پاورپوینت کامل خاطراتی از ارتباط امام خمینی با آیهالله العظمی بروجردی (ره) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خاطراتی از ارتباط امام خمینی با آیهالله العظمی بروجردی (ره) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطراتی از ارتباط امام خمینی با آیهالله العظمی بروجردی (ره) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطراتی از ارتباط امام خمینی با آیهالله العظمی بروجردی (ره) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
اشاره: چگونگی ارتباط امام خمینی(ره)و آیهاللهالعظمی بروجردی(ره) از مباحثی است که کمتر بدان پرداخته شده؛ و اینگونه بود که خبرنگار سرویس علمی- فرهنگی خبرگزاری حوزه در آستانه سالروز وفات حضرت آیهاللهالعظمی بروجردی در گفتوگویی خواندنی با آیهالله علوی بروجردی، استاد حوزه و نوه آن مرجع فقید زوایای زیبا اما پنهانی از این ارتباط را رسانهای کرد. آنچه در پی میآید، حاصل این گفتوگوست.
* لطفاً در آغاز بحث، درباره پیشینه آشنایی امام خمینی با آیهاللهالعظمی بروجردی رحمهاللهعلیهما توضیحاتی ارائه بفرمایید.
حضرت آیهالله بروجردی در زمان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره)، هفت ماه در قم سکونت داشتند. داستان از این قرار بود که ایشان هنگام مراجعت از عتبات عالیات به بروجرد، در مرز ایران و عراق دستگیر و به تهران منتقل شدند و صد روز در زندان بودند. بعد از آزادی از زندان، نمیخواستند در تهران بمانند و قصد داشتند به شهر دیگری بروند. مسئولین اجازه بازگشت به بروجرد را به ایشان ندادند و گفتند، میتوانید به مشهد بروید. آن زمان، مشهد دارای حوزه علمیه بزرگی بود. لذا به مشهد رفتند. علما و شخصیتهای مشهد از ایشان استقبال کردند و نماز تاریخی در مسجد گوهرشاد به امامت آقا برگزار شد.
آیهالله محسنی ملایری میگفتند: بزرگان زیادی همچون مرحوم حاجآقا حسین قمی در نماز آیهالله بروجردی شرکت میکردند. به هر حال، ایشان یازده ماه در مشهد ماندند و به تدریس پرداختند. بعد از آن، یک مرتبه از مشهد بیرون آمدند، که از اسناد بهدست آمده، امروز مشخص شده است ارتش خراسان عامل اصلی خروج آیهالله بروجردی از مشهد بوده است و در اصل ایشان را از مشهد مقدس بیرون کردند؛ دلیل آن نیز برگزاری جلساتی بود که بیشتر در منزل آیهالله بروجردی و برخی هم در منزل آیهالله آقامیرزا یونس اردبیلی برگزار میشد. در این جلسات، مرحوم میرزا محمد آقازاده فرزند مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم آیهالله حاجآقا حسین قمی نیز حضور داشتند و راهکارهایی برای مقابله با رضاشاه ارائه میدادند.
آیهالله بروجردی محور این جلسات بود. بنابراین، رژیم احساس کرده بود که حضور ایشان در مشهد، اسباب زحمت است. لذا عذر ایشان را خواستند! ایشان پس از خروج از مشهد، به قم آمدند و هفت ماه در این شهر بودند. در این زمان، مرحوم آیهالله حاجآقا نورالله اصفهانی هم از اصفهان به قم آمده بودند و در حوزه، عملاً قیامی بر ضد رضاشاه صورت گرفته بود. البته مرحوم حاجشیخ عبدالکریم حائری در این کار دخالت نمیکرد و آیهالله بروجردی هم در مدتی که در قم بودند، بنایشان بر این بود که همان مشی حاجشیخ را دنبال کنند و در هیچ یک از امور حوزه، خارج از خطمشی ایشان عمل نکنند تا مقابلهای با مرحوم حاج شیخ تلقی نشود.
آیهالله بروجردی در مدت اقامت در قم، درس خود را شروع کردند و کسانی همچون آیهالله حاجآقا روحالله کمالوند بنا به نقل خودشان و جمعی دیگر از فضلای حوزه در درس ایشان شرکت میکردند.
