پاورپوینت کامل اخلاق از نگاه قرآن و مادیگرایان ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق از نگاه قرآن و مادیگرایان ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق از نگاه قرآن و مادیگرایان ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق از نگاه قرآن و مادیگرایان ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
سرویس علمی، فرهنگی خبرگزاری حوزه، در گفتوگو با حجهالاسلام والمسلمین مهدی رستمنژاد، عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی العالمیه، به تبیین مبانی اخلاقی در قرآن و نگاه قرآنی به این مقوله پرداخته است که گزیدهای از مباحث این استاد حوزه، در ذیل تقدیم میشود.
تعلیم و تزکیه چه جایگاهی در قرآن دارد؟
قرآن کار خود را تعلیم و تزکیه میداند، کما اینکه کار انبیا را هم تعلیم و تزکیه میداند؛ هوالّذی بعث فیالأمّیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهمالکتاب والحکمه…، جمعه/۲؛ یعنی در واقع، بعثت انبیا برای تعلیم و تزکیه است و تعلیم مقدمهای است برای تزکیه انسان. تعلیم صرفاً ناظر به انتقال معلومات است و ذهن انسان را مورد هدف قرار میدهد، اما تزکیه پرورش و رشد ابعاد وجودی انسان است و در واقع فضایل درونی انسان را به فعلیت میرساند. اخلاق فرآیندی است از مقوله خودسازی نه دیگرسازی و این نکته بسیار مهمی است. اخلاق یعنی، «من چگونه خودم را بسازم؟» که انبیای الهی زمینههای ساخت ابعاد وجودی انسانها را فراهم میکنند، إنّما بعثت لأتمّم مکارمالأخلاق؛ یعنی من آمدهام تا آن فضایل و استعدادهای درونی شما را به کمال خودش برسانم.
اخلاق قرآنی، اخلاق کنترل از بیرون است یا کنترل از درون؟
اگر کسی در محیطی باشد که امکان خلافکردن در آنجا وجود ندارد، مثلاً در زندان است، آیا افعال او و خلافنکردن او اخلاقی است؟! البته ممکن است از منظر دانشمندانی مثل کارنگی، صرف ترک فعل مذموم، فعل اخلاقی باشد؛ اما قرآن صرف ترک فعل مذموم را فضیلت نمیداند، بلکه به عملی که برخاسته از اراده انسان باشد، ارزش میدهد، آنهم در محیطی که امکان انجام و ترک در آنجا باشد. بهعنوان مثال، در اخلاق قرآنی، ترک و فعل یک عمل به خاطر خوف انسان از دیگران، محکوم است؛ گرچه ممکن است از منظر یک غربی، فعل خوبی تلقی شود؛ اما قرآن این فعل را محکوم میکند و میفرماید: یستخفون منالنّاس و لا یستخفون مناللّه و هو معهم إذ یبیّتون ما لا یرضی منالقول و کاناللّه بما یعملون محیطاً، نساء/ ۱۰۸؛ لذا قرآن عملی را تایید میکند که بر اساس مبانی خاصی مانند خوف از خدا و معاد باشد و این ترک را قرآن ملاک اخلاقی و ارزشمندی فعل قرار میدهد. اخلاق مادی میگوید که خوشسخن باش تا بتوانی در دل دیگران نفوذ کنی! معلوم است که این شیوه بر اساس اخلاق منفعتطلبانه و سودجویانه میباشد، اما این خوشرفتاری از منظر قرآن ضد اخلاقی است. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: اتّقوا معاصیاللّه فیالخلوات فإنّالشّاهد هوالحاکم، مجموعه ورام/ج۲/ص۱۵۴؛
لذا خلوت و جلوتی در قرآن وجود ندارد که من یخافه بالغیب، مائده ۹۴، هم اشاره به همین مطلب دارد. بنابراین اخلاق قرآنی یک اخلاق درونی است نه بیرونی، یعنی باید خود را از درون بسازی.
