شده بود که دوربین های متعدد در آنجا کار گذاشته شده است و می تواند شاهد خوبی برای ادعایشان باشد، اما قبول نکردند و بعد از مدتی ما را به اتفاق جمعی دیگر زنجیر بستند و از مدینه خارج و به زندان عمومی مدینه که حدود ۱۰ بند داشت، به بند هشت سجن العام، منتقل کردند. آنجا جز ما، بقیه خارجی بودند. ما از مسئولان زندان خواستیم که ما را به بند زندانی های ایرانی منتقل کنید. پس از چند روز حدود هفده نفر ایرانی به ما پیوستند و ما با هم بودیم. و به عنوان روحانی، دوستان ایرانی را دعوت به صبر و توکل می کردم و روحیه می دادم. در این میان مدیر داخلی زندان که از قلدر ها و محکومان زندان بود و کویتی نیز بود، با من صحبت کرد که شما انسان هستید و قابل احترام. خلاصه این که رفتار دوستانه ای با ما داشت. من از یک فرد تاجیکی پرس و جو کردم که نکند، این فرد جاسوس باشد که ایشان گفت: نه مدیر زندان آدم خوب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 