پاورپوینت کامل تعامل بی بدیل امام صادق (ع) با ادیان و مذاهب ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تعامل بی بدیل امام صادق (ع) با ادیان و مذاهب ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تعامل بی بدیل امام صادق (ع) با ادیان و مذاهب ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تعامل بی بدیل امام صادق (ع) با ادیان و مذاهب ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

قامت رسای پیشوایان سترگ شیعه، سپر هر بلا بود تا اسلام بماند و راهیان قرون، هماره از سرچشمه زلال اسلام راستین سیراب شوند و این تابش ششمین خورشید آسمان امامت بود که به مقتضای موقعیت، کران تا کران را از انوار خود بهره مند کرد.

آری، باید اسلام را در خون مطهر حضرت امام حسین علیه السلام و بیان آن را در آموزه های امام جعفر صادق علیه السلام دید. نهضت علمی صادق آل رسول صلی اللّه علیه و آله ، افق معارف اسلام را چنان گسترش داد که هیچ گاه توطئه های دشمنان، نتواند جلوی انوار معرفت را سد کند.

۱۷ ربیع الاول، سالروز ولادت با سعادت رسول مهر و محبت، و فرزند برومندش، صادق آل طه، فرصت مناسبی بود تا مرکز خبر حوزه، پاسخ سؤالات خود را از یکی از شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام بگیرد.

آن چه در پی می آید، حاصل گفت وگو با حجه الاسلام والمسلمین جعفر الهادی (خوشنویس) از اساتید حوزه علمیه قم است.

س. در مورد ویژگی های عصر امام صادق علیه السلام و حضور آن حضرت در عرصه های علمی توضیح دهید.

امام صادق علیه السلام در دوران ویژه و مناسبی قرار داشتند که امامان دیگر از آن کمتر برخوردار بودند.

دوران زندگی ایشان با آرامش نسبی همراه بود، چون دورانی بود که حکومت از گروهی به گروهی دیگر منتقل می شد و این دو گروه متخاصم، با هم درگیر بودند و با مدینه، که پایتخت فرهنگی و پایگاه اسلام بود، کاری نداشتند؛ لذا بین سال ۱۱۵ تا ۱۴۸، که سال شهادت امام صادق علیه السلام بود، فرصت خوبی برای امام علیه السلام فراهم شد تا شاگردان زیادی را تربیت کنند و از طرف دیگر، آن حضرت فرصت کار سیاسی و نظامی تند نداشتند، چون بنی العباس به نام ائمه علیهم السلام آمده بودند و اهل بیت علیهم السلام را ابتدا به عنوان صاحبان حکومت معرفی کردند، ولی بعد از چندی، خودشان را صاحبان اصلی حکومت دانستند؛ به همین دلایل، در اوایل حکومتشان با اهل بیت علیهم السلام کاری نداشتند، تا زمانی که منصور بر سر کار آمد. او عقیده داشت که امام صادق علیه السلام، تهدیدی برای حکومتش است، اگر چه داعیه حکومت نیز نداشته باشد؛ لذا اذیت و آزار امام صادق علیه السلام را شروع کرد؛ البته خیلی در این اذیت اصرار نمی کرد، چون آغاز حکومت بود و موضع او قوی نبود؛ لذا امام صادق علیه السلام فرصت خوبی برای نشر معارف به دست آورده بودند.

اگر اهل بیت علیهم السلام در این شرایط، وارد کار سیاسی تند، مثل قیام مسلحانه می شدند، یقیناً آن ها را می کشتند؛ لذا حضرت با صلاحدید، کار علمی را شروع کرده و فعالیت در مدرسه علمیه ای که پدر بزرگوارشان تأسیس کرده بودند را ادامه دادند و دانشمندان و دانش دوستان را به خود جذب کرده و فضای مدینه را فضایی علمی کردند و از آن جایی که آموزه های امام صادق علیه السلام، همگی از پیامبر صلی اللّه علیه و آله بود، برای دانشمندان و دانش دوستان، جذاب تر می نمود؛ تا جایی که مسلم در «صحیح» خود، که دومین کتاب معتبر اهل تسنن است، می گوید: جابر بن یزید جعفی، یکی از شاگردان اهل بیت علیهم السلام است و بزرگان از ایشان روایات فراوانی نقل کرده اند، ولی چون ایشان به رجعت اعتقاد دارند، اهل تسنن از او حدیث نقل نمی کنند، درحالی که او ۷۰ هزار حدیث از امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر صلی اللّه علیه و آله دارد.

