پاورپوینت کامل آیت فقاهت ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیت فقاهت ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت فقاهت ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت فقاهت ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

نیم‌نگاهی به حیات پربرکت مرجع فقید شیعه، حضرت آیت الله‌العظمی خویی(ره)

هشتم صفرالمظفر، سال‌روز عروج ملکوتی فقیه اهل‌بیت علیهم‌السلام و مرجع عالی‌قدر شیعه، حضرت آیت ‏الله‏العظمی حاج سیدابوالقاسم خویی قدس‌الله‌نفسه‌الزکیه،

از مفاخر بزرگ جهان تشیع و زعیم حوزه علمیه نجف اشرف، بهانه‌ای شد تا به همت سرویس علمی فرهنگی افق‌حوزه، نگاهی گذرا

به حیات پربرکت این فقیه اصولی، متکلم، مفسر و رجالی عالی‌مقام و صاحب‌نظر حوزه قدیم و قویم نجف اشرف داشته باشیم.

ولادت

آیت ‏الله‏العظمی حاج سیدابوالقاسم خویی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه فرزند سیدعلی‏اکبر‌بن میرهاشم موسوی خویی، در ۱۵ ماه رجب ۱۳۱۷ه.ق در خانواده علم و تقوا در شهرستان «خوی» در آذربایجان غربی دیده به جهان گشود. آیت ‏الله حاج سیدعلی‏اکبر، از شخصیت‏های برجسته خوی بود، که به دنبال اختلاف علما در جریان نهضت مشروطیت در سال ۱۳۲۸ه.ق به نجف اشرف مهاجرت کرده و در آن‌جا رحل اقامت گزید.

تحصیل

سیدابوالقاسم، دوران کودکی و نوجوانی را زیر نظر پدر بزرگوارش گذراند و مقدمات علوم عربی و صرف و نحو و قرآن را از ایشان آموخت. در سال ۱۳۳۰ه.ق به همراه برادرش سیدعبدالله خویی، رهسپار نجف اشرف شد و به پدرش پیوست. او جوانی باهوش بود و استعدادش، مایه شگفتی و اعجاب استادان حوزه علمیه نجف گردید.

مرجع عالی‌قدر، حضرت آیت الله‌العظمی حاج سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی قدس‌سره‌الشریف (م۱۳۳۷)، صاحب «عروت ‌الوثقی»، به هوش و ذکاوت او در سن شانزده سالگی‏اش، پی برد و به پدرش توصیه فرمود: «قدر این بچه‌ات را بدان، او آینده درخشانی خواهد داشت». ایشان مدت ۶ سال مقدمات و سطوح را فرا گرفت و چهارده سال تمام فقه و اصول و فلسفه و کلام را از محضر استادان بزرگ نجف آموخت.

اساتید

برخی از استادان مشهور آیت الله‌العظمی خویی، عبارت‌اند از آیات عظام:

شیخ فتح‏الله شریعت اصفهانی (م۱۳۳۹ه.ق)؛ حاج شیخ مهدی مازندرانی (م۱۳۴۲ه.ق)؛ میرزا حسین نائینی (م۱۳۵۲ه.ق)؛ شیخ محمدجواد بلاغی (م۱۳۵۲ه.ق)؛ میرزا علی‏آقا شیرازی فرزند میرزای شیرازی (م۱۳۵۵ه)؛ سیدحسین بادکوبه‏ای (م۱۳۵۸ه)؛ آقا ضیاءالدین عراقی (م۱۳۶۱ه.ق)؛ شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، معروف به «کمپانی» (م۱۳۶۱ه.ق)؛ شیخ مرتضی طالقانی (م۱۳۷۰ه.ق) و سیدابوالقاسم خوانساری (م۱۳۸۰ه.ق) قدس‌سرهم.

اما تحصیل آیت الله‌العظمی خویی بیشتر در محضر درس آیات عظام میرزای نائینی و غروی اصفهانی بوده‏است و همواره در جلسات درس آن حضرات شرکت می‏جست و آن‌گاه که شنید جلسات درس میرزای نائینی آغاز شده، سفری را که به ایران داشت، ناتمام گذاشت و دوباره به نجف بازگشت.

