پاورپوینت کامل خاطرات شنیدنی از زبان راننده شهید مطهری(ره) ۵۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خاطرات شنیدنی از زبان راننده شهید مطهری(ره) ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطرات شنیدنی از زبان راننده شهید مطهری(ره) ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطرات شنیدنی از زبان راننده شهید مطهری(ره) ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

تفریح در کنار درس و بحث لازم است

در برخی سفرها که فرزندان استاد نیز همراه ما بودند، می گفت؛ جایی کنار دریا یا رودخانه ای ماشین را نگه دار تا بچه ها شنا کنند، خود استاد هم الحق والانصاف شناگر ماهری بود! ایشان همیشه می گفت: در کنار درس و بحث لازم است که انسان تفریح مناسب و البته به اندازه ای داشته باشد. شهید مطهری در سفرها خیلی هوای من را داشت که به من سخت نگذرد و معمولاً هر جا که می رفتیم، برای من اتاق جداگانه ای می گرفت. بعضی اوقات در طول روز هم می گفت؛ جایی برویم چایی بخوریم، اما ایشان مراقب بود جایی که می رویم نامناسب نباشد؛ به همین خاطر بیشتر، جاهای سالم و خلوت می رفتیم. نکته جالب رفتار ایشان، این بود که خیلی سنگین در کوچه و خیابان برخورد می کرد؛ من به یاد ندارم کسی جلوی ایشان را بگیرد و خدای ناکرده بد و بیراهی به ایشان بگوید. البته در داخل دانشکده الهیات کسانی بودند که می خواستند اهانت کنند، چرا که دانشجویان از گروه های زیادی در آنجا بودند و حتی یک بار در بین دانشجویان استاد و مارکسیست ها درگیری شد.

نان و پنیر و سبزی و مغز گردو

از آن جا که شهید مطهری استاد تمام وقت بود، لذا برخی روزها بعد از ظهر هم در دانشکده می ماند و سر ظهر به من می گفت؛ برو نان و پنیر و سبزی و مغز گردو تهیه کن. خوراک ایشان عموماً همین بود، البته هرچند وقت یکبار هم به رستورانی که سالم و مناسب بود می رفتیم، اما بیشتر غذایمان همین نان و پنیر بود.

خضوعی کم نظیر در محضر پدر

این توفیق را داشتم که پدر ایشان را از نزدیک ببینم، باید بگویم ارتباط استاد با پدرشان بسیار صمیمانه بود. شهید مطهری حداقل سالی یک بار با ماشین به فریمان برای دیدار پدر می رفت و گاهی هم در طول سال با هواپیما به آن جا سر می زد. وقتی پیش پدر می رفت، حالتشان بسیار با خضوع و خشوع بود. اگر کسی ایشان را در آن حال می دید، شاید نمی دانست ایشان یکی از اساتید بزرگ زمان خود است.

دستگیری از فقرا

حضرت استاد نسبت به دستگیری از فقرا بسیار جدی و حساس بود. ایشان آن زمان ۱۲ هزار تومان حقوق می گرفت. سر هر ماه، هزار تومانش را به من می داد و می گفت؛ این مبلغ را به یکی از آقایان روحانی که دچار مشکل مالی و بیماری است، بده. یا حتی گاهی خودشان به او سر می زد و پول را مخفیانه می گذاشت زیر تشک بیمار!

رابطه شهید مطهری با بزرگان انقلاب

استاد مطهری در بین بزرگان انقلابی بیشتر از همه با شهید مفتح صمیمی بود، شاید به این خاطر که در دانشکده بیشتر با هم حشر و نشر داشتند. البته با شهید بهشتی و شهید باهنر و آیت اللّه هاشمی رفسنجانی هم ارتباط زیادی داشتند. با مقام معظم رهبری نیز که آن موقع در مشهد بودند نیز ارتباط صمیمانه ای میانشان برقرار بود. یادم هست یک بار که به مشهد رفتیم و اتفاقاً دو ماهی هم آن جا بودیم، استاد کتاب «علل گرایش به مادیگری» را در آن جا نوشت. در آن ایام در مشهد منزلی اجاره کرده بودیم. ایشان در آن روزها جزوه هایی به من می داد تا به درب منزل آیت اللّه خامنه ای ببرم. با آقای راشد هم خیلی صمیمی بود. اساساً ایشان به دید و بازدید دوستان خیلی اهمیت می داد و احوال همه را می پرسید. با این همه، این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که استاد مطهری بیشتر به دیدار علامه طباطبایی قدس سره می رفت، خلاصه این که این رابطه استاد و شاگردی و احترامی که وجود داشت، واقعاً گاهی فراتر از حد تصور بود.

ماجرای یک خواب و تعبیر آن

یک تابلوی «اللّه» که با لامپ نئون ساخته شده بود در کتابخانه ایشان هنوز وجود دارد. سال ها پس از شهادت استاد، یکی ـدو باری این تابلو شکست که من آن را درست کردم. پس از شهادت، یک بار در عالم خواب دیدم ایشان در یک حسینیه بزرگی قرار دارند، اما این حسینیه تاریک است. صبح که از خواب بیدار شدم به حاج خانم (همسر استاد) ماجرا را گفتم و در صحبتی که با ایشان داشتم متوجه شدم که آن تابلو شکسته و بعد خودم رفتم آن را درست کردم.