به هر حال، امام صادق علیه السلام، کار علمی را صلاح دیدند. ایشان، احادیث پیامبر صلی اللّه علیه و آله را مطرح کرد و راه امام محمد باقر علیه السلام را ادامه و گسترش دادند؛ لذا پدر و پسر، کار علمی کردند. امام صادق علیه السلام ۷۰ یا ۹۰ هزار حدیث به جابر بن یزید جعفی یاد دادند و او را قسم دادند که این احادیث را بعد از بنی امیه نقل کند. امام صادق علیه السلام به او فرمودند: «لعنت خدا بر تو اگر این احادیث را تا زمانی که بنی امیه در رأس کار هستند، نقل و فاش کنی! چون این ها هم ما و هم تو را نابود نموده و شیعیان ما را اذیت می کنند، بنی امیه که رفتند، می توانی احادیث ما را بگویی»، و این حدیث که در «معجم الرجال الحدیث» وجود دارد، با مطلبی که مسلم بن حجاج بن قشیر نیشابوری (متوفای ۲۶۵) گفته، مطابقت دارد.

امام صادق علیه السلام، آن چنان احادیثشان دل نشین، و با منطق، فطرت و موازین شرع، همگامی داشت که می گفتند: «صادق الجعفر»؛ البته اسمای ائمه علیهم السلام از آسمان می آید و در حدیثی که پیامبر صلی اللّه علیه و آله به جابر بن عبداللّه انصاری فرموده بودند آمده: «اسمای اهل بیت از سوی خدا می آید.»

س. چرا به آن حضرت، «صادق» می گفتند؟

اسم و کنیه آن حضرت از سوی خدا آمده، ولی مردم نیز امام صادق علیه السلام را با همین اسم صدا می زدند و این اسم آسمانی، مطابق با این توصیف شد. وقتی امام علیه السلام روایت می گفتند، مردم تشخیص می دادند که این روایات با روایات ابوهریره و فلانی و فلانی متفاوت است؛ حتی تفاوت آن ها از زمین تا آسمان است.

الآن نیز اگر به کتب اهل بیت علیه السلام و دیگران مراجعه کنید، به قول مرحوم آیه اللّه العظمی بروجردی قدس سره، فاصله را به روشنی درک می کنید و بین احادیث اهل بیت علیهم السلام و احادیث دیگران، از نظر محتوا، نورانیت، صداقت و حقیقت، فرق وجود دارد و مردم، صداقت امام علیه السلام را دیده و به او «صادق» می گفتند و این دقیقاً همان اسمی بود که از آسمان برای امام علیه السلام آمده بود.

س. حضرت در چه زمینه هایی به تربیت شاگردان مبادرت کردند؟

امام علیه السلام، بنا به علل مختلف در زمینه های مختلف، شاگردان بسیاری تربیت کردند؛ یکی از این دلایل، ورود علمای بزرگ از ادیان مختلف به مدینه و توسعه علوم و فرهنگ های مختلف در جهان اسلام و ورود علوم دیگر از یونان، مصر و ایران بود، که امام محمدباقر و امام جعفرصادق علیهما السلام را بر آن داشت، تا دایره علوم اسلامی را وسیع تر کنند.

ایشان از فقه، حدیث و تفسیر تجاوز کرده و علوم دیگر را به عرصه های علمی و فرهنگی وارد کردند.

از سویی دیگر، بر اساس فتوحات زیاد اسلام، علوم و دانشمندان کشور های بزرگ، وارد بلاد اسلامی شده بودند و امکان خودباختگی مردم وجود داشت؛ هم چنین ممکن بود، فرهنگ اسلام را تحت الشعاع قرار دهند؛ لذا ایشان پزشکی، فضا و فلک، نجوم، ریاضیات، جبر و مهندسی را وارد علوم آن زمان کردند؛ بدین ترتیب، تنوع علمی در حوزه امام صادق علیه السلام، ایجاد شد.

هم چنین یکی دیگر از اقدامات امام صادق علیه السلام حرکت در جهت تخصصی کردن علوم بود.

امروز در دانشگاه های دنیا، تخصصی کردن مطرح است و تخصص، حرف اول را می زند، ولی در آن روزگار، حضرت علیه السلام، شاگردان خود را متخصص تربیت کردند؛ لذا عده ای در عقاید و جدال مذهبی، عده ای در طب، عده ای در علم جبر و… متخصص شدند؛ برای مثال، جابر بن حیان در ۵۰۰ رساله ای که در ریاضیات دارد، در ابتدای کتاب می نویسد: این مطلب را از امام صادق علیه السلام فراگرفتم و در جای جای کتاب، «قال الصادق علیه السلام» را ذکر می کند.

