پاورپوینت کامل در گفت و گو با فرزند شهید مطهری بررسی شد;سیره علمی- عملی شهید مطهری در پاسخ به شبهات و مبارزه با انحرافات فکری ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در گفت و گو با فرزند شهید مطهری بررسی شد;سیره علمی- عملی شهید مطهری در پاسخ به شبهات و مبارزه با انحرافات فکری ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در گفت و گو با فرزند شهید مطهری بررسی شد;سیره علمی- عملی شهید مطهری در پاسخ به شبهات و مبارزه با انحرافات فکری ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در گفت و گو با فرزند شهید مطهری بررسی شد;سیره علمی- عملی شهید مطهری در پاسخ به شبهات و مبارزه با انحرافات فکری ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

۶

؟ آخرین فرزند شهید آیه اللّه مرتضی مطهری که در کسوت روحانی به فعالیت های علمی در قم مشغول است، در مصاحبه با مرکز خبر حوزه های علمیه درباره پدر به گفت وگو نشست. وی که تجربه تحصیل در حوزه علمیه قم از یکسو و دانشگاه های شریف، تهران و تورنتو )کانادا( از سوی دیگر را در کارنامه خود دارد، در این گفت وگو به سؤالاتی پیرامون نحوه حضور شهید مطهری در دانشگاه، مهم ترین مشکل ایشان با اندیشه دکتر شریعتی، روش مقابله با التقاط گری و مبارزه سیاسی شهید مطهری پاسخ داد. متن مصاحبه با حجه الاسلام والمسلمین محمد مطهری به مناسبت سالروز شهادت پدر بزرگوارش، تقدیم خوانندگان ارجمند می گردد.

وجه تسمیه خاندان شهید متفکر به مطهری را بیان کنید.

در زمان رضاخان، فردی که برای تعیین نام خانوادگی به فریمان، آمده بود وقتی چهره پاک و نورانی پدر بزرگ ما یعنی مرحوم شیخ محمد حسین مطهری را می بیند، نام خانوادگی »مطهری« را برایشان انتخاب می کند. استاد در کتاب احیای تفکر اسلامی، از تقوای پدرشان یاد می کنند. ایشان ماه های رجب و شعبان را روزه می گرفته و شدیداً مقید به اقامه نمازشب از جوانی و حتی در نوجوانی بوده است و در شب آخر عمر در ۱۰۰ سالگی هم نماز شبش را بجا آورده بود. صدای گریه بسیار بلند پدر را هنگام شنیدن خبر وفات ایشان فراموش نمی کنم.

اجداد حضرت استاد رحمه اللّه علیه در چه صنف و طبقه ای بودند؟

از خود استاد شنیدم که می گفتند: »تا آن جا که می دانم، اجدادم همه روحانی بوده اند.« پدربزرگ استاد، مرحوم آخوند محمد علی بوده که کتابی به نام »وقایع الایام« در ۱۰۰۵ صفحه از ایشان به خط بسیار خوش باقی است، جد استاد در آن کتاب از پدر خود به نام شیخ محمدرضا یاد می کنند. نسب استاد در واقع به سیستان بر می گردد، زیرا پدربزرگ استاد شهید، اهل سیستان بوده و به مشهد مهاجرت می کند و پدرشان )مرحوم شیخ محمدحسین( در مشهد به دنیا می آید. مرحوم شیخ محمدحسین پس از بازگشت از نجف، نزد برادرش به »عبدالاباد« می رود و چند سال در آن جا می ماند. بعد با دختری از روستای »قلندرآباد« ازدواج کرده و حدود سه سال در همان جا می مانند. به دلیل پیدا شدن اختلاف میان پدر استاد و خان قلندرآباد، ایشان به فریمان مهاجرت کرده و باقی عمر خود را در فریمان سپری می کنند و همه فرزندان ایشان از جمله استاد، در فریمان به دنیا می آیند. این توضیحات را از این جهت عرض کردم که اخیراً دیدم یکی از آقایان، در مصاحبه ای با یک ماهنامه، گفته بودند پدر استاد، در یکی از کشورهای همسایه به دنیا آمده و سپس شهید مطهری همراه پدر به ایران آمده اند! تنها عموی ما که اکنون در قید حیات است، از این سخنان مبهوت مانده بود و آن چه عرض کردم، عمویمان مکرر از مرحوم شیخ محمد حسین )پدر استاد( شنیده است.

