پاورپوینت کامل متن کامل پیام حکیم متأله، آیه الله جوادی آملی به نهمین همایش فرهنگی ـ سیاسی دانشجویان سراسر کشور ۶۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل متن کامل پیام حکیم متأله، آیه الله جوادی آملی به نهمین همایش فرهنگی ـ سیاسی دانشجویان سراسر کشور ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل متن کامل پیام حکیم متأله، آیه الله جوادی آملی به نهمین همایش فرهنگی ـ سیاسی دانشجویان سراسر کشور ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل متن کامل پیام حکیم متأله، آیه الله جوادی آملی به نهمین همایش فرهنگی ـ سیاسی دانشجویان سراسر کشور ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

بخش خبر افق حوزه ـ چندی پیش، نهمین همایش فرهنگی ـ سیاسی دانشجویان سراسر کشور، به همت مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، با پیام آیهالله جوادی آملی، در جوار مضجع منور حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام، افتتاح گردید.

آیهالله جوادی آملی هم چنین در طول برگزاری اردوی فوق با حضور در جمع دانشجویان شرکت کننده ضمن ایراد بیانات مبسوطی به سؤالات مختلف ایشان پاسخ گفتند که گزارش آن در شمار پیشین افق حوزه درج گردید.

نظر به اهمیت مباحث مطرح شده در پیام معظم له به اردوی فرهنگی دانشجویان. افق حوزه متن کامل این پیام را در آستانه سال تحصیلی جدید، تقدیم حضور خوانندگان ارجمند می نماید.

بسماللهالرحمنالرحیموایّاهنستعین

ثنا سزاوار خدایی است که حمد را آغاز قرآن و نشان افزایش فضل خود قرار داد و تحیت پیامبرانی را به جاست که دعوا و دعوت آنان از خدا و به سوی اوست، مخصوصاً حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله وسلم که قدر قدوه قادمان و هم اسوه غابران است و نیز اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را رواست که وارثان راستین اویند؛ به ویژه حضرت مهدی موجود موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف که جامعه جهانی تشنه کوثر ظهور اوست. به این ذوات مقدس تولی داریم و از دشمنان آنان تبری می جوییم. مقدم شما برادران و خواهران دانشجو را که از سراسر ایران اسلامی به جوار بارگاه رفیع حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیهوالثنا بار یافته اید، گرامی می داریم. امید است بهره های فراوان علمی و عملی ببرید و از فیض ولایت این ولی الله و از فوز خلافت این خلیفهالله، همگان کامیاب گردید. چون در این همایش علمی هم دانشگاه و محققان دانشگاهی، و هم دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه و اساتید ولائی، و هم دانشجویان و پژوهشگران دانشجویی قیام و اقدام کرده، با هماهنگی دلپذیر در بارور ساختن این گردهم آیی، مساعی جمیل مبذول داشته و می دارند. مناسب است مطالبی که با ارکان متنوع این همایش ارتباط دارد و در تکمیل برنامه های سودمند آنان سهم تعیین کننده دارد، در طی چند اصل ارائه شود:

اصل یکم: دانشگاه هم منبع دانش های گوناگون است، هم مخزن آن؛ به طوری که قلمرو صدور دانش پس از جوشش، اعم از داخل و خارج است، چنان که منطقه اختران آن پس از پذیرش، اعم از درون و بیرون است. اختران پرفروغ دانشگاهی فرامیهنی فکر می کنند. زیرا علم موجودی است سپهری و همانند نجوم آسمان مشرق و مغرب را روشن می کند و سبب اصلی چنین نگرش جامعی، رشته هستی علم از یک سو و تجرد عالم از سوی دیگر است؛ نه در شناسنامه علم مُهر اقلیم خاص ثبت گشته، نه در هویت نامه عالم خاتم مرز و بوم مخصوص زده شد.