مثلاً خداوند میفرماید: یا أیّهاالّذین آمنوا لا تقتلواالصّید و أنتم حرمٌ، مائده/۹۵؛ اما قبل از آن، نکته زیبایی بیان میفرماید که یا أیّهاالّذین آمنوا لیبلونّکماللّه بشیءٍ منالصّید تناله أیدیکم و رماحکم لیعلماللّه من یخافه بالغیب فمن اعتدی بعد ذلک فله عذابٌ ألیمٌ، مائده/۹۴؛ ای کسانیکه ایمان آوردهاید! خداوند شما را به چیزی از شکار که به نزدیکی شما میآید، بهطوری که دستها و نیزههایتان به آن میرسد میآزماید، تا معلوم شود چه کسی با ایمان به غیب، از خدا میترسد؛ و هر کس بعد از آن تجاوز کند، مجازات دردناکی خواهد داشت. و این اخلاق خودکنترلی و کنترل از درون است. البته نمیخواهد بگوید، من زمینه گناه را برای شما آماده میکنم، بلکه یک طرف را حرام میکند و طرف دیگر را در معرض امتحان و آزمایش قرار میدهد و این همان مسئله خود کنترلی است. یا در آیه ۱۶۳ سوره اعراف میفرماید: همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه (که روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب) آشکار میشدند؛ امّا در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمیآمدند؛ این چنین آنها را به چیزی آزمایش کردیم که نافرمانی میکردند! ما به قوم یهود گفتیم شما حق ندارید روز شنبه صید کنید و صید در آن روز حرام است و از سوی دیگر به ماهیها دستور میدهد که در همانروز شنبه کنار ساحل بروند و در روزهای دیگر اصلاً در کنار ساحل پیدایشان نباشد، لذا در اخلاق خود کنترلی ابتلا و امتحانات شکل میگیرد، چراکه ابتلا و آزمایش یکی از مبادی اخلاق قرآنی است و میخواهد ببینید تو چه کارهای!
نقش یاد خدا در اخلاق دینی را توضیح دهید. اخلاق در نگاه دین، دارای پایهها و بنیادهایی است و تمام این ریشهها هم به درون انسان بر میگردد. اگر پایههای اخلاق را در قرآن دنبال کنید، متوجه میشوید که یا به باورهای انسان برمیگردد یا به امر درونی و قلبی. ممکن است کسی اعتقاد به خدا داشته باشد، اما توجه به خدا نداشته باشد. یاد خدا موجب خود کنترلی است و واعظ درونی انسان بهشمار میرود و اخلاق در اینجا شکل میگیرد. أقمالصّلاه لذکری، طه/۱۴؛ نماز بخوان تا به یاد من باشی! فاذکرونی أذکرکم، بقره/۱۵۲؛ مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. اینها حرفهای خداست. نماز، تنهی عنالفحشاء والمنکر است یعنی ایجاد خودکنترلی میکند. ولی ممکن است این پرسش بیاید که من نماز میخوانم اما فایده از آن نمیبینم؟! یک واکسن انسان را تا دو سال از بیماریها بیمه میکند، اما نماز من به قدر یک واکسن هم مرا بیمه نمیکند، چرا اینگونه است؟ خداوند میفرماید: نماز بخوان برای یاد من. اما ما در نماز به یاد همه چیز هستیم جز یاد خدا! پس این نماز نمیتواند واکسینه کند. وقتی من در قله یاد خدا که نماز باشد، به یاد او نیستم، آنوقت چگونه در بازار و کسب و کار یاد خدا باشم؟! خداوند در قرآن، خود را به صفاتی مانند بصیر، خبیر، علیم و… معرفی میکند و همه این صفات را عطف میکند به «بما تعملون»، که تعملونَ رفتار ماست و مثلاً میفرماید، انالله خبیر بما تعملون، لذا توجه به علم گسترده خدا، از پایههای اخلاق قرآنی است و انسان با این اعتقاد میتواند به خود کنترلی برسد و توجه به علم گسترده الهی حتی انسان را از گناه ذهنی باز میدارد. خداوند میفرماید: إنّالسّمع والبصر والفؤاد کلّ أولئک کان عنه مسؤلاً، اسراء/۳۶؛ گوش و چشم و دل، همه مسئولاند. از چشم و گوش و درون تو هم سؤال میشود. اگر انسان به این باور برسد که از حالات قلبی او هم سؤال میشود و توجه به این امور داشته باشد، خودکنترلی را به ارمغان میآورد. بنابراین توجه به این نکته، انسان را اخلاقی میکند و خودکنترلی را به ارمغان میآورد.
