پاورپوینت کامل ۱۶ ساعت مطالعه دارم، سه ساعت خواب! ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ۱۶ ساعت مطالعه دارم، سه ساعت خواب! ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ۱۶ ساعت مطالعه دارم، سه ساعت خواب! ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ۱۶ ساعت مطالعه دارم، سه ساعت خواب! ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

روحانی روشندل

پاورپوینت کامل ۱۶ ساعت مطالعه دارم، سه ساعت خواب! ۴۶ اسلاید در PowerPoint

اشاره:

حجت الاسلام حسینی از جمله فضلای جامعت المصطفی العالمیه است که با وجود محروم بودن از نعمت بینایی، حافظ کل قرآن کریم می باشد و کارهای ارزنده ای انجام داده است. آن چه می خوانید، برش هایی از گفت وگوی دو ساعته خبرنگار مرکز خبر حوزه با این روحانی روشندل است که در غروب یک روز پاییزی انجام شده است.

بنده متولد ۲۵ اسفند سال ۱۳۵۳ هستم. سه ساله بودم که از داشتن نعمت بینایی محروم شدم. در همان ایام کودکی در حادثه ای به علت بی توجهی یکی از بستگان، با پرتاب شدن ساچمه های فشنگ تفنگ شکاری، از چشم راست نابینا شدم. متأسفانه بینایی چشم چپم را هم بر اثر ندانم کاری دکتر ها در معالجه چشم راستم، از دست دادم! پدر و مادرم همه تلاششان را کردند تا من دوباره بینایی ام را به دست آورم، اما نتیجه نداد و گویا تقدیر این بود که من به همین صورت به زندگی ام ادامه دهم. این مسئله سبب شد که بنده در سال ۱۳۵۷، یعنی حدود ۴ سالگی در محافل قرآنی شرکت کنم. آن زمان امکانات برای حفظ قرآن مثل الآن نبود و به زحمت می شد ضبط و نواری را تهیه کرد؛ به همین خاطر در آغاز، کارم را با یک ضبط آغاز کردم و بسیار خوشبخت بودم که با قرآن مأنوسم؛ در واقع، به برکت قرآن و لطف اهل بیت علیهم السلام، انس با کلام الهی، تسلی خاطری برای بنده و خانواده ام گشت. برای خاندان ما، که افراد ثروتمندی بودند، نابینا شدن من بسیار سخت بود؛ به همین خاطر برادران من تصمیم گرفتند بنده را برای درمان به هر جا که می شد ببرند، اما این تلاش ها فایده ای نداشت.

بنده فرزند ششم خانواده بودم. کار حفظ قرآن، انگیزه و نشاط فراوانی به من تزریق کرد. آن زمان که شروع به حفظ قرآن نمودم، کتاب هایی چون نصاب الصبیان، شرح امثله، تصریف، شرح تصریف و. .. را همزمان با حفظ قرآن می خواندم؛ البته ادبیات عرب را نیز مطالعه می کردم. عمویی داشتم که بسیار ثروتمند بود. لطفی که او در حق من کرد، این بود که به پدر ما پیشنهاد داد، بنده را در مدرسه علمیه ثبت نام کند. انصافا مادرم هم کمک زیادی به من کرد تا بتوانم با وضعیتی که پیدا کردم، زندگی ام را اداره کنم. برنامه این بود که حقیر، دروس حوزوی را از صرف و نحو شروع کنم، اما چون با قرآن آشنا بودم، آموختن این دروس برایم آسان بود. یادم می آید در سال ۵۹ در امتحانی شرکت کرده بودم. آن زمان تعداد حافظان قرآن کریم، کم تر از حالا بود. خیلی برای ممتحن عجیب بود که یک فرد نابینا توانسته است قرآن را حفظ کند. سال ۶۴ توفیقی دست داد تا خدمت مرحوم آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی قدس سره برسم. برای ایشان هم عجیب بود که من با این وضعیتم، حافظ کل قرآن هستم.

بنده از سال ۶۱ وارد مدرسه سلیمانیه مشهد شدم. واقعا خرسندم از این که چند سالی را در کنار بارگاه ثامن الحجج علیه السلام توفیق هم جواری داشتم. پس از آن به تهران رفتم. در سال ۷۳ ازدواج کردم و چون خانواده همسرم اهل قم بودند، پس از ازدواج در قم ساکن شدم.

