پاورپوینت کامل تحول در حوزه نیازمند هم فکری بزرگان است ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحول در حوزه نیازمند هم فکری بزرگان است ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحول در حوزه نیازمند هم فکری بزرگان است ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحول در حوزه نیازمند هم فکری بزرگان است ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
تأکید استاد پیشکسوت حوزه
پاورپوینت کامل تحول در حوزه نیازمند هم فکری بزرگان است ۵۲ اسلاید در PowerPoint
بهره مندی از تجارب پیش کسوتان حوزه، مخصوصاً اساتیدی که دو حوزه کهن نجف و قم را درک کرده اند، برای ایجاد تحول در حوزه بسی راه گشا خواهد بود. به همین منظور، خبرنگار سرویس علمی – فرهنگی مرکز خبر حوزه، در گفت وگو با حضرت حجت الاسلام والمسلمین نورمحمدی که سالیانی در حوزه علیمه نجف و کربلا تحصیل کرده و در حوزه مبارکه قم نیز به امر تدریس اشتغال داشته است، شیوه آموزشی و تبلیغی این دو حوزه و نیز رجال علمی و اخلاقی آن را جویا شده است. آن چه در پی می آید، حاصل این گفت وگوست.
چگونه وارد حوزه علمیه شدید؟
من ساکن کربلا بودم و در سن ۱۶ سالگی به علت علاقه به علوم دینی وارد حوزه علمیه شدم و تا مقطع سطح حوزه را در کربلا خواندم. در آن زمان سه نفر از علمای بزرگ در آن جا حضور داشتند؛ یکی مرحوم آیت اللّه میرزا مهدی شیرازی رحمت اللّه علیه دیگری مرحوم آیت اللّه سید هادی میلانی رحمت اللّه علیه و نفر سوم هم آقای محمد رضا جرقویی اصفهانی رحمت اللّه علیه که نماز جمعه را هم واجب می دانستند و از اساتید معروف بودند. مرحوم شیخ یوسف شاهرودی نیز در کربلا از اساتید و مدرسین دروس خارج بودند و مورد توجه طلاب قرار داشتند. بعد از مدتی، به نجف اشرف منتقل شدم و در محضر آیت اللّه العظمی خویی تلمذ کردم و مدتی هم در درس آیت اللّه العظمی سید عبد الاعلی سبزواری رحمت اللّه علیه حضور یافتم. مدت تحصیل من در نجف اشرف حدود ۱۳ سال طول کشید، تا این که حدود سال ۱۳۴۹ ایرانیان ساکن عراق را اخراج کردند. ما هم به قم آمدیم و تاکنون در قم ساکن هستم. در قم نیز در درس آیت اللّه العظمی گلپایگانی رحمت اللّه علیه شرکت کردم. بعد هم در حوزه، تدریس نمودم و ۲۵ سال در مدرسه حجتیه و مدرسه لبنانی ها درس دادم و کتاب هایی که در حوزه علمیه مرسوم نبود را تدریس کردم؛ مثل کتاب «ریاض» در فقه که سابقاً در حوزه ها به نام «شرح کبیر» تدریس می شد. مدتی هم در بخش امتحانات عرب زبان های حوزه علمیه قم مشغول بودم و حدود بیست و پنج سال مسئول امتحانات بودم. مدتی نیز در امتحانات دار الشفای حوزه مشغول بودم؛ البته علی رغم کهولت سن و بیماری، الآن هم به مدرسه حجتیه می روم و اگر خدمتی از دستم برآید انجام می دهم و اگر مشورتی بخواهند، به طلاب ارائه می دهم. مدتی برای طلبه ها تفسیر صافی نیز می گفتم و حدود ده سال امام جماعت مدرسه حجتیه بودم، ولی به علت کهولت سن و بیماری، به مسجد نزدیک منزل می روم و نماز جماعت آن جا را به عهده دارم.
بزرگان اهل معنا در حوزه نجف چه کسانی بودند؟
اساتید بزرگی در عرصه فلسفه و عرفان آن جا حضور داشتند، ولی متأسفانه این اشخاص متهم به تصوف هم می شدند. زمانی که بنده در نجف بودم، آقای شیخ عباس قوچانی رحمت اللّه علیه شاگرد خاص آیت اللّه سید علی آقا قاضی طباطبایی رحمت اللّه علیه در آن جا بودند؛ در نجف، فلسفه و کلام تدریس می کردند و به شاگردانشان دستورات عرفانی می دادند. از دیگر بزرگان اهل معنا مرحوم سید عبد الکریم کشمیری رحمت اللّه علیه هم در نجف اشرف ساکن بودند. هم چنین شیخ جواد آقای کربلایی هم در نجف بودند. بنده در خدمت ایشان بودم و جلسات هفتگی داشتیم. در کربلای معلا، مرحوم سید هاشم حداد حضور داشتند. البته بنده اهلیت و توفیق استفاده از محضر آن ها را نداشتم و تنها در جلسات ایشان حضور می یافتم. مدتی به صورت هفتگی یا دو هفته یک بار خدمت ایشان می رفتم. مرحوم سیدهاشم حداد، عارف ربانی، تارک دنیا و تارک هوی و هوس بودند و هیچ ادعایی نداشتند؛ نه ادعای مقام، نه ادعای کرامت؛ و نه چیزی از مقاماتشان اظهار می کردند، مگر داستانی که برای من مفصل بیان کرده اند و در آن جا کرامتی را بیان کردند. بزرگانی از نجف و ایران به دیدن ایشان می آمدند.حاج آقا مصطفی خمینی رحمت اللّه علیه نیز به آن جلسات تشریف می آوردند. آن مجالس در اتاق کوچکی برگزار می شد.
