پاورپوینت کامل حلقه انس ۹۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حلقه انس ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حلقه انس ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حلقه انس ۹۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

اشاره :

یکی از توفیقات مؤسسه دارالهدی که با عنایات الهی و همت جمعی از فضلای دلسوز حوزه علمیه قم عملی شد، برگزاری دوره تخصصی تربیت مربّی و پژوهشگر اخلاق است. این دوره که در عین نوباوگی مورد توجّه، تفقّد و استقبال برخی علمای گرانقدر و مسؤولان حوزه علمیه نیز قرار گرفته است، سعی در جبران خلأ ناشی از کمبود فضای اخلاقی در جامعه و حوزه دارد.

متن زیر، سخنان ارزشمند استاد گران قدر، جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری است که تأسیس و ادامه روند فعالیت های مؤسسه دارالهدی با ابتکار و همت ایشان شکل گرفته و می گیرد. این سخنان در جمع دانش پژوهان اولین دوره اخلاق مؤسسه و در فضایی آکنده از معنویت انجام شده است که به محضر خوانندگان عزیز تقدیم می شود:

بسم الله الرحمن الرحیم و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر السلام علی المهدی الذی وعد الله به الاُمم أن یجمع به الکلم و یَلُمّ به الشعث.

طیّبوا أفواهکم بالصلاه علی محمد و أهل بیته الطاهرین

یکی از دوستان که در یکی از دوره های پژوهشی ـ و شاید هم تخصصی ـ حوزه شرکت کرده بودند، به بنده می گفتند: «ما به این امید وارد این دوره شدیم که غیر از اطلاعات علمی صِرف، بحث و جدل های علمی مرسوم نتیجه دیگری هم بگیریم و تغییری رو به بهبود در خود احساس کنیم؛ ولی متأسفانه این قسمت دوم در ما حاصل نشد». در ادامه این دوست ما می گفتند: «حال سؤال ما این است آیا برای کسانی که در کلاس های تربیت محقق در زمینه اخلاق یا تخصصی اخلاق شرکت می کنند غیر از احاطه و اطلاعات علمی نصیب(معنوی) دیگری هم در این دوره ها خواهد بود یا نه؟»

در جواب ایشان عرض کردم: «این دوره های تخصصی اخلاق، اطلاعات مفیدی به ما ارائه می کند، سررشته بسیاری از علوم که در طول تاریخ از شاخه های علوم خودشناسی و خدا شناسی بوده را به دست ما می دهد؛ ولی رُشد، اعتدال، لطافت روح، اخلاق، تقرّب به آقا بقیه الله علیه السلام شرایط دیگری می خواهد که با صرف مطالعه یا فعالیت ظاهری معلوم نیست همه اش حاصل شود.»

این، تذکری بود که متوجه باشیم و به صرف فعالیت ظاهری در امور معنوی اکتفا نکنیم و به حرکت باطنی هم بپردازیم. پس از این مطلب، کمی بیشتر درباره مجموعه خودمان صحبت کنیم. خیلی از اطلاعات و علوم هست که در طول تاریخ هزار و چند ساله پس از غیبت صغرا– و حتی قبل آن – از بین رفته است؛ علومی که از اسرار بوده، علومی بوده که در معرفت نفس خیلی دخیل بوده، علومی بوده که در ساختار شخصیتی انسان خیلی دخیل است که شخصیتی موحّد از شاکله انسان ساخته شود. این ها از بین رفته است، این ها اسرار است، این ها حکمت است. آشنا شدن با آن، از خیلی از علوم ضروری تر به نظر می رسد.

مجموعه ما بر پایه اخلاق گرد هم جمع شده است که اگر اراده حق تعالی و عنایت حضرت بقیه الله – روحی له الفداء – باشد، راهکاری برای اعتدال انسانی و خودشناسی و معرفت نفس و خداشناسی به دست دهد. یکی از وظایف طلبگی ما، رساندن علوم به نسل های آینده است. ان شاء الله در این بخش تخصصی اخلاق به فضل الهی موفق شویم و حرفی از قرآن را برای طلبه های جوان و بعدی ها بیان کنیم. غیر از این که خودمان هم می خواهیم بهره ببریم. در این راستا بهره خیلی هست. انسان خیلی عظیم است و راه تا معرفت نفس، خیلی طولانی است و خیلی زحمت می خواهد، خیلی ثبات قدم می خواهد. امیدواریم این گونه مقدر باشد و ما توفیق بیابیم که ضمن این که خود ما راه را طی کنیم، ابزاری باشیم که حق تعالی ما را واسطه خیر و رساندن معارف به مردم قرار دهد.