تفاوت اخلاق دینی و غیر دینی در چیست؟
اخلاقهای غیر دینی، حالت کنترل از بیرون هستند و صرف فعل و ترک را ملاک ارزیابی عمل قرار میدهند، اما رفتار انسان که یک عمل است و در گفتار و کردار وی ظاهر میشود، از نگاه قرآن ریشه درونی دارد و این یکی از مبانی اخلاق قرآنی است. قرآن در مباحث اخلاقی بهطور مستقیم سراغ رفتار نمیرود، بلکه نخست سراغ صفات میرود و چیزی که قرآن روی آن حساب ویژه باز میکند، حالات و ملکات نفسانی انسان است. در همین راستا قرآن، اصلی را بیان میکند که یک اصل قرآنی است که، قل کلٌّ یعمل علی شاکلته، اسرا/۸۴؛ هر کسی بر اساس شاکله خودش عمل میکند؛ یعنی، اعمال انسان ریشه در درون او دارد و عمل بیرونی او بر اساس شخصیتی درونی اوست که شکل گرفته است. دو نفر که به جنگ میروند، در کارزار یکی میماند و میجنگد و دیگری فرار میکند و نمیجنگد. حالا علت بروز این دو عمل مخالف از دو شخص در یکسو مواجهه، این است که رفتار هر کدام بر اساس یک صفت، ترس یا شجاعت بروز دارند؛ ترس صفت نفسانی است، شجاعت نیز وصف درونی است و ما در بیرون عملی را میبینیم که نشاندهنده آن اوصاف درونی است. یا رفتار و کرداری که از اوصاف درونی چون سخاوت و بخل نشئت میگیرند، همینگونهاند؛ بنابراین قرآن به ریشهها نگاه میکند، چون اعمال و رفتار انسان، بروز همان صفات است.
لذا قرآن در معرفی انسان با توجه به درونش او را معرفی میکند و از قلب فراوان یاد کند که مراد از قلب، درون انسان است و قرآن با اسناد صفات نیک و بد به قلب، میخواهد ذات انسان و جوهره وجودی انسان را تعریف کند، مثلاً در جایی ایمان را به قلب اسناد میدهد و میفرماید: کتب فی قلوبهم الإیمان، مجادله/۲۲. در جایی تقوی را به قلب اسناد میدهد و میفرماید: من یعظّم شعائراللّه فإنّها من تقویالقلوب، حج/۳۲. در جایی هم وقار را به قلب اسناد میدهد و میفرماید: هوالّذی أنزلالسّکینه فی قلوبالمؤمنین، فتح/۴. در جایی نیز خشیت را به قلب اسناد میدهد و میفرماید: ألم یأن للّذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذکراللّه، حدید/۱۶.
در مقابل، در جاهای دیگر هم اوصاف زشتی مانند غلظت و درشتی، تردید و شک، بیهودگی و… را به قلب اسناد میدهد و میفرماید: و لو کنت فظًّا غلیظالقلب لانفضّوا من حولک، آلعمران/۱۵۹؛ و ارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم یتردّدون، توبه/۴۵؛ لاهیهً قلوبهم، انبیاء/۳.
در تمامی این آیات، صفات زشت را به قلب اسناد داده است و میخواهد بفرماید که ریشه همه اوصاف که بروز خارجی دارند، در درون انسان است و بر اساس مبانی اخلاقی قرآن کریم، خودکنترلی باید از درون باشد تا ارزشمند شود، بنابراین اینکه قرآن همه ظهورات را به درون نسبت میدهد، میخواهد بگوید، ای انسان تو درون متلاطمی داری! لذا انسان میتواند دارای قلب مطمئنه یا قلب مریب شود و در معرض اتصاف به ملکات عالیه یا صفات رذیله
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 