پاورپوینت کامل پاسخ آیهالله العظمی سبحانی به مباحث انحرافی پیرامون وحی و نبوت;نواندیشی دینی یا مرعوب شدن در برابر غرب؟! ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پاسخ آیهالله العظمی سبحانی به مباحث انحرافی پیرامون وحی و نبوت;نواندیشی دینی یا مرعوب شدن در برابر غرب؟! ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسخ آیهالله العظمی سبحانی به مباحث انحرافی پیرامون وحی و نبوت;نواندیشی دینی یا مرعوب شدن در برابر غرب؟! ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسخ آیهالله العظمی سبحانی به مباحث انحرافی پیرامون وحی و نبوت;نواندیشی دینی یا مرعوب شدن در برابر غرب؟! ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

۴

پس از سخنرانی یکی از نواندیشان دینی در سالروز رحلت پیامبر مکرم اسلام صلی اللّه علیه وآله در دانشگاه اصفهان، حضرت آیهاللّه سبحانی در نوشتاری به نقد این سخنان پرداختند. متن کامل نوشتار معظم له بدین شرح است: آیین اسلام، بشر را به تفکر و اندیشیدن دعوت نموده و آن را یکی از نشانه های ایمان راسخ در انسان ها دانسته است، آنجا که می فرماید: »… و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند و می گویند: بارالها! اینها را بیهوده نیافریده ای«.۱

در آیه ای دیگر، هدف از نزول قرآن را تدبر در مضامین و دستورهای آن می داند و می فرماید: »این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند«.۲

در روایات اسلامی آمده است: یک لحظه اندیشیدن از عبادت هفتاد سال، برتر و بالاتر است. بنابراین، نواندیشی دینی بر اساس تدبر و تفکر، خواسته اسلام است و یک فرد مسلمان، باید در اصول عقاید، بر برهان و دلیل تکیه کند و از تقلید بی دلیل بپرهیزد. ولی متأسفانه برخی از افراد، با استفاده از این لفظ زیبا، در پشت سر آن مفهوم دیگری را القا می کنند و آن این که اندیشه های غربیان، بالاخص متکلمان مسیحی را با ادبیات روز به هم آمیخته و آن را به اسلام نسبت می دهند و می گویند ما پیرو نواندیشی دینی هستیم، و اسلام هم که با نواندیشی هماهنگ است!

۱ وحی الهی یا تفسیر نبوی از جهان؟!

سالیان درازی است که غربیان، برای »اسلام زدایی« برنامه ریزی کرده و اساس برنامه آنها را تشکیک در نبوت پیامبر اسلام، تشکیل می دهد. ولی با تجربه دریافتند که تشکیک به صورت صریح و آشکار کارساز نیست اما به صورت خزنده می توان به مقصود رسید. از این جهت راه دوم را بر راه نخست ترجیح داده اند که به صورت خزنده به نفی نبوت و نفی اسلام برسند، بالاخص تئوریسین های جدید آنها از فروپاشی مارکسیسم درس آموخته اند. علت این که مارکسیسم فرو ریخت، آن بود که با دین و مذهب، مقابله صریح و رو در رویی پرشتابی داشت، و از این جهت برای مبارزه با دین و دینداری کارساز واقع نشد، و لذا وقتی فروپاشید، مساجد و کلیساها دوباره رونق گرفتند. بهترین منبع برای این گونه نواندیشی »دانشنامه کاتولیک«۳ است که زیر مدخل »اسلام« سموم خود را ریخته و آنچه توانسته است در این مورد قلم فرسایی کرده و در این گستره برخلاف سیاست کلی، صریحا بر پیامبر و قرآن تاخته است، و یکی از تفسیرهای آن از اسلام، این است که می گوید: محمد وحی را از خدا نگرفت بلکه قرآن، ساخته و پرداخته خود اوست و او از طریق قرآن از اندیشه های خود که در طول زندگی خویش به آنها رسیده بود، خبر می داد. این دانشنامه در سال ۱۹۶۷میلادی به چاپ رسیده و در ۲۰۰۲ میلادی تجدید چاپ شده است.