اجتهاد

ایشان پس از ۲۰ سال تحصیل در نجف اشرف، به درجه اجتهاد رسید و جمعی از علمای بزرگ به اجتهاد ایشان شهادت دادند. مشهور است که پس از انتشار جلد اول کتاب «اجود‌التقریرات» حضرت آیت الله خویی، که تقریر دروس آیت الله‌العظمی میرزای نائینی قدس‌سره است، ایشان را به عنوان یک مجتهد جوان در حوزه نجف معرفی کرد و جمع کثیری از علمای بزرگ در سال ۱۳۵۲ قمری به مقام اجتهادش گواهی دادند. او در خلال تحصیل، به تدریس نیز پرداخته و هر کتابی را که می‏آموخت، کتاب پیش از آن را تدریس می‏کرد.

تراوش اندیشه

برخی از مهم‌ترین نظریات علمی آیت الله‌العظمی خویی، که دانستن آن‌ها برای خوانندگان مفید است، عبارت‌اند از:

الف- قراءات سبع فاقد سند معتبر به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌باشد.

ب- هیچ کاهش و افزایشی در قرآن رخ نداده است. آیت الله‌العظمی خویی به شبهات مطرح شده درباره تحریف قرآن به خوبی جواب داده و ثابت نموده‌اند که قرآن در زمان خود پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم جمع شده است.

ج- جمعی از دانشمندان قائل به نسخ فراوان در قرآن شده و از این طریق، از عظمت آن کاسته‌اند، ولی آیت الله‌العظمی خویی معتقد بودند که جز آیه نجوی، هیچ آیه‌ای نسخ نشده است.

د- اختلاف افق، تأثیری در ثبوت هلال ندارد. اگر ماه در هر جای دنیا دیده شود، گرچه در نقاط دیگر ماه قابل رویت نباشد، اول ماه یا عید اضحی ثابت می‌گردد.

در سنگر مناظره

بعضی از مناظرات آیت الله‌العظمی خویی در کتاب ‌البیان نقل شده است، از جمله: مناظره با دانشمندی یهودی درباره جاودانگی قرآن و مناظره با عالم سنی درباره سجده کردن بر خاک. گفت‌وگوی این مرجع فقید شیعه با عالم سنی حجاز، با حضور شخصیت‌های مذاهب گوناگون اسلامی، ۱۰ شب در مسجد‌النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به طول انجامید و سرانجام، طرف مناظره تمام گفته‌های ایشان را پذیرفت. در اثر همین گفت‌وگوها بود که عده‌ای از برجستگان اهل‌سنت، مانند دکتر سیدمحمد تیجانی سماوی، استاد مالکی مذهب دانشگاه زیتونیه تونس به مذهب مقدس تشیع گرویدند.

دکتر تیجانی سماوی می‌گوید: آن‌گاه که سنی بودم و تازه به نجف اشرف وارد شده بودم، توسط دوستم به محضر آیت ‌الله‌العظمی سیدابوالقاسم خویی رحمت الله‌علیه راه یافتم. دوستم چیزی دم گوش سید (آیت الله‌العظمی خویی) گفت،‌ سپس به من اشاره کرد تا در کنار آیت ‌الله خویی بنشینم، در آنجا نشستم. دوستم اصرار کرد تا نظر خود و مردم تونس را در مورد شیعیان برای ایشان تعریف کنم… .

گفتم: شیعه در نزد ما از یهود و نصاری هم بدترند!! زیرا یهود و نصاری، خدا را می‌پرستند و به موسی و عیسی معتقدند، ولی ما آن‌چه را از شیعیان می‌دانیم این است که آن‌ها علی (علیه‌السلام) را می‌‌پرستند و عبادت می‌کنند! و او را تنزیه و تقدیس می‌کنند، و در میان شیعیان، گروهی نیز هستند که خدا را می‌پرستند، ولی مقام علی (علیه‌السلام) را تا درجه رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم بالا می‌برند، تا آن‌جا که می‌گویند: بنا بود جبرئیل قرآن را نزد علی(علیه‌السلام) بیاورد، ولی خیانت کرد و نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم برد (و می‌گویند جبرئیل امین، خیانت کرد)!!

