پاورپوینت کامل مناظره و گفت وگوی علامه عسکری با علمای سودان ۸۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مناظره و گفت وگوی علامه عسکری با علمای سودان ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناظره و گفت وگوی علامه عسکری با علمای سودان ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل مناظره و گفت وگوی علامه عسکری با علمای سودان ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

نشریه افق حوزه با پافشاری بر بایدها و نبایدهای مطبوعاتی خویش، از شایسته ها و وارسته ها نیز غافل نبوده و خوانندگان گرامی را آشنای محفل عملی نموده است.

در این میان پرتوافشانی اندیشمندان و وارثان پیامبران اگر در نظم و نسقی مطبوعاتی انتشار یابد میراثی ماندگار و دست یافتنی را فراهم می کند.

بی تردید علامه عسکری یکی از پیشتازان عرصه میدان تاخت و تاز علمی و پاسداری از مکتب اهل بیت علیهم السلام، شخصیتی است که طعم شیرین ایمان به خدا، رسال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و شیعه گری علی بن ابیطالب علیه السلام را هر بار که بزمی می آراید و حدیثی از زبان یار می گوید، در کام پاکبازان این طریقت می افزاید.

سه تن از علمای کشور سودان که جهت شرکت در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام قدس سره به ایران آمده بودند در سفر به قم، نشستی با علامه عسکری داشتند.

در این دیدار که پیش از آن که گفت وگو و مناظره باشد پرسش مشتاقانه شاگردان و پاسخ مشتفقانه استاد است، بحث های خوبی از سوی علمای شیعه و سنی آن دیار با علامه مطرح شده که در پی می آید.

در ابتدا جناب آقای محمداسحاق محمدحنیف به معرفی خود و فعالیت های انجام یافته پرداخت و گفت: من به دعوت همایش احیا فکر دینی و یادمان امام خمینی قدس سره به ایران آمده ام.

اینجانب رئیس طریقت اراکی قادری استان خارطوم و مؤسس و دبیرکل جمعیت خیریه ثقلین هستم.

این مؤسسه به تأسی و تبرک از حدیث مشهور ثقلین تأسیس گردید و پس از مذاکرات و چالش های گوناگون آغاز به کار کرد و جمعی از مردم عضو آن هستند. و بعضی از روحانیون سودان از اساتید این جمعیت می باشند که قبل از این با من به ایران آمده بودند.

علامه: بله در سفر اولی که آمده بودید همراه شما بودند. یکی از آنها مالکی مذهب بود و با من در مورد مذهب مالکی مناظره طولانی داشت.

محمداسحاق: بله نام ایشان استاد محمدیوسف بود و ما بعد از برگشت از ایران کار آماده سازی برنامه های فرهنگی را در سودان آغاز کردیم و اصلاً خود جمعیت ثقلین هم برای نشر مکتب اهل بیت علیهم السلام تأسیس گردیده و ما بحمدلله برکات و فیوضات این امر را دیدیم و زمینه ای فراهم شد تا در خلال برنامه ها، کلاس های درس و جلسات گفت وگو داشته باشیم. هم چنین به انتشار کتاب پرداختیم، کتاب هایی چون «ابوطالب علیه السلام مؤمن قریش»، »الادله الظاهره فی العترهالطاهره»، «المهدی علیه السلام حول حقیقه ظهوره» و «الفرق بین الفرق الشیعه و السنه»

کار دیگری که انجام دادیم این بود که برای اولین بار در سودان، مجلس عزای امام حسین علیه السلام را از اول تا دهم محرم به پا داشتیم.

علامه:چهکسیدراینجلساتسخنرانیمیکرد؟

محمداسحاق: خودم و استاد احمدخضر محمود، قائم مقام جمعیت ثقلین و رئیس هیئت تحریریه دوهفته نامه ثقلین.

علامه: یک شماره از این نشریه دستم رسیده است.

محمدحنیف: ما هم چنین برای اولین بار ملس سوگواری شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام را در سودان برگزار کردیم.

جمعیت حاضر در مجلس سوگواری امیرالمؤمنین علیه السلام به چهارهزار نفر و در عاشورا به شش هزار نفر رسید و تماماً فیلم برداری شده است.