به هر حال، پس از هفت ماه حضور آیهالله بروجردی در قم، ناگهان اتفاقاتی میافتد و بروجردیها را تحریک میکنند که آیهالله بروجردی را به شهر خودشان ببرند. به قول یکی از آقایان، در شهری که چهار تا اتوبوس پیدا نمیشد، چهل تا اتوبوس از بروجرد سراغ آیهالله بروجردی آمد و ایشان به بروجرد رفتند؛ البته قرائن نشان میدهد که دستهایی از طرف رضاخان در این امر دخیل بوده است. وقتی آیهاللهالعظمی بروجردی در بروجرد بودند، حضرت امام با ایشان ارتباط داشتند و نامههای امام به آیهالله بروجردی از آن دوران در دست هست.
پدر من ]داماد آیهالله بروجردی] نقل میکردند، از حضرت امام سؤال کردم، شما در مسئله آمدن آیهالله بروجردی به قم، بسیار تلاش کردید. به چه دلیل بر روی ایشان تأکید داشتید؟ امام در پاسخ فرموده بودند: «پیش از آنکه آیهالله بروجردی به قم بیایند، مراتب علم و کمال و فضل ایشان را فهمیده بودیم. همه این مسئله را میدانستند. پس از رحلت حاجشیخ عبدالکریم حائری، ضرورت داشت شخصیت بزرگی به قم بیاید و ما احساس کردیم که آیهالله بروجردی همان کسی است که ما میخواهیم.» البته اصل طرح دعوت از آیهالله بروجردی به قم، متعلق به آیهالله سیدصدرالدین صدر بود، رئیس حوزه بودند و نسبت به آیات عظام سیدمحمدتقی خوانساری و سیدمحمد حجت کوهکمرهای از نظر سن برتری داشتند؛ بهگونهای که مسئولان دولتی نزد ایشان رفت و آمد داشتند و ارتباط حوزه علمیه با حکومت حتی در زمان رضاشاه، از طریق ایشان صورت میگرفت. همچنین در زمانیکه حوزه در یک حالت بحرانی واقع شده بود، هر چه از وجوهات شرعی در اختیار مرحوم آیهالله صدر بود، به طلبهها شهریه دادند و تا جایی هم که ممکن بود قرض کردند و شهریه دادند. در این زمان شهریهها کم شده بود، زندگی طلبهها اداره نمیشد و زمزمه رهاکردن درس و حوزه را داشتند؛ و مرحوم آیهالله صدر بهدنبال راه حل بودند.
حضرت آیهالله سیدموسی شبیری زنجانی از قول آقای سیدعلی خوانساری فرزند مرحوم آیهالله سیدمحمدتقی خوانساری برای بنده نقل کردند: یک شب که آخر شب به خانه برمیگشتم، دیدم آیهالله صدر حالتی مضطرب دارد و بدون عبا، در داخل کوچه قدم میزند. تا آیهالله صدر را دیدم جلو رفتم و سلام کردم و دست ایشان را بوسیدم. به من فرمود: خانه میروی؟ عرض کردم بله. فرمود: به آقای والد اطلاع بده من با ایشان کار دارم و الآن منزل شما میآیم. خجالت کشیدم بگویم که الان پدرم خواب است، چون پدر من شبها زود میخوابید؛ با این حال گفتم به روی چشم! چند قدمی که جلو رفتم، آیهالله صدر به من فرمود: خدمت آیهالله حجت هم اطلاع بده به منزل شما بیاید. به ایشان صدر عرض کردم، آیهالله حجت زود میخوابند و الان خوابیدهاند. فرمود: بگو ایشان را بیدار کنند. گفتم به روی چشم! رفتم درب خانه آیهالله حجت را زدم، عرض کردم: آیهالله صدر این چنین فرمودند. جواب دادند آیهالله حجت چند ساعتی است که خوابیدهاند. به خانه خودمان آمدم، پدرم را بیدار کردم و موضوع را برایشان توضیح دادم، در این موقع آیهالله صدر هم تشریف آوردند. بلافاصله سؤال کردند: آیهالله حجت تشریف نیاوردند؟ گفتم: رفتم، گفتند خوابیده است.
