پاورپوینت کامل اسلام مدرنیسم ۵۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسلام مدرنیسم ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلام مدرنیسم ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلام مدرنیسم ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

در پنجاه ودومین جلسه کانون گفتمان دینی مورد بررسی قرار گرفت.

حجهالاسلام والمسلمین ربانی گلپایگانی

پنجاه ودومین جلسه گفتمان دینی در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه با موضوع «اسلام و مدرنیسم» برگزار شد.

سخنران این جلسه حجهالاسلام والمسلمین ربانی گلپایگانی بود که ابتدا ضرورت طرح بحث «اسلام و مدرنیسم» را بیان کرد و اظهار داشت: از آن جا که ما در عصری زندگی می کنیم که جوامع، فرهنگ ها، ادیان و مکاتب گوناگون به نحو تنگاتنگی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و رابطه دارند و تقابل اندیشه ها به سرعت از یک جامعه به جامعه دیگر منتقل می شود و از طرف دیگر، دنیای غرب در عصر کنونی به عنوان یک دنیای پیشرفته، شناخته شده و نه تنها در بعد صنعت، تکنولوژی و دانش فنی بلکه گاهی در حوزه مسایل فکری، فرهنگی و فلسفی نیز چنین تبلیغ؛ ترویج و توهم می شود که جهان غرب نمونه تمام عیار یک دنیای پیشرفته و مترقی است و از طرفی ما هم به عنوان مسلمان پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام و به عنوان کسانی که یک نظام سیاسی نوینی را در دنیای امروز مطرح کرده ایم؛ در حقیقت در خط مقدم جبهه تقابل یا در تعامل با جهان غرب و فرهنگ و اندیشه غربی قرار داریم.

بنابراین ما نمی توانیم نسبت به آن چه که در آن سامان می گذرد و به ویژه آن چه در رسانه های جمعی از ماهواره، اینترنت، مطبوعات و مجلات به عنوان دفاع از مبانی فکر، اندیشه غربی به نام مدرنیسم، مطرح می شود، بی تفاوت باشیم. به خصوص ما طلبه ها که فلسفه وجودی ما این است که مدافع مبانی فکری و فرهنگی اسلام باشیم؛ بایستی رقیب یا آن فکر و مکتب مقابل را بشناسیم تا از روی بصیرت و آگاهی بتوانیم مقابله کنیم. ایشان در ادامه با اشاره به روایت العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس، اظهار داشت: باید این پدیده ها و مکاتب را با رجوع به منابع، شناخت، قوت ها و ضعف های آن ها را بازشناخت تا از روی معرفت با آن ها برخورد بکنیم و اگر نکات مثبتی دارند به مصداق آیه شریفه فبشّر عبادالّذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه، زمر/۱۸ آن را استخراج نموده و مدلل و مبرهن تبیین کنیم تا ان شاءالله نسل جوان ما را که ممکن است در معرض اشتباه و لغزش باشند بتوانیم ارشاد نماییم.

حجهالاسلام والمسلمین ربانی سپس در باب معنای لغوی و اصطلاح واژه مدرنیسم، اظهار داشتند: واژه مدرنیته (Modernity) از واژه یونانی Modern از Modernus گرفته شده که این ریشه به معنای به تازگی و گذشته بسیار نزدیک است. مدرنیته در لغت به معنای تجددگرایی و گریاش به امر نو و جدید بوده و طبق این معنا انسان مدرن یا جامعه مدرن به مسایل نو و تازه رویکرد دارد. در اصطلاح جامعه شناسان غربی در معنای مدرنیته، عنصر زمان در معنای مدرنیته، عنصر زمان مطرح است که آن را مربوط به بعد از

رنسانس می دانند و برخی مکان را مطرح می کنند و مدرنیته را پدیده مخصوص جهان غرب معرفی می نمایند. عده ای نیز عنصر فکری فرهنگی این پدیده را مدنظر دارند که در جهان غرب و بعد از رنسانس، جریان یافته است. در نتیجه مدرنیته به عنوان یک حرکت فکری و فرهنگی با ویژگی های دوگانه نرم افزاری (با نمادهای فلسفه، دانش و جهات فکری) و سخت افزاری (صنعت و تکنولوژی) در دنیای غرب و بعد از رنسانس شکل گرفته است.

وی با نتیجه گیری این که غریبان در خاستگاه مکانی مدرنیته اختلافی ندارند، به این بخش از نظرات یکی از اندیشمندان غربی استناد کرد که گفته است: «در قرن ۱۸ و در عصر روشنگری، متفکران روشن فکری، مفهوم مدری را در ارتباط و پیوند نزدیک با مفهوم دیگر یعنی (اینجا و اکنون) مشخص ساخته اند.

از این زمان به بعد جامعه مدرن به صورت جامعه ما [غربی] درآمد. یعنی نوع جوامعی که ما در آن زندگی می کنیم. جامعه غربی که بیانگر صریح ترین تعارض یا تباین با جوامع دیگر است به صورت نشانه و علامت مدرنیته درآمده است. این جریان حدود و ثغور مدرنیته را مشخص نمود و مدرنیته شدن یا مدرنیته کردن معادل غربی شدن یا غربی کردن گردید. بدین ترتیب از قرن ۱۸ جامعه مدرن، حامل نشانه ها و علایم جامعه غربی بود. این ویژگی ها عبارت بودند از:

۱- این جوامع، صنعتی و علمی بودند.

