پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و نهضت امام حسین(ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و نهضت امام حسین(ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و نهضت امام حسین(ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و نهضت امام حسین(ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint :

بسم اللّه الرحمن الرحیم

کمال انسان در این است که مظهر اسمای حسنای خداوند باشد؛ زیرا کمال مطلق و نامحدود از آن خداست و غیر خداوند، ذاتاً سهمی از کمال هستی ندارد.

عصاره اسمای الهی، علم و قدرت است که حیثیت وجودی هماهنگ کننده آن دو حیات می باشد. موجود زنده، آگاه و مقتدر است. هر اندازه حیات موجودی قوی باشد، علم و اقتدار او نیرومند خواهند بود و اگر حیات موجودی نامتناهی بود، حتماً علم او نامحدود و اقتدار وی غیر متناهی می باشد.

هر اندازه انسان صالح سالک از عقبات کئود خود خواهی و برای خود خواستن برهد و از غیر خداوند منقطع گردد، به همان نسبت، کمالات اسمای حسنای خدا در او ظاهر می گردد و در نتیجه آن، چنین خواهد شد که علم خداوند در معارف علمی او تجلّی می یابد و اقتدار الهی در معارک عملی او ظاهر می گردد و بالاخره، حیات نامحدود الهی به اندازه سعه وجودی انسان متعبّد و منقطع از غیر خداوند، در وی متبلور خواهد شد.

مظاهر تامّ اسمای حسنای الهی در جامعه انسانی، همانا انبیای عظام و أئمه هدات مهدیین علیهم السلام اند که احدی از افراد عادی را یارای همتایی آن ذوات نورانی نیست: «لا یقاس بآل محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم من هذه الاCمّت أحد و لا یسوّی بهم». نهج البلاغه، خطبه۲.

بعد از اولیای معصوم الهی، نایبان آنهایند که در پرتو خلافت از آنان، جامه برین خلیفت اللهی را مع الواسطه دربر می کنند و آثار اسمای حسنای الهی به وساطت اولیای معصوم علیهم السلام از سنّت و سیرت عادلانه آنها ظهور می نماید، بعد از آن که آن آثار فیض و فوز الهی از سنّت معصومانه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بدون وساطت دیگران تجلّی نموده است و این ذوات نورانی علیهم السلام نه تنها در استضائه از خدا نیازی به وساطت غیر خود ندارند، بلکه دیگران در هر گونه استفاضه فیض از خداوند سبحان و افاضه آن به دیگران، محتاج شفاعت و وساطت آن خلفای بلا فصل الهی اند. همه آن ذوات مقدس در مقام انطواء کثرت در وحدت، نور واحد اند؛ همان طوری که از زیارت جامعه کبیره استفاده می شود: «… و أنّ أرواحکم و نورکم و طینتکم واحدت طابت و طهرت بعضها من بعض».

امام خمینی(ره)

از بزرگترین نوّاب امامان معصوم(ع)

یکی از بزرگ ترین نایبان امامان معصوم علیهم السلام حضرت روح اللّه الموسوی الخمینی رضوان اللّه تعالی علیه معروف به امام خمینی قدس سره است که محور تمام رفتار و گفتار و کردار و قیام و قعود وی با حسن فعلی و حسن فاعلی عادلانه همراه بود و همان طوری که

هرکدام از امامان معصوم علیهم السلام مظهر اسمی از اسمای خاصّ الهی در مقام ظهوراند، گرچه در مقام جمع الجمعی، همه آنها مظهر اسم اعظم اند، هر کدام از نایبان آنان نیز نیابت شخصی از اشخاص آن ذوات نورانی را دارند؛ گرچه در مقام نیابت کبرا نایب همه آن ذوات نورانی اند.

نیابت امام خمینی (ره) در نهضت اسلامی

از امام حسین(ع)

نیابت امام خمینی قدس سره در نهضت اسلامی بیش از هر چیز به نیابت از حضرت حسین بن علی بن أبی طالب علیهما افضل صلوات المصلّین شباهت داشت؛ چنان که نیابت آن عنصر کم بدیل در نشر معارف عقلی و نقلی از حضرت امام محمدباقر و امام جعفرصادق علیهما السلام بود که البته مجموعه همه کمال های علمی و عملی به نحو اوفر و اعلا و اتمّ و به نحو اصالت در وجود مبارک حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه الشریف حاصل است و همه فقهای گران قدر اسلام به نیابت از آن حضرت به سهم خاصّ خود، وظایف محوّله را امتثال می نمایند که ارج و اجر همه آنان نزد ذات اقدس الهی محفوظ است.

