پاورپوینت کامل تسبیح و پاکی روح ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تسبیح و پاکی روح ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تسبیح و پاکی روح ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تسبیح و پاکی روح ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۸

اشاره: از مهمترین عوامل سلوک، پی بردن به موانع این حرکت و راه نجات از آنان است؛ چه اینکه رهرو اگر موانع را نشناسد زحماتش بی نتیجه خواهد ماند و او را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند و برای از بین بردن هر مانع روش خاصی وجود دارد که باید سالک آن را بشناسد وگرنه شناخت مانع به تنهایی مفید نیست. یکی از موانع سلوک، برتری جویی است که در نوشته حاضر ضمن تبیین آن، راه از بین بردن آن نیز ارائه شده است.

تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علواً فی الأرض و لا فساداً والعاقبه للمتقین۱ ؛ سرای آخرت را برای کسانی قرار می دهیم که نه اراده برتری جویی در زمین دارند، و نه فساد می کنند و سرانجام نیک از آن پرهیزکاران است.

برخی از مؤمنان، نه تنها برتری جو و مفسد نیستند که اراده آن را نیز نمی کنند. قلبشان از این امور پاک، و روحشان از این آلودگی ها منزه است. آنچه سبب محرومیت انسان از مواهب سرای آخرت می شود، در حقیقت همین دو چیز است: یکی برتری جویی، استکبار و استعلا و دیگری فساد در زمین که همه گناهان در آن جمع است.

عدم اراده برتری جویی در زمین، می تواند منشأ حرکت های تهذیبی و معنوی بین خود و خدای هر کسی باشد. اگر انسان حرکت اولیه نفسانی به سمت پلیدی ها را در هر بعدی نگاه کند، می بیند منشأ آنها همین امر است. هنگامی که امام صادق(ع) این آیه را تلاوت فرمودند، گریه کردند و فرمودند: ذهبت و الله الامانی عند هشذه الایه۲؛ با وجود این آیه، همه آرزوها بر باد رفته است و دسترسی به سرای آخرت مشکل است!

طغیان و حرکت اولیه شیطان نیز از اینجا شروع شد. وقتی شیطان به حضرت آدم(ع) سجده نکرد، خداوند به او فرمود: «یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ؛ چه چیزی مانع سجده کردنت بر آدم شد؟ تکبر ورزیدی یا از عالین هستی؟ (عالین افراد بلند مرتبه ای اند که شأن آنها رفیع تر از آن است که بر آدم(ع) سجده کنند)». از پاسخی که شیطان داد، معلوم شد که اراده علو و برتری جوئی و گردن فرازی دارد. «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ؛ من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گِل.

او ادعای مقام بلندی را داشت که از شأن او بسیار بالاتر بود و آن مقام اهل بیت عصمت و وحی: است و در واقع، پایش را از گلیمش درازتر کرده است. طبق این اصل که: تلک الدار الاخره نجعلها للذین لایریدون علواً فی الارض و لا فساد، خداوند شیطان را راند و به او فرمود: «فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی یَوْمِ الدِّینِ؛ پس، از این درگاه بیرون شو که تو رانده شده ای و همانا لعنت من تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود.

از دیگر مصادیق بارز این آیه شریفه، فرعون و قارون هستند که برتری جو و مفسد بودند.

مسئله استعلا و برتری جویی خود یکی از مصادیق فساد در زمین است، ولی اهمیت فوق العاده آن سبب شده است که به طور خاص نیز مطرح شود. بنابر تفسیر مرحوم علامه طباطبائی منظور از علوّ و گردن فرازی، استعلا و استکبار ورزیدن بر بندگان خداست و منظور از فسادانگیزی این است که خواستار گناهان و نافرمانی خدا باشند؛ چون خدای تعالی بر اساس آنچه فطرت و خلقت آنان اقتضا دارد، انسان ها را به شرایعش مکلف فرموده است. فطرت انسان چیزی را می طلبد که موافق با نظام اَتَم و احسن در حیات زمینی انسان هاست. پس هر معصیتی، بی واسطه یا با واسطه در فساد این زندگی اثر دارد؛ همچنان که قرآن کریم می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ».

از اینجا روشن می شود که علوّخواهی یکی از مصادیق فسادخواهی است و علت ذکر شدن علوّخواهی و برتری جویی، این است که عنایت بیشتر بر این مصداق است. یعنی خانه آخرت (بهشت) را به افرادی اختصاص می دهیم که نمی خواهند با برتری جویی بر بندگان خداوند و معصیت های دیگر، در زمین فساد راه بیندازند.

آنچه مایه بدبختی و هلاک و نابودی فرعون و قارون شد، همان استکبار و برتری جویی بود. مصادیق کوچک تر را نیز می توان یافت. در روایات به طور خاص بر این مسئله بسیار تکیه شده است؛ به طوری که در حدیثی، امیرمؤمنان علی(ع) هنگام ذکر این آیه، به یکی از مصادیق کوچک آن اشاره فرموده است: ان الرجل لیعجبه ان یکون شراک نعله اجود من شراک نعل صاحبه فیدخل تحتها؛۳ گاه می شود که انسان از این لذت می برد که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر باشد و به همین خاطر، داخل این آیه می شود؛ چرا که این هم شاخه کوچکی از برتری جویی است و با این مثال حضرت، حکم مصادیق بزرگ تر به مفهوم اولویت مشخص می شود.

این برتری جویی خلاف عبودیتی است که طریق اصلی بندگی است. خدای متعال انسان ها را به عنوان خلیفه و برگزیده آفرید و این خلافت، فقط با عبودیت حاصل می شود؛ چون در عبودیت، کانالِِ ربوبیت وجود دارد.

