پاورپوینت کامل در گفت وگو با حجهالاسلام والمسلمین اراکی بررسی شد;تحول در حوزه؛ ضرورت ها و آسیب ها ۴۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در گفت وگو با حجهالاسلام والمسلمین اراکی بررسی شد;تحول در حوزه؛ ضرورت ها و آسیب ها ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در گفت وگو با حجهالاسلام والمسلمین اراکی بررسی شد;تحول در حوزه؛ ضرورت ها و آسیب ها ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل در گفت وگو با حجهالاسلام والمسلمین اراکی بررسی شد;تحول در حوزه؛ ضرورت ها و آسیب ها ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

۶

حجهالاسلام والمسلمین محسن اراکی، چهره شناخته شده ای است که تحصیل در حوزه های نجف و قم، تدریس سطوح عالی حوزه، تصدی مناصب اجرایی و انجام فعالیت های دینی و فرهنگی در داخل و خارج را در کارنامه خود دارد. تأسیس مراکز ومؤسساتی چون: مرکز مطالعات اسلامی و کانون بیداری اسلامی در خرمشهر، مجمع اندیشه اسلامی در قم، مراکز اسلامی در بریتانیا، از جمله در شهرهای منچستر، بیرمنگهام، نیوکاسل، گلاسکو و…، از جمله این فعالیت ها و مسئولیت های وی به شمار می رود. این اندیشور فرزانه طی گفت و گویی، به پرسش های خبرنگار مرکز خبر حوزه درباره تحول در نحوه تدریس و تدرس فقه و اصول در حوزه های علمیه و نیز اقدامات لازم برای ورود حوزه در عرصه بین الملل پاسخ داده است این گفت وگو در ذیل تقدیم خوانندگان ارجمند می شود.

اساسا تحول در تدریس و تدرس فقه و اصول را لازم می دانید یا خیر؟

معتقدم چالش بزرگ حوزه، موضوع تدریس و تدرس در فقه و اصول نیست؛ گرچه در این عرصه هم نیاز به تحول داریم؛ در هر صورت، روش ها و متون نیاز به تبدیل و بازسازی دارند، لکن این ها بیش از آن که در خود متون باشد، باید در روش تدریس صورت بگیرد؛ البته متون دوره مقدمات و سطوح یک، مقداری متفاوت است؛ به طوری که به نظر می رسد، متون قدیمی در بحث مقدمات، کارآیی بیشتری نسبت به بعضی از متون جدید داشته است.

چه تغییراتی باید صورت بگیرد؟

این متون باید به متن درسی تبدیل و در هر درس، تمرین و سؤالات لازم طراحی شود و مثال ها ، تطبیقی باشد. در این مباحث باید توجه داشته باشیم که خود تحول برای ما اصل نباشد و بدانیم که برای چه می خواهیم تحول انجام دهیم. متأسفانه در بعضی از اقدامات انجام گرفته، به نظر می رسد اصل تحول، مد نظر بوده است. در حالی که باید کارآیی و امتیازات امور جدید بر اساس سنجش های علمی مد نظر قرار بگیرد. نکته دیگر این که ما گاهی در متون آموزشی تکرار داریم و این به دلیل بی برنامگی و موجب اتلاف وقت است .

نظر شما درباره نحوه برگزاری دروس خارج چیست؟

این دروس در حال حاضر، بیش از آنچه برای تربیت مجتهد باشد، یک تمرین اجتهاد است؛ یعنی استاد، خودش در درس، اجتهاد می کند و عمل استنباط را انجام می دهد و در نتیجه شاگرد به تدریج با استنباط آشنا می شود و بدون این که اصول و قواعد اجتهاد در یک جا برای طلبه گفته شود، طلبه با تمرین عمل اجتهاد، می خواهد مجتهد بشود؛ و لذا زمان طولانی می خواهد. این شیوه باید تغییر کند و ضرورت ندارد ما در تدریس اجتهاد، به این شیوه عمل کنیم. چون اجتهاد، اول کار است و مجتهد باید در این رشته ممارست و تمرین کند تا مسلط بر استنباط شود. ما به تعلیم روش استنباط نیاز داریم. افزون بر این، ضرورتی ندارد که ابواب فقه را تدریس کنیم؛ ما می توانیم در باب معاملات و باب عبادات، مباحث کلان را معین و یکجا تدریس کنیم. مثلا در ابواب عبادات می توانیم مباحث کلی، هم چون رکن عبادیت و شرط نیت را یکجا مطرح و در مقام تطبیق، جداگانه بحث نماییم؛ در این صورت، طلبه ای که باید «کتاب الصلاه» را در هشت سال بخواند، می تواند همه ابواب عبادات را در این هشت سال بخواند. در معاملات، این کار آسان تر است و مباحث کلی آن، مانند شرایط صحت عقد، مسئله مالکیت و … طرح و به صورت جداگانه تطبیق داده می شود. معتقدیم این روش، کار تدریس فقه اجتهادی را بسیار آسان می کند و زمان را کاهش می دهد و به نظر ما در ایجاد قوه استنباط هم مفید تر خواهد بود.