آنچه در این گفتار کوتاه مطرح می شود، تحلیل برخی از عناصر محوری نهضت امام راحل قدس سره است که طی چند نکته ارائه می گردد.

یکم. امام راحل قدس سره برای هدم جاهلیت طاغوت و کشف نقاب از چهره ملکوتی اسلام ناب محمّدی صلی اللّه علیه وآله وسلم چهار عنصر اساسی انقلاب را که به مثابه ارکان چهارگانه بنیان مرصوص اسلامی است، به خوبی شناخته و به آنها ایمان آورده و شرایط تحقّق آنها را تحصیلی دانسته، نه حصولی؛ و وجوب نهضت را درباره آنها مطلق دانسته، نه مشروط؛ لذا، در تحصیل آنها از هیچ ایثاری دریغ نکرده و از هیچ نثاری مضایقه نفرمود.

۱. هدف امام راحل قدس سره جز رضای خدا و احیای کلمه علیای الهی نبود؛ زیرا رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم چنین فرمود: «من أصبح من أمتی و همّته غیر اللّه فلیس من اللّه» بحارالانوار، ۷۴/۱۶۲؛ یعنی هر فردی از امّت اسلامی اگر همّت روزانه و اهتمام هر بامدادش غیر خداوند باشد، از خدا بیگانه است و چنین شخصی الهی نمی اندیشد و برای خدا کار نمی کند و در نتیجه حشر او نیز به انگیزه موهوم غیر خدایی است.

۲. اهتمام به امور مسلمین، اعمّ از ساکنان ایران و غیر ایران، مهم ترین مشاغل فکری آن حضرت بود؛ زیرا رسول گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله وسلم چنین فرمود: «من أصبح و لا یهتمّ بأمور المسلمین فلیس منهم» بحارالانوار، ۷۱/۳۳۹؛ یعنی هر کس برای حل دشواری های جامعه اسلامی یا آحاد آنان همّت نورزد، از قلمرو مسلمین خارج بوده و اسلام او کامل نیست.

۳. اهتمام به امور جامعه انسانی، اعمّ از مسلمان و غیر مسلمان برای امام راحل قدس سره جاذبه فراوانی داشت؛ زیرا پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم چنین فرمود: «من سمع رجلاً ینادی یا للمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم»، اصول کافی، ۲/۱۶۴؛ یعنی هر کس ندای مظلومیت فردی را بشنود (خواه آن استغاثه کننده مسلمان باشد یا نه) که از جامعه اسلامی کمک طلب می نماید و جواب مثبت و سودمند به او ندهد، از حوزه اسلام کامل بیرون است.

۴. حفظ استقلال و عزت در برابر دولت طغیانگر و حاکم جبّار (خواه داخلی و خواه خارجی) از ویژگی های امام خمینی قدس سره بود، زیرا رسول گرامی اسلام صلی اللّه علیه وآله وسلم چنین فرمود: «من أقرّ بالذلّ طائعاً فلیس منّا أهل البیت»، بحارالانوار، ۷۴/۱۶۲؛ یعنی هر کس در برابر ظالم، اظهار مذلّت کند و با طوع و رغبت در برابر ستم تسلیم گردد، از خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بیگانه است؛ چون آن ذوات نورانی مثل اعلای عزّت خواهی و ستم ستیزی اند.