شما الآن دقت کنید؛ در فصلِ فعلی حوزه، چه اشتغال به علوم و چه آداب و اخلاق و امور معنوی، به گونه ای است که تأمین کننده روح و روان نیست. اگر سیصد مؤسسه در حوزه علمیه قم وجود دارد که مرکز علمی و عملی و الگوی معنوی جهان شیعه است تعداد محدود و انگشت شمار آن ها شاید که ذوق کارهای اخلاقی و معارف داشته باشد و در این راستا کار کند؛ پس با نیازی که الآن هست، با خطراتی که اکنون از این زاویه اسلام را تهدید می کند، اهمیت این کار بیشتر معلوم می شود.

الآن شما می دانید در هند، مرتاضی ادّعای خالقیت کرده است. در خود ایران هم پیرو دارد و او را پرستش می کنند، ببینید امر باطلی را با تبلیغ به کجا رسانده اند و ببینید که مسئولیت ها چقدر سنگین است. این، بر اساس عدم توجیه است و این که برای امثال ما هم این قضایا حل نشده است که بتوانیم اطلاعاتش را به دیگری بدهیم. در مجموعه دارالهدی – در صورت امکان – باید در زمینه معنویت های نوظهور که مربوط به ما(حوزه) است؛ کار بشود. نگاه کنید، مطالعه کنید. بعضی از دوستانی که در این قضیه توجیهند و کار کرده اند، بیایند توضیح بدهند که چه آفت هایی از این ناحیه به شیعه می رسد. نمی دانم آن سی دی مربوط آقای کاظمینی بروجردی را دیدید یا نه. یک نفر که هیچ سواد طلبگی ندارد، با محاسن بلند و عمامه بزرگ، در همین زمینه های معنویت های نوظهور شروع کرده است به فعالیت، و مردم، بسیار به او اقبال کردند. شنیدم که یکی از مسئولان دولت آمریکا دو بار در سخنرانی هایش گفته بود: «چرا آیت اللهکاظمینی را در ایران آزاد نمی گذارید؟» آن وقت، این شخص، یکی از صحبت هایی که در جمع، بیان می کند، عیناً این است که می گوید: «باید بدانید که نان را باید به نرخ روز خورد. اگر نان را به نرخ روز نخوردی، عقبی». این، کسی است که بسیار هم پیرو داشته است و حالا بساطش را برچیده اند. از این گونه افراد، زیاد هستند. شخصی از افراد یک گروه از همین منحرفان می گفت: «ما نماز می خوانیم؛ اما نماز ما از این جا شروع می شود: «الله أحد» کلمه «قل» را ندارد. یک دخل و تصرف ها و ترکیب هایی از نهایت جهل پدید می آورند. خیلی ها هم پیروی می کنند. بسیاری از مردم هم دنبالشان می روند.

این مربوط به ما حوزوی ها است که در یک بخش در پشتوانه معنوی، اول خود من باید توجیه باشم، قوی باشم، بپذیرم حقیقت دین خدا را، عالم غیب را، ملکوت را و در بخش معنوی خودم استقرار پیدا کنم. اما متأسفانه با آن همه مبانی علمی و الگوهای معنوی ما ضعیف عمل می کنیم و دیگران دارند رخنه می کنند. ضرورت این کار قطعی است. کار هم بسیار هست. گویا جای دیگر در این زمینه کار نشده است. دوستانی که حالا وقت می گذارند، الآن دارند آشنا می شوند، این ها بعد از این دوره، تازه کارهایشان شروع می شود؛ به عنوان محققانی که می توانند مطلب را بگیرند، پخته باشند، آماده باشند و برای برنامه ریزی برای نسل های آینده، برای طلبه های جوان از نظر تنظیم آداب، اخلاقیات، رشد، معرفت توانایی داشته باشند. چرا باید یک حوزه، یک چنین دوره ای را به صورت مدوّن نداشته باشد؟ و حتی غیر حوزه، ای کاش ما در آموزش و پرورش از کلاس اول یک جزوه ادب و اخلاق می داشتیم، تا دروس دانشگاهی؟ ولی متأسفانه خود حوزه ما از پایه اوّل، می گویند برو فلان کتاب را مطالعه کن و یک نمره ای برایشان منظور می کنند و کار جامعی نشده است. حالا که این دریچه ـ به فضل الهی ـ و به عنایت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام باز شده است واقعاً این کار را دنبال کردن، عین عبادت است.

