پاورپوینت کامل مناظره امام حسن مجتبی(علیه السلام)با معاویه و یارانش ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مناظره امام حسن مجتبی(علیه السلام)با معاویه و یارانش ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناظره امام حسن مجتبی(علیه السلام)با معاویه و یارانش ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مناظره امام حسن مجتبی(علیه السلام)با معاویه و یارانش ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
به مناسبت سالروز صلح امام حسن مجتبی(علیهالسلام) در ۲۵ ربیعالاول، بخشی از مناظره و احتجاج آن امام همام با معاویهبن ابوسفیان، تقدیم خوانندگان ارجمند نشریه افق حوزه میگردد.
در واپسین روزهای اقامت امام حسن(علیهالسلام) در کوفه، معاویه و کارگزارانش میکوشیدند تا با ترتیبدادن گفتوگویی از پیش تعیین شده، موقعیت فرهنگی امام(علیهالسلام) را در نزد مردم مخدوش کنند و به جایگاه ایشان لطمه بزنند. بر این اساس، معاویه، آنحضرت را به مجلس فریبکارانه کوفه فرا خواند و سران قبیلهها و بزرگان اقوام مختلف را نیز به این مجلس دعوت نمود و عمرو عاص، مغیرهبن شعبه، ولیدبن عقبه، عتبهبن ابیسفیان و عمروبن عثمان را که نظریهسازان دستگاه او بودند، مأمور مناظره با امام(علیهالسلام) کرد.
معاویه با قیافهای حق بهجانب! به حاضران اشاره کرد و خطاب به امام حسن(علیهالسلام)، گفت: «این جماعت آمدنت را درخواست کرده بودند و میخواهند بدانند، آیا عثمان را پدرت کشته است یا نه؟ در این زمینه، پرسشهایی دارند و منتظر پاسخاند. تا وقتی که من در این مجلس هستم، در امانی!
امام(علیهالسلام) فرمودند: «سبحانالله! اگر تو به خواسته مهمانانت تن در دادهای و خواسته آنان را اجابت کردهای، عمل زشتی مرتکب شدهای و من از ناسزا گفتن به تو [در خانهات] شرم دارم، ولی اگر آنها [با اصرار] بر تو پیروز شدهاند و تو را به انجام آن وادار کردهاند، در اینصورت از ناتوانی و بیچارگیات شرمنده هستم. حال به کدام یک [زشتی عمل یا بیچارگی خود] اقرار میکنی؟ بدان که اگر میدانستم چنین افرادی در این مجلس هستند، من هم افرادی از خاندان خودم از فرزندان عبدالمطلب، میآوردم تا در بحث، همردیف با آنان باشند. بدانکه، از تو و این افرادت هرگز هراسی به دل راه ندادهام، بلکه اینهایند که ترسیدهاند؛ زیرا خداوند من یکتاست. هم او که قرآن را فرو فرستاده و اختیاردار نیکان است.»
طرح شبهه
حاضرین شبهه را اینگونه مطرح کردند: پدرت علی (علیهالسلام) به خاطر دنیا و فرمانروایی در قتل عثمان شرکت کرد! ادعای تو برای خلافت به دلیل ناتوانی در خردورزی است! پدرت، ابوبکر را مسموم کرد و در قتل عمر نقش داشت، شما چیزهایی را ادعا میکنید که شایستگی آن را ندارید! پدرت با رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) دشمن بود!!! او شمشیری برنده و زبانی گزنده داشت که زندهها را میکشت و مردگان را متهم میکرد…!»
محورهای پاسخ امام حسن مجتبی(علیهالسلام) به این شبهات بیاساس
۱. حمد و سپاس الهی:
ابتدا امام(علیهالسلام) به شیوه جد مکرمشان رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) با سپاس و ستایش الهی، سخن را آغاز نمودند و فرمودند: «سپاس خدایی را که هدایت اولین و آخرین شما را بر عهده ما گذاشت و محمد(صلیاللهعلیهوآله) سرور ما و خاندان او را مورد رحمت و بزرگداشت خویش قرار داد. اما بعد، ای معاویه! از تو شروع میکنم. این گروه به من ناسزا نگفتند، بلکه تو گفتی؛ زیرا تو با پستی همنشین هستی و زشتیها در جانت ریشه دوانیدهاند. با محمد (صلیاللهعلیهوآله) و خاندانش دشمنی میکنی. به خدا سوگند، ای معاویه! اگر من و این جماعت در مسجد پیامبر اینگونه روبهرو میشدیم و مهاجران در اطراف ما بودند، جرأت چنین جسارتهایی را پیدا نمیکردید و با من اینگونه رفتار نمیکردید. شما که بر ضد من اینجا گرد آمدهاید، حق را نپوشانید و باطل را گواهی ندهید. شما را به خدا سوگند میدهم! آیا میدانید آن کسی را که دشنام دادید، به سوی هر دو قبله مسلمانان نماز گزارده است؟ (سبقت در اسلام) در حالیکه تو ای معاویه! به هر دوی این قبلهها کافر بودهای و «لات» و «عزی» (بتهای مشهور جاهلیت) را پرستش میکردهای. او (حضرت علی(علیهالسلام)) در پیمان رضوان و فتح شرکت داشته است، ولی تو نسبت به بیعت رضوان کفر ورزیدی و در بیعت فتح نیز پیمان شکستی.