دوم. همان طوری که در نظام تکوین، توحید الهی، آغاز و انجام و زیر و روی هر چیزی است: «هو الاCوّل و الاخر و الظّاهر و الباطن»، حدید /۳، محور اصلی نظام تشریع احکام و همچنین تعلیم و تربیت و جهاد و اجتهاد و صلاح خود و اصلاح دیگران همانا اعتقاد به توحید خداوند است؛ بنابراین، عنصر اصلی در ارکان چهارگانه گذشته همان اهتمام برای خدا و جلب رضای اوست که در سایه آن، عناصر سه گانه دیگری که حلّ دشواریهای امّت اسلامی و رفع نیازهای جامعه انسانی، اعمّ از مسلمین و غیر مسلمین و حفظ عزّت در برابر حاکم طاغی باشد، تأمین خواهد شد؛ یعنی تأثیر عناصر چهارگانه مزبور، طولی است؛ نه عرضی؛ زیرا چیزی در منطقه تشریع، همتای جلب رضای خدا نیست؛ چنان که چیزی در نظام تکوین، شریک خدا نخواهد بود: «لیس کمثله شی ء» شوری /۱۱؛ در نتیجه، «لیس کمثل ال…هتمام لرضاه شی ء».

سوم. اوّل کسی که اقدام به قیام خود و اقامه دیگران برای اقامت مکتب و تمامیت دین حنیف الهی نمود، خود اهل بیت علیهم السلام به ویژه سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیهماالسلام بود که نه همّتی غیر خدا داشت و نه از اهتمام به امور مسلمین تعلّل می ورزید و نه از همّت گماردن به حلّ دشواری های جامعه انسانی سهل انگاری را روا می داشت و نه در برابر حاکم طاغی تسلیم می شد و شعار دلپذیر «هیهات منّا الذّلّت! یأبی اللّه لنا ذلک و رسوله و المؤمنون… »، تحف العقول /۲۴۱، شاهد صادق عنایت آن حضرت به عنصر چهارم مأثور از جدّ بزرگوارش می باشد که قبلاً بیان شد و ندای دل انگیز: «لا أعطیکم بیدی …عطاء الذّلیل و لا أفرّ فرار العبید» تاریخ طبری، ۴/۳۲۳، نشانه بارز امتثال آن حضرت علیه السلام نسبت به رهنمود مقام شامخ رسالت پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم راجع به حفظ استقلال و عزّت است و در انحصار اهتمام آن حضرت به توحید الهی همین بس که در مسئله شناخت خداوند چنین فرموده است که: به توصف الصفات لا بها یوصف و به تعرف المعارف لا بها یعرف، تحف العقول /۲۴۵؛ یعنی خداوند به وسیله اوصاف، وصف نخواهد شد؛ بلکه صفات به توسط ذات اقدس الهی وصف می شوند و هیچ گاه خداوند به وسیله معروفی شناخته نمی شود؛ بلکه هر معروفی به توسط ذات اقدس خداوند شناخته می گردد.

اگر انسان صالح سالکی به بارگاه رفیع معرفت توحیدی بار یافت، به طوری که همّت او در اصل شناخت، فقط معطوف به خداوند شد و در پرتو عرفان الهی غیر او را شناخت، هرگز غیر او را وجهه همّت خویش قرار نمی دهد. امام راحل قدس سره در این امر مهمّ توحیدی به سرور آزادگان جهان اقتدا نموده و چهره هستی خویش را متوجّه جلب رضای الهی کرد و خشنودی غیر او را معیار قیام خود قرار نداد و این بینش توحیدی در تمام مراحل اقدام خالصانه ایشان، خواه در غربت و خواه در قربت و خواه در سرّاء و خواه در ضرّاء و خواه در اسارت و خواه در امارت و بلکه خواه در اوج واقعی و خواه در حضیض ظاهری، مشهود بود.

توجه چهره هستی امام خمینی(ره)

به جلب رضای الهی

چهارم. آنچه به مثابه فصل مقوّم انسانیت انسان است، همان «اعتقاد توحیدی» او است که در اسلام ناب محمّدی صلی اللّه علیه وآله وسلم متبلور می باشد و تمام شئون انسانی را در بر می گیرد که در این مطلب، اوّلاً اولیای معصوم علیهم السلام به نحو کمال و تما م واجد آن اند و ثانیاً نایبان و پیروان آنان به آن متباهی اند.

این مطلب عمیق از دو جهت، کاملاً مورد عنایت است: یکی آن که اسلام دین واصب و جامع و فراگیر است و دیگر آن که اسلام دین خالص است و لازمه جامعیت، بی نقص و عیب بودن می باشد و لازمه خلوص، مصونیت از شوب ریا و سمعه و اشر و بطر خواهد بود.