نویسندگان دانشنامه کاتولیک چنانکه از نام آنها پیداست مسیحی کاتولیک هستند و لذا صریحا وحی محمدی را انکار کرده و آن را ساخته و پرداخته خود او دانسته اند.

مسلما فردی که در محیط اسلامی بزرگ شده و در دانشگاهی که دانشجویان آن مسلمانند و دعوت کننده نیز انجمن اسلامی است، نمی تواند به صورت برهنه و با بیان کاتولیکی، مسئله را مطرح کند، او ناچار است، با بیانی دیگر این اندیشه وارداتی را تحت عنوان نواندیشی دینی مطرح کند و بگوید:

»قرآن، تفسیر پیامبر است از هستی، تفسیر موحدانه پیامبر است با امداد الهی از هستی…«

اکنون سؤال می شود: تفاوت بیان این فرد نواندیش دینی که خود را مسلمان و پیرو پیامبر می داند با آنچه که دانشنامه کاتولیک درباره وحی محمدی می اندیشد چیست؟

جز این که این نواندیشی به هنگام اقامت در آلمان شب ها به درس کلام مسیحی می رفت و از آن، تأثیر پذیرفته است؟

آیا کوچکترین تفاوتی بین این دو هست؟ چرا با این تفاوت که آن می گوید، من مسیحی هستم، آیین محمد صلی اللّه علیه وآله را نمی پذیرم، و از این جهت می گویم: قرآن ساخته خود اوست، ولی این نواندیشی دینی در لباس اسلام و مسلمانی، همان اندیشه وارداتی را با این عبارت بازگو می کند.

بالاتر از آن این که، وی نه تنها نظریه کاتولیک ها درباره پیامبر را بازگو کرده بلکه در بخش هایی از سخنان خود، نظریه مارکسیست ها درباره کل ادیان و پدیده وحی را منعکس کرده است که می گویند: اصل دین ساخته بشر است، جنبه متافزیکی ندارد. )و کتاب های ارانی و نوچه های او، مملو از این سخنان است.(

بخشی از کلمات این نواندیش اشاره به این عقیده است که می گوید:

»بنابراین، دین هم از انسان شروع می شود، فلسفه هم از انسان شروع می شود، علم هم از انسان شروع می شود، هنر هم از انسان شروع می شود… بنابراین، این تعبیر که دین، ماورایی است را بنده برایش معنی درستی نمی بینم… چون اصلا بنده دین و دین داری را کار خود آدمی می دانم«.

آیا تکرار سخن مارکسیست هایی )که خود آنها هم، اکنون از آن دست برداشته و به آن بی اعتقاد شده اند(، نواندیشی به حساب می آید یا تقلید کورکورانه؟! آن هم تقلید از نظریاتی که نادرستی خود را در عمل و تجربه ثابت کرده اند، و از سوی جهان متمدن، بر اثر پیشرفت علم، کنار گذاشته شده اند!!

شگفتا این نواندیش دینی در آخر کلام خود از پیروی نسنجیده از افکار دیگران انتقاد می کند و می گوید: »این را دوستانه می گویم که وقتی انسان بخواهد اهل فکر باشد اهل تعقل باشد، از عده ای طلب ارشاد بکند، تقلید کورکورانه غلط است… تقلید کورکورانه کار درستی نیست…«

آیا پیروی نسنجیده از مسیحیان کاتولیک و بدتر از آن، از اندیشه های مارکسیست ها، زیبنده یک نواندیش مسلمان است؟

۲ دستاویزی به نام مدرنیته

شکی نیست که انسان در کیفیت زندگی خود، پیوسته تجدید نظر کرده و زندگی فردی و اجتماعی او پیوسته رو به تکامل نهاده است. زندگی در خانه های گلی کجا و زندگی در آسمان خراش ها کجا؟ بهره گیری از آبهای آلوده نهرهای باز کجا، و استفاده از آب لوله کشی بهداشتی کجا؟ حکومت های فردی و استبدادی گذشته کجا و حکومت های مردمی و نظام های پارلمانی امروزی کجا؟ این نو پدیده ها لازمه تکامل بشر است و هیچگاه هم بشر در پله اول توقف نکرده و زندگی مردم دوران نوح با زندگی مردم رومیان مسیحی بسیار متفاوت بوده است.

