پاورپوینت کامل آیهالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری(ره) ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیهالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری(ره) ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیهالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری(ره) ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آیهالله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری(ره) ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

تولد: ۱۲۶۷ شمسی وفات: ۱۳۳۱ شمسی

محل تولد: خوانسار عمر: ۶۴ سال

محل دفن: حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س)

اساتید: حضرات آیات عظام سیدمحمدکاظم یزدی، ملامحمدکاظم خراسانی، میرزای نائینی، آقاضیاء عراقی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی و… .

شاگردان: حضرات آیات شیخ محمدعلی اراکی، شیخ مجتبی عراقی،‌ شهید شیخ محمد صدوقی، شهید اشرفی اصفهانی، شهید مرتضی مطهری و… .

ولادت: فقیه مجاهد، آیهالله‌العظمی سیدمحمدتقی خوانساری(ره)، فرزند عالم ربانی سیداسدالله خوانساری در سال ۱۲۶۷ قمری در شهر عالم‌پرور خوانسار دیده به جهان گشود. اجداد ایشان از دانشمندان و عالمان دین و مورد توجه و اعتماد مردم خوانسار بوده‌اند.

تحصیل: آموزش اولیه را از مکتب‌خانه آغاز کرد و به‌خاطر تیزهوشی که داشت، گوی سبقت را از همسالان خود ربوده و در همان سنین کودکی قرآن را خوشنویسی کرده و آن را وقف مسجد نمود. پس‌از مکتب‌ به حوزه خوانسار که به برکت اجداد ایشان و دیگر عالمان آن دیار، رونقی در خور توجه داشت، راه یافت و دروس مقدماتی و سطح را شروع کرد.

هجرت به نجف اشرف: جوان خوانساری پس‌از فراگیری مقدمات علوم اسلامی و بخش‌هایی از فقه و اصول دوره سطح، با مشورت‌هایی که با پدر فرزانه‌اش کرد، برای تکمیل اندوخته‌های علمی رهسپار حوزه دیرپای نجف اشرف گردید. ایشان در نجف پس‌از تکمیل بعضی دروس ناتمام سطح، ‌در حوزه درسی اعلام نجف هم‌چون آیات عظام آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی قدس‌سرهما شرکت جست.

حضرت آیهالله خوانساری پس‌از ارتحال آن دو فقیه برجسته، در حلقه درسی آیات عظام نائینی و آقاضیاء عراقی قدس‌سرهما قرار گرفت و از این دو فقیه نامی بیشترین بهره را برد. به‌گونه‌ای که مرحوم آقاضیاء عراقی بارها مقام این شاگردانشان را ارج نهاده و فرموده بودند: حفظ مقام و نگهداری شئونات آقای خوانساری را مانند علمای متأخر، بر خود فرض می‌دانم. مرحوم خوانساری با این‌که از لحاظ علم و فضل مراتب والایی را طی کرده بود، اما هرگز برای اخذ اجازه اجتهاد کوششی نکرد. تا این‌که پس‌از مراجعتش به ایران، مرحوم آقاضیاء، اجتهادنامه ایشان را ارسال کردند.

جنگ علیه استعمار: با شروع جنگ جهانی اول، بصره و حوالی آن مورد تجاوز و اشغال قوای متفقین و انگلیس قرار گرفت. علما و مراجع برجسته عراق با فتوای جهاد مردم و عشایر عراق را در دعوت به جهاد و مبارزه با قوای اشغالگر کردند که در این میان، حضرت آیهالله خوانساری نیز کرسی درس و تحقیق را رها کرده و با گروهی همراه آیهالله سیدمصطفی کاشانی لباس رزم پوشیده و دوشادوش رزمندگان اسلام به پیکار با قوای متجاوز انگلیسی پرداختند.

حضرت آیهالله خوانساری که آن‌زمان جوان و از روحیه قوی و خوبی برخوردار بودند، جوانان رزمنده را نیز روحیه می‌دادند.

اسارت و زندان: با مشاهده رخوت و شکست در نیروهای مقاومت، اشغالگران در تعقیب نیروهای مقاومت برآمده و با محاصره نیروهای مردمی، بسیاری از رزمندگان اسیر شدند که از جمله آن‌ها آیهالله‌ خوانساری بود. ایشان در حالی‌که از ناحیه پا مجروح شده بود، دستگیر شد و به همراه قریب چهارصدتن از مجاهدان به جزیره سنگاپور برده شدند. چهارماه طول کشید تا کشتی حامل اسرا در آن سرزمین پهلو گرفت. اسرا را در زندانی صحرایی جا دادند. در زندان، گروهی از مردمان وحشی جزیره نیز به نام «کوکا» وجود داشتند که به آدم‌خوار معروف بودند. اسرا در این زندان، شرایط سختی را تحمل کردند.

فرصت زندان: شرایط سخت زندان و اسارت هرگز حضرت آیهالله خوانساری را از تلاش علمی باز نداشت. ایشان از فرصت پیش‌آمده به تدریس کتب علمی چون منطق و حکمت پرداخت و علاوه بر تدریس، فرصتی یافت تا زبان انگلیسی را از یک راجه هندی بیاموزد.

رئیس زندان وقتی متوجه مقام علمی ایشان شد و فهمید که او به زبان انگلیسی آشناست، از ایشان خواست تا یک کتاب ضاله را ترجمه کند، ولی حضرت آیهالله خوانساری با خواست او مخالفت کرده و نپذیرفتند. شاید ناخوشایندی آنان باعث شد آن عالم وارسته را تحت شرایط سخت‌تری قرار دادند. ایشان خود در این‌باره می‌گفتند: روزی همه بیرون رفته بودند و من تنها بودم. زندانبانان، حیوانی وحشی را از آن دم در به درون زندان رها کردند. حیوان جستی زد و به سرعت به طرف من آمد. خیلی نزدیک شد، ‌اما کاری به من نداشت. به دم در رفت و دو مرتبه برگشت. چند دفعه این کار را انجام داد، ولی کاری با من نکرد.

این عالم مجاهد سرانجام پس‌از تحمل چهارسال رنج اسارت آزاد شد.

مراجعت به وطن: حضرت آیهالله خوانساری پس‌از رهایی از اسارت، به زادگاه خود، خوانسار بازگشت. اما چیزی نگذشت که با آوازه حوزه نوبنیاد اراک، شیفتگی درس و تحقیق، ‌ایشان را راهی آن شهر کرد. ایشان به احترام آیهالله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری در جلسه درسشان شرکت نمود و خود نیز جداگانه به تدریس فقه و اصول و حکمت پرداخت. با مهاجرت آیهالل