علامه: این اجتماع در چه مکانی صورت گرفت؟

محمدحنیف: این تجمع در مجمع شیخ همدانی که یکی از رؤسای طریقه اراکی قادری در سودان و نیز جداعلای ما و موسوی نسب و از قبیله اراکیین بود که از عراق آمده بودند برگزار شد.

علامه:دراینصورتپساراکیینهمانعراقییناست؟

محمدحنیف: بله به لهجه سودانی، اراکی تلفظ می شود.

جمعیت ثقلین اعضای زیادی در سراسر سودان از بین دانش آموختگان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها دارد، و ما بیشتر در امور جوانان متمرکز شده ایم و بحمدلله برادران ما در ایران و سایر کشورها در تمام ابعاد مثل ارسال کتاب و مانند آن با ما همکاری دارند، خداوند جزای خیرشان دهد.

البته شما می دانید که انجام چنین فعالیت هایی در سودان پر مخاطره است اما طایفه قادریه در این زمینه موفق است چون آمار این طایفه بالغ بر چهارمیلیون نفر است.

علامه:شمادرچهبخشهاییازسودانسکونتدارید؟

محمدحنیف: طایفه ما در تمام سودان پراکنده است.

علامه: آیا همه این طایفه از شما تبعیت می کنند؟

محمدحنیف: طایفه قادریه از پسر عموی من سیدعبدالله الشیخ همدانی پیروی می کنند که رئیس فرقه قادریه سودان است و مرکز آن در استان جزیزه است و من نماینده ایشان در استان خارطوم (پایتخت) هستم. البته ما جداگانه کار می کنیم، ولی با هم در ارتباط هستیم، من بیشتر در محدوده خارطوم تا مرزهای لیبی فعالیت دارم.

امکانات مان محدود است، ما پنج مسجد داریم که مرحوم پدرم تأسیس کرده و امروزه این مکان ها به کانون های مجالس اهل بیت علیهم السلام و سخنرانی تبدیل شده است. من خودم هم متولی مسجد جامع هستم. سخنرانان این مجالس هم پیرامون سیره اهل بیت علیهم السلام و آموزه های دینی ایشان سخنرانی می کنند.

کار بعدی جمعیت ثقلین انتشار کتاب است که در این زمینه فعالیت گسترده ای دارد و این به خاطر حمایت رئیس طایفه از ماست چون در سودان اجازه چاپ کتاب ه کسی داده نمی شود و حق برپایی هیچ گونه مراسم برای کسی وجود ندارد، زیرا رژیم سودان سلفی است و مطابق نظام وهابی عمل می کند.

علامه: سلفی ها را می شناسم که در مدرسه ابن تیمیه تحصیل کرده اند. آیا اخوان المسلمون هم در سودان از آنها تبعیت می کنند؟

محمدحنیف: بله آن ها ابن تیمیه را شیخ الاسلام می دانند البته اخوان المسلمین سودان با اخوان المسلمین مصر تفاوت دارد. اخوان المسلمین مصر صوفیه هستند، زیرا مؤسس آن شیخ حسن البنأ بود.

علامه: من به شما یک خبری بدهم و آن این که شیخ حسن البناء شیعه وفات کرد. من به این مسئله اطمینان دارم چون دوبار از الازهر مصر دیدار داشتم. البته آن موقع سلفی ها و وهابی ها نبودند.

محمدحنیف: هشتادوپنج درصد مردم سودان صوفیه هستند که نزدیک ترین فرقه به اهل بیت علیهم السلام می باشند. آن ها اگر اهل بیت علیهم السلام را قبول نداشته باشند لااقل محبت و احترام قائلند. اما اشخاصی مثل ترابی طبق یک حدیثی می گویند: ما معتقدیم پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فقط در امور تبلیغی معصوم است نه در غیر آن.

علامه: حتی همین مقدار عصمت را هم برای پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم قائل نیستند. من در هیچ کدام از کتاب های تفسیری این مسئله را ندیدم. از طرفی این ها قائل به قصه غرانیق هستند.

محمدحنیف: ترابی حتی در مورد سلمان رشدی نظری دارد که می گوید: ممکن است من از سلمان رشدی در خانه خود پذیرایی کنم و فتوای امام خمینی مربوط به ملت خودش است و ما الزامی به عمل به آن نداریم.

