پاورپوینت کامل نیاز انسان به اخلاق ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نیاز انسان به اخلاق ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیاز انسان به اخلاق ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نیاز انسان به اخلاق ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

۳

بدون تردید، خوب زیستن و رسیدن به سعادت، آرزوی هر انسانی است.آدمی همیشه در پی دستورات و فرامینی بوده است که بتواند با عمل به آنها، مناسبات خود را با دیگران شکل بخشد، تا از این طریق عمر خود را بگذراند و بقای حیات خویش را تضمین کند. از این رو، آدمی نیازمند نظام ارزش ها بوده است؛ نظامی که خوب و بد را برای او معین کند و در پیچ و خم زندگی راهنمای او باشد. اخلاق وسیله ای مؤثر برای بهتر زیستن است، پس فراگیری آن، لازمه حیات بشری است.

قانون و نظام اعمال و رفتار آدمی همان «علم اخلاق» است که قادر است ما را از خطر سقوط نجات دهد. در میان همه علوم علم اخلاق ضروری ترین علم برای انسان است؛ چرا که در تمام اوراق کتاب زندگی دخالت و نظر دارد، و بدون آن زندگی اجتماعی و فردی در ورطه سقوط است. طبیعت انسان میل به نفع طلبی دارد و این خود عاملی برای جلوگیری از برپایی جامعه آرمانی است. بسیاری از کشمکش های اجتماعی از این طبیعت انسان ناشی می شود. از این رو علاوه بر قانون، به یک نیروی درونی به نام اخلاق نیاز است تا انسان ها را کنترل کند.

برتراند راسل که در بسیاری از مسائل انسانی شک می کند، معتقد است اخلاق برای انسان لازم است. او می گوید: «افراد بشر تندخو، شهوتران، لجوج و تا حدی دیوانه هستند و به علت دیوانگی هایشان برخود و بر دیگران مصیبت هایی وارد می کنند که ممکن است منجر به بدبختی های هولناکی شود. با اینکه زندگی توأم با احساسات خطرناک است، ولی اگر بخواهیم زندگی بشر لطف خود را از دست ندهد احساسات هم باید حفظ شود، میان دو قطب احساسات و کنترل آنها تضادی وجود دارد. از همین تضاد درونی طبیعت بشر، احتیاج به اخلاق احساس می شود.»۱

پس فضایل اخلاقی نه تنها سبب رستگاری در قیامت است، بلکه وسیله ای برای سعادت و خوشبختی در زندگی دنیا هم محسوب می شود. اینجاست که به اهمیت سخن حکمت آمیز امیرمؤمنان علی (علیه السلام) پی می بریم که می فرماید: «لوکنا لانرجوا جنه ولا نخشی ناراً ولا ثواباً ولاعقاباً لکان ینبغی لنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح»۲ یعنی اگر امیدی به بهشت و ثواب و ترسی از جهنم و عقاب نداشتیم، باز هم شایسته بود که ما در پی مکارم اخلاق باشیم، زیرا خوشبختی و سعادