پاورپوینت کامل جان پرور است قصه ارباب معرفت;یادبودی عرفانی از زندگی علامه طباطبایی قدس سره الشریف ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جان پرور است قصه ارباب معرفت;یادبودی عرفانی از زندگی علامه طباطبایی قدس سره الشریف ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جان پرور است قصه ارباب معرفت;یادبودی عرفانی از زندگی علامه طباطبایی قدس سره الشریف ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جان پرور است قصه ارباب معرفت;یادبودی عرفانی از زندگی علامه طباطبایی قدس سره الشریف ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

جان پرور است قصه ارباب معرفت

رمزی برو بپرس و حدیثی بیا بگو

… من یکی از کلمات قصار آن جناب را که جمله ای بسیار بلند است یادآور می شوم: «ما کاری مهم تر از خود سازی نداریم». خداوند درجاتش را متعالی بفرماید که لفظ «ابد» را بسیار بر زبان می آورد و در مجالس افادات خویش، چه بسا این جمله کوتاه و سنگین و وزین را به ما القا می فرمود که ما ابد در پیش داریم؛ هستیم که هستیم «انما تنتقلون من دار الی دار».

انسان، از بین رفتنی نیست، باقی و برقرار است؛ منتها به یک معنی لباس عوض می کند و به یک معنی جا عوض می کند؛ از رحم مادر به دامان مادر، به گهواره، به مکتب، به مدرسه و… . انسان موجودی است ابدی و بر اساس قرآن و عرفان و برهان، علم و عمل، انسان سازند. علم و عمل جوهرند، عرض نیستند. و حقیقتاً سرشت گوهر روان می شوند، غذای جان می گردند؛ آن چنان که آّب و نان، غذای بدن می شوند و غذا مطلقاً چه مادی و چه روحانی، از خدمه اسم شریف باقی هستند.

«الباقی» یکی از اسماء الله سبحانه است و غذا از خدمه اسم باقی می باشد. یعنی غذای جسمانی سبب بقای بدن و غذای روحانی سبب بقای نفس ناطقه انسانی است. با این ویژگی که غذای جان پرور، از ماورای طبیعت است و دستخوش حوادث طبیعت قرار نمی گیرد، باد و باران در او اثر نمی گذارند، آب و خاک سبب اضمحلال و متلاشی شدن آن نمی گردند و همچنین سایر امور مادی نمی توانند دست تصرف به سوی ماورای طبیعت دراز کنند.

غذایی که طعمه جان می شود اتحاد وجودی با نفس ناطقه که فراتر از طبیعت است، پیدا می کند و برای همیشه باقی و برقرار می ماند. پس انسان، روز و شب در طریق ساختن خویش برای «ابد» است.

این انگیزه و هدف و ایده، همواره در مد نظر اولیای الهی بوده و هست و ریشه عرفان عملی، همین حقیقت است.

آن کسی که کشیک نفس خویش می کشد، در مقام تخلیه است، می بایستی ظاهرش و آداب و معاشرت دنیایی او مطابق دستورات الهی باشد. و اما آرایش روح و جان را تحلیه می نامند. تحلیه زینت است، آراستن جان است، باید به فکر آراستن خود بود؛ هر چند که در حقیقت، خداوند سبحان برون آرا و درون پرور است. به تعبیر شریف سنایی غزنوی:

ای درون پرور و برون آرا

و ای خرد بخش بی خرد بخشا

هر چند که صورتگر عالم ملک و ملکوت اوست؛ اما معدّات را نمی شود نادیده انگاشت. انسان باید مراقب خود باشد، باید بفهمد و بداند تا راه رشد و صلاح را بپیماید.

مثلاً ما یک وسیله صناعی را فرض بفرمایید یک چرخ خیاطی را، می خواهیم ابتیاع کنیم؛ می بینیم سازنده آن یک دفتر راهنمایی در کنار آن به ما عرضه می کند و دستور نگهداری آن چرخ خیاطی را به ما نشان می دهد، نحوه استفاده و به کارگیری و طرز باز کردن و بستن قسمت های مختلف آن را یادآور می شود.

آن دفتر در حقیقت، دین آن چرخ خیاطی است و این دین باید در متن چرخ خیاطی پیاده شود، تا آن وسیله به شکل صحیح و مناسب مورد استفاده قرار گیرد و از استهلاک بی جای آن جلوگیری به عمل آید.

خدای سبحان این صنعت شگفت یعنی وجود آدمی را که بزرگ ترین صنعت در نظام هستی است آفرید، در کنار آن کتابی برای به کارگیری و بهره وری صحیح و نیز نگهداری از آن قرار داده است، و آن کتابی است که باید خود صانعش بنگارد؛ یعنی آن قلمی که این صنعت را نگاشته، کتاب و راهنمای حیات واقعی او را نیز باید بنگارد:

«هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء».

آن که:

ز ابر افکَنَد قطره ای سوی یم

ز صلب آوَرَد نطفه ای در شکم

از آن قطره، لؤلؤ لالا کند

و از این صورتی سرو بالا کند

دهد نطفه را صورتی چون پری

که کرده است بر آب، صورتگری

آن قلمی که نطفه را این چنین صورتگری کرده و انسان ساخته است، همان قلم در کنار این صنعت خود کتابی نهاده است به نام قرآن کریم، کتاب الله، کشف تام محمدی صلی الله علیه و آله ، فصل الخطاب محمدی صلی الله علیه و آله . این کتاب باید در متن این صنعت پیاده بشود وگرنه این صنعت تباه می شود. این معنا را می گوییم عرفان عملی.

قرآن و روایات و ادعیه بالاترین دستورالعمل عرفانی

ما در عرفان عملی، دستورالعملی جز قرآن نداریم و روایات و ادعیه ای که از اهل بیت علیهم السلام صادر شده همه رشته هایی هستند که از دریای بی کران الهی قرآن کریم منشعب می شوند. همه مرتبه نازله قرآنند، بدن قرآنند و روح همه آن ها خود قرآن است؛ وزان روایات با قرآن، وزان بدن انسان با روان انسان است. همان طور که بدن، مرتبه نازله روان است، روایات جوامع روایی، مرتبه نازله قرآن مجیدند. آنچه را که اهل بیت عصمت علیهم السلام فرموده اند، همه از قرآن منشعب شده است، دستورالعملی جز قرآن نداریم.

این سخن من ناشی از یک تأثر مذهبی صرف نیست؛ سخنی است سنجیده و آزموده؛ چه این که امروز درب کتابخانه های بزرگ دنیا بر روی محققان گشوده است و آنان می توانند منابع معارف بشری را بکاوند. به راستی اگر معارفی فراتر از معارف قرآنی وجود دارد معرفی کنند، زیرا ما هر چه بیشتر گشتیم کمتر یافتیم.

در عرفان نظری و عرفان عملی گفتاری بالاتر و ارزشمندتر از گفتار پیغمبر خاتم و آل او علیهم السلام پیدا نمی کنیم. آنچه را که یک فرد انسان در خوراک جان و روان خود برای قرب الی الله نیاز دارد، در قرآن و کلام معصومان علیهم السلام نهفته است.

قرب یعنی اتصاف به صفات ربوبی و تخلق به اخلاق ملکوتی، یعنی انسان در مسیر تکاملی خود علماً و عملاً رشد پیدا کند و به جایی برسد که متصف به صفات ربوبی بشود. البته مراتب محفوظ است: «والذین اوتوا العلم درجات» عالی ترین مرتبه این است که یک انسان به فعلیت تامه اش برسد و انسان کامل شود و هر انسان به اندازه سعه وجودی خود و به مقدار قرار گرفتنش در مسیر کمال انسانی، اهل نجات خواهد بود.

جایگاه علامه طباطبائی در عرفان عملی

موقعیت جناب علامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه در عرفان عملی این بود که دریافته بود و به این باور رسیده بود که: «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم» راه این است و جز این نیست. و دقیقاً بدین جهت، رفتار او، گفتار او، سکوت او، قلم او و مطلقاً آثار وجودی او حکایت کننده از وارستگی او و عظمت ذخائر علمی و عملی او بود.

انسان وقتی حضرت علامه طباطبایی را زیارت می کرد، به یاد این حدیث شریف می افتاد که جناب کلینی در کتاب فصل العلم کافی، به اسنادش از حضرت امام صادق علیه السلام نقل می کند و فرموده است:

«من تعلم العلم و عمل به دعی فی ملکوت السموات عظیماً فقیل تعلم لله و عمل لله و علم لله»

<

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.