دوران نابینایی برای من توأم با خاطرات تلخ و شیرین بسیاری بود. از سویی من حافظ و قاری قرآن بودم و مورد احترام، و از سوی دیگر دوست نداشتم به برخی برنامه ها بروم. در دوران کودکی و نوجوانی، تضادی که بین بچه ها از حیث بینا بودن و نابینا بودن وجود دارد، برایم بسیار سخت بود. اوایل، بسیار احساس غربت و تنهایی می کردم. از خدا می خواستم که در این وضعیت همراه و قرینی به من بدهد، که به لطف الهی با قرآن بیشتر مأنوس شدم. همسر بنده از سادات است و پدر ایشان هم از جمله مدرسان درس خارج حوزه به شمار می رفتند. یقین دارم که یکی از سعادت های بنده در زندگی ام، همین ازدواج بوده است، چرا که همسرم کمک زیادی به من در طول زندگی کرد.

در سال ۶۵ که در تهران ساکن بودم، هم حوزوی به شمار می رفتم و هم دانشگاهی، چون علاوه بر تحصیل در حوزه، در دانشکده علوم قرآنی مشغول تحصیل بودم. افراد نابینا به دلایلی کم خواب هستند. بنده هم از این قاعده مستثنی نیستم؛ به همین خاطر، در شبانه روز حدود ۳ ساعت می خوابم. به نظر من، یکی از رموز موفقیت انسان، وجود نظم و برنامه ریزی در زندگی است. من شخصاً این گونه هستم که وقتم را برای هر کاری هدر نمی دهم. بعضا حتی پیش می آید که تلفن ها را هم جواب نمی دهم، چون احساس می کنم ممکن است وقتم را بگیرد؛ وقتی که لحظه به لحظه آن ارزشمند است، البته اگر قدر آن را بدانیم. به لطف الهی و همت دوستان موفق شده ایم تاکنون بیش از ۲۶هزار جلد کتاب را در موضوعات مختلف، گویا سازی کنیم. گوینده ها در این کار افراد مختلفی هستند و در بین آن ها، حوزوی و دانشگاهی وجود دارد. مهم این است که ما به لطف الهی توانسته ایم برخی از کتب نایاب را گویا کنیم. بنده از ثروت پدری برای این کارها هزینه کرده ام؛ البته زمانی هم به دلیل مسایلی، با وجود فقر فراوان درس می خواندم و به لطف الهی توانستم در کارم موفق هم باشم. گفتن این مسئله، خالی از لطف نیست که، هر ساعت گویاسازی یک کتاب، به هزینه ای بین ۲۰ تا ۵۰ هزار تومان نیاز دارد. اعتقادم این است که هر کاری، اگر از مسیر اصلی خود خارج شود و رویه ای صرفا تجاری پیدا کند، تأثیرات آن کاهش می یابد؛ لذا نگاه من در این کار تجاری نبوده است. ما توانسته ایم بهترین کتاب های فقه و اصول را گویاسازی کنیم که این کار نه تنها برای روشندلان، بلکه برای افراد عادی نیز بسیار مفید و کاربردی است. پیش تر، خانواده من با طلبگی بنده و این گونه کارهایم مشکل داشتند، اما در حال حاضر، به ویژه برادرانم که در کشورهای خارجی سرمایه گذاری های کلانی انجام می دهند، به این مسئله اذعان دارند که بنده بهترین و صحیح ترین راه را در زندگی برگزیده ام. نکته ای که در این جا لازم می دانم عرض کنم، این است که با گویا سازی کتاب ها توانستم در وقت یادگیری ام صرفه جویی کرده و بدین وسیله بر سرعت مطالعه ام بیفزایم، اما متأسفانه کار گویا سازی هنوز در جامعه ما جا نیفتاده است. در حال حاضر، در مقطع کارشناسی ارشد رشته فقه و معارف گرایش فلسفه در مجتمع آموزش عالی فقه قم، مشغول تحصیل هستم و در حوزه هم درس خارج فقه می خوانم. به علت این که هر ۱۵ روز در سازمان بهزیستی خراسان رضوی و تهران، برای نابینایان بریل نویسی را تدریس می کنم، متأسفانه فرصتی برای تدریس در حوزه پیدا نمی کنم. بریل نویسی و خواندان خط بریل واقعا دشوار است و دقت زیادی هم می خواهد. در تمام مراحل درسی، همسرم کتاب ها را برایم گویا می کند و حقا باید بگویم که بدون همکاری و لطف ایشان من نمی توانستم در زندگی و درس و کارهایی که داشته ام موفق باشم. در سیستم دانشگاهی و در آموزش و پرورش، قانونی هست که برای یک فرد روشندل در تحصیل، به ویژه امتحانات باید یک فردی به عنوان منشی وجود داشته باشد تا فرد بتواند امتحاناتش را بدهد، اما متأسفانه در حوزه این طور نیست. من جلد اول «کفایه» را امتحان داشتم. یادم هست که در ایام تحصیل، استاد ما یک صفحه سخت از کتاب را برایم خواند و بعد به من گفت، معنا کن! برای من خیلی سخت بود؛ اما به برکت قرآن، همیشه نمره خوبی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.