پاورپوینت کامل گفت و گویی خواندنی با مبلغ خوش ذوق معارف دین در آفریقای جنوبی ۵۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت و گویی خواندنی با مبلغ خوش ذوق معارف دین در آفریقای جنوبی ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گویی خواندنی با مبلغ خوش ذوق معارف دین در آفریقای جنوبی ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گویی خواندنی با مبلغ خوش ذوق معارف دین در آفریقای جنوبی ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

بنیان‌گذار کنگره شعر حوزه علمیه است، پیراهن امام خمینی قدس‌سره را بابت شعری که به مناسبت جمعه خونین مکه سروده بود، صله گرفت و نیز مرکز بزرگ اسلامی آفریقای جنوبی را تاسیس نموده و از روحانیون فعال در عرصه تبلیغ بین‌الملل است.

حجت ‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالله حسینی، مسئول مرکز اسلامی آفریقای جنوبی می‌باشد که با توجه به ذوق شاعری خود، کارهای ارزشمندی در عرصه شعر و ادب کشور داشته و از نخستین روزهای ورود به حوزه، با حضور فعال در حرکت‌های انقلابی، در مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی هم نقش‌آفرین بوده است.

آن‌چه در پی می‌آید، حاصل گفت‌وگوی خبرنگار خبرگزاری حوزه با این روحانی صاحب‌ذوق است.

*نخستین جرقه‌های انقلاب در مشهد، از چه موقعی به‌وجود آمد؟

نخستین جرقه‌های تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی برای من، در تشییع جنازه مرحوم حاج شیخ احمد کافی در مشهد مقدس اتفاق افتاد و برای اولین‌بار طعم گاز اشک‌آور را در کنار بارگاه حضرت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام چشیدم که برای متفرق کردن مردم استفاده شد.

من عکس حضرت امام رحمت الله‌علیه را در مشهد به همراه یکی از دوستان روحانی توزیع می‌کردم. با توجه به این‌که دستی در نقاشی و خطاطی دارم؛ عکس امام رحمت الله‌علیه را در کنار امام موسی‌ صدر که آن موقع به تازگی ربوده شده بود،‌ در کنار هم، در هاله‌ای از نور نقاشی کردم. بعد از این‌که تظاهرات شکل گرفت، من یکی از شعارسرایان و پیشگامان بودم.

* دلیل راه‌اندازی حوزه هنری مشهد که شما در راه‌اندازی آن نقش داشتید، چه بود؟

زمانی که وارد عرصه طلبگی شدم، در مجامع ادبی به عنوان شاعر طلبه مطرح شدم و در مسابقه سراسری وزارت ارشاد اسلامی نیز جایزه نخست را گرفتم و چندباری شعرخوانی من از سیما پخش شد؛ این مسئله موجب شد که مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی مشهد به این نتیجه برسند که در عرصه شعر و شاعری، استعدادی حوزوی وجود دارد که می‌توان با او همکاری داشت. با حسن‌ظنی که نسبت به من داشتند، با درخواستی مبنی بر تشکیل دفتری برای ساماندهی شعر انقلاب موافقت کرده و در سازمان تبلیغات دفتری کوچک در اختیار ما قرار دادند.

در این دفتر جلساتی با حضور پنج نفر از شعرای مشهد برگزار کردیم و هیچ‌گاه فکر نمی‌کردیم که شرکت کنندگان در این جلسات، روزی این‌گونه ادبیات کشور را تحت تأثیر قرار دهند. امروز محصول آن جلسات شعرایی هستند که هر کدام در این مملکت مصدر امور ادبی هستند و بیشتر آن‌ها دارای آثار ادبی هستند و در این عرصه حرفی برای گفتن دارند.

* اولین شعری که سرودید، چه بود؟

قبل از ورود به حوزه، شعر غیرجدی سروده بودم. در سن ۱۵ سالگی هم که به حوزه علمیه رفتم، اصول دین را به شعر درآوردم و بعد از انقلاب،‌ در ارتباط با انقلاب و شهدا شعر‌هایی سرودم؛ هم‌چنین منطق و حاشیه ملاعبدالله را هم به شعر درآوردم، اما نخستین شعری که به‌صورت رسمی سرودم، در کنگره سراسری شعر دانشجویان کشور در خصوص شهدا بود. بعد از آن در کنگره جهانی امام رضا علیه‌السلام که با حضور شخصیت‌های کشوری برگزار شد، شعری در رثای حضرت ثامن‌الحجج علیه‌السلام سرودم. از جمله افرادی در این مراسم حضور داشت، مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی –از مفاخر کشور- بود و از شعر من در این مراسم خوششان آمد و به برگزارکنندگان کنگره جهانی امام رضا علیه‌السلام پیشنهاد داد در کنگره آینده، شب شعری برگزار شود و مسئولیت آن را نیز بر عهده بنده بگذارند که این شب شعر با حضور شاعران برجسته برگزار شد.

* در آن زمان که جوان بودید و حرکات انقلابی هم داشتید، چطور وارد این عرصه شدید؟

برخی از دوستان ما در جلسات قرآن مقام معظم رهبری در مسجد کرامت مشهد شرکت می‌کردند و ذکر خیر ایشان در جمع دوستان همواره مطرح می‌شد، و بنده با نظرات ایشان آشنا می‌شدم.