مرحوم حداد رحمت اللّه علیه و بزرگان آن عصر نجف، واقعاً اهل معنا بودند؛ کمتر نظیری برای آن ها می توان یافت.
در حوزه علمیه قم، از چه اساتید اخلاقی بهره بردید؟
در حوزه قم آیت اللّه العظمی بهجت رحمت اللّه علیه حضور داشتند؛ ایشان از جایگاه معنوی بالایی برخوردار بودند. من پیش تر، تعریف ایشان را شنیده بودم و چند سالی نیز به منزل ایشان می رفتم. البته قبل از این که ایشان به عنوان مرجع معرفی شوند وقتشان توسعه داشت و مجالس بسیار خوبی داشتند و حضور در مجالس ایشان موجب هدایت و نورانیت می شد. در این مدت که خدمت ایشان می رفتیم، داستان علما بازگو می شد و ابداً هیچ کلام و صحبتی که زننده باشد، در آن مجالس نبود. همه آن جلسات خوب بود. خدمت آیت اللّه سعادت پرور رحمت اللّه علیه هم مکرراً می رفتم و آن هم مجلس خوبی بود و ایشان انسانی خالص و بدون هوی و هوسی بودند.
آیا از علامه طباطبایی و شیخ محمد جواد انصاری همدانی نیز استفاده کرده اید؟
آن موقع که آقای انصاری همدانی رحمت اللّه علیه زنده بودند، بنده در عراق بودم و نتوانستم خدمت ایشان برسم، اما خدمت علامه طباطبایی رحمت اللّه علیه رسیده ام و یک دستوراتی هم به ما دادند؛ متأسفانه از ایشان زیاد استفاده نکردم.
علامه چه دستوراتی به شما می دادند؟
عمده چیزی که این آقایان اشاره می کردند، مواظبت بر اعمال خودمان بود، تا مبادا مخالفتی از ما سر بزند. این مطلب خیلی مهم است. سیدهاشم حداد رحمت اللّه علیه به من می گفتند: شما در مجلس درس حاضر نشو، مگر وقتی که استاد بیاید، چون معمولا محصلین قبل از این که استاد بیاید، می نشینند و از همه جا حرف می زنند. ایشان می فرمودند: درس هم که تمام شد زود برو و وقتت را هدر نده و به حرف های بی حاصل نگذران؛ این نکته خیلی مهم است! اگر این درست شد همه چیز درست می شود؛ در غیر این صورت، اگر زحمت هم بکشید، زحماتتان هدر می رود؛ اگر نوری هم پیدا شود با یک مخالفت آن را از دست می دهیم. از دستوراتی که مرحوم آقانجفی قوچانی می دادند این بود که چهارصد مرتبه در سجده مناجات یونسیه را بخوانیم؛ «…لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین…» أنبیاء/۸۷؛ و علامه طباطبایی رحمت اللّه علیه نیز دستور می دادند که مسبحات را بخوانیم. پنج سوره در قرآن کریم هست که ابتدای آنها با سبح و یسبح شروع می شود و آنها را سُوَر مسبحات گویند و عبارتند از: سوره های حدید، حشر، صفّ، جمعه، تغابن. در روایت است که حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم این سوره ها را شبها قبل از خواب می خوانده اند، و چون از سبب پرسیدند، فرمودند: در هر یک از این سوره آیه ای است که بمنزله هزار آیه از قرآن است (مهر تابان یادنامه علامه طباطبایی رضوان اللّه علیه، بخش دوم ص ۱۳) را بخوانیم.
از علامه طباطبایی رحمت اللّه علیه خاطره ای به خاطر دارید؟
متأسفانه بنده مدت کمی از محضر ایشان بهره بردم، ولی می توانم بگویم نماد تواضع، حضور و در نهایت تقوا بودند. به یاد دارم در صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها بودم، که متوجه شدم آقا از حرم بیرون آمدند و یکی از طلاب با ایشان روبه رو شد. وقتی طلبه ای وضع ساده ایشان را دید، همان طور خشکش زده بود و نگاه می کرد! ایشان سرشان پایین بود و به اطراف توجه نداشتند و به راهشان ادامه دادند. آن مرحوم همیشه کفش و لباس ساده می پوشیدند؛ خیلی ساده زیست و متواضع بودند. اگر کسی به ظاهر ایشان نگاه می کرد و او را نمی شناخت، اصلاً فکر نمی کرد که ایشان علامه طباطبایی باشند.
چه آثار و نوشته هایی دارید؟
مختصری در باب نماز و آداب نماز و.. . نوشته بودم که سال ها قبل چاپ شد. هم چنین کتاب اخلاقی ویژه طلاب نوشته ام، ولی هنوز چاپ نشده است. این جزوه را به آقای علامه حسن زاده آملی هم نشان داده ام؛ ایشان مطالعه کردند و یک تابستان کامل نزد ایشان بود و آن را مطالعه و ویرایش نمودند. شرحی هم بر وسائل الشیعه با عنوان «شرح الاحادیث» نوشته و سال ها در نجف اشرف و ایران روی آن کار کرده ام؛ هر چند استنساخ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 