پاورپوینت کامل پرسش های اساتید دانشگاه پاسخ های آیهالله جوادی آملی ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پرسش های اساتید دانشگاه پاسخ های آیهالله جوادی آملی ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرسش های اساتید دانشگاه پاسخ های آیهالله جوادی آملی ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پرسش های اساتید دانشگاه پاسخ های آیهالله جوادی آملی ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
بخش خبر افق حوزه ـ آیهالله جوادی آملی چندی پیش در جمع اساتید دانشگاه فردوسی مشهد بیانات مبسوطی ایراد نموده و به سؤالات مختلف پاسخ دادند.
نظر به اهمیت مباحث مطروحه گزارشی از این دیدار تقدیم خوانندگان ارجمند می گردد:
آیهالله جوادی آملی در پاسخ به سؤالی پیرامون تبیین کرامت انسان در اسلام اظهار داشتند: این که گفتند صراط مستقیم از مو باریک تر است و از شمشیر تیزتر، این یک اندیشه ای دارد و یک انگیزه ای. فهم این که صراط چیست کار آسانی نیست. اگر کسی در بخش اندیشه موفق شد و فهمید که راه کدام است، در بخش انگیزه، رفتن، کار هر عالمی نیست که آن چه فهمید عمل کند.
ما را برای این خلق نکرده اند که بهشت برویم، ما را برای این خلق کردند که بهشت به استقبال ما بیاید و می توانهیم به جایی برسیم که ان الجنه تشتاق الی کذا و کذا…
این ها که مشتاق الیه بهشتند نه امام بودند نه پیغمبر، امام و پیغمبر بهشت آفرین اند. بهشت چیز دیگری است، امام چیز دیگری. این که گفته شد بهشت مشتاق اباذر و سلمان است این ها نه پیغمبرند و نه امام. این راه، رفتنی است.
اگر کسی با توسل و با شفاعت به بهشت برود خیلی هنر نیست! امام سجاد علیه السلام دارد که اگر کسی بهشت رفت عجیب نیست، اگر کسی جهنم رفت جای تعجب است! با این سعه رحمت اگر کسی جهنم برود جای تعجب است و جهنم نرفتن هم کمال نیست. این همه صبیان و مجانین و مستضعفان فکری را مگر خدا می سوزاند؟ پس نسوختن کمال نیست، بهشت رفتن این چنینی هم تعالی نیست. اگر انسان بتواند برسد به جایی که بهشت مشتاق او باشد این کمال است و ما البته باید به این برسیم.
اسنان آفرین، در سوره اسراء به کرامت انسان فتوی داد، لقد کرمنا بنی آدم و سند کرامت او خلافت اوست، چون انی جاعل فی الارض خلیفه، انسان، خلیفه خدای کریم است و خلیفه کریم از کرامت برخوردار است.
اگر انسان جانشین خداست باید قانون، حرف، حکم و حکمت او را بیان کند؛ اما اگر نان کرامت بخورد و حرف خود را بزند، می شود امانیسم!
معظم له در پاسخ به این پرسش که جایگاه حقوق بشر در اسلام چیست؟ خاطرنشان ساختند: گاهی گفته می شود انسان محق است نه مکلف، انسان حق دارد نه تکلیف، این حرف حقی است، بر انسان چیزی بار نشده است. چیزی بر انسان تحمیل نکرده اند که سودش را فرشتگان یا الله ببرند؛ این تکالیف، نظیر همان تکالیفی است که شما اساتید دانشگاه به دانشجویان می دهید. دانشور شدن حق یک دانشجو است ولی شما این را به عنوان تکلیف بر عهده آن ها تحمیل می کنید تا خود او لذت علم را بچشد و این راه را طی کند.
ما به این پزشکان معنوی مان، به این احیاگران مان وامداریم. دینی که به اهل بیت علیهم السلام و امیرالمؤمنین علیه السلام داریم این است که دوست او باشیم و به دستور او عمل کنیم. لا اسئلکم علیهما السلام اجراً الا الموده فی القربی و این دوستی هم به نفع خود ماست.
ما ملکفیم نسبت به این ها تولی و نسبت به بیگانگان تبری داشته باشیم. این تکلیف است مادامی که ما کودکیم بعد که بالغ شدیم می فهمیم که این حق ما بود و باری بر ما تحمیل نکردند.
پس انسان مکرم است اولاً، کرامتش به استناد خلافت اوست ثانیاً، خلیفه باید حرف مستخلف عنه را بزند ثالثاً و برای این که حرف مستخلف عنه را بزند این تکالیف برای او تنظیم شده رابعاً و تحصیل تکالیف به حقوق است خامساً، یعنی دین هیچ چیز را بر ما تحمیل نکرده است.
