پاورپوینت کامل ناگفته هایی از امام موسی صدر ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ناگفته هایی از امام موسی صدر ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناگفته هایی از امام موسی صدر ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ناگفته هایی از امام موسی صدر ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
موضوع رابطه با امام موسی صدر در دیدار آیت اللّه هاشمی با امام(ره)
اگر به خاطرات آیت اللّه هاشمی رفسنجانی مراجعه کنیم، خواهیم دید که در این نوشته ها تلویحاً از وجود کسانی که از رابطه امام با امام موسی صدر ناخرسندند، خبر داده شده است. آیت اللّه هاشمی در دیدار خود با امام خمینی در نجف، این مطلب را به امام منتقل کرده و به امام می گویند: «از واجبات انقلاب است که روابط ما با امام موسی صدر باقی بماند». در ادامه حتی به استفاده کردن از تجربه ایشان و راهی که امام موسی صدر در لبنان می پیمودند، سخن به میان آمده است.
از وقوع انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) خبر می دادند
این را می دانم که امام موسی صدر به انقلاب وفادار و پایبند بودند و زوایای انقلاب را به طور مفصل می شناختند؛ البته خیلی از معلومات را مخفی نگاه می داشتند، از منتشر شدن آن ها جلوگیری می کردند و نشر آن را جایز نمی دانستند. ایشان به طور غیرمستقیم از وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی قدس سره در ایران خبر می دادند.
دیدار شهید بهشتی با امام موسی صدر در لبنان
در یکی از روزها، مرحوم آیت اللّه شهید بهشتی برای ملاقات با امام موسی صدر به لبنان آمدند. من هم به امام موسی صدر خبر دادم و قرار بر این شد هتلی را برای ملاقات کرایه کنیم. با صاحب هتل قرار گذاشتیم این هتل به مدت دو شبانه روز و بدون رفت و آمد دیگران، در اختیار ما قرار بگیرد.
ملاقات امام موسی صدر و شهید بهشتی هم به صورت محرمانه انجام می شد و کار من فقط آوردن صبحانه برای آن ها بود. البته در برخی جلساتشان آقای صادق طباطبایی حضور داشت. آقای طباطبایی به من گفت، بر حسب آن چه در جلسات متوجه شده بود، آن ها تقریباً در تمام مسایل مربوط به انقلاب، متحدالقول بودند و تقریباً تمام مسایل انقلاب را مطرح ساختند؛ البته به غیر از یک مسئله که آن مورد اختلاف آن ها بود و آن مسئله، جانشینی امام خمینی قدس سره بود. شهید بهشتی، آیت اللّه منتظری را مناسب این امر دانسته و می فرمودند: که ایشان فقیهی وارسته و شخصیتی انقلابی و با ایمان است، اما امام موسی صدر می فرمود: این مسایل برای اداره یک دولت کافی نیست؛ این صفات یک مرجع دینی است، نه یک حاکم دولت اسلامی.
اگر امام موسی صدر آزاد شوند…
به نظر من اگر ایشان امروز آزاد شوند، وضع برای ایشان سخت تر خواهد بود، چون در این زمان جنگ روانی علیه شیعه و تشیع، علاوه بر درون لبنان به خارج از لبنان و در کشورهای عربی به رهبری آمریکا و اسرائیل سرایت کرده و این عداوت ها علیه شیعیان بیشتر شده است؛ در واقع، اگر امام موسی صدر آزاد شوند با مشکلات ملی و بین المللی بیشتری روبه رو خواهند شد.
فعالیت های حزب اللّه برگرفته از تفکرات امام موسی صدر
البته امام موسی صدر نقش خودشان را به اندازه ای که در قبل ایفا می کردند، ایفا خواهند کرد و هنوز محبوب هستند. الحمدلله امروزه جناب سیدحسن نصراللّه همان نقش را ایفا می کنند و هر کاری را که حزب اللّه انجام می دهد، همگی برگرفته از تفکرات و تعالیم امام موسی صدر می باشد. در عین حال ما نمی توانیم به صورت دقیق حدس بزنیم که امام موسی صدر پس از آزادی به چه کارهایی دست خواهند زد؛ یعنی ما مسایل را به عنوان یک نظریه مورد بحث قرار می دهیم و ظاهر امر این را به ما می گوید که ایشان حداقل بر دیدگاه خود، مبنی بر وحدت امت پایدار خواهند ماند.