آیا موضوعاتی که در دروس خارج مطرح می شود، نیاز به تحول ندارد؟

بدون شک؛ باید ابواب قدیمی را بحث کنیم و نمی توان این ابواب را کنار گذاشت، بلکه شیوه را باید تغییر داد و در عین حال، ابواب جدید را هم به آن افزود. مباحث فقه قدیم ما، تقریبا کمتر از یک سوم فقه عصر حاضر را تشکیل می دهد و لذا باید به مباحث اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… بپردازیم، منتها این مسئله نیازمند مدیریت است. الا~ن زحمات زیادی در مدیریت حوزه کشیده می شود و گام های بسیار بزرگی برای سامان دادن به وضع حوزه برداشته شده، منتها بیشتر مسایل سازمانی و رفاهی حوزه مورد توجه بوده، نه مسایل اصلی هم چون پژوهش و آموزش و پرورش؛ و می بینید که هنوز مدیریت حوزه در این عرصه ها تصدی گری پیدا نکرده است.

به نظر شما، حوزه باید متصدی ۴۰۰ مجموعه خرد و کلان پژوهشی شود ؟

بله، منظور من تصدی گری مدیریتی است، نه اجرایی؛ یعنی نه این که خودش بیاید تحقیق کند و جای مرکز تحقیقاتی را بگیرد، بلکه می تواند مؤسسات تحقیقاتی را شناسایی و ارزیابی نماید و مؤسساتی که حداقل استانداردهای پژوهشی را دارا هستند، مورد حمایت قرار دهد و طوری شود که هر مؤسسه ای برای خودش کار نکند. با این نوع تصدی گری، به سادگی می شود بخش عظیمی از این مراکز را تحت کنترل قرار داد و حتی به تدریج می توان نظرهای مدیریتی را اعمال و شرایطی را برای مدیران مراکز پژوهشی تعیین کرد .

در زمینه آموزش، نیازمند چه اقداماتی هستیم؟

در عرصه آموزش، نیازمند اقدامات اساسی هستیم؛ الا~ن برخی از طلاب متحیرند که کجا بروند. وقتی طلبه های شهرستانی به قم می آیند، سرگردانند؛ البته طلبه هایی هم که در قم درس می خوانند در هر مرحله، سرگردانی های زیادی دارند و در نتیجه، گاه طلبه در یک درسی حاضر می شود و بعد می فهمد که این درس برای او مفید نیست، یا این که درس های بهتری وجود دارد؛ و لذا بسیاری از وقت طلبه ها، در این سردرگمی ها تلف می شود؛ و گاهی این سردرگمی ها، موجب سرخوردگی طلبه می شود.

چه باید کرد؟

حوزه باید برای هر پایه و دوره، اساتید شایسته را شناسایی و ارزیابی کند و رسما اعلام نماید که به عنوان مثال، اساتید شایسته و مورد تأیید حوزه برای دوره مقدمات اینها هستند و همین طور سطوح عالی و دروس خارج.

ارزیابی اساتید باید چگونه باشد؟

همه اش ارزیابی امتحانی نیست؛ می توانند درس ها را ضبط نموده و سپس بررسی کنند و با طلبه ها مصاحبه داشته باشند تا در مجموع، یک ارزیابی جامعی از هر درسی صورت بگیرد و معلوم شود که فلان استاد برای این درس چه مقدار مفید است هیچ نیازی به برخورد و قوه جبریه هم نیست، بلکه صرف اعلام رسمی از سوی حوزه، خود به خود منجر به سامان یافتن امور می شود و استادی که می خواهد این موضوع را تدریس کند، ناگزیر خواهد بود که خود را با استانداردها منطبق نماید. در این صورت، وقتی طلبه می خواهد از یک مرحله به مرحله دیگر منتقل شود در مقابلش لیستی از اساتید دارای استان