حق تعالی اراده نداشته که شیطنت در عالم توسعه پیدا کند، منتها شیطان و ایادی شیطان -که نفس آدمی است- در مقابل ربوبیت حق تعالی و عبودیتی که او می خواست، جبهه گیری کرد و بنا شد هر کسی که می خواهد به باطن عبودیت یعنی ربوبیت برسد، ایادی شیطان را کنار بزند و به ارتقا برسد.

این ارتقا، در حقیقت علوّ در آسمان و ملکوت است؛ چنان که حضرت موسی(ع) را بر فرعون که اراده علوّ در زمین داشت، برتری داد و با دلداری دادن او، فرمود: لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلی ۴؛ چون حضرت موسی(ع) اراده برتری جویی نداشت، بلکه قصد او اعلای کلمه حق و حقیقت بود. بدین رو، خداوند سحر ساحران را باطل کرد و او را بر فرعون و پیروانش پیروز گرداند و فرعون را با خفت و خواری هلاک کرد.

بدون طریق عبودیت، راهی برای توسعه قدرت های انسانی و خلقت انسانی، شناخت، معارف، بزرگ شدن، محو شدن و هم دست عالَم غیب شدن نیست و خدای متعال اراده فرموده که از کانال عبودیت و ذلتِ در راه حق و خاک ساری، دریچه ای را به سوی خودش بگشاید. امیرمؤمنان علی(ع) برای درمان یا تعدیل این صفت، در دوران حکومت خود، گم شده ها را راهنمایی و ضعیفان را کمک می کرد و در بازار قدم می زد و این آیه را برای مردم می خواند: تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لایُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساد. سپس می فرمود: نزلت هذه الایه فی أهل العدل و التواضع من الولاه، و اهل القدره من الناس؛۵ این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و همچنین سایر قدرتمندان از توده های مردم نازل شده است؛

یعنی همان گونه که من حکومت را وسیله برتری جویی خودم قرار نداده ام، شما نیز نباید قدرت مالی خود را وسیله سلطه بر دیگران قرار دهید که سرانجام و عاقبت نیک از آنِ گروهی است که نمی خواهند برتری جویی و فساد کنند. کدام صاحب مقام و منصب است که در زمان قدرت این چنین متواضعانه رفتار کند؟!

این روایت از معجزات امام صادق(ع) است که فرمود: «العبودیه جوهره کنهها الربوبیه فما فقد من العبودیه وجد فی الربوبیه و ما خفی عن الربوبیه أصیب فی العبودیه.۶

چون ربوبیت است که خلق را پرورش می دهد و نبی را تعلیم دهد و ولایت را به نبی و ولی القا می کند. ولایت در انسان به فعلیت نمی رسد، مگر اینکه به شاخه ربوبیت وصل شود. آن نیز امکان پذیر نیست، مگر از طریق عبودیت و بندگی و ذلت و خاک ساری. پس اراده علو و حس برتری جویی مانع عبودیت و بندگی است.

چینش تک تک کلمات این آیه، پیام های فراوانی برای انسان دارد. به طور کلی قرآن در چینش واژگان سبک خاصی برای خود دارد. هر چه انسان فکر می کند، بیشتر به رمز چینش کلمات و لغات و اصطلاحات نزدیک می شود. گاهی قرآن می فرماید: گناهی را انجام نده و گاهی می گوید نزدیک فلان معصیت نرو: «وَلا تَقْرَبُوا الزِّنی إِنَّهُ کانَ فاحِشَهً وَ ساءَ سَبِیلا.»۷ هر شاخه ای از اینها کلیدی است برای فهم مجموعه معارفی که انسان بهره ای از آن دارد. در اینجا هم می فرماید: لایریدون علواً فی الارض؛ عده ای از مؤمنان هستند که نه تنها برتری جو و مفسد نیستند، بلکه اراده آن را نیز نمی کنند.

مگر دل کندن از این شاخه آسان است؟ اولین جوانه ای که نفس برای صغیر، کبیر، عالِم، عابد، زن، مرد، پیر و جوان می زند، همان خودیت، برتری جوئی و علوّ، یا به اصطلاح اراده علوّ و اراده جلب منفعت است. رسیدن به سلامت نفس، به معنای کنارگذاشتن زیاده خواهی ها و حیات دادن به نفس است و به یک اعتبار، به معنای تعدیل نفسانیتی است که در وی شعله می کشد و همه خیرها و برتری ها را برای خودش می خواهد، نفس، قُدسی می گردد و این صفات از بین می رود. خدای متعال عبودیت را برای کنترل نفس قرار داده است. تا به مراتب عالیه آرامش و قداست نفس برسد. از مرحوم مقدس اردبیلی۱ نقل می کنند که در کلاس درس خندان و متبسّم بودند. شاگردان پرسیدند همیشه شما را حزین می دیدیم، ولی امروز شادمان هستید؟ فرمودند: دیشب از برکات آقایم امیرالمؤمنان۷ این حس در من تعدیل شد. البته ممکن است نفسانیت هر کسی به شکلی باشد، اما اجمالاً می توان گفت ذلت و خاک ساری برای درمان همه اینها خوب است. خدای متعال به گونه ای لطیف در سوره بقره کلیدی به دست همه می دهد و جریان سجده را مطرح می کند. سجده درست در مقابل ارتفاع و علوّ بیجاست. نزدیک ترین حالت به خداوند متعال، سجده است. سجده شاخه های شیطنت را که به صورت فراگیر در انسان در حال رشد و پیشرفت است، کنترل می کند.

امام باقر(ع) در جواب کسی که از دار جلال پرسید، با استناد به همین آیه فرمودند : «نحن الدار»۸ و این نکته لطیفی است؛ یعنی اگر کسی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.