خاطره ای شنیدنی

شاید برای خیلی از مخاطبان شما جالب باشد، استاد حتی به حیوانات توجه زیادی داشت. یک بار ایشان مرا در دانشکده صدا زد و گفت: کریمی ببین چرا گربه در زیر پله، مدام سر و صدا می کند؟ من رفتم ببینم قضیه از چه قرار است، دیدم گربه زبان بسته کور است. مسئله را به حاج آقا گفتم، ایشان آن موقع ۱۵ ریال به من داد تا برای این گربه مقداری جگر سفید بخرم. بعد از این که گربه سیر شد متوجه شدم دیگر سر و صدایی نمی کند.

اتفاقاً این زبان بسته فردا هم آمده بود که جگر سفید بخورد! بازهم برایش جگر سفید آوردیم، چند روز که گذشت و ما مدام به گربه غذا دادیم دیدم، کم کم بینایی اش را هم به دست آورد. معلوم بود به جهت گرسنگی این قدر ضعیف شده بود؛ خلاصه توجه استاد به یک گربه برای خود من بسیار جالب و پندآموز بود.

هنوز در شوک آن خبر!

۱۲ اردیبهشت سال ۵۸ وقتی از اخبار شنیدم استاد مطهری را ترور کرده اند، باور بفرمایید تا مدت ها شوکه بودم و هنوز هم پس از گذشت حدود ۳۲ سال از آن زمان، دلم می گیرد و آرزو می کنم ای کاش ایشان زنده بود! هرچند که ایشان واقعاً زنده هستند و آثارشان مایه برکات فراوان است، ولی بالاخره حضور فیزیکی شان چیز دیگری بود. حسرت بزرگ من این است که منافقان کوردل، برای چه، این شخصیت بزرگ را از مردم گرفتند. صادقانه بگویم بنده هنوز هم روح ایشان را شاهد و ناظر رفتار و زندگی ام می دانم. خیلی وقت ها که دلم می گیرد یاد ایام می کنم.

درسی از استاد

از سال ۶۰ تا ۸۰، کشاورزی و دامداری در اصفهان داشتم و از سال ۸۰ به علت قبول شدن بچه ها در دانشگاه های قزوین مجبور شدیم به این شهر برویم. به همین خاطر دامداری را در اصفهان فروختم و در قزوین یک دامداری راه انداختم.

چگونگی تربیت بچه ها، حسن خلق با خانواده و مردم را من از ایشان یادگرفتم و الان در بین فامیل هم می گویند که نوع رفتار تو با بقیه فرق می کند. من می گویم بالاخره تأثیر هم نشینی با استاد بزرگواری چون شهید مطهری است و این واقعاً بزرگ ترین افتخار من بوده که در خدمت این انسان بلندمرتبه باشم.

واقعاً نمی دانم چه بگویم، چقدر ایشان را دوست دارم. اگر ایشان الان هم زنده بودند، دوست داشتم با تمام وجود و بدون هیچ گونه چشم داشتی در خدمت ایشان باشم، چرا که عمیقاً اعتقاد دارم خدمت به این افراد، بالاترین اجر الهی را دارد.

اشاره «: به خاطر شهید مطهری، تا قم که راهی نیست، اگر لازم باشد حاضرم تا شیراز هم بروم»… .

عبارت فوق، شاید اولین جمله ای بود که پس از سلام و احوال پرسی با راننده استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری در سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۵از زبان وی جاری شد. آقای غلامرضا کریمی که اینک در آستانه ۶۰ سالگی عمر خود قرار دارد، ساکن قزوین است، اما با این حال برای انجام مصاحبه ای اختصاصی با مرکز خبر حوزه، رنج سفر را برای آمدن به قم بر خود هموار کرد و در بعد از ظهر یکی از روزهای آغازین دومین ماه سال ۱۳۹۰ میهمان گفت وگویی صمیمانه شد. او هنوز هم پس از گذشت حدود ۳۵ سال از آخرین باری که راننده استاد شهید مطهری بود، با حالتی حسرت آمیز از آن ۶ سال همراه بودن با استاد سخن می گوید و البته بر این نکته تأکید می کند که روح آن شهید والامقام را شاهد و ناظر زندگی خود می بیند. آن چه در ادامه می خوانید چکیده ای خواندنی از این گپ و گفت درباره چگونگی آشنا شدن وی با شهید مطهری و ذکر خاطراتی جذاب از سیره زندگانی آن معلم شهید است.

عمر مفید ۶ ساله!

با کمال افتخار می گویم آن ۶ سالی که از سال ۴۹ تا ۵۵، بنده راننده حاج آقا (استاد مطهری) بودم، بهترین دوره زندگی من بوده است. آن موقع جوانی ۱۹ ساله بودم که خداوند این توفیق را به من عنایت کرد که با یکی از بزرگ ترین مردان معاصر این آب و خاک آشنا شوم. بعد از گذشت این همه سال آرزوی بزرگ زندگی ام این است که ای کاش دوباره آن روزها برایم تکرار می شد و هیچ گاه هم تمام نمی شد! باور کنید احساس و باورم این است که عمر مفید من همان ۶ سالی بود که در خدمت استاد مطهری بودم.

بزرگ ترین معلم همه عمر

از این حیث بدون اغراق باید بگویم، استاد مطهری بزرگ ترین معلم در طول زندگی ام بود و رفتار صمیمانه و حکیمانه آن بزرگوار با افراد مختلف به ویژه خانواده و فرزندان خود، در زندگی من الگویی تمام عیار از نوع مواجهه با افراد به خصوص خویشان و نزدیکان بوده است. اساساً شهید مطهری معلمی بود که هر کس در حد فهم و درک خود، می توانست از کلام و سیره زندگانی ایشان درس های زیادی بگیرد.

هر دو هفته یک بار به قم می آمدیم

آن چند س

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.