نکته اساسی در جامعیت دین اسلام، آن است که قلمرو آن گسترده است و تمام شئون بشری را در بر می گیرد. گرچه طبق اصالت روح و عظمت آخرت نسبت به دنیا، سهم مهمّی از ره آورد وحی الهی، تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه معنوی، جهت سلامت انسان در قیامت است، لیکن هرگز حکومت، سیاست، معیشت، قضا و داوری و سایر مسائل انسان دنیایی را اهمال نکرد و آن را از منطقه دین خارج ندانست و به منابع غیر دینی ایکال ننمود. آیات جهاد، دفاع، قضا، تنظیم اقتصاد، تحکیم سیاست داخلی و بین المللی و احکام سیاسی راجع به خصوص مسلمین با اهل کتاب و نیز با کافران غیر کتابی و هم چنین نصوص روایی متنوّع و متعدّد، سند گویای واصب و جامع بودن دین است.

از این رهگذر، معلوم می شود آنچه به طور اصالت در سنّت و سیرت اولیای معصوم الهی علیهم السلام متجلّی گردید و سپس در برنامه مبارزاتی امام راحل به طور تبع متبلور شد، این است که قیام و جهاد ایشان نه به عنوان یک انسان آزاده و فرزانه دادگر و خردمند دادخواه و به استناد تشخیص شخصی خود آنها بوده است، بلکه به عنوان یک دستور دینی که در متن قرآن و سنّت معصومین علیهم السلام تجلّی یافت و در ارکان اصیل اسلام ناب محمّدی صلی اللّه علیه وآله وسلم جا گرفت و در سیرت اولیای الهی و پیروان آنان به عنوان یک مسلمان راستین که تمام برنامه های حیات و ممات خود را از دین خدا می گیرد، صورت پذیرفت.

چه فرق بسیار عمیقی است بین تفکر سکولاریزم و جدا انگاری دین از سیاست و توجیه ناروای سنّت اولیای الهی علیهم السلام به کار خردمندانه شخصی آنان و بین تعمّق واصب نگری و جامع بینی دین اسلام نسبت به تمام شئون دنیا و آخرت و استنباط وظیفه دینی از سنّت اولیای مجاهد و اصفیای نستوه! چنان که از آیات قرآن کریم مانند: «و لقد أرسلنا موسی بایاتنا أن أخرج قومک من الظّلمات …لی النّور و ذکرهم بأیام اللّه …نّ فی ذلک لایات لکلّ صبّار شکور» ابراهیم / ۵، چنین استفاده می شود که مبارزه مستمرّ موسای کلیم علیه السلام و همراهان وی با آل فرعون طاغی به استناد وحی خداوند بود؛ نه به صرف تشخیص خردمندانه خود موسای کلیم علیه السلام.

غرض آنکه، دستور قرآن کریم راجع به مقاتله سردمداران استکبار است که به هیچ پیمان، سوگند، تعهّد، قطعنامه و مانند آن اعتنا نداشته و عمل نمی کنند: «فقاتلوا أئمّت الکفر …نّهم لا أیمان لهم» توبه /۱۲؛ و فرمان قرآن کریم به قتال سران ستم و پرچمداران شرک و طغیان: «وقاتلوهم حتّی لا تکون فتنت و یکون الدّین کلّه لله» انفال /۳۹؛ و نظایر آن، نه خارج از منطقه دین است که خود مسلمین فرزانه چنین کرده یا می کنند، بدون آن که جزو وظیفه دینی آنها باشد؛ و نه جزو کارهای امضایی شرع است که مسبوق به بنای عقلا بوده (همانند اصل داد و ستد)، آنگاه دلیل نقلی آن را امضا کرده باشد؛ بلکه محورهای اصلی بذل نفس و نفیس در راه خدا از تأسیسات وحی و از ابتکارات دین الهی است که برای همه انبیا نازل شده است: «…نّ الدین عند اللّه ال…سلام» آل عمران /۱۹؛ و از طرف دیگر، غیر اسلام هیچ مکتبی نزد خدا مقبول نخواهد بود؛ قهراً معقول هم نمی باشد: «و من یبتغ غیر ال…سلام دیناً فلن یقبل منه». آل عمران /۸۵. ..

خلاصه آن که امام راحل قدس سره چونان اولیای مطاع و متبوع خویش، هم دار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.