آیهالله صدر فرمود: به خانه ایشان بروید و بگویید ایشان را بیدار کنند. به هر حال بعد از مدتی آیهالله حجت هم به منزل ما تشریف آوردند. وقتی این سه مرجع بزرگوار دور هم جمع شدند، آیهالله صدر به ایشان گفت: واقعیت این است که حوزه قم با این شرایط به دست ما اداره نمیشود. مرجع اعلی، آقا سیدابوالحسن اصفهانی در نجف هستند. اگر ما میخواهیم حوزه قم حفظ شود، باید کسی در حد ایشان را بیاوریم تا حوزه علمیه قم ماندگار شود؛ وگرنه نمیتوانیم شهریه طلاب قم را تأمین کنیم و حوزه قم تعطیل میشود. من فکر کردم و دیدم کسی که در شأن آقا سیدابوالحسن باشد و بتواند حوزه را اداره کند، آیهالله بروجردی است که اکنون در بروجرد است. آقایان هم اگر راه دیگری به نظرشان میرسد، بگویند.
آیهالله شبیری زنجانی، این حکایت را درباره خلوص آیهالله صدر نقل میکردند و اینکه این اخلاصهاست که حوزه را نگه داشته است. به هر حال، شالوده دعوت از آیهالله بروجردی برای آمدن به قم، از آن هنگام ریخته شد.
* تلاش امام برای بازگرداندن آیهاللهالعظمی بروجردی به قم به چه صورت بود؟
امام از جمله کسانی بودند که بسیار تلاش میکردند تا آیهالله بروجردی به قم بیایند و با ایشان ارتباط داشتند. در این زمان حاجشیخ عبدالکریم حائری یزدی وفات یافته بودند و تا آمدن آیهالله بروجردی به قم، حدود هفت سال از رحلت ایشان گذشته بود. مهمترین مشکل علمای قم نیز در همین دوره، رحلت آیهالله حائری تا آمدن آیهالله بروجردی بود. ازاینرو، علمای قم تصمیم گرفتند نامهای به آیهالله بروجردی بنویسند و از ایشان برای سفر به قم دعوت کنند. البته ما هنوز به این نامه دست پیدا نکردهایم؛ ولی نامههای متعددی از حضرت امام به آیهالله بروجردی در این زمینه وجود دارد که در یک مورد بسیار خاضعانه نوشته شده است: «شما وعده فرمودید که در این تاریخ بیایید. انشاءلله امیدوارم به وعده خود عمل کنید و اینجا همه فضلا منتظر هستند». از محتوای این نامه چنین برمیآید که نامهها و درخواستهای متعددی به حضرت آیهالله بروجردی ارسال شده و آمدن ایشان به قم مسلم شده بود و بحث درباره زمان حرکت ایشان بود، ولی آیهالله بروجردی تا پیش از مریضیشان برای سفر به قم اقدام نکردند.
* علت پرهیز آیهاللهالعظمی بروجردی از سفر به قم و پذیرش مرجعیت چه بود؟
بنده دلیل آن را دو چیز میدانم؛ یکی اینکه آقاسیدابوالحسن اصفهانی(ره) مرجع اعلی بودند و آیهالله بروجردی معتقد بودند تا وقتی کسی در رأس مرجعیت است، باید او را حفظ کرد و نباید مراجع دیگری را در کنار او مطرح کرد تا در مقابل ایشان قرار گیرد.
ایشان به حدی به آقاسیدابوالحسن احترام میگذاشت که درباره دیگران سابقه نداشت. از سوی دیگر ایشان چون از وضعیت قم اطلاع داشتند و میدانستند که امکان دارد ایشان را در مقابل آقاسیدابوالحسن اصفهانی قرار دهند، از آمدن به قم ابا داشتند. دیگر آنکه، مرجعیت علمای ثلاث ]آیات عظام صدر، حجت و خوانساری] نیز در قم جا افتاده بود و وقتی شخصی همچون آیهالله بروجردی به آنجا میرفت، این جایگاه را تحتتأثیر قرار میداد. ازاینرو ایشان نمیخواستند نظم موجود در قم را به هم بزنند و در این خصوص بسیار اهتمام داشتند.
