پاورپوینت کامل مصاحبه با حضرت آیت اللهسید عبد الکریم کشمیری(رضوان الله تعالی علیه) ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه با حضرت آیت اللهسید عبد الکریم کشمیری(رضوان الله تعالی علیه) ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با حضرت آیت اللهسید عبد الکریم کشمیری(رضوان الله تعالی علیه) ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با حضرت آیت اللهسید عبد الکریم کشمیری(رضوان الله تعالی علیه) ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۹

گزارشی از جلسه مصاحبه و گفت وگوی برخی از فضلای حوزهبا حضرت آیت اللهسید عبدالکریم کشمیری قدس سره

جلسه در اتاقی محقر، در خانه مرحوم آیت اللهکشمیری که در قم واقع است، انجام می شود. با توجه به روحیات آیت اللهکشمیری، به نظر می آید آنچه انجام این مصاحبه را برای آن بزرگوار پذیرفتنی و آسان تر می کند، حضور جمعی محدود (شش نفر) آن هم عده ای آشنا است؛ به ویژه این که مسؤولیت گفت وگو _ یا به اصطلاح، مصاحبه_ را یکی از شاگردان خاص ایشان، حاج شیخ جعفر ناصری ـ زید عزه الشریف ـ بر عهده دارد. آیت الله کشمیری همراه حضار وارد می شود و پس از لحظاتی سخن شروع می شود.

مصاحبه کننده –که همان گونه که گفتیم از شاگردان خاص ایشان است – با سخنانی آمیخته از ارادت و ادب، چنین آغاز می کند:

* خوب آقا جان! بالاخره باید سه ربع _ یک ساعت، خلاف میل باطنیتان یک خرده صحبت بکنید.

آیت اللهکشمیری با لبخندی ملیح رو به او کرده و می گوید:

ـ از چه صحبت کنم؟ چه بگویم؟

*در ابتدا درباره جد پدری تان، آقای سید حسن کشمیری بفرمائید.

ـ آقای سید حسن کشمیری از علمای کربلا بود.

* در حد مرجعیت تقلید بود؟

ـ بله، ]اهل[ تبریز مقلدش بودند، صاحب کرامت بود. شخصی بزرگ بود، مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری یزدی از شاگردانش بود، ملا بود خیلی.

*جد مادریتان؟

ـ مرحوم آقا سید محمد کاظم معروف است دیگر.

*آسید محمد کاظم یزدی، صاحب عروه؟

ـ بله، صاحب عروه.

*آقا! خودتان از چه زمانی تحصیل طلبگی را شروع کردید؟

ـ ۵۱ ]سالگی[ .

*: اساتیدتان یادتان می اید؟

ـ اساتید چه درسی؟

* دروس ابتدایی، مثل ادبیات، منطق؟

ـ درمنطق حاشیه ملا عبدالله را نزد آشیخ شمس بادکوبه ای که مدرس منطق بود، خواندم.

* دروس بعدی مثل لمعه، رسائل، مکاسب؟

ـ لمعه، نزد آقا سید احمد اشکوری.

* رسائل، مکاسب؟

ـ نزد آقا شیخ مرتضی طالقانی

* مثل این که آقا شیخ مرتضی طالقانی از شاگردان مرحوم آخوند بود؟

ـ بله.

* در ضمن مثل این که در عرفان و سیر و سلوک هم شاگرد آخوند کاشی بود؟

ـ بله.

*شما استفاده ای از ایشان کردید؟منظور در اذکار و این گونه امور؟

ـ بله، بیشتر از ده سال نزد ایشان بودم؛ چون در مدرسه خودمان بود. من هم حجره ام پیش حجره ایشان بود؛ یک دیوار فاصله بود؛ بیشتر از ده سال.

* از کرامات ایشان چیزی یادتان هست؟

ـ بله؛ صاحب کرامت بود؛ انسان را می خواند؛

* غیر از شیخ مرتضی طالقانی در سیر وسلوک استادی داشتید؟

ـ مرحوم آقا سیدعلی قاضی.

*چند سال خدمت ایشان بودید؟

ـ ۵-۴ سال.

* ایشان را چه طور دیدید من حیث المجموع؟

ـ انسان ملکوتی و الهی است. فانی فی الله بود، شخص بزرگی بود.

* دستوری هم به شما می دادند؟

ـ بله؛ ذکر یونسیه را او داد به من (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) در سجده ۴۰۰ مرتبه.

*در ابتدا ایشان گفتند؟

ـ ]بله[ ابتدا ایشان گفتند. ذکر «یا حی یا قیوم» ۰۴ مرتبه، ایشان فرمودند.

*با شخص بزرگ دیگری از این قبیل برخورد داشتید؟

ـ آقا شیخ علی اکبر تهرانی اراکی، شخص خیلی بزرگی بود.

* در عرفان هم ]بزرگ بود[؟

ـ در عرفان هم، بله؛ در فقه و اصول هم ایضاً از شاگردان آخوند ملاکاظم بود.

* فوق العادگی ای، چیزی یادتان مانده از ایشان؟

سر را به زیر می اندازد و اندکی به فکر فرو می رود و می گوید:

ـ «باید فکر بکنم».

*آقا! درس خارج چه کسی می رفتید؟

ـ درس آقای خویی.

* از ابتدا؟

ـ درس خارج آقای خوئی از ابتدا ]می رفتم[

* تا آخر ]می رفتید[ ؟

ـ تا آخر کار که آمدم.[که ظاهراً منظور، آمدن از نجف به ایران بود.]

* یک استقبال عمومی شده بین طلبه ها نسبت به مرحوم آقای قاضی …؟

ـ بله؛ جا دارد.

* بعد از این که متوجه شده اند از اساتید علامه طباطبایی و یک سری از عرفا ایشان بودند، اگر چیزی در نظرتان باشد، بفرمایید این ها قابل استفاه هست؛ از کرامات ایشان، از حالات ایشان؟

ـ ایشان یک شخص ملکوتی بود؛ تمام فانی فی الله بود؛ بین مردم نبود. یک عرب عبا دوز بود که ، آقا سید علی قاضی پیشش می نشست. روزی که آقا سید علی قاضی فوت کرد، دید عماره ای آوردند و دستگاهی و شلوغ شد و… گفت «اینها چیه؟» گفتند: «آن پیرمرد است» گفت: «این که درِ دکانم می نشست، این سید!! من نمی دانستم او آدم ملایی است».

*یعنی ایشان خودش را نشان نمی داد؟

ـ نمی داد؛ نه.

*جریانی هم یک بار می فرمودید: رفتم از ایشان کیمیا خواستم، یادتان هست؟

باز هم به فکر فرو می رود و پس از مدتی به یاد می آورد. وقتی سؤال کننده می خواهد ماجرا را تفصیلاً بفرمایند تا دیگران هم استفاده کنند. با لبخندی دلنشین چنین می گوید:

ـ گفتم: «یک ذکری برای رزق و روزی بدهید به ما» فرمودند «بگو اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمن سواک زیاد بگو». راستی هم اثر دارد.

* با آقای بهجت از چه زمانی، آشنا شدید؟

ـ آقای بهجت در مدرسه ما بود، نجف. آنجا با ایشان آشنا شدم.

* ایشان را از ابتدا چطور می دیدید شما؟

ـ خیلی خوب،

* دوران طلبگی شان هم ایشان مهذب بودند و…؟

ـ بله؛ از طلبه های مهذب نجف، آقای بهجت است. پیش ایشان اصاله البرائه را خواندم.

* از نجف با مرحوم امام هم که آشنایی داشتید؟

ـ بله؛ به من عقیده داشت خیلی؛ علاقه داشت. دو بار دنبالم فرستاد رفتم پیشش.

* چه می گفتند؟

ـ می پرسید: «اوضاع چطور می شود؟ وضع ما چطور می شود؟ خواب دیده بود در نجف مرده و دفنش کردند، من گفتم: نه؛ شما در ایران فوت می کنید و در ایران دفن می شوید».

* این جریان مربوط به نجف است؟

ـ نجف است.

باز هم سکوتی فضا را می گیرد. ظاهراً تصمیم آن بزرگوار این بود که تا نپرسند، آن هم در حد ضرورت و کفایت، چیزی نگوید. به پیشنهاد برخی از حاضران، از آیت اللهقاضی بحث می شود؛ استادی که مرحوم آیت اللهکشمیری عقیده دارد بیشترین و مهم ترین معارف را از او کسب کرده است ؛ لذا سؤال کننده درباره روش سلوکی آیت اللهقاضی چنین می پرسد:

* سبک مرحوم قاضی را رفقا می خواهند بدانند که ایشان با چه عملی و چه کاری به این مرتبه از معرفت رسید؟

ـ سجدات عدیده ای [سجده های بسیاری] داشت؛ روزه زیاد می گرفت؛ سجده یونسیه را ترک نمی کرد …؛ توکلش بر خدا، قوی بود خیلی، خیلی قوی بود.

*چه کسی به عنوان شاگرد ایشان آن جا مشهور بود ؟

ـ آقا شیخ علی محمد بروجردی، از شاگردان مبرزش بود همین آقای بهجت.

* آقا سید احمد چطور؟

ـ آقا سید احمد کشمیری.

* ایشان هم شاگرد آیت اللهقاضی بود؟

ـ [آیت اللهکشمیری با لبخندی می گوید:] شخص بزرگی است آسید احمد، خیلی قاضی ثانی است. آسید احمد شب ها نمی خوابید ابداً.

* شب ها چه کار می کرد؟

ـ عبادت؛ ذکر می گفت.

* حالا به نظر شما اگر بپرسند هر کسی بخواهد راه به طرف خداوند متعال ]ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.