علامه: آیا می دانی که سلمان رشدی به عایشه اهانت کرده است و امام خمینی برای احترام زوجه رسول الله حکم اعدام سلمان رشدی را صادر کرد. اما هیچ کدام از جوامع اسلامی مثل الازهر حرفی نداشتند.

حکم امام خمینی قلم های غربی ها را شکست، چرا که امروز هم می ترسند حرفی بزنند مبادا آیهالله خامنه ای چنین حکمی را در مورد آن ها صادر کند.

محمدحنیف: من یک مطلبی در همین زمینه بگویم. سلمان رشدی می خواسته از یک کشور به کشور دیگر برود. اما هیچ شکتی حاضر نمی شد او را ببرد غیر از شرکت مک دونالد که آن هم وقتی سلمان رشدی سوار هواپیما می شود هیچ خلبانی حاضر نمی شود هواپیما را هدایت کند!

و اما در مورد خودمان بگویم که دبستانی ها، دبیرستانی ها و دانشجوایان ما نیازمند کلاس ها و دوره های آموزشی هستند. ما بهترین ایشان را گزینش کرده ایم که ان شاءالله تحت نظارت شما می خواهیم برای آن ها کلاس دایر کنیم. من در این جا یک اجازه هم از شما می خواستم و آن این که ما می خواهیم برخی مطالب کتاب های شما را در کتب خود نقل کنیم.

علامه: با ذکر نشانی و سند اشکال ندارد.

من این کتاب ها را برای نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نوشته ام و شما می توانید آن ها را به هر شکلی که خودتان صلاح می دانید چاپ کنید.

محمدحنیف: متشکرم امروز صبح در هتل با استاد محمد حامد که صاحب کتاب «برائهالشیعه من المفتریات» است صحبت می کردیم. در مورد حوراء بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها که دوهفته پیش به زیارت قبر ایشان رفته بودیم، ام کلثوم اسم ایشان است یا کنیه ایشان؟

علامه: حضرت زهرا سلام الله علیها دو دختر داشته به اسم زینب، آن که در مصر است زینب ام کلثوم است و آن که در شام است زینب کبراست که در جریان کربلا و شام آن ماجرا را داشته و هر دو، دختر امیرالمؤمنین علیه السلام هستند البته طبق مطالعات من.

محمدحنیف: ایا این درست است که زینب ام کلثوم همسر خلیفه دوم است؟

علامه: اولین کسی که در این باره تحقیق کرده و مطلب نوشته سیدجعفر مرتضی العاملی است در لبنان که کتاب مفصلی در این زمینه دارد. سرفرصت این کتاب را مطالعه کنید.

در ادامه این دیدار آقای محمداحمد حامد الخیر، به معرفی خود پرداخت و گفت: من اهل سودانم و یک سری کتاب نوشته ام و هنوز هم یک طلبه ام.

علامه:ماهمهطلبههستیم.

محمدالخیر: من در حقیقت مالکی المذهب و اشعری العقیده هستم اما به ولایت اهل بیت علیهم السلام رسول صلی الله علیه وآله وسلم و محبتشان اعتقاد دارم و همین باعث شد تا کتابی در رد وهابیت بنویسم که شیعه را پیروان عبدالله بن سبأ معرفی می کنند.

یک سؤال از شما دارم، جناب عالی در یکی از کتاب هایتان عبدالله بن سبأ را شخصیت جعلی و ساختگی دانسته اید، این چگونه است؟

علامه: همان طور که عده ای صحابی ساخته اند عبدالله بن سبأ را نیز جعل کرده اند. من کتابی دارم در مورد رواتی که جعلی هستند و اصلاً وجود نداشته اند. در جلد دوم این کتاب شما می توانید مسایل مربوط به عبدالله بن سبأ را مطالعه کنید.

تاریخ اسلام را تحریف کرده اند و می گویند اسلام با شمشیر توسعه یافت و برای این یک سری داستان پردازی در مورد جنگ هایی که اتفاق نیفتاده دارند.