بله؛ البته ما الآن افرادی هستیم خیلی محدود. ما تا دوسال پیش، مجموعه ای بودیم ده الی پانزده نفره و چون پشتوانه دولتی هم در کار نیست، نمی توانیم زیاد نیرو جذب کنیم و الّا مستعدّترین افراد حوزه که به این مسائل علاقه مند هستند، اظهار علاقه کرده اند؛ ولی ما نتوانسته ایم نیروهای بیشتری جذب کنیم و جدی کار کنیم و این بخش آداب و اخلاق را توسعه بدهیم.مطمئن باشید طلبه و حتی غیرطلبه اگر معنویتش تأمین شد دین تضمین می شود. شاید خداوند متعال می خواهد این مجموعه همین طور و با همین محدودیت پیش برود؛ ولی کار زیاد داریم.

این یک بخش که می خواستم خدمت دوستان عرض کنم که قضایا را به عنوان یک عبادت پیگیری کنند و برای خودشان مفید بدانند. خیلی از علوم در طول تاریخ از بین رفته است و می شود این ها را برگرداند و از هم جدا کرد. انسان، موجودی عظیم است و توانایی های فراوان دارد؛ دریا دریاست. انسان، این قدر کوچک نیست، ارتباطش با هر بخشی از علوم معنوی، یک دریا معنا به او می دهد. خودش را کوچک نداند؛ ولی ابزار – یعنی سرنخ های اطلاعات- در طول تاریخ از بین رفته و مقداری محدود و ضعیف از آن مانده است. خیلی مطالعه می خواهد که بعضی از این سرنخ ها به دست بیاید و دوباره احیا شود؛ علوم خودشناسی، خداشناسی و اهل بیت شناسی، این ها تفکیک و تبیین شود. این کار، عبادتی است. گویا انتخابی است از حق تعالی؛ ولی باید قدردان بود، تا توفیق طی این راه پیدا شود. باید قصد خدمت به حوزه داشت و با صدق وارد شد: « رَبّ ِ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطانًا نَصیرًا»۱. اگر صدق باشد، خود خداوند متعال امور را تکفّل می کند. البته در این زمینه خیلی صحبت هست و نمی خواهیم تمام صحبتمان را به این قضیّه بپردازیم.

یک بخش دیگر که بخش مربوط به خود ماست، این است که خودسازی کار آسانی نیست؛ پرورش استعدادها کار آسانی نیست؛ به فعلیت رساندن شاکله استعدادی و به رشد رساندنش کار آسانی نیست؛ به هر کسی هم داده نمی شود. حرف زدن آسان است، شکل و شمایل عارف گونه درآوردن آسان است، قیافه زاهد و مقدس گرفتن آسان است؛ امّا انقلاب درونی آسان نیست.

خداوند متعال، این طور قرار داده است که این راه، راه شیعیان خُلّص امیرالمؤمنین علیه السلام باشد و آن کس که ناخالصی دارد، عقب بیفتد: «ولایزید الظالمین إلا خساراً». غیر از این که بهره نمی برند، ضرر هم بکنند؛ به این دلیل که این راه، راهی نیست که بشود در آن بازی کرد یا در آن، به فکر نان بود، به فکر منیّت و ریاست و در فکر غیر خدایی بود. خیلی راه خالصی است و بسیار ارزشمند است. در نهایت هم باطنی آرام به انسان می دهد، نظر عنایت آقا صاحب الأمر را به سمت انسان می کشاند. سخت است، بله سخت است.