در آن زمان مسئله منافقان در مشهد زیاد شده بود و هرجا که می‌دیدیم تجمعی دارند و کسی از آن‌ها سخنرانی می‌کند، ده‌پانزده نفر با هم جمع می‌شدیم و آن جلسه را بر هم می‌زدیم؛ گاهی کتک می‌خوردیم ولی کار خود را ادامه می‌دادیم. این روند ادامه داشت تا این‌که به فکر انتشار نشریه‌ای چند صفحه‌ای با نام «روشنگر» افتادیم؛ گروهی به نام گروه اسلامی «پیکار با ضد انقلاب» راه‌اندازی کردیم که عهده‌دار تدوین و انتشار این نشریه شدند و حدود ۱۵ شماره از آن را منتشر کردیم. این نشریه با استقبال گسترده‌ای روبرو شد و من در آن موقع ۱۷ سال داشتم.

* کمی درباره تأسیس کنگره شعر حوزه بگویید.

وقتی در راه‌اندازی جلسه شعر در مشهد موفق شدیم، به جلسات شعر سراسر کشور دعوت می‌شدم. در این جلسات گاهی می‌دیدم که برخی از این شعرا، مانند حجج‌اسلام شفق، جواد محدثی، رشاد، صادق رحمانی، غزوه، محمدرضا ترکی، رضایی‌نیا و… که تعداد آن‌ها به ۳۰ نفر می‌رسید، طلبه هستند، ولی به عنوان طلبه معرفی نمی‌شوند! لذا در جلسه‌ای که خدمت حضرت آیت ‌الله خامنه‌ای (در زمان ریاست جمهوری ایشان) رسیدم، طرحی برای راه‌اندازی کنگره سراسری شعر حوزه، خدمت ایشان ارائه کردم؛ زمانی که ایشان از تعداد طلاب شاعر جویا شدند،‌ لیست ۳۰ نفره خود را به معظم‌له تقدیم کردم که ایشان خرسند شدند؛ از این‌رو ایشان هزینه‌های کنگره اول را به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کردند تا نخستین کنگره شعر حوزه در مشهد برگزار شود.

البته دیگران نیز در برگزاری این کنگره با ما همکاری کردند. نزدیک به ۶۰۰ اثر به دبیرخانه کنگره ارسال شد که اکثر آن‌ها، آثار ارزشمندی بودند.

بر این اساس، نخستین کنگره حدود سال ۱۳۶۴ برگزار شد و پس از آن،‌ مجموعه‌هایی شامل: نافله باران ‌حاوی اشعار طلاب، فصل فراق، شعر شهودی و مجموعه سخنان حضرت آیت ‌الله خامنه‌ای در کنگره شعر حوزه، منتشر گردید. کنگره دوم مصادف با رحلت حضرت امام رحمت الله‌علیه برگزار شد‌ که این کنگره حال و هوای خاصی داشت و در آن برای نخستین بار با رهبر معظم انقلاب بیعت شد و تا ۴۰ روز برنامه‌های کنگره از صدا و سیما پخش می‌شد؛ در این کنگره اشعاری در رثای حضرت امام خمینی رحمت الله‌علیه سروده شد.

* شعری که برای شرودنش صله‌ای از حضرت امام دریافت کردید، در چه زمینه‌ای بود و چطور به دست حضرت امام رسید و دریافت پیراهن امام چه تأثیری بر شما داشت؟

پس از شکسته‌‌شدن حرمت حرم امن الهی در جمعه خونین سال ۶۴ در مکه، مسابقه شعر، طرح هنری، کتاب و نقاشی در عرصه بین‌المللی از سوی وزارت ارشاد اسلامی با عنوان «حرم امن الهی» برگزار شد.

در این مسابقه در عرصه شعر مقام آوردم و با اهدای جایزه‌ای از بنده تقدیر شد. در آن جلسه مرحوم آیت الله توسلی، رئیس دفتر حضرت امام نیز حضور داشت و زمانی که شعر من را شنید؛ از من پرسید، شما امام را دیده‌اید؟

فردای آن روز به جماران رفتم و آقای توسلی بنده را به حضرت امام معرفی کردند و امام نیز بابت شعری که سروده بودم، مرا تشویق کردند. زمانی که خارج شدم، حاج‌آقای توسلی یک بسته ۲۰۰ تومانی به من دادند که بنده گفتم، به جای این، هدیه‌ای معنوی بدهید و پیشنهاد کردم که پیراهن حضرت امام را به من بدهند؛ علاوه بر آن، قول معمم شدن به دست ایشان را نیز گرفتم.

بعد از مراسم، آقای توسلی درخواست بنده را به حضرت امام گفتند، امام نیز به خانه رفتند، اما بلافاصله برگشتند؛ با خودم گفتم شاید امام پشیمان شده است. امام که آمدند دیدم رادیوی ترانزیستوری را که با باطری روشن می‌شد، خاموش کردند تا بیهوده روشن نباشد. حضرت امام مجدداً به خانه برگشتند و بعد از چند دقیقه‌ای پیراهنی با خود آوردند و به بنده دادند که این پیراهن برکات زیادی برای من داشت. بعد از آن بود که به آفریقای جنوبی رفتم و زبان خود را تکمیل کردم و تا امروز نیز در این کشور در حال فعالیت تبلیغی و فرهنگی هستم.

* ماجرای ترور شما در آفریقای جنوبی چه بود؟

در آفریقای جنوبی به عنوان مبلغ اهل‌بیت علیهم‌السلام در حال فعالیت هستم. در ماه مبارک رمضان در رادیوی مسلمانان، سلسله مبا