ایشان حتی وقتی که در قم بودند، نسبتبه دیگر بزرگان حوزه، مسایل بسیاری را رعایت میکردند. ازاینرو، در خصوص سفر به قم اقدامی نمیکردند. این مسئله هم نشان از تقوای بالای ایشان دارد و دلالت میکند بر اینکه ایشان واقعاً به دنبال مرجعیت و کسب ریاست نبوده است.
* در مورد بیماری آیهاللهالعظمی بروجردی و آمدنشان به قم توضیح دهید.
ایشان همچنان که از آمدن به قم ابا داشتند، دچار بیماری شدند. وضعشان بسیار وخیم شده و ایشان را با اتوبوس، شبانه به سمت تهران حرکت میدهند. خود آقا میفرمودند: درد شدیدی داشتم مسکنهایی به من زدند و من خوابم برد. در مسیر تهران وقتی از خواب بیدار شدم، چشمم به بارگاه ملکوتی حضرت معصومهسلام الله علیها افتاد. برخی از ایشان نقل میکنند که فرموده بودند: من نذر کردم اگر از این کسالت رهایی پیدا کنم، همین جا در قم بمانم و جای دیگری نروم. همچنین نذر کرده بودند بعد از بهبودی سفری برای زیارت حضرت امام علیبنموسیالرضاعلیه السلام مشرف شوند که به نذرشان هم بلافاصله عمل کردند.
ایشان به مدت دو ماه در بیمارستان فیروزآبادی تهران بستری شدند. در این مدت، تقریباً همه شخصیتهای روحانی و سیاسی از قم و تهران، از شاه گرفته تا دیگران، به عیادت ایشان آمدند در این شرایط، فرصت خوبی برای کسانی که تقاضا داشتند ایشان به قم بیایند، فراهم شد.
* در جریان آوردن آیهاللهالعظمی بروجردی به قم، به غیر از حضرت امام(ره)چه کسانی نقش داشتند؟
در این خصوص، دو نفر در سازماندهی حرکت ایشان به قم نقش اساسی داشتند؛ هرچند مراجع قم، بهویژه آیهالله سیدصدرالدین صدر در سطح بالا تصمیمگیری کرده بودند، اما اقدامات عملی را این دو نفر انجام دادند: یکی امام خمینی از قم بود که مرحوم آیهالله حاجآقا مرتضی حائری و مرحوم آیهالله آقاسیدمحمد محقق داماد و دیگران نیز در کنار ایشان بودند؛ و دیگری مرحوم آیهالله سیدمحمد بهبهانی از تهران بود. نظر حضرت امام در خصوص حضور آیهالله بروجردی در قم، از جنبه تثبیت و تعالی بیشتر حوزه و حفظ نقش مرجعیت در سیاستهای مملکتی بود؛ اما آیهالله بهبهانی نظر دیگری داشت و میگفت: بعد از شهریور ۱۳۲۰ و خروج رضاشاه از ایران، شرایط کشور بسیار حساس شده است؛ احزاب شروع به فعالیت کردهاند؛ حزب توده قویترین حزب شده و دانشجویان و مراکز روشنفکری به تفکر چپ گرایش یافتهاند. شاه ضعیف شده و شوروی هم در همسایگی ما تهدیدی جدی به شمار میرفت. هر روز خبر میرسید که یکی از کشورهای اروپایی، در دامن شوروی افتاده است. چون ایران نیز هممرز با شوروی است، لذا در معرض خطر بود. ازاینرو نظرشان بر این بود که ایران احتیاج دارد به یک حوزه بسیار قوی که در رأس آن یک شخصیت قوی باشد تا بتواند از عقاید مردم حراست کند و در این صورت، نفوذ اجنبی بسیار مشکل خواهد شد.