آیت الله‌العظمی خویی، لحظه‌ای سرش را پایین انداخت و سپس فرمود: «ما گواهی می‌دهیم که جز خدا معبودی نیست، و محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم رسول خدا است. درود خدا بر او و آل پاکش باد، و گواهی می‌دهیم که علی علیه‌السلام بنده‌ای از بندگان خدا است.»

آن‌گاه به من رو کرد و فرمود: «آیا قرآن خوانده‌ای؟»

گفتم: هنوز ده سال از عمرم نگذشته بود که نیمی از قرآن را حفظ کرده بودم.

فرمود: آیا می‌دانی همه گروه‌های اسلامی، صرف‌نظر از اختلاف مذاهب‌شان درباره حقانیت قرآن اتفاق‌نظر دارند، و قرآنی که در نزد ما است، همان قرآنی است که در نزد شما است؟‌

گفتم: آری، این را می‌دانم.

فرمود: آیا این آیه را خوانده‌ای که:

«وما محمد إلا رسول قد خلت من قبله‌الرسل؛ و محمد نیست؛ جز رسولی که قبل از او پیامبرانی دیگر آمده بودند.» [آل‌عمران/۴۴]

«محمد رسول‌الله والذین معه أشداء علی‌الکفار…؛ محمد رسول خدا است و آنان که با او هستند، نسبت به کافران سخت و قاطع هستند.» [فتح/۲۹]

و نیز می‌فرماید:

«ما کان محمد أبا أحدٍ من رجالکم ولکن رسول‌الله وخاتم‌النبیین؛ محمد پدر هیچ کدام از شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم پیامبران بود.» [احزاب/۴۰)

آیا این آیات را خوانده‌ای؟

گفتم: آری، این آیات را می‌شناسم.

فرمود: پس علی علیه‌السلام در میان این آیات کجاست؟ (می‌بینی که سخن از رسالت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم است نه علی، و ما و شما هر دو گروه، قرآن را قبول داریم.) بنابراین چگونه به ما تهمت می‌زنید که ما علی علیه‌السلام را تا درجه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم بالا می‌بریم؟

من سکوت کردم و جوابی ندادم.

آن‌گاه افزودند: در مورد خیانت جبرئیل (که تهمت می‌زنید ما شیعیان می‌گوییم جبرئیل خیانت کرد!) این تهمت از تهمت اولی سنگین‌تر است، مگر نه این است که وقتی جبرئیل بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم (در آغاز بعثت) نازل شد، ‌علی علیه‌السلام کمتر از ده سال داشت، پس چگونه جبرئیل اشتباه می‌کند، و بین محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم و علی علیه‌السلام فرق نمی‌گذارد؟

سکوت کردم و در فکر خود، صحت گفتار منطقی ایشان را دریافتم.

ایشان افزودند: «ضمناً به تو بگویم که شیعه تنها گروهی از میان سایر گروه‌های اسلامی است که به عصمت پیامبران و امامان علیهم‌السلام معتقد است، قطعاً جبرئیل نیز که «روح‌الامین» است، از هر اشتباهی مصون است.»…

مناظره با عالم یهودی

یکی از مهم‌ترین راههای شناخت انبیاء، ارائه کاری فرا بشری توسط آنهاست که قرآن کریم از آن، با عنوان بینه و یا آیت تعبیر می‌کند و در بین مسلمین از آن به معجزه یاد می‌شود. از همین رو مرحوم آیت الله‌العظمی خویی از مراجع بزرگ تقلید شیعیان، در قالب مباحثه‌ای علمی با یکی از علمای یهود این موضوع را به گفت‌وگو می‌نشیند و از آن عالم یهودی می‌پرسد: آیا شریعت تنها برای یهودی‏هاست و یا به تمام مردم و ملت‏ها عمومیت دارد؟ اگر اختصاص به ملت یهود داشته باشد، ملت‏های دیگر به پیامبر دیگری نیازمند خواهند بود و آن پیامبر به نظر شما جز پیامبر اسلام چه‌کسی می‏تواند باشد؟ اگر شریعت موسی علیه‌السلام همگانی و جهانی است و به تمام بشر و انسان‏ها عمومیت دارد، پس به یک دلیل همیشگی و گواه زنده‏ای نیازمند خواهد بود. در صورتی‌که امروز چنین دلیل و گواهی در دست نیست؛ زیرا معجزات حضرت موسی علیه‌السلام به عصر خود ایشان اختصاص داشت و بعد از آن‌حضرت، اثری از آن باقی نمانده است تا موجب باور و یقین شود و بقا و استمرار آیین یهود را برای همیشه ثابت کند و در تمام اعصار و قرون، گواه حقانیت آن باشد. اگر بگویید: گرچه این معجزات فعلاً وجود ندارد، ولی تواتر اخبار و نقل‏های فراوان، وجود آن‏ها را روشن و مسلم می‏سازد، در جواب خواهیم گفت که:

اولاً: معجزه، در صورتی می‏تواند، از راه تواتر ثابت شود که تعداد ناقلانش به حدی برسند که در میان مردم موجب یقین شود. اما شما نمی‏توانید چنین تواتری را در اثبات معجزات حضرت موسی علیه‌السلام در هر عصری و میان هر ملت و نسلی ثابت کنید.

ثانیاً: اگر تنها نقل معجزات در اثبات یک حقیقت کفایت کند، این که به معجزات حضرت موسی اختصاص ندارد، شما معجزات حضرت موسی علیه‌السلام را نقل می‏کنید، مسیحیان معجزات حضرت عیسی علیه‌السلام را نقل می‏کنند، مسلمانان نیز معجزات پیامبرشان را. پس چه تفاوتی در میان این نقل‏ها هست که گفتار شما در نقل معجزات حضرت موسی علیه‌السلام پذیرفته شود، ولی گفتار دیگران نه؟! اگر تنها نقل معجزات یک پیامبر موجب تصدیق آن پیامبر شود، شما چرا نبوت پیامبران دیگر را که معجزات همه آنان نقل شده است، تصدیق نمی‏کنید؟

عالم یهودی در پاسخ گفت: معجزاتی که یهودیان برای حضرت موسی علیه‌السلام نقل می‏کنند، مسیحیان و مسلمانان نیز آن‏ها را تصدیق می‏نمایند و به صحت آن‏ها اعتراف دارند و اما معجزات پیامبران دیگر، مورد قبول همه نیست. این است که آن‏ها به دلایل دیگر نیازمندند تا به مرحله اثبات برسند.

آیت الله‌العظمی خویی فرمودند: ما از راه این معجزه جاودان و جاری که همان قرآن است، اسلام را می‏شناسیم و آن را تصدیق می‏کنیم، اسلام را که شناختیم و پذیرفتیم، از تصدیق تمام پیامبران گذشته نیز ناگزیریم؛ زیرا که قرآن و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آنان را امضا و تأیید کرده است. کوتاه سخن این که قرآن تنها معجزه جاودان و همیشگی است که صحت تمام کتب آسمانی پیشین را امضا و به صدق و پاکی تمام پیامبران گذشته شهادت می‏دهد و به آنان ارج می‏نهد.

تألیفات

آثار و تألیفات گران‌سنگ آیت الله‌العظمی خویی- با توجه به این که معظم‌له هماره به تدریس، پاسخ به استفتائات و پرداختن به امور مرجعیت مشغول بودند- بیانگر تلاش شبانه‌روزی ایشان برای احیای فرهنگ اهل‌بیت علیهم‌السلام است.

مقام معظم رهبری در نخستین جلسه درس خارج‌شان پس‌از ارتحال آیت الله‌العظمی خویی رحمت الله‌علیه در این زمینه می‌گویند: باید یاد نیکی از عالم بزرگوار و مرجع عظیم‌الشأن که اخیراً رحلت کردند، یعنی مرحوم آیت الله‌العظمی آقای خویی بکنیم. ما به ایشان نه از دید یک مرجع، بلکه از دید یک محقق، مولف و مدرس موفق نگاه می‌کنیم. آن‌چه درباره این بزرگوار و امثال ایشان، غالباً بعد از وفات صحبت می‌شود، جنبه‌های مربوط به مرجعیت این بزرگواران است، در حالی که آن‌چه در زندگی این افراد و شخصیت‌های برجسته اهم است، خصوصیاتی است که مستقیماً به مرجعیت آن‌ها مربوط نیست، بلکه می‌شود گفت مرجعیت آن‌ها ناشی از آن خصوصیات است و آن، همان جنبه علمی، تحقیقی، تدریسی و کار موفق و پی‌گیر آنان در این زمینه اس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.