اسلام نیز طرفداری این نوع تکامل زندگی است، تا آنجا که در تقویت بنیه دفاعی یادآوری می شود: »واعدوا لهم مااستطعتم من قوه«۴ هر نیرویی که می توانید برای رویایی با دشمنان آماده سازید.

در پرتو دعوت اسلام به علم و دانش، و تدبر در آسمان ها و زمین، مسلمانان، قدم به قدم، قله های علم را تسخیر کردند و حلقه تمدنی نوی را پدید آوردند و در این مورد کافی است به تاریخ علوم بنگرید، بالاخص کتاب »میراث اسلام،« نوشته بیست تن از دانشمندان غربی درباره خدمات مسلمانان به جهان علم و دانش و پبشرفت تمدن گواه این معناست.

»مدرنیته« یعنی تطبیق زندگی براساس داده های نو در مسایل اجتماعی و سیاسی، و فردی و بهداشتی جای گفت وگو نیست، ولی در این میان باید، جایگاه مدرنیته را به دست آورد. در مسایل مربوط به جهان آفرینش، و قوانین حاکم بر آن، جایگاهی برای مدرنیته نیست، زیرا قوانین حاکم بر جهان هستی، ثابت و پابرجاست، جدول ضرب فیثاغورث هزاران سال است، حاکمیت خود را حفظ کرده و قوانین شیمی مثل قانون ارشمیدس و سایر علوم در آنجا که نتایج قطعی دارند، جای مدرنیته نیستند.

در مسایل دینی، باید بین امور ثابت و متغیر فرق نهاد، مسایل متغیر، لباس های مسایل ثابت هستند، که مطابق زمان، لباس عوض می شود، اما اصل و ریشه ثابت و پایدار است، از این روی، مسایل حفظ عدالت، و عمل به پیمان یا پاداش نیکی به نیکی، صبر و استقامت، در راه هدف، و حفظ کرامت انسانی و ده ها اصل عقیدتی و اخلاقی، از اصول ثابت اسلام هستند، که هیچ گاه دگرگونی نپذیرفته و تابع مدرنیته نمی شوند.

اما لباس این اصول، مثلا شیوه های بسط عدالت در جامعه، قابل دگرگونی است، اگر مسلمانان پارلمان را پذیرفته اند چون پارلمان، ابزاری است برای بسط عدالت، و اگر برای کشور قانون اساسی تتنظیم کرده اند، به خاطر این است که پارلمان که برای برنامه ریزی اجرایی قوانین اساسی تلاش می کند از اصول آن تخطی نکند.

بنابراین، نباید مسئله »مدرنیته« بهانه ای باشد برای سرکوبی اندیشه های دینی که از وحی الهی سرچشمه گرفته و ریشه در تکوین و آفرینش و فطرت انسان دارد.

این نوع تفکر، کاملا یک تفکر کودکانه است که: چون در مسایل زندگی روزانه خود از وسایل و ابزار مدرن استفاده می کنیم پس در مسایل عقیدتی و فلسفی نیز باید هر روز تجدید نظر کنیم و بدون دلیل و ضرورت آنها را به دور بریزیم و مبانی جدید و وارداتی را بپذیریم.

اگر این نواندیشی دینی اصول ثابت را از اصول متغیر جدا می ساخت، هرگز مدرنیته را به همه چیز گسترش نمی داد.

انتظار بشر از دین

مارکسیست ها، واقعیت دین را به نوعی ساخته و پرداخته کاهنان و جادوگران می دانند، و درباره دعانویسی و این که مردم در هنگام بیماری به دعانویسان پناه می برند تا از شر جن و پری ها که مایه بیماری آنها شده اند نجات یابند، قلمفرسایی می کنند و دین را یک مسئله خرافی قلمداد می نمایند.

این نواندیشی دینی تحت تأثیر نوشته های مارکسیست های غربی قرار گرفته، این اندیشه در مغزش جا گرفته که مردم دیروز همه چیز را از دین و دعا می خواستند و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.