رمز موفقیت علامه شهید را در بعد علمی و معنوی بیان فرمایید.

می دانید که موفقیت افراد معمولاً ناشی از یک عامل نیست. مخصوصاً وقتی سخن از مردان الهی پیش می آید گاهی عواملی در موفقیت دخیل است که ما هرگز به آن پی نمی بریم؛ ممکن است این افراد کارهایی کرده و با خدای خود معاملاتی کرده باشند و خداوند هم در قبال آن، عنایات خاصی را شامل حال آن ها کرده باشد. در مورد شهید مطهری هم ما تنها می توانیم به عوامل ظاهری مثل پشتکار، اساتید، استعداد، جدی گرفتن تفکر، ثبت و ضبط مداوم مطالب، نظم شگفت انگیز و … اشاره کنیم که در این باره زیاد سخن گفته شده است. آن چه من می خواهم به عنوان یکی از رموز موفقیت شهید مطهری تأکید کنم، این است که ایشان در تصمیم گیری ها، »واکنش محور« نبود. این که گفته یا نوشته شان چه واکنش هایی را در پی خواهد داشت، در تصمیم بر ارائه آن، یا اساساً نقشی نداشت و اگر هم در مواردی نقش داشت، یک امر بسیار فرعی دست چندم بود. من مطمئنم که اگر ایشان می خواستند به خیلی از ملاحظات مرسوم در حوزه و غیر حوزه اهمیت دهند، بسیاری از آثار قلمی و زبانی ایشان هرگز پدید نمی آمد.

برخی از این آثار را نام ببرید؟

مثلاً کتاب مسئله حجاب ایشان، به خاطر واکنش افرادی که بیش از حد سنتی بودند، نباید نوشته می شد و همین طور نظام حقوق زن در اسلام، به خاطر واکنش متجدد مآبان. نه سخنرانی »خرافه سیزده« ایراد می شد و نه مقاله »پیرامون محلل« نوشته می شد. در تحلیل حادثه عاشورا هم ایشان می توانست با نگاه تجلیلی وارد شود و از مردمی که علیرغم اوضاع نابسامان فرهنگی رژیم شاه، در مراسم عزاداری شرکت کرده اند صرفاً تقدیر کند، اما مردانه می ایستد و به نقد تحریفات می پردازد و حتی از شعارهای مردم که روح حماسی ندارد ایراد می گیرد. مقدمه کتاب »علل گرایش به مادی گری« که در نقد گروه فرقان بود، نمونه دیگری است. آن ها در جزوه هایشان صریحاً نوشته بودند که مخالفین افکارشان را »در دادگاه انقلابی خلق به اعدام محکوم خواهند کرد« و اتفاقاً بعد از شهادت پدرم دیدم که ایشان در زیر این عبارت خط کشیده بودند. معلوم است که ایشان اگر می خواست بر اساس »واکنش محوری« تصمیم بگیرد، این مقدمه را نمی نوشت. البته من نمی خواهم بگویم واکنش افراد و بررسی زمینه ها اساساً نباید جزو محاسبات بیاید، بلکه شهید مطهری این درس را به ما می دهد که واکنش ها نباید در تصمیم گیری ها »محوریت« داشته باشند و به نظر من ایشان ضمن آنکه اهل تدبیر و رعایت مصلحت – به معنای صحیح آن بود، ولی هرگز واکنش محور نبود.

»واکنش محور« نبودن شهید مطهری را ناشی از چه می دانید؟

یکی از شجاعانه ترین اقدام های شهید مطهری در عمر خود که حتی قبل از انجام آن معلوم بود با واکنش شدید به ویژه از طرف اکثر دانشگاهیان مواجه می شود و شد، اطلاعیه ای بود که ایشان در سال ۱۳۵۶ در مورد آثار دکتر شریعتی منتشر کرد و به خط ایشان موجود است. )مهندس بازرگان هم آن را امضا کرد ولی بعد امضایش را پس گرفت.( فکر می کنم آیه ای که شهید مطهری در آن اطلاعیه بدان استناد می کند، دقیقاً نشان می دهد که چرا ایشان واکنش محور نبود. و آن، آیه ۱۵۹ سوره بقره بود: »ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم اللّه و یلعنهم اللاعنون«. این آیه بر صفحه دل شهید مطهری به خوبی نقش بسته بود و ایشان به این باور رسیده بود که هر چقدر هم که برای اسلام سخنرانی کند و کتاب بنویسد، اما »نگفته هایش« و »ننوشته هایش« می تواند او را به لعنت الهی دچار کند. اتفاقاً حدیث معروف »اذا ظهرت البدع« که عالمان را به اظهار علم در مقابل بدعتها و تحریفها الزام می کند، باز با تهدید به لعنت الهی ختم شده است. البته »واکنش محور« نبودن بدون اتکال عمیق بر خداوند حاصل نمی شود و توفیقی که شهید مطهری در ترویج و اقامه دین پیدا کرد، بدون اخلاص و بندگی و آن گریه های نیمه شب ممکن نبود. مرحوم علامه طباطبایی قدس سره در تفسیر آیه ۶۸ سوره مائده می گویند که خداوند توفیق اقامه دین به هیچ کس نمی دهد مگر آنکه انابه پی درپی به درگاه الهی داشته باشد. به هر حال ایشان با سیره اش نشان داد که تمسک به جمله معروف »فعلاً صلاح نیست« در بسیاری موارد، راهِ صلاح نیست.

