پاورپوینت کامل تبیین عالمانه واقعه غدیر خم از منظر علامه عسکری(ره) ۵۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تبیین عالمانه واقعه غدیر خم از منظر علامه عسکری(ره) ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تبیین عالمانه واقعه غدیر خم از منظر علامه عسکری(ره) ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تبیین عالمانه واقعه غدیر خم از منظر علامه عسکری(ره) ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

عالم ربانی و محقق فرزانه، مرحوم علامه سیدمرتضی عسکری(ره)، از پژوهندگان پرتلاش تاریخ اسلام و مباحث امامت و حدیث‌شناس، در طول عمر بابرکت خود، ضمن تألیف کتاب‌های ارزشمندی چون: معالم‌المدرستین، یک‌صدوپنجاه صحابی ساختگی، علی مائدهالکتاب والسنه، نقش‌ ائمه در احیای دین، عبدالله‌بن ‏سبا و… و نیز تأسیس دانشگاه اصول دین، خدمات شایانی جهت دفاع عالمانه از حریم اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و ترویج معارف حقه شیعه انجام دادند. ماهنامه کوثر در زمان حیات مبارک این عالم ربانی مصاحبه‌ای با ایشان در ارتباط با واقعه مهم غدیر انجام داده است که افق‌حوزه، این مصاحبه را در آستانه این عید سعید، تقدیم خوانندگان ارجمند می‌کند.

لطفاً از حادثه غدیر برایمان بگویید و این‌که چرا این واقعه در جحفه اتفاق افتاد؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم

«یا ایها‌الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و‌الله یعصمک من‌الناس».

مفسرین از فریقین نوشته‏اند که این آیه شریفه، درباره علی(علیه‌السلام) نازل شده و مربوط به غدیر خم است. قبل از توضیح واقعه، یک نکته را باید یادآوری نمایم، و آن این است که: وحیی که بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل می‏شد، دوگونه بود: وحی قرآنی و وحی غیر قرآنی.

وحی قرآنی، آن است که لفظ و معنا از جانب خداوند بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وحی می‏شد که همین آیات و سوره‏های مبارک قرآن است. وحی غیر قرآنی، آن است که معنا از جانب خداوند بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وحی می‏شد و آن بزرگوار آن‌را با الفاظ خود بیان می‏کردند، مانند: عدد رکعات نماز، کیفیت نماز، و دیگر احکامی که در قرآن نیست و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن را بیان فرموده‌اند.

هر آیه‏ای که نازل می‏شد، معنایش به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وحی می‏شد، لذا خداوند می‏فرماید: «و انزلنا الیک‌الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم»، آن‌چه برای مردم در قرآن نازل شده است، ‏شما باید بیان کنی‏» و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از خود چیزی نمی‏گفتند. «ما ینطق عن‌الهوی ان هو الا وحی یوحی‏»؛ احکامی که با وحی غیر قرآنی بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل می‏شد، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، گاه به ملاحظاتی در تبلیغ آن تأنی می‏فرمودند، مانند: داستان زینب، همسر زید پسرخوانده پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، که خداوند پس‌از آن‌که زید او را طلاق داد، به پیامبرش تزویج کرد، ولی به‌خاطر این‌که مردم نگویند همسر پسرخوانده خود را گرفته است، انجام این دستور را به تأخیر انداخت تا آن‌که وحی قرآنی نازل شد، آن‌گاه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ‏ به خانه زینب رفت.

درباره داستان غدیر هم، چنین بود؛ یعنی ابتدا در روز عرفه (نهم ذی‌الحجه) وحی غیر قرآنی بر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شد که باید در این اجتماع بزرگ، «حجه‏الوداع‏» علی را به جانشینی خود منصوب نمایی. ولی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این اندیشه بود که مبادا بگویند او می‏خواهد پسرعموی خود را به خلافت پس از خویش تعیین نماید. لذا در ابلاغ فرمان تأنی کرد و به تأخیر انداخت تا حاجیان در روز ۱۸ ذی‌الحجه به جحفه رسیدند، منطقه‏ای که حاجیان از یکدیگر جدا می‏شدند و آن اجتماع عظیم از هم می‏پاشید. در همین‌جا بر پیامبر وحی قرآنی آمد و آیه شریفه نازل شد که: «یا ایها‌الرسول بلغ ما انزل الیک‏»؛ آن‌چه را در عرفه بر تو نازل کرده بودیم در حجفه برسان.

پیامبر فوراً از شترش پایین آمد، دستور داد آن‌ها که جلو افتاده‏اند برگردند و آن‌ها که عقب مانده‏اند خود را برسانند، نزدیک ظهر بود و هوا گرم. کنار برکه آبی به نام غدیر، از جهاز شتران منبری ساختند، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نماز خواند، آن‌گاه بر آن منبر بالا رفت، خطبه‏ای خواند و بعد از اقرار گرفتن از مردم در تبلیغ درست احکام خداوند، به آنان فرمود: «ألست اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ قالوا بلی»، «آیا من در ولایت، بر مؤمنان از خود آنان سزاواتر نیستم؟ گفتند چرا؟» آن‌گاه دست در دست علی(علیه‌السلام) انداخت و او را بلند کرد، چنان‌که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و تمامی جمعیت علی(علیه‌السلام) را دیدند، فرمود: «اللهم من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و انصر من نصره»، خدایا هر که من مولای اویم این علی مولای اوست، خدایا ولی باش آن‌که را که علی را ولی خویش بداند و یاری کن آن‌که را که علی را یاری نماید».

پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عمامه‏ای داشت‏ به‌نام «سحاب» با رنگ مشکی که با نه لایه آن را بر سر می‏بست و در حکم تاج بود، روزهایی که وفود (نماینده‏های قبایل) به دیدار آن حضرت می‏آمدند، آن را بر سر می‏گذاشت. در روز فتح مکه نیز آن را بر سر گذاشته بود. همین عمامه سیاهی که سادات بر سر می‏گذارند، از آن بزرگوار به ارث برده‏اند. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) این عمامه را روز غدیر خم بر سر حضرت علی(علیه‌السلام) گذاشت. خلیفه دوم، این انتصاب را به حضرت علی(علیه‌السلام) تبریک گفت: با این عبارات که «بخ‏بخ لک یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه».

‏پاسخ قسمت دوم سؤال شما این است که: شما می‏دانید که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در ایام حیات خویش چندین بار موضوع جانشینی علی(علیه‌السلام) را مطرح کرده بودند، ولی هیچ کدام خصوصیت جحفه را نداشت، به‌عنوان مثال اولین مرتبه سال سوم بعثت ‏بود که آیه شریفه «و انذر عشیرتک‌الاقربین‏» بر پیامبر نازل شد. آن‌حضرت بنی‌عبدالمطلب را فرا خواند و در جمع آنان فرمودند: «ایکم یبایعنی علی هذا‌الامر فیکون اخی و وصی و وارثی…»؛ کسی جز علی(علیه‌السلام) که آن‌زمان خردسال‌ترین آنان بود نپذیرفت، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم درباره‏اش فرمودند: «هذا اخی و وصیی و وارثی فاسمعوا‌الله و اطیعوه»؛ این کار بر بسیاری از آنان گران آمد و وقتی که از مجلس خارج می‏شدند با تمسخر به ابوطالب می‏گفتند: «ان ابن اخیک یأمرک ان تطیع ابنک؛ پسر برادرت به تو دستور می‏دهد که از پسرت اطاعت کنی!» در داستان غزوه تبوک هم، ‌چنان‌که در صحیح بخاری آمده وقتی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن حضرت را در مدینه به جای خود گذاشتند فرمودند: «او ما ترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی الا انه لانبی من بعدی» و موارد متعدد دیگر که همه این‌ها در اجتماعات محدود بوده و تنها اجتماع عظیم آن هم از اقطار مختلف، در جحفه و در روز هجدهم ذی‏الحجه بوده ‏است. مورخان تعداد جمعیتی که آن سال در حجه‏الوداع بوده‏اند را از هفتادهزار تا یک‌صدوچهل‌هزار برشمرده‏اند. چنان‌که در تورات آمده، مشابه این کار پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را، حضرت موسی درباره یوشع‌بن‏ نون انجام داده است و آن‌حضرت را در ملأ عام به دستور خداوند به جانشینی خود تعیین نموده و از بنی‏اسرائیل خواسته است تا از او اطاعت کنند و او را وصی و جانشین موسی بدانند. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز چنان‌که، هم در صحیح مسلم و هم در مسند حاکم آمده، در خطبه‏ای که آن روز خواندند، فرمودند: «انی مخلف فیکم‌الثقلین؛ کتاب‌الله و عترتی، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی».

در روایتی دیگر داریم که آن حضرت فرمودند: «لقد انبئنی‌اللطیف‌الخبیر انهما لا یفترقان حتی یردا علی‌الحوض»؛ تمامی این‌ها نشان می‏دهد که قضیه غدیر تعیین جانشین برای پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است نه چیز دیگری.

* چرا حضرت امیر(علیه‌السلام) در سقیفه و بعد از آن به واقعه غدیر احتجاج نکردند؟

اگر آن شرایطی که سقیفه تشکیل شد و موقعیت‏ حضرت علی(علیه‌السلام) را مورد توجه قرار دهید، خواهید فهمید که حضرت امیر(علیه‌السلام) به سقیفه نیامدند تا بخواهند احتجاج بکنند، آن‌چنان که در کتاب‌های حدیثی و تاریخی آمده است، پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) روز دوشنبه رحلت کردند و حضرت علی(علیه‌السلام) به همراه چهار نفر دیگر، یعنی عباس عموی پیامبر و یکی از فرزندانش، یکی از آزادشدگان پیامبر و یک نفر از انصار، مشغول غسل و تجهیز پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای دفن شدند. در همین حال انصار در سقیفه (سقیفه محل اجتماع عشیره است مربوط به شیخ عشیره که آن‌جا جمع می‏شوند) گرد آمدند تا «سعدبن ‏عباده‏» را به‌جای پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برگزینند. آیا درباره سعدبن‏ عباده از پیامبر توصیه‏ای رسیده بود؟ آیا فضیلتی داشت؟ یا نه صرفاً به‌خاطر آن‌که رئیس قبیله بود، مطابق زندگی عشیره‏ای و قبیله‏ای موجود در جزیره‌العرب، به دنبال این بودند، حال که پیامبر از دنیا رفته، باید جانشین او از ما باشد. خبر به مهاجرین رسید، این‌ها نیز در سقیفه جمع شدند. این در حالی بود که جنازه پیامبر هنوز به خاک سپرده نشده بود و حضرت علی(علیه‌السلام) با آن چهار نفر مشغول غسل آن حضرت بودند.

عباس، عموی پیامبر در همان حال که مشغول غسل و کفن آن حضرت بودند، به علی(علیه‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.