اکنون که هم دانش و هم فطرت دانش پژوه و روح ملکوتی اندیشمند، همانند شجر طوبای زیتون هسته مرکزی باغ عقل و عدل اند که نه شرقی است و نه غربی، رسالت دانشگاه هم در خیزش و رویش، هم در پذیرش و پالایش، در جامع نگری و شرح صدر و نیل به معالی امور و رهایی از سفساف آن هاست تا جهانی سازی را وقف دیگران نداند و دل مایه الاهی خویش را به دست نسیان نسپارد و در صحنه انسانی خود را همسان دیگران بداند؛ به طوری که هم از گزند افراط خودبرتربینی مصون باشد، و هم از آسیب تفریط خودکم بینی محفوظ بماند و اعتماد به نفس و خودکفایی را با غرور و غفلت اشتباه نکند و فروتنی را به فرومایگی مبدل ننماید و از اقسام مغالطه در هویت شناسی در امان باشد.

رهنمود قرآن حکیم هماره بر رعایت اعتدال در امور است، زیرا خدای سبحان اقتصاد و میانه روی را صریحاً تدوین و ارائه کرد؛ «… و علی الله قصدُ السبیل» (سوره نحل/آیه۹) هرچند عده ای جائرانه کژراهه می روند؛ «و منها جائرٌ» (همان) و لیکن مقتصدان و میانه روهای هر گروهی و هر کیش و آیینی شایسته تقدیراند؛ «منهم أمّهً مقتصده» (سوره مائده/آیه۶۶) چنان که تندروان در هر مرامی در خور نکوهش؛ »… و کثیرٌ منهم ساء ما یعملون» (همان).

فضای حاکم بر دانشگاه، بعد از استقرار بر پایه عدل و رهایی از تقدم بر ولایت اهل بیت وحی علیهم السلام و نجات از تأخر و عقب افتادگی از آن، هماهنگ با هدایت و حمایت ویژه آن، هم وراثت از رهبران دینی را در نشر مآثر کتاب آسمانی و حکمت حفظ می کند، و هم در گسترش آثار تزکیه نفوس، و هم وظیفه خویش را گشودن در به روی افکار ناب بشری و پذیرش ره توشه اندیشه های انسانی که آن ها نیز چیزی جز افاضه معلم غیبی نخواهد بود می داند، تا آنچه خود می داند، بدون ضنّت به دانش پژوهان دیگر عطا کند و آن چه را نمی داند، بدون تعلل از اندیش وران دیگر اخذ نماید.

و این تعاطی متقابل، آیین جهانی اندیشیدن و منطقه ای زیستن را به همگان منتقل می کند تا وسعت چشم انداز علمی مستلزم چشم طمع دوختن به ذخایر دیگران نباشد و سعه نگرش دانشوری موجب بدچشمی نگردد، زیرا خدای سبحان نه تنها از خیانت های گوناگون چشم به معانی مختلف آن آگاه است؛ »یعلم خائنَه الا عین» (سوره غافر/آیه۱۹)، بلکه از آن چه در نهان خانه دل می گذرد، با خبر است؛ »و ما تُخفی الصدور» (همان) به هر تقدیر تا جامعه، جام جهان نما نشود و از جام جم ننوشد، جهانی شدن سخت سست بنیاد است.

او ز تو داند آن چه در دل توست

زآنکه او خالق دل و گل توست (حدیقه سنایی، ص۱۰۳)

ستد و داد را مباش زبون

مرده بهتر که زنده و مغبون (همان، ص۳۰۷)

مرد باشی بگاه بیع و شری

از ثُریا نیوفتی به ثری (همان)

اصل دوم: نهاد محترم ولی فقیه که مسئول سوق اندیشه به صوب انگیزه و انقیاد گرایش در برابر دانش ناب است، باید جمع میان علم نظری و عقل عملی را نهادینه کند تا بهره بهینه از فضای دانشگاهی میسور دانشگاهیان عزیز شود. استاد در تعلیم، تدوین و هدایت فکری کامیاب گردد و دانشجو از برنامه های جامع درسی و شکوفایی روحی سیراب شود تا سراب استعمار سیاه را سر آب تمدن سره به حساب نیاورد.