حضرت امام تلاش میکرد، طلاب و فضلا را به تهران که آیهالله بروجردی در آنجا بستری بودند ببرد و از روحانیون و شخصیتها برای دعوت از آیهالله بروجردی به قم نامه جمع میکرد.
آیهالله بهبهانی هم در تهران همین کار را میکرد.
آیهالله بهبهانی رئیس علمای تهران بود و اینطور نبود که چون با دستگاه حاکمیت مرتبط بود، کسی به او اعتنا نکند. با روحانیون ارتباط داشت و علما، همچون آیهالله صدر، برای انجام بسیاری از کارهای خود، به آیهالله بهبهانی نامه مینوشتند. با امام هم رفاقت داشتند و نمیشد امام به تهران بروند و به دیدار آیهالله بهبهانی نروند یا برعکس. این دو شخصیت باهم هماهنگ بودند و در طول دو ماه اقامت آیهالله بروجردی در بیمارستان تهران، تمام تلاش خود را به کار بردند تا ایشان را به قم بیاورند و سرانجام موفق شدند. بنابراین تنظیمات ورود آیهالله بروجردی به قم را امام خمینی بر عهده داشتند. جایگاه امام نزد آیهالله بروجردی بسیار بالا بود؛ بهگونهای امام اصرار داشتند برخی از افرادی که ارتباط نزدیک با دستگاه حکومت داشتند و یا از نظر فکری، دارای نوعی جمود فکری بودند را در اطراف آیهالله بروجردی راه ندهند. به هرحال هنگام ورود آیهالله بروجردی به قم، استقبال بسیار بزرگ و گستردهای از ناحیه روحانیون و مردم قم به عمل آمد. تقریباً ساعت پنج بعدازظهر روز پنجشنبهای اوایل سال ۱۳۲۳ بعد از استقبال گسترده مردم وارد حرم شدند. از قضا، در سال ۱۳۴۰ نیز در یکروز پنجشنبهای بعد از ظهر در حرم مطهر حضرت معصومهسلام الله علیها دفن شدند، که این تقارن در نوع خود، جالب توجه است.
* ارتباط امام با آیهاللهالعظمی بروجردی در قم چگونه بود؟
آیهالله بروجردی پس از ورودشان به قم، تدریس را شروع کردند، علما در درس ایشان حاضر شدند. امام هم خودشان در درس آیهالله بروجردی شرکت میکردند و دیگران را برای شرکت در درس ایشان تشویق میکردند. ما ابتدا بنا به سخن آقای دوانی گمان میکردیم حضرت امام به درس آیهالله بروجردی احتیاج نداشتند و تنها از باب احترام در درس ایشان شرکت میکردند؛ اما بعداً آقای مهدی حائری یزدی فرمود که، امام خمینی از درس اصول آیهالله بروجردی استفاده میکردند و مطالب آن را مینوشتند. آقای حائری در فلسفه شاگرد امام بود و نزد امام اسفار را خوانده بود. همچنین میگفت: حتی بعدها که حضرت امام دیگر به درس آیهالله بروجردی نمیآمد؛ از من میخواست که هر هفته نوشتههای خودم را از درس آیهالله بروجردی برای ایشان ببرم. آنجا متوجه شدم که امام تمام درسهای آیهالله بروجردی را تا آن زمان نوشته است و میخواهد نوشتههایش ناقص نشود. این مطلب را بعد از پیروزی انقلاب به مرحوم حاج احمدآقا خمینی عرض کردم که ظاهراً امام چنین نوشتهای دارند. حاجاحمدآقا گفتند: شاید وقتی که ساواک به خانه امام ریختند، از بین رفته باشد. بعد از وفات حاج احمدآقا، آقای مسیح بروجردی، نوه امام، به من گفت؛ نوشتهای پیدا کردهایم که احتمال دارد همان باشد که شما میگویید. رفتم و دیدم نوشتههای امام در تقریر درس آیهالله بروجردی است. آقایان دیگر هم تأیید کردند. در نتیجه قرار شد مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام آن را چاپ کند و نهایتاً کتابی چاپ شد که تقریرات درس اصول آیهالله بروجردی به قلم امام در آن هست. این ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 