آیهالله جوادی آملی هم چنین درباره رابطه علم و اخلاق اظهار داشتند: فیض خدا را با این مرکب های عادی نمی توان نوشت اما شما بزرگواران می توانید مرکبی تهیه کنید که مثل خود کلمات الهی تمام ناشدنی باشد! دو چیز است که می تواند کلمات الهی را تثبیت کند، یکی خون شهید و یکی اندیشه عالمانه عالم. علم نه متزمن است که به گذشت زمان سائیده شود، نه متمکن است که فشار مکان آن را بکوید و بالاتر از زمان و مکان است و می ماند. علم مردنی نیست. چیزی که مرگ پذیر نیست می تواند کلمات الهی را تدوین و تبیین کند. ما می توانیم به آن جا بار یابیم و راه را به ما نشان داده اند البته راه رفتن آسان نیست. از علم به تنهایی همکاری ساخته نیست. این علوم که در حوزه و دانشگاه است، یک سری مفاهیم است. علم حصولی نه آن لذت و نه آن هنر را دارد که انسان را به عمل برساند.
ذات اقدس اله در بخش پایانی سوره مبارکه طلاق آیه ۱۲ فرمود: «این نظام برای آن خلق شد که شما عالم شوید». و در بخش پایانی سوره ذاریات فرمود: «جن و انس را جز برای عبادت خلق نکردم» یعنی جز برای عبادت برای کار دیگری خلق نشده ایم. قهراً دین در همه شئون زندگی جلوه می کند و چنین متدین دین مداری هم می گوید: ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین، (انعام/۱۶۲)، ما هم وقتی به چنین انسانی عرض ادب می کنیم به تک تک حالات او سلام عرض می کنیم؛ در زیارت آل یاسین عرض می کنیم السلام علیک حین تقرأ و تبین و السلام علیک حین ترکع و تسجد و السلام علیک فی اناء لیلک و اطراف نهارک.
این علم نسبت به خالق، به صورت عبادت و نسبت به خلیفه خالق، به صورت مودت ظهور می کند.
چنین عالمی نورانی است چه در فضای حوزه و چه در دانشگاه. این لازم نیست حتماً درس اخلاق بگوید. او همین که سرکلاس می رود، شاگردان مجذوب او هستند.
خداوند متعال در درون همه یک کششی ایجاد کرد. ما را که بی سرمایه خلق نکرد. این دل را با آن کشش پذیری آفریده، و جعلنا له نوراً یمشی به فی الناس. (انعام/۱۲۲)
ایشان تصریح نمودند: در دستگاه آفرینش بازی گری راه ندارد. ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما لاعبین. (دخان/۳۸) اگر استادی با سر و ریش خود بازی کرد، با مردم بازی کرد و از فهم و عوامی مردم سوء استفاده کرد، تا کی می تواند دوام بیاورد؟ این شخص یک قدم نمی تواند کلمات الهی را بنویسد. اما اگر خلیفهالله شد خونش همتای خون شهداست بلکه بالاتر از او. او که اهل نماز شب است او که اهل ناله است و با خدای خود راز و نیازی دارد چنین عالمی با دیگران البته فرق دارد، انّما یخشی الله من عباده العلماء (فاطر/۲۸) اگر کسی اهل ناله بود مسلم است، و سلاحه البکاء، قهراً رابطه علم و اخلاق همان رابط اندیشه و انگیزه است. همان طور که تحصیل علم تمرین می طلبد، تحصیل اخلاق هم تمرین می طلبد. علم حصولی از یاد می رود و علمی نیست که در برزخ و قبر و قیامت همراه ما باشد؛ این علم چون حصولی است نه حضوری و ثانیاً مفهوم است نه مصداق، توان این سفر را ندارد اما در کنار آن یک علم دیگر می جوشد و حضوری است و چون با ما هست، همیشه ما را حفظ می کند. به ما گفتند اگر آن چه می دانی عمل کنی، آن چه را نمی دانی از درون به تو داده می شود و این می تواند هم حوزه را تأمین کند و هم دانشگاه را و اگر حوزه و دانشگاه تأمین شوند توده مردم هم راه می افتد. آن ابزار هم درون همه هست، خداوند ما را با سرمایه خلق کرده و با همان هم سفر می کند.
آیهالله جوادی آملی در پاسخ به این پرسش که وظیفه اساتید در شرایط فعلی چیست؟ تأکید کردند: یکی از وظایف اساتید حوزه و دانشگاه این است که باغبانانه فکر کنند نه کاسب کارانه. باغبان اولین کاری که می کند غرس نهال است که شجر آینده باشد. در بین شاگردان، نیروشناسی، استعداد شناسی و ارزیابی کنید؛ اگر می توانند استاد، محقق و نویسنده بشوند به این ها میدان بیشتری بدهید و وقت بیشتری برایشان صرف کنید. این ها را هدر ندهید، این ها حیف است که در کارهای جزیی خود را سرگرم کنند چه در حوزه و چه در دانشگاه ها. باید به شاگردان نشان داده شود که عمر سرمایه است، درآمد نیست و ما عالمیم نه کاسب. چه کسی گفت ما از فردوسی و خواجه نصیر کمتریم؟! چرا ما فردوسی و خواجه نصیر تربیت نکنیم؟
آن روز که حضرت امیر علیه السلام حکمران تمام خاورمیانه بود به عسل خطاب کرد که رنگ خوبی داری اما من نمی دانم چه مزه ای داری؟! ارگ راه خوبی بود این ها می رفتند. آن روز به ما فرمود: اگر می خواهید راحت باشید ساده زندگی کنید. خوب حالا چرا شیخ طوسی پرورش نیابد؟ خیلی از استعدادها هدر می رود. ما باید همت را بلند کنیم، ما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 