شما نگاه کنید؛ گاهی انسان می بیند جوانی که ، گردنش را کج می گیرد، تسبیح دستش می گیرد و چقدر حرکاتش شبیه یک عارفِ کامل است؛ ولی وقتی قرار می گیرد در امتحان روابط اجتماعی که باید تقوا داشته باشد و خودساخته باشد کم می آورد. ساده تر بگویم این که یک نفر، عین خودش را می گذارند کنارش و از باب مؤمن مثله یحسده این شخص ظاهراً متعبد، شروع می کند حسادت کردن، دریای آتش از دلش شعله می کشد. ما ها غدّه هایی در دلمان هست که این ها را باید اصلاح کنیم. هر کس هم غدّه اش یک رنگی دارد و یک بوی بدی. ماها بیماریم. قرآن، برخی این بیماری ها را صریحاً مرض معرفی می کند: « یا نِساءَ النَّبِیّ ِ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ » شما – ای نساء النبی – وقتی حرف می زنید، اگر کمی حرفتان، صدایتان نازک باشد، کسی که در قلبش مرض هست، طمع می کند. انسان دارد در خیابان می رود؛ اگر دید نمی تواند راحت برود، اگر دید ذهنش دارد این طرف و آن طرف می رود، معلوم است قلب بیمار است. این، به نساء النبی اختصاص ندارد. این بیماری است و از این بیماری ها انواع و اقسامش را ما داریم.

نگذرد بر ما که در فکر تهذیب نباشیم؛ نگذرد بر ما زمانی که ما با نفس خود قضایا را به گونه ای توجیه کنیم که بدی های خود را بپذیریم، مشکلات خودمان را نگهداریم و در کارهای روزانه اعمال کنیم. خیلی قلب باید کَدِر باشد که از محدوده ترازوی خوبی ها تنزّل کند و بایستد. سپس کارهای روزانه اش را طبق ریاست خواهی، طبق تکبّر، طبق مشکلات اخلاقی نگه دارد. هیچ وقت به فکر افتاده ایم که ما لحظه به لحظه باید حسابمان را صفر کنیم؟ لحظه به لحظه باحق تعالی کارهایمان را یکدست کنیم؟ اگر می خواهم فردا کاری کنم که دارای نیّت ناجوری است و نیّت نفسانی دارد، چطور می توانم امشب بخوابم و در این نیت بد باشم و فردا هم زندگی کنم و این نیّت بد ادامه داشته باشد؟ این بیچارگی ما مالِ این است که ناجوری ها و بیماری ها و نیت های ناجور را در دلمان نگه می داریم و زمان از آن می گذرد و کهنه می شود. خیلی از بیماری های ما بیماری های کهنه است، بخش زیادی این چنین است.

اگر در آیات دقت بکنیم، مشکلاتی را به شیطان منسوب می کند: «انّ الشیطان ینزغ بینکم».

نزغ شیطان هست؛ ولی شیطان این جور نیست که به هر کس راه پیدا کند. شیطان به دلی راه پیدا می کند که به او راه می دهد. شیطان برای دخل و تصرف در من ابزار دارد و یکی از ابزارهایش، قوه خیال است؛ و واهمه خیال را تحریک می کند؛ چه در باب ریاست باشد، چه در باب شهوت و چه در ابواب دیگر. شیطان اول این را به حرکت درمی آورد، می بیند شخص، زمینه خوبی دارد، آن وقت وارد می شود. شیطان، مانند پرنده ای سیاه می آید در دلِ این شخص. یک وقت، شخص مؤمن است، به خدا پناه می برد و او را دور می کند؛ فوری استغفار می کند و نمی گذارد شیطان بنشیند در دلش یا این فکر شیطانی در او رسوخ کند؛ ولی یک وقت یک نفر خوشش می آید و با این فکر خو می گیرد. ظاهرش این است که این شخص با این فکر خو گرفته است؛ ولی باطنش این است که پرنده ای سیاه آن جا نشسته و لانه کرده است. مدتی که می گذرد، تخم گذاری می کند و بچّه هایش به دنیا می آیند. بچه های این، دیگر خانه زادند و به این سرعت نمی روند. خیلی گریه می خواهد، خیلی بیداری شب می خواهد، تا انسان دلش پاک و زلال شود.

یک حرکت می خواهد که ما حساب هایمان را صفر کنیم، بدهی های نفسانی خود را که به صورت روش برای خودمان ایجاد کرده ایم، قرض درست کرده ایم، این ها را ادا کنیم، سیاهی ها را پاک کنیم، دلمان را صاف کنیم، زلال کنیم، بعد از آن ما، حرکت اصلاحی و جمع آوری ذخیره را انجام دهیم.

ذکر، دو بخش است؛ یک بخشش برای قبل از تصفیه است. جنس اذکار در این موقع، برای بشر، عموماً استغفارگونه است، تا برسد به توبه.

استغفار، غیر از توبه است: «ان استغفروا ربکم ثم توبوا الیه» استغفار در این مرتبه، شاید یکی از معانی اش این ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.