هم چنین هشام بن سالم و هشام بن حکم، در مسئله مناقشه متخصص شدند و اعتقادات را بحث می کردند.

ابوبصیر در کلام و برخی در امامت، جبر و اختیار و برخی در مسایل توحید و خدا شناسی تبحر داشتند.

هم چنین برخی در فقه توانا بودند؛ برای مثال، حضرت به زراره دستور دادند: «در مسجد بنشین و فقه و حدیث بگو، که اهل سنت بدانند در شاگردان من، مرد قوی مثل شما وجود دارد» حضرت در ده رشته با شاگردان، تخصصی کار کرده و آن ها را ورزیده کردند.

س. چه کتاب هایی درباره امام صادق علیه السلام، تا کنون نوشته شده است؟

کتاب «الامام صادق علیه السلام و المذاهب الاربعه» اثر اسد حیدر در ۷ جلد، با تحقیق جدید مجمع جهانی و کتاب ۸۰ جلدی سیدمحمدکاظم قزوینی، به نام «دایره المعارف امام صادق علیه السلام»، که الآن ۳۰ جلد آن چاپ شده، که در دو جلد اول، بیانات علمای اهل سنت و بزرگان آن ها درباره امام صادق علیه السلام آمده است.

هم چنین کتابی از آقای عماد زاده و آقای جواد فاضل و حتی در مصر، کتاب های بسیاری نوشته شده و باید کتب درباره امام صادق علیه السلام را در یک دوره کتاب، به مردم و طلاب معرفی کنیم و این مسئله می تواند موضوع تحقیق طلاب نیز قرار گیرد.

مالک بن انس، بنیانگذار مذهب مالکی، از ایشان به عنوان «اعلم الناس» یاد می کند، چون ایشان آرای فقهای مذاهب و آرای مردم عراق و خود اهل بیت علیهم السلام را نیز می دانستند و به آرای کسانی که در مدینه بودند و از عقاید نحله های دیگر نیز اطلاع داشته و بر آن ها مسلط بودند؛ بر همین اساس، آن حضرت «اعلم الناس» نامیده شده بودند.

روزی مردم، مالک را دیدند و گفتند: کجا بودی؟ گفت: نزد «اعلم الناس». گفتند: به چه دلیل امام صادق علیه السلام اعلم الناس است؟ مالک بن انس در جواب گفت: چون علم مردم را در خود جمع کرده است.

هم چنین ابوحنیفه از سوی برخی خلفای عباسی مأموریت پیدا کرد که امام صادق علیه السلام را در یک مجلس، مورد سؤال قرار دهد و ده سؤال آماده نمود تا امام علیه السلام را تحقیر و کوچک کند؛ لذا امام صادق علیه السلام را در مجلس بزرگی دعوت نموده و از ایشان سؤال کرد؛ امام علیه السلام جواب دادند: «آیا جواب خودتان را بگویم، یا اهل عراق، یا اهل قیاس، یا اهل مدینه یا اهل حدیث و یا جواب ما اهل بیت را می خواهید». از آن حضرت خواستند که پاسخ همه را بگو و ایشان همه را جواب دادند. بعد از این جلسه، منصور از ابوحنیفه پرسید: چه شد؟ آیا توانستی او را کوچک کنی؟ ابوحنیفه گفت: چه می گویی؟! این آقا، نه فقط نظر ما را گفت و ده سؤال را جواب داد؛ بلکه برای چهل سؤال من، سه جواب داد، یعنی ۱۲۰ جواب برای ۴۰ سؤال، که این امر، خارق العاده است.

س. حضرت چند شاگرد داشتند؟

در تعداد شاگردان حضرت، سه نقل وجود دارد، چون ایشان دو سال که در عراق بودند نیز جذب دانشجو کردند و حتی در کوفه نیز مجلس درس داشتند، لذا ۹۰۰ نفر روایت کردند که همه از استادشان، امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کنند و نیز بر اساس روایتی، ۴ هزار نفر، شاگرد مکتب امام علیه السلام بودند که این روایت را ابن عقده نقل کرده و می گوید: شاگردان ثابت حضرت، ۴ هزار نفر بودند. برخی می گویند: امام ۲۰ هزار نفر شاگرد داشت، ولی گویا ۴ هزار نفر ثابت بوده و بقیه شاگردان، مدتی بعد از تحصیل، می رفتند.

امام صادق علیه السلام ۲۵ سال، صبح تا غروب درس داشتند و مذهب حقه جعفری و شیعیان، مدیون تبیین معارف دینی از سوی ایشان هستند.

س. چرا به تشیع، مذهب جعفری نیز می گو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.