پاورپوینت کامل شعاع اقامه حج و عمره صیانت از بیداری اسلامی خاورمیانه است ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شعاع اقامه حج و عمره صیانت از بیداری اسلامی خاورمیانه است ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شعاع اقامه حج و عمره صیانت از بیداری اسلامی خاورمیانه است ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شعاع اقامه حج و عمره صیانت از بیداری اسلامی خاورمیانه است ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

حضرت آیه الله جوادی آملی در توصیه های عالمانه ای به حجاج بیت الله الحرام، بهترین و اثرگذارترین مطلب در اقامه حج را، تبیین توحید ناب

و پیرایش آن از لوث الحاد، شرک و مانند آن دانستند. به گزارش اسراء نیوز؛ مشروح پیام این مرجع تقلید، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین

حمد سرمدی خدای صمد را سزاست که بهترین ثمر شجر عبادت مستمر را یقین اعلام نمود: «واعبد ربک حتی یأتیک الیقین» (سوره حجر، آیه۹۹)؛ تحیت ابدی، سلسله رسولان، به ویژه حضرت ختمی نبوت رضی الله عنه را رواست که در پرتو بندگی، برترین مظهر مبدئی شدند که ظهور وی عین بطون اوست؛ درود بیکران، دوده طاها و اسره یاسین، مخصوصاً حضرت ختمی امامت را به جاست که در ظل عنایت الهی، کامل ترین مصداق «واجعلنا للمتقین اماماً» (سوره فرقان، آیه۷۴) شدند! به این ذوات قدسی تولی داریم و از معاندان لدود آنان تبری می نماییم!

هرچند تمام دستورهای الهی رهنمود به مهمانی بارگاه قدس ربوبی است، صبغه امر به صیام ماه مبارک رمضان و دستور حج و عمره، این است که آن زمان و این سرزمین، مائده ضیافت و مأدبه مهمانی خاص است. صائمان، از منظری خاص ضیوف الهی، و حاجیان و معتمران از دیدگاهی مخصوص، مهمانان خدایند. میزبان، یعنی حضرت احدیت، جامع جمیع شئون هستی است: «لااله الاانت؛ الدانی فی علوه والعالی فی دنوه» (صحیفه سجادیه، دعای۴۷)؛ گاهی از جهت علو مهمان پذیر است و زمانی از نظر دنو اجابت کننده میزبانان؛ «أنا عند المنکسره قلوبهم» (منیهالمرید، ص۱۲۳) و جمع بین میزبان بودن و ضیف شدن در یک لحظه، مقدور اوست؛ لذا روزه داران ماه صیام و طواف کنندگان حج و عمره، با قلب شکسته می توانند شاهد جمع مهمانی و میزبانی باشند؛ طوبا به صائم جامع علو و دنو، و حسن مآب از آن حاجی و معتمر جامع بین مهمانی و میزبانی!

ادب ضیافت عام، مشترک بین صیام و حج است؛ لیکن ادب ضیافت هر یک را باید در راز روزه و رمز حج تحقیق نمود و به آن متحقق شد، تا لذت مهمانی خدا در کام عابدان حکمت مدار و عارفان عبادت محوری که «کشیدند میان دل و کام دیوارها» مستقر شود و از خلق، توبه نصوح و در حق، حضور دائم و از منظر توحید حق به وحدت خلق همت گمارند. لذا مناسب است چند نکته درباره رسالت حج گزاران و سفارت عمره پردازان تقدیم شود.

یکم: هرچند تمام آفریده ها مهمان سفره همگانی و همیشگی خدایند، ضیافت الهی مخصوص موجودی است که توان سلوک از صفر به صد و از فرود تراب به فراز قرب را دارد و آن غیر انسان نبوده و نیست، زیرا غیر از او همگی ابن سبیل و در راه مانده، یا برخی از راه را نپیموده اند؛ یعنی هیچ موجودی اعم از جماد، نبات، حیوان، جن و فرشته نمی تواند از دنو طبیعت عروج کند و به علو «دنی فتدلی فکان قاب قوسین أو ادنی» (سوره نجم، آیات ۸ ـ ۹) برسد، مگر انسان که جامع جمیع شئون علمی و عملی است.