۲- شکل سیاسی آن «دولت و ملت» بود. یعنی دولت های ملی که مشروعیت خود را از گونه های مختلف حاکمیت مردمی می گرفت.

۳- در جامعه مدرن، اقتصاد و رشد اقتصادی از نقش برتر برخوردار بود.

۴- نظام های فکری و فلسفی عمده در این جامعه عبارت بود از عقل گرایی (Rationalism) و سودگرایی (Utilitarianism). کتاب مدرنیته و مدرنیسم/ ۸۱و۸۲

حجهالاسلام والمسلمین ربانی گلپایگانی سپس به بیان دیدگاه های اندیشمندان غربی در مورد زمان آغاز مدرنیته پرداخت و گفت: بعضی قرن ۱۷ به بعد و عده ای قرن ۱۸ و جمعی رنسانس یعنی عصر نوزایی علم در قرن ۱۵ و ۱۶ را آغاز مدرنیته می دانند.

وی افزود: جامعه شناسی به نام «توین بی» برای مدرنیته، ادواری ذکر کرده و توضیح داده است که در عصر رنسانس، مقصود از مدرنیته برگشت از قرون وسطی به عصر یونان قدیم بود. چراکه معتقد بودند، یونان باستان، عصر طلایی و درخشانی بوده است.

در قرن ۱۷ سخن این بود که این دوران بهتر است یا دوران یونان و برای همین دو دیدگاه پیدا شد و یک قرن نزاع در انگلستان و فرانسه بر سر همین مسئله پیش آمد.

در قرن ۱۸ تا ۱۹ دو پدیده در جهان غرب رخ داد؛ یکی تحولات سیاسی در قرن ۱۸ که به روشنگری معروف است و دیگری انقلاب صنعتی در قرن ۱۹. قرن بیستم نیز عصر پست مدرنیسم (Postmodernism) است که در آن مدرنیته، نقد می شود.

سخنران این گفتمان، در ادامه ویژگی های مدرنیته مطرح در افکار امروز جهان را این گونه ترسیم کرد:

۱- Humanism: اصالت انسان و انسان گرایی.

۲- Rationalism: عقلانیت و عقل گرایی.

۳- Individualism: فلسفه اصالت فرد و فردگرایی.

۴- توجه به حقوق بشر و دموکراسی.

۵- Anti-traditon: سنت ستیزی و مبارزه با آن چه که متعلق به دوره های پیشین بوده و تحول آن به مدل ها والگوهای نو.

۶- Secularism: دین گریزی یا دین ستیزی (دین مسیحیت با تفسیر کلیسا).

۷- Utilitarianism: فایده گرایی و سودگرایی بر مبنای کامجویی و بهره وری

۸- Liberalism: تأکید بر حق آزادی به صورت گسترده.

۹- Relativism: بازاندیشی و نقد مداوم و نسبیت گرایی در عرصه معرفت. یعنی قانونی مافوق نقد وجود ندارد.

۱۰- Globalization: جهانی سازی و جهانی شدن با الگوی غربی.

۱۱- این استاد حوزه در نقد مبانی مدرنیته گفت: عقلانیتی که در مدرنیته مطرح می شود، انسان محور است با این داعیه که می تواند در عرصه نظر و در حوزه عمل، بشر را اداره کند؛ زیرا عقل بشر به حدی رسیده که از عهده حل همه مشکلات برمی آید و چه در عرصه عمل و چه در عرصه نظر دیگر به هدایت های وحیانی و متافیزیکی که مربوط به دوره های عدم بلوغ بشر بوده، نیازی نیست.

وی افزود: عقلانیت در مدرنیته چون سودگراست، صرفاً به زندگی مادی بر توجه دارد و اصطلاحاً عقلانیت ابزاری نام دارد. «لماکس وبر» از پیشگامان این نظریه است.

این نظریه می گوید: ابزاری را به کار بگیرید که زودتر به هدف لذت بردن از زندگی دنیوی برسید. عقلانیتی خارج از اخلاق و ارزش ها.

وی برای رد نظریه عقلانیت ابزاری مطلبی از «ایان بابور» نقل کرد که در کتاب علم و دین آورده است: «نهضت رمانتیک بر محدودیت علم تأکید می کرد و می کوشید به جنبه هایی از تجربه که در اصالت تعقل «عصر عقل» به غفلت برگزار شده بود، بپردازند. آن گاه این سخن به میان آمد که خیال اندیشی و شهودگرایی هم به اندازه عقل، مهم است و گفته می شد شاعر در برابر زیبایی و حیات درونی طبیعت که تن به تحلیل علمی نمی دهد، حساس است. از سوی دیگر نهضت پیه تیسم (پرهیزکارانه زیستن) و متودیسم (از مفاسد اخلاقی جدازیستن)، قدرت دگرگون ساز تجربه شخصی دینی را که در همان بحث ها و برهان های خداپرستی گم شده بود، از نو به دست آورد.»

ایشان توضیح داد: ایان بابور نهضت رومانتیک با رومانتی سیسم را در قرن ۱۹، عکس العملی در مقابل اندیشمندانی که به عقل حداکثر بها را می دادند، می داند. استاد ربانی گلپایگانی در ادامه بررسی ویژگی عقلانیت مدرنیته، نتیجه برخورد آن با دین را در یکی از دو گزینه الحاد و سکولاریزم خلاصه کرد و اظهار داشت: عده ای مانند «شلایرماخر» آموزه های وحیانی نازل ازسوی خدا را قبول ندارند بلکه دین و وحی را به عنوان تجربه و احساس می دانند. عده ای هم می گویند وحی داری