دور است سر آب از این بادیه هشدار

تا غول بیابان نفریبد به سَر ابت (دیوان حافظ)

و نه گوش به صفیری که از خانه صیاد برون می آید، فرا دهد و نه چشم به مار خوشرنگ فرنگ بدوزد و نه به تعبیر حضرت ختمی مرتبت به عفریت نفریت که مبغوض ترین خلق خداست، اعتنا کند. (نهج الفصاحه، ج۲، ص۱۰۳۸)

برای دستیابی به چنین مقصد سامی، صدری مشروح لازم است که شارح آن همان فاطرش است، چنان که فاطر آن همان خدای الهام بخش است که با تعبیه تقوای صالحان و جدا ساختن آن از مرز طغوای طالحان، روح انسانی را مستوی الخلقه کرد و در این زمینه چنین فرمود: «و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقواها» (سوره شمس/آیه۷و۸)

شرح صدر که مهم ترین جانمایه رهبران الاهی است، مورد درخواست حضرت موسای کلیم علیه السلام بود؛ «رب اشرح لی صدری» (سوره طه/آیات ۲۵و۳۶). خدای سبحان به منظور براندازی نظام سلطه، استعباد، استبداد و استثمار آل فرعون این خواسته را همراه با سایر خواسته های برخاسته از نیاز ضروری امامت و خلافت، به او عطا فرمود و آن حضرت را با تعبیر نمکین: «قد أوتیت سؤلک یا موسی» (همان) مجهز و ضمناً مسرور فرمود. همین کرامت یعنی برخورداری از صدر مشروح، از موهبت های ابتدایی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بود و عبارت آهنگین: «الم نشرح لک صدرک» (سوره شرح/آیه۱) مژده چنین گشایشی را به همراه دارد. کسی که جام شرح صدر نوشید و جامه صدر مشروح پوشید، بر سریر نور الاهی نشسته است و پایه نورانی و مایه نورافکنی خواهد داشت: »افمن شرح الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربه» (سوره زمر/آیه۲۲) این سرمایه والا برای رسالتی برین است، زیرا حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله برای تفسیر حقایق و شرح آن ها انتخاب شد و چنین سمتی بدون چنان سعه وجودی میسور نخواهد بود. امیرمؤمنان علیه السلام درباره اصطای رسول گرامی برای چنین مقصد عالی فرموده اند: »… و رسوله المجتبی من خلائقه و المعتام لشرح حقائقه و المختص بعقائل کراماته» (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸)

عالمان دین که هر یک بر اثر جمع بین علم و عقل، ترکیب صلاح دانش و فلاح منش، وارثان انبیای الاهی اند، لازم است مشروح الصدر بوده، به لوازم لذیذ آن ملتزم باشند، و بارزترین نشان شرح صدر، تجافی از دار غرور و انابه به سوی دار خلود است. این دنیاگریزی و آخرت گروی آن چنان جاذبه دارد که صد قافله دل دانشجویی که گمشده خویش را در صحابه این کوه و در اصحاب این جامه می جوید، او را کو به کو صدا می زند؛ «این وارث الأنبیاء» و چون تبلوری از آن را در امام راحل قدس سره دیدند یا شنیدند، هم اکنون تشنه آن کوثرند:

جانا زمی عشق یکی قطره به دل ده

تا در دو جهان یک دل بیمار نماند

اگر راهنمایانی که با سیرت و سنت نبوی و علوی مزین اند، با بنان و بیان خویش فضای دانشگاه را معطر نمایند، کاروان دانشجویی ره به کوی محبوب حقیقت می برد و محققانه گرایش می یابد و نغمه آشنا می شنود و مترنمانه چنین انشاد می نماید:

زلاف فتنه تاتار کم کن

ز ناف آهوی تاتار بر گو

برو پهلوی قصرش خانه ای گیر

که تا ایمن شوی از درد پهلو

از او یابد طرب هم مست و هم می

از او گیرد نمک هم رو و هم خو (دیوان شمس/۸۲۱)

اصل سوم: نهاد عزیز دانشجویی که بخش وسیعی از این پیام، محاوره فرهنگی با آن است، مهم ترین عناصر فعال دانشگاه را در اختیار دارد، کامیابی چنین بنیان مرصوصی در جمع بین نیاز مصرف و ناز تولید است که هر دو صفت، سمت رسمی نسل جوان است، زیرا وی هم محتاج بهره وری از میراث فکری پیشگامان علمی کشور است و هم مشتاق تکمیل نقص سلف و تتمیم کمبود آن، و هم مسئول تصحیح عیب به جا مانده از عهد کهن، و هم مأمور ابتکار و فن آوری.

اگر دانشجویان عزیز تنها پاس دارنده محصول فرهنگی گذشته باشند، بوی بایگان بودن و غبار مصرفی به بار آمدن و گرد کهنه دوستی، او را فرسودگی آورده و