بیان ابن سبیل بودن غیر انسان که کون جامع است، این است که جماد و نبات و حیوان و جن، گرچه ریشه طبیعی و ناسوتی دارند، سرشاخه جبروتی نخواهند داشت و همگی در بین راه می مانند؛ هرچند در هر مقطع که سقوط کنند و از مرکب حیات پیاده شوند، به خدای سبحان رجوع می کنند؛ لیکن نسبت به اسم های غیر اعظم و در منزل های غیر تجرد عقلی، نازل می شوند؛ همانند توجه همه نهرها به بحر، که همه آن ها در اوایل ساحل می مانند و تنها سیل خروشان موج شکن و توفنده است که به متن دریا می رسد و فرشتگان، گرچه توان حشر و رجوع به برخی از منازل جبروت ـ نه همه آن منازل ـ را دارند، مسبوق به طبیعت و ناسوت نیستند، لذا موجود بین راهی محسوب می شوند.

از این جهت می توان گفت غیر انسان، هرچه هست و هرکه باشد، یا ملحوق به جبروت نیست؛ یا مسبوق به ناسوت نیست؛ بنابراین هیچ موجودی جز انسان، توان سیر از صفر به صد را ندارد، لذا تنها پلاک دار و ملاک مند آیه مبارک «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه» (سوره انشقاق، آیه ۶) انسان سالک است که نه در مرحله جماد راکد شده تا مشمول «فهی کالحجاره او اشد قسوهً» (سوره بقره، آیه ۷۴) گردد؛ و نه در مرتبه حیوان ساکن شد تا محکوم «إن هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا» (سوره فرقان، آیه ۴۴) شود و نه در منزلت شیطنت جای گزید، تا مضروب سوط نقمت و تازیانه کیفر «شیاطین الانس» (سوره انعام، آیه ۱۱۲) شود؛ بلکه هماره از مزال اقدام گذشت و با پشت سر گذاشتن جهاد اصغر و اوسط، به ساحت جهاد اکبر بار یافت و در آن صحنه نیز فاتح شد و توجه به غیر حق را بار زائد دانست که بر دوش کشیدنش مانع لقای الهی است و با «کدح» توان فرسا، از خود همانند غیر، رهید و به بارگاه منیع قرب الهی بار یافت. مناسک حج و عمره، از بهترین وسایل «کدح» و از مهم ترین ابزار «تقرب» است.

دوم: ضیافت حج و عمره با یک تبری همراه اول و با یک تولی همزاد ابتدایی است؛ تبری از حب شهوت و تولی حب حقیقت است. تبری از حب شهوت را می توان از محرمات حرم از یک سو، و محرمات احرام از سوی دیگر، استنباط کرد. پرهیز از حب شهوت به جماد و نبات و حیوان و انسان، یعنی عناصر چهارگانه ابزار شهوت، را می توان از آیه «زین للناس حب الشهوات من النساء والبنین والقناطیر المقنطره من الذهب والفضه والخیل المسومه والانعام والحرث ذلک متاع الحیوهالدنیا والله عنده حسن المآب» (سوره آل عمران، آیه ۱۴) و تولی حب حقیقت را با مقداری تأمل و توجیه می توان از «تعهد به تجرد از هر بند و آزادی از هر آن چه رنگ تعلق بلکه رنگ تعین پذیرد»، استظهار کرد.

نمودار کوتاه و آیت کوچکی از آزادگی مهمانان الهی را از آیه «وأذن فی الناس بالحج یأتوک رجالاً وعلی کل ضامرٍ یأتین من کل فج عمیق» (سوره حج، آیه ۲۷) می شود فهمید، زیرا تمام اهتمام مهمانان سرزمین وحی، شنیدن ندای سخنگوی الهی یعنی خلیل هر عصر و ابراهیم هر دوره است که اول آن: «خلیل من همه بت های آزری بشکست» و آخر آن: «و انی و إن کنت ابن آدم صورهً *** فلی فیه معنیً شاهد بابوتی» (دیوان ابن فارض، ص۷۳) است؛ نیز خاتم اوصیاء حضرت امام مهدی موجود موعود؟ عج اللهاست که باید ندای آن حضرت را شنید و به محضر ایشان باریافت که مورد توجه شرفبار حضرت شویم.