مثلاً نوشته اند: خالدبن ولید در فتح عراق رسید به مکانی به اسم انغیشیا و چون آن ها تسلیم نشدند آن قدر از آن ها کشت که رودخانه آن شهر پر از خون شد! من نوشته ام که این شهر و این داستان همه ساختگی است. یا مثلاً برای خدیجه ام المؤمنین سلام الله علیها سه پسر قائل شده اند (طاهر، حارث و زبیر) اما من استدلال کردم که این ها وجود خارجی نداشتند و خدیجه سلام الله علیها یک پسر به نام هند داشته است. اما می گویند خلیفه این سه تن را به جنگ می فرستاد و این سه تن آن قدر از مردم کشتند که اجساد آن ها راه ها را پر کرد، اما در تحقیقات من معلوم شد که نه این سه تن وجود داشتند و نه آن جنگ واقعیت دارد و نه آن مردم و آن راه ها! تاریخ های جعلی را مطالعه کنید که منحصر به عبدالله بن سبأ نیست.

محمدالخیر: من قبول دارم که دروغ پردازی ها و جعلیات در تاریخ زیاد است اما در مورد تاریخ خلیفه سوم تا زمان عباسی به کدام تاریخ صحیح باید مراجعه کرد زیرا همه این تاریخ های موجود از طبری نقل کرده اند.

علامه: کل تواریخی که من آورده ام همراه با روایات مختلف است، زیرا من طبق سنت حوزه شیعه، فقه استدلالی خوانده و تدریس کرده ام و در آن جا متوجه شدم که علمای ما فقه را به روایت استناد می کنند. اما سیره مستند ندارد. لذا بر آن شدم که سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم را تحقیق کنم و اکنون می توانم سیره ای بنویسم که تمام مسلمانان بر آن اجماع کنند، زیرا غزواتی چون بدر، احد و خندق را همه قبول دارند و من در این گونه تاریخ نویسی ها به نزدیک ترین منبع به واقع استناد نموده ام و این قدمی است در راه اتحاد فرقه های اسلامی. نزد من مسند الطیالسی از مسند احمد و آن از صحیح بخاری اصح است. من تاریخ اسلام را تقسیم کرده ام به اسلام در مکه از بعثت تا هجرت، اسلام در مدینه از هجرت تا هجرت علی علیه السلام به کوفه، اسلام در عراق، اسلام در شام و اسلام در عراق تاکنون. من علما و شعرا و فضلا و تمدن آن ها را نوشته ام.

علامه با اشاره به چند داستان جعلی دیگر که از برخی از صحابی مثل انس بن مالک، ابن عباس، ابی هریره و عایشه نقل شده افزود: برخی از احادیث جعلی مثل غرانیق به این اشخاص افتراء بسته شده است. لذا ما نیاز داریم به تحقیق احادیث و سنت.

بسیاری از احادیث غیرمعتبر را دیدم اما نتوانستم مشخص کنم که راوی آن ها کیست. حتی شبی تا صبح می اندیشیدم و رسیدم به این مطلب که همین پرونده در سلسله روات نیز وجود دارد. یعنی شخصی به نام قیس بن عمر هست که در کتب رجالی همه علما او را زندیق و کافر دانسته اند. و فهمیدم که جعل این گونه احادیث کار او بوده است. به هر حال چون کار من در مورد احادیث و سنت، پژوهش بدون هیچ پیش انگاری است. هر حدیثی که باشد، فرق نمی کند مناقشه می کنم تا صحت یا سقم آن ثابت شود.

البته خودم اعتقاداتی دارم اما هنگام پژوهش آن را کنار می گذارم و بدون موضع گیری وارد می شوم. و هر حدیثی را که مناقشه کرده ام و کذب آن ثابت شد صحیح آن را ذکر کرده ام.

این ها که می گویند خالدبن ولید به عراق حمله کرد و مردم را کشت و خون به راه انداخت و کاری کرد که هلاکو نکرد، همه خلاف واقع است، فتح عراق اصلاً به دست او نبوده است. لذا شروع کردم به تألیف سیره رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم، قصه عبدالله بن سبأ هم همین طور است. عبدالکریم ابن ابوعوجا که می گفت: «امویین یاریمان می کردند و عباسیون ما را می کشند» می گوید اگر چه ما را نکشتند اما هزاران حدیث وارد دین شما کردیم که حرام و حلال را مخلوط کنیم.

این زندیق ها توانستند تاریخ اسلام را هم عوض کنند.

الان آقای سیدسلیم حسنی توانسته است از بین تحقیقات من سیره نبوی را استخراج کند.

محمدالخیر: امروز صبح بین من و یکی از برادران ایرانی بحثی در گر