روش شهید مطهری در برخورد با التقاط چگونه بود؟

روش مواجهه شهید با التقاط این بود که ایشان علاوه بر پرداختن به التقاط های موجود، تلاش می کرد از روش پیشگیری نیز استفاده کند. این طور نبود که صرفاً مترصد باشد که انحرافات فکری مطرح شود و آنگاه در مقام پاسخ برآید. از این جهت ارتباط صمیمی ایشان با نسل جدید و دانشگاهیان بسیار هوشمندانه بود. هم تلاش می کرد از نکات مثبت موجود در دیدگاه و نظرات آنان استفاده کند و هم در عین حال تفکر اصیل اسلامی را در میان آنان رواج دهد. خودش به سراغ نسل جدید می رفت و در زمان طاغوت در جلسات متعددی که حضور در آن برای یک روحانی قطعاً سخت بود، شرکت می کرد. در نوار یکی از سخنرانی هایی که از ایشان موجود است، در پایان می گویند که من از خانم هایی که بدون حجاب شرکت کرده اند، می خواهم نه به خاطر اسلام، بلکه برای احترام به چیزی که برای این جمع محترم است، در جلسات بعد با حجاب حاضر شوند. در مورد مجاهدین خلق، آن زمان تلاش فراوان کرد که تغییر ایدئولوژی ندهند، هرچند قرین توفیق نبود. البته امروز مبارزه با التقاط خیلی پیچیده تر است و ظرایفی وجود دارد که گاهی مورد توجه قرار نمی گیرد.

جناب عالی چه راه حل هایی را برای مبارزه با افکار التقاطی و انحرافی موجود در جامعه امروز پیشنهاد می کنید.

این که یک جوان جذب افکار انحرافی می شود، راه حلش فقط نقد افکار انحرافی نیست، گرچه راه اصلی همین است. شهید مطهری در مقدمه عدل الهی تلویحاً می گویند که چون از ما اکنون یعنی در زمان طاغوت – بسیاری کارهای عملی برای ترویج اسلام برنمی آید، روی کار فکری متمرکز شده ایم. امروز که حکومت در دست روحانیت است، اتکای صرف بر تلاش فکری، در عمل جواب مکفی را نمی دهد. شهید مطهری به حق تنها روحانیت را »حاملان اصیل فرهنگ اسلامی« می داند. اما بدبین شدن یک جوان نسبت به روحانیت، یعنی ترویج التقاط، چرا؟ چون هر قدر هم استدلال ما قوی باشد، آن بدبینی، گاهی نمی گذارد که او حتی به کتاب کسی چون شهید مطهری هم مراجعه کند. هر کدام از ما روحانیون باید دقیقاً و به طور مستمر از میزان محبوبیت روحانیت مطلع باشیم و بدانیم اگر عده ای کم یا زیاد- رابطه شان با روحانیت خوب نیست، به چه دلیل است؟ همه را که نمی توان مغرض دانست. خیلی از دلایل ممکن است توهم باشد و برخی ایرادات هم ممکن است قابل بحث باشد. جنگ نرم، جنگ نفوذ در اذهان است و اگر ما به عنوان روحانی تحمل لااقل انتقاد نرم را نداشته باشیم، قطعا در این جنگ به سختی شکست خواهیم خورد.

عملکرد ما روحانیون بیش از آنکه فکر می کنیم زیر ذره بین مردم است. فکر نکنیم امروزه با فراهم آوردن پاسخ های دقیق و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.