امام موسی صدر از امام خمینی(ره) تأسی می گرفتند
از استادان ایشان بدون شک، امام خمینی قدس سره سهم بیشتری در تأثیرگذاری بر ایشان داشته اند؛ البته ایشان از شخصیت مستقلی در دیدگاه های خود برخوردار بودند، ولی اگر بخواهیم ارتباطی با فعالیت های امام موسی صدر در لبنان و انقلاب اسلامی امام خمینی قدس سره در ایران را بیان کنیم، خواهیم دید توجه امام موسی صدر بیشتر به سوی امام خمینی قدس سره بوده است؛ یعنی از امام خمینی قدس سره تأسی می گرفتند. شایان ذکر است، امام موسی صدر با شهید مطهری نیز روابطی داشتند.
وقت هایی که امام موسی صدر خشمگین می شدند
هر جا که ایشان احساس می کردند از کسی سوء استفاده می شود و آن شخص مستضعف پنداشته می شود، خشمگین می شدند؛ به همین خاطر، انجمن خیریه ای را تأسیس نمود، که به درب خانه های فقرا می رفتند و مایحتاج ایشان را فراهم می کردند. در آن زمان دوره ای آموزشی موسوم به «پرستاری» وجود داشت که منجر به دریافت مدرک رسمی نمی شد؛ از همین رو کم ترین حقوق به افراد داده می شد و در حقیقت، چیزی جز مستخدمی برای افراد در پی نداشت. وقتی امام موسی صدر متوجه این موضوع شد، همسرم، خانم رباب صدر(خواهر امام موسی صدر) را که مشغول تهیه غذا بود، با شدت و عصبانیت شدیدی صدا زدند و گفتند: «تمام درخواست هایی را که در این رابطه است نپذیرید! مگر ما می خواهیم از شیعیان نوکر بسازیم و آن ها را مستخدم تحویل اجتماع دهیم». من تا به حال ایشان را این گونه خشمگین ندیده بودم و برای من غیرمنتظره بود. قضیه دیگر مربوط به سخنرانی جنجالی برخی علیه مباحث فلسفی و عرفانی بود. در آن مقطع، یکی از خطبا، مباحث عرفانی و فلسفی را طرح می کرد و مردم هم با علاقه پای منبر ایشان حاضر می شدند، اما دیری نپایید که یکی از شخصیت های دینی مطرح لبنان، گوش دادن به سخنان این خطیب را تحریم کرد و موجب سردرگمی مردم شد.
این مسئله باعث شد امام موسی صدر خشمگین شوند. امام موسی صدر نه آن خطیب را می شناختند و نه با آن شخصیت دینی رابطه ای داشتند. ایشان با جمعی از علما نزد حضرت آیت اللّه حکیم رفتند و از ایشان درخواست کردند آن خطیب را به حضور فرا بخوانند. ایشان نیز این کار را کردند؛ خطیب را به حضور فرا خواندند تحریم را برداشتند و به سردرگمی مردم پایان دادند.
دیدگاه امام موسی صدر درباره فلسطین
راه و روش امام موسی صدر در قضیه فلسطین واضح بود؛ ایشان صریحاً از جهاد ضد اسرائیل دفاع می کردند و توافق نامه هایی با برخی رهبران فلسطینی امضا کردند.
حتی هنگامی که امام موسی صدر جنبش مقاومت لبنان را در جنوب تشکیل داد، امید بر این بود که با «فتح» و غیر فتح در عملیات مشترک نظامی مشارکت داشته باشند و عملاً دیدیم که در چند عملیات مرزی این دو گروه مقاومت با هم و دست به دست هم، ضد اسرائیل و برای انقلاب فلسطین جنگیدند. اما متأسفانه بعضی از رفتارهای غیرمنطقی، مسیر را به شکل دیگری تغییر داد و برخی افراد و گروه ها، سخن از سکولاریسم زدند. یادم هست یک بار، فردی که منتسب به دارالافتا بود، از سکولاریسم حمایت کرده بود؛ امام موسی صدر در آن لحظات خیلی خشمگین بودند، چون به اسم دارالافتا سخن از سکولاریسم زده بودند.
