پاورپوینت کامل ملاک تشخیص خود را عقل و شرع قرار دهیم ۳۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ملاک تشخیص خود را عقل و شرع قرار دهیم ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ملاک تشخیص خود را عقل و شرع قرار دهیم ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ملاک تشخیص خود را عقل و شرع قرار دهیم ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

آیهالله مصباح یزدی

در روز ۲۵ ماه مبارک رجب جمعی از خواهران با همت معاونت جامعه و مردم و جامعه مدرسین با حضرت آیهالله مصباح یزدی ملاقات نمودند.

با عنایت به مطالب ارزنده مطرح شده در این دیدار، گزارش از سخنان ایشان را جهت اطلاع خوانندگان محترم تقدیم می داریم.

ایشان پس از عرض تسلیت به مناسبت شهادت جانگداز امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به شرح این حدیث از آن حدیث پرداختند: یا هشام لو کان فی یدک جوزه و قال الناس انها لؤلؤ ماکان ینفعک و انت تعلم انها جوزه ولو کان فی یدک لؤلؤه و قال الناس انها جوزه ما ضرک و انت تعلم انها لؤلوه / اگر در دست تو گردویی باشد یا فرض کنید سنگریزه ای باشد و مردم بگویند عجب گوهر گران بهایی در دست توست و خیلی به ستایش آن بپردازند که آن چه هست، گوهر قیمتی را تو به دست آوردی و تو را ستایش کنند و تو بدانی این گردویی بیش نیست یا سنگریزه ای است. هر چه مردم تعریف کنند و تو را ستایش کنند نفعی به حال تو نخواهد بخشید با این که تو می دانی که این گردویی بیش نیست و برعکس اگر در دست تو گوهری باشد و مردم بگویند چیزی نیست یک گردویی است و تو می دانی گوهر گران بهایی است هر چند مردم بی اعتنایی کنند یا تو را مذمت کنند یا مسخره کنند ضرری به تو نمی زند. سعی کن حقیقت را بشناسی.

برای توضیح این حدیث شریف یک مقدمه ای عرض می کنم که مضمون آیات و روایات و ادله عقلی فراوانی است و آن این است که ما در این عالم برای یک هدفی آفریده شده ایم و خدای متعال ما را بیهوده و پوچ خلق نکرده است در چند مورد از آیات شریفه قرآن به این مطلب اشاره شده که أفحسبتم انما خلقتکم عبثا و انکم الینا لاترجعون؛ مؤمنون / ۱۱۵ مگر انسان ها می پندارند که ما آن ها را بیهوده آفریده ایم؟ و آن ها بازگشتی به سوی ما نخواهند داشت یا در آیه دیگری می فرماید آیا انسان می پندارد که او را بی هدف و پوچ خلق کردیم؟ خود این مطلب که آیا ما هدفی در زندگی داریم یا نه، خدا ما را برای هدفی آفریده است یا نه؟ خودش احتیاج به اثبات دارد. ما معتقدیم که این با برهان عقلی اثبات می شود که خدای متعال کارش عبث و بیهوده نیست، این خلاف حکمت است. از طرف دیگر آیات فراوانی هم در این زمینه وجود دارد. بعد از توجه به این که ما برای هدفی آفریده شده ایم، می دانیم که باید با تلاش خودمان به طرف آن هدف حرکت کنیم و به آن کمالی که باید برسیم نائل بشویم نه کسی خود به خود به طور طبیعی به آن مقام می رسد و نه کسی را می توان با زور و اکراه و اجبار تا خودشان نخواهند و تصمیم نگیرند و عمل نکنند، به آن هدف زندگیشان نخواهند رسید.

اصولا امتیاز انسان بر همه موجودات دیگر همین اختیار و انتخاب آگاهانه اش است. سرّ این که انسان خلیفهالله شد و فرشتگان یا سایر موجودات نشدند، همین است که از قدرت انتخاب و اختیار آگاهانه بهره مند بود سرّ این که انسان حامل امانت الهی شد و همه موجودات سرباز زدند از این که امانت الهی را بپذیرند؛ یعنی تکوینا لیاقتش را نداشتندع همین است که انسان دارای قدرت انتخاب و اختیار آگاهانه است. پس راه ما راهی است که باید بشناسیم و آگاهانه انتخاب کنیم؛ البته چون پای انتخاب در کار است باید راه دو سویه باشد. یک طرفش به طرف سعادت و کمال و سعادت باشد و طرف دیگرش به سمت شقاوت و سقوط باشد.

یکی از مطالبی قرآن مجید که خیلی بر آن تأکید می کند، این است که باید هدف زندگیتان و راه زندگیتان را با علم و آگاهی تشخیص بدهید و به ظن و گمان اکتفا نکنید ولاتقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا؛ اسراء / ۳۶ خدا چشم و گوش داده، عقل به شما داده برای این که درک کنید و بشناسید و در مورد همه این ها بازخواست خواهید شد. آیا چشم و گوشتان را و فکر و عقلتان را در راه صحیحی به کار گرفتید و به نتیجه یقینی رسیدید یا آن را هم در راه هوس ها به کار گرفتید.

تأکید قرآن این است که تا علم به چیزی پیدا نکردید دنبالش نروید. در بسیاری از موارد وقتی از مشرکین، از منافقین، از گمراهان نکوهش می شود تعلیل می شود به این که این ها فقط دنبال گمان هستند، دنبال علم نبودند در یک آیه ای می فرماید: و ان تطع أکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن وان هم الا یخرصون؛ انعام / ۱۱۶ بیشتر مردم به حدس و گمان اکتفا می کنند به حرف این ها اعتماد نکن، ان هی الا اسماء سمیتموها انتم و آبائکم ما انزل الله بها من سلطان؛ نجم / ۲۳.

برای این که هدف را بشناسیم و راه رسیدن به هدف را بشناسیم از دو منبع می توانیم استفاده کنیم یکی عقل و یکی وحی. ان لله یا هشام علیکم حجتین حجه ظاهره و حجه باطنه / خدا بر انسان ها دو حجت دارد یکی ظاهر و آن انبیاء هستند و یکی درونی و آن عقل انسان است.

چگونه باید از عقل و چگونه باید از انبیا استفاده کنیم تا هم هدف را و هم راه را بهتر بشناسیم، تا آن جایی که براهین عقلی یقینی وجود دارد راه هایی وجود دارد استدلال هایی وجود دارد که انسان می تواند به آن استدلال ها یقین پیدا بکند باید از استدلال عقلی استفاده کرد. ما قبل از این که برایمان ثابت بشود یک دینی حق است، یک پیامبری از طرف خداست، اول باید از عقلمان استفاده کنیم. منتها می بینیم عقل عملا همه چیز را برایمان نمی تواند حل کند و به همین دلیل است که خدا انبیا را فرستاد؛ برای تکمیل راهنمایی عقل، چون عقل کافی نبوده است خدا راه دیگری را به نام وحی برای شناختن حقایق باز کرده است. برای این که بدانیم چه کسی پیغمبر هست و بدانیم کلام او کلام خداست تا از آن اخذ کنیم و حجت الهی داشته