نشان استحقاق این افراد جهت ضیافت، ساده زیست بودن و از مرکب حرص و هوس پیاده شدن (رجالاً) و از کوخ و نه کاخ آمدن و از مرکب لاغر و وسیله فرسوده پرهیز نداشتن و از مرکب ضامر و لاغر شماتتی نداشتن و بالاخره مبتلا به اسراف و اتراف نبودن است. البته زائران دیگر که از کاخ می آیند و با پیمودن هوا و دریا (نه بر ضامر و نه از فج عمیق) به سرزمین وحی می رسند، از ضیافت الهی طرفی می بندند؛ لیکن «راجل» کجا و «راکب» کجا و طیاره و سیاره ممتاز و کشتی دریانورد کجا و «مرکب ضامر» کجا، قله کاخ کجا و دره کوخ کجا! غرض آن است که مخاطبان اصلی ندا و لبیک گویان اولی دعوت انبیا، متنزهان از قید و متولیان به اطلاق اند، تا از هر داری برهند و به دیار نزدیک شوند.

سوم: ندای رسولان الهی به حج، همانند اصل دعوت به توحید و دعوای نبوت، عام و مطلق است و هیچ خصوصیتی برای عام و قیدی برای مطلق نیست، چنان که درباره اصل دین سخن از ناس، بنی آدم و مانند آن است و هیچ وصف خاص در مخاطب شرط نیست. عبارت های «هدیً للناس»، «نذیراً للعالمین»، «ذکری للبشر» و مانند آن، بیانگر گستره شمول دعوت الهی اند؛ ولی پذیرندگان آن دعوت و پیروان این دعوا، گروه خاصی از افراد انسان اند، لذا عبارت های «هدیً للمتقین» (سوره بقره، آیه۲)، «شفاء و رحمه للمؤمنین» (سوره اسراء، آیه۸۲) و «انما تنذر من اتبع الذکر و خشی الرحمن بالغیب» (سوره یس، آیه۱۱) به کار گرفته شدند.

جریان حج و عمره، شامل عموم اهل استطاعت است: «ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلاً» (سوره آل عمران، آیه ۹۷) ولی «راجلان» و «ضامر نشینان» بیش از مرفهان راکب و پیش از صاحبان مرکب سمین، جهت طوف در کوی معبود و سعی در صراط محبوب و رمی دشمن بندگان و بندگی، اهل تلبیه اند. مهم ترین مانع جهاد و هجرت کوچک و متوسط و بزرگ، همانا تعلق به غیر خداست که قرآن حکیم از آن به «تثاقل زمینی» یاد کرده است: «اثاقلتم الی الارض». (سوره توبه، آیه۳۸)

غرض آن که مبتلایان به دوستی چیزی که منشأ هر خطای فکری و خطیئه عملی است: «حب الدنیا رأس کل خطیئهٍ» (الکافی، ج۲، ص۱۳۱) نخست در برابر رهاورد رهبران الهی اعتراض و آن گاه از آن اعراض میکنند و سپس به معارضه با آن برمی خیزند و مستفیضان از محبت، مبدأ هر حق و صدق و خیر و حسن را که منشأ هر علم صائب و عمل صالح است، ایام ویژه دهر می شناسند و بدون هیچ اعتراض و اعراضی، در معرض نفحات مخصوص آن قرار می گیرند که دوران دلنواز و روح پرور حج و عمره نیز از همین سنخ است: «إن لربکم فی ایام دهرکم نفحات، الا فتعرضوا لها ولا تعرضوا عنها». (منهاج البراعه/۱۹/۳۲۰)