امام موسی صدر در مقابل انحراف از خط اسلام، خشمگین می شدند؛ به خصوص اگر حرف های ضد اسلامی از زبان افرادی صادر می شد که او را به عنوان نماینده دین و اسلام می شناختند.
اساس و پایه دین از منظر امام موسی صدر
اخیراً گروهی از ایران آمده بودند و از رفتار امام موسی صدر با کودکان و خردسالان سؤال کردند که گفته شد: «امام موسی صدر، اساس و پایه دین را دوست داشتن خدا می دانستند». از لابه لای مطالعاتی که داشتم به این نتیجه رسیدم که محور تمام برنامه های ایشان، خداوند سبحان بود.
ایشان در تمام برنامه های خود به دنبال تربیت انسان هایی الهی بودند. ملاحظه کردید که امام موسی صدر چگونه از آن شخص که از سکولاریسم سخن گفت خشمگین شدند، چون آن فرد، خارج از مرزهای ترسیم شده الهی سخن گفت. به طور کلی، ایشان خواستار انسان و انسانیت بود.
پاورپوینت کامل ناگفته هایی از امام موسی صدر ۸۷ اسلاید در PowerPoint
دیدار با کسی که علاوه بر رابطه نسبی و سببی، همراه امام موسی صدر بوده است، فرصت مناسبی بود تا حرف های تازه ای درباره امام موسی صدر بشنویم. نوه مرحوم علامه شرف الدین عاملی (صاحب کتاب المراجعات) و همسر خانم رباب صدر (خواهر امام موسی صدر) در مؤسسه مطالعاتی و تحقیقاتی امام موسی صدر در بیروت، به گرمی پذیرای گروه خبری حوزه علمیه قم بود تا از سال های بودنش با امام موسی صدر بگوید. سید حسین شرف الدین در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار حوزه نیوز به نکات جالبی از زندگی امام موسی صدر اشاره کرد که بخش هایی از این مصاحبه در شرایطی که امیدها برای آزاد شدن ایشان افزایش یافته است، منتشر می شود.
آشنایی با امام موسی صدر
آغاز آشنایی لبنانی ها، در دو سفری که امام موسی صدر در سال های ۱۹۵۵ و ۱۹۵۷ به شهر صور داشتند انجام گرفت؛ که ایشان در آن زمان پس از اتمام دروس خود در حوزه علمیه قم، مشغول امور حوزوی در نجف اشرف بودند. در آن سال ها اخبار مربوط به ایشان را می شنیدم و مرحوم شرف الدین نیز خودشان اطلاعات مربوط به امام موسی صدر را به ما می گفتند. ایشان در بسیاری اوقات در حال رد و بدل نامه و کتاب با امام موسی صدر بودند و از کتاب های یکدیگر و احوال هم با خبر می شدند.
درب خانه علما تا ۱۲ شب به روی مردم باز بود
زمانی که مرحوم سید شرف الدین دار فانی را وداع گفتند، شهر صور به عالمی مانند ایشان نیاز داشت؛ البته بعضی از علما به این شهر آمدند، ولی هیچ کدام در آن جا باقی نماندند، چون روش ملاقات علما در شهر صور شکل دیگری دارد و مثل روش معروف در جاهای دیگر نمی باشد؛ در شهر صور درب خانه علما و مراجع، همیشه و در همه وقت به روی مردم باز است و اوقات مشخصی را تعیین نمی کنند و در ساعت ۱۲ شب در را می بندند؛ حتی گاهی اوقات بعد از ساعت ۱۲ شب نیز درب خانه به صدا در می آمد و آن عالم و مرجع، بدون آن که کسی را از خواب بیدار کند، خودش درب را باز نموده و از آن شخص استقبال می کرد و مشکلاتش را حل می نمود، و اگر سؤال شرعی داشت، پاسخ او را می داد. به طور مثال، مرحوم سید شرف الدین این گونه بودند.