۲. افتخارات امیرالمؤمنین(علیهالسلام):
«انشدکم بالله! هل تعلمون انّما اقول حقّاً انّه لقیکم مع رسولالله یوم بدر و معه رایهالنبی(صلیاللهعلیهوآله) و معک یا معاویه رایهالمشرکین؛ شما را به خدا سوگند میدهم، آیا میدانید که آنچه میگویم حق است، که علیبن ابیطالب () در جنگ بدر همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با شما برخورد کرد، در حالیکه پرچم پیامبر را بر دوش میکشید؟ و با تو ای معاویه! پرچم مشرکان بود.» امام حسن(علیهالسلام) سپس ادامه دادند: علی (علیهالسلام) در احد و خندق همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و پرچم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را بر دوش داشت، ولی تو (معاویه) همان کسی هستی که پرچم کفر را در جبهه کفر بر دوش میکشیدی. خداوند در هر سه جنگ، حجت خود را آشکار ساخت و دین خود را یاری کرد و گفتار پیامبرش را در مورد پیروزی گواهی کرد.
پیامبر در همه این جنگها از پدرم راضی بود، ولی از پدر تو خشمگین. علی (علیهالسلام) همان کسی بود که شب در بستر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خوابید، تا او را از چنگال مشرکان نجات دهد و دربارهاش این آیه نازل شد که «و منالناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاتالله»؛(بقره/۲۰۷) «و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خوشنودی خدا میفروشد.»
شما را به خدا سوگند میدهم! آیا به یاد میآورید هنگامی که لشکر اسلام، بنیقریظه و بنینضیر را محاصره کرد و پرچم مهاجرین را به عمر و پرچم انصار را به سعدبن معاذ داد؟ سعد مجروح شد و عمر نیز ترسید و پیامبر پرچم را گرفت و فرمود: پرچم را به کسی خواهم سپرد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست میدارند. یورشی بدون فرار میبرد و تا خدا پیروزی را به دستان او مسلم نکند، باز نمیگردد.
و فردا در برابر چشمان نگران و منتظر ابوبکر، عمر و دیگر مهاجرین، پرچم را به دست علی(علیهالسلام) سپرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) چشمان پدرم را که درد میکرد، شفا داد و پرچم را به او سپرد و او نیز رفت و با پیروزی بازگشت. اما تو ای معاویه! در آن روزها که در مکه بر دشمنی با خدا و رسولش پا میفشردی، آیا با علی (علیهالسلام) که عمرش را به خیرخواهی در راه خدا و یاری و پیروی از رسولش گذراند، برابر هستی؟!!
به خدا سوگند! که هنوز ایمان به دل تو راه نیافته است و از ترس جانت چیزی را زبانت میگوید که در قلبت نیست. ای مردم! شما را به خدا سوگند، به یاد ندارید که در غزوه تبوک، رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله)، علی (علیهالسلام) را در مدینه به جای خویش گمارد تا اداره مدینه را عهدهدار شود؟ در آن روزگار، منافقان علیه او بسیار گفتند تا او مدینه را خالی کند. علی(علیهالسلام) نیز به رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) گفت: من در هیچ غزوهای از شما جدا نشدهام، مرا هم با خود ببرید، ولی رسولخدا فرمود: «تو جانشین و وصی من از میان اهلبیتم هستی. تو برای من مانند هارون برای موسی هستی.»
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) دست پدرم را گرفت و فرمود: ای مردم! هرکس مرا ولی خود میداند، خدا را ولی خود دانسته و هرکس علی را ولی خود بداند، مرا سرپرست خود خوانده است.
۳. تمسک به حدیث ثقلین:
از جمله احادیثی که امام حسن(علیهالسلام) بدان تمسک جستند، حدیث شریف ثقلین بود که حضرت فرمودند: آیا به یاد نمیآورید، آنچه را که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) درباره علی(علیهالسلام) در حجهالوداع به شما فرمود؟ که ای مردم! من در میان شما کتاب خدا را به امانت میگذارم تا گمراه نشوید و به آن عمل کنید… و اهلبیت مرا دوست بدارید و در برابر دشمنان، آنها را یاری کنید. قرآن و اهلبیتم در میان شما میمانند تا در روز رستاخیز بر من وارد شوند. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بالای منبر بود که علی(علیهالسلام) را صدا زد؛ دست او را گرفت و فرمود: «خدایا! هر که علی را دوست دارد، دوست بدار و با هر که با علی دشمنی کند، دشمن باش».
به خدا سوگندتان میدهم، آیا به یاد نمیآورید روزی را که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به علی(علیهالسلام) فرمود: تو دورکننده بیگانگان از حوض کوثر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 