آری! ندای تکوینی حضرت خلیل الله و دعوت ولایی آن حضرت که با اذن ربوبی همراه بود، «… ثم ادعهن یأتینک سعیاً» (سوره بقره، آیه۲۶۰)، مرده ها را زنده کرد و زنده شده ها با سعی و کوشش سریعاً به حضور آن حضرت بار یافتند؛ یعنی تنها زنده شدن و زنده بودن، معیار نیست و به حضور ولیّ خدا و پیامبر و امام معصوم علیه السلام رسیدن و در آن حصن حصین متحصن شدن، ملاک است و اذان تشریعی و ندای فقهی، اخلاقی و حقوقی حضرت خلیل الرحمن و حبیب الله و دعوت ولایی آن ذوات قدسی، راجلان و ضامرنشینان نیز، سایر مستطیعان را به حیات معنوی زنده می کند، تا با حضور در سرزمین وحی، خود را در محضر صاحب شریعت مشاهده کنند و قیام و قعود، صحو و محو، بقا و فنا و بالاخره، هرچه به احکام و حکم باز می گردد، همگی به دستور آنان باشد.

از این رهگذر، می توان گفت که زاد راه، نیز استطاعت برخی از حاجیان و معتمران، تا حج البیت است و ره توشه اوحدی از سالکان و استطاعت مجاهدان جهاد اکبر و مهاجران هجرت کبرا تا لقاءالله است و این تفاوت منظر، مرهون اختلاف در تعیین مرجع ضمیر است، که آیا مرجع ضمیر «الیه» در آیه «… لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه» (سوره آل عمران، آیه۹۷)، «حج البیت» است که ظاهر و متبادر فقط همین است، چنان که فتوای مفسران نامور جهان اسلام نیز فقط همین است؛ یا مرجع آن لفظ «الله» در صدر جمله است که هدف باطنی سالکان کادح با حفظ معنای ظاهر آیه، همین است.

فرق وافر بین دو زاد، این است که توشه در یکی، جمع آوری است و در دیگری، رفض و نفض و آخرین خلع فوق خلع، همان رفض هستی خود است، تا غیر خدا مشاهده نشود؛ بنابراین عصاره سفرنامه این متألهان ویژه، سه حضور برابر سه فقه است: حضور اول، برابر فقه اصغر در سرزمین وحی و حفظ جمیع مناسک برابر رهنمود قرآن و عترت است؛ حضور دوم، برابر فقه اوسط در زمینه ولایت و امامت و حجت بالغ عصر است که جمله «یأتونک» (سوره فرقان، آیه۳۳) می تواند ناظر به آن باشد؛ حضور سوم، برابر فقه اکبر در بارگاه منیع توحید الهی و شهود حضرت حق در مجال اسمای حسنی و صفات علیای اوست. البته چنین حجی، حج اکبر خواهد بود. حج اکبر در فقه اصغر، صحنه عرفات یا مناسبت های دیگر مطرح شده در متون و شروح و تعالیق و حواشی فقه اصغر است. هرچند اصل حج نسبت به عمره که حج کبیر است، اکبر خواهد بود، چنان که برخی از نصوص روایی، به این نکته پرداخته اند.

چهارم: تمایز مراتب حج و عمره، همانند تفاوت درجات عبادت های دیگر، گاهی به لحاظ وجدان شرایط و فقدان موانع مناسک است و زمانی به جهت نیت و هدف ناسکان؛ یعنی حاجیان و معتمران و عاکفان و طائفان، از لحاظ قصد رهیدن از دوزخ یا رسیدن به بهشت یا در مقام حب خدا و شکرگزاری در ساحت اقدس ربوبی است. تقسیم اولی از این منظر است که اوساط اهل عبادت، ضمن احراز تمام شرایط و پرهیز از همه موانع، درصدد رسیدن به غیر خدایند، زیرا مقصود آن ها نجات از جهنم یا مقصد آنان، انتفاع از بهشت است و اوحدی از آل پرستش، ضمن احراز و پرهیز یاد شده، وصول به لقای خدا را رصد می کنند و به غیر او توجهی ندارند.

قرآن حکیم سعی گروهی را که می توان از آن ها به «ابرار» نام برد، چنین می داند که عمل صالح داشته باشند که عبارت «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» ناظر به آن هاست؛ و کوشش و کشش عده ای را که می توان از آنان به «مقربان» یاد کرد، چنین می داند که صالح باشند: «… و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس کل من الصالحین». (سوره انعام، آیه۸۵) صلاح عمل، در تمامیت نظام داخلی آن است و صلاح عامل، در تمامیت هویت وجود فقری او. عبد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.