پیشنهاد حضور امام موسی صدر در لبنان
یادم هست که در آن زمان عمویم سید جعفر (پسر مرحوم شرف الدین) که رئیس «انجمن نیکی و احسان» بودند، هیچ کسی را جز امام موسی صدر نیافتند، چون در دیدارهایی که امام موسی صدر از لبنان و شهر صور داشتند، مؤمنان و خیلی از مردم او را شناختند؛ لذا دعوت از امام موسی صدر را پیشنهاد دادند و همه این پیشنهاد را پذیرفتند. سپس ایشان نامه ای را برای دعوت از امام موسی صدر و قانع نمودن ایشان ارسال نمودند. هم چنین نامه ای را به برادر بزرگ تر ایشان یعنی سید رضا فرستادند و در آن نامه نوشته بودند: «من از امام موسی صدر دعوت کرده ام به زیارت لبنان و شهر صور بیایند. شما را قسم می دهم که ایشان را قانع کنید که در لبنان ماندگار شوند و از جناب عالی تقاضا دارم مرا در این امر یاری فرمایید».
هیچ کس غیر از خدا نمی تواند…
به همین دلیل بود که امام موسی صدر در سال ۱۹۵۹ میلادی برای دیدار از لبنان به مدت یک ماه وارد کشور ما شدند. ایشان در آن مدت در حال رفت و آمد بودند و منطقه را شناسایی می کردند و در همان مقطع در پاسخ به این سؤال که «آیا شما در لبنان می مانید؟» گفتند: «انشاء اللّه»، و هیچ وعده ای ندادند و به ایران بازگشتند. سید جعفر نیز نتوانست ایشان را قانع کند و گفت: «هیچ کس غیر از خدا نمی تواند امام موسی صدر را برای آمدنش به لبنان و ماندگاری اش در این جا قانع کند».
* واجب شرعی است که به لبنان بروم
این در حالی بود که تمام اعضای خانواده ایشان، از جمله برادران، خواهران، دوستان و اقوام ایشان در ایران، مخالف ماندن امام موسی صدر در لبنان بودند، اما وقتی امام موسی صدر تصمیم قطعی خود را گرفت، به آن ها گفت: «شما مخالف این کار هستید، اما مسئله ای در لبنان وجود دارد که من آن را به خوبی می دانم، در حالی که شما آن را نمی دانید و متوجه نیستید که برای من واجب شرعی است که به لبنان بروم». بله ایشان با کلمه «واجب شرعی» به مسائل خاتمه دادند؛ یعنی این که لبنان به طور مطلق به سمت غرب گرایی پیش می رود و برای من واجب شرعی است که به لبنان بروم.
سؤالی که امام موسی صدر پرسید
امام موسی صدر خیلی دریا را دوست داشت؛ او بسیاری اوقات در کنار ساحل پیاده روی می کرد و همیشه بعد از ظهرها به ساحل دریا می رفت؛ یادم می آید که در سفر دومشان به لبنان، به همراه ایشان در کنار ساحل شهر صور پیاده روی می کردیم و زمانی که نزدیک خانه شدیم و آفتاب در حال غروب کردن بود، از من سؤالی کردند که: «چرا تمایل جوانان شیعی به سمت چپ گرایی در حال افزایش است؟» این سؤال مرا غافلگیر کرد و به ایشان گفتم: «واقعاً تا به حال به این موضوع فکر نکرده ام، ولی می توانم به این موارد اشاره کنیم: اولاً شیعه در تاریخ خودش همیشه انقلابی و ظلم ستیز بوده و خواهد ماند. شیعیان در طول تاریخ، حکومتی به جز حکومت حضرت علی علیه السلام نداشته و همیشه به دنبال زندگی بهتر بوده اند. شیعیان منطقه ما نیز فقیر و تنگدست هستند و همیشه محروم بوده اند و در کنار این محرومیت، احزاب چپ گرا و غیر شیعی وجود داشته اند که همیشه دم از نان، حقوق کارگر، حقوق کشاورزان و…. می زنند. همه این ها برای کسانی که نان شب ندارند، وسوسه انگیز است؛ البته نیت این گونه احزاب این نیست که به آن ها نان بدهند، بلکه فقط می خواهند با سخنان وسوسه برانگیز، آن ها را به سوی خود بکشانند. مسئله دیگر که آن را مهم تر می دانم، مسئله عدم وجود احزاب اسلامی- شیعی در میدان سیاست می باشد؛ یعنی احزاب موجود یا سوسیالیسم یا کمونیسم و یا بعثی هستند که همیشه این احزاب و گروه ها بین یکدیگر در حال مناقشه هستند و مشغول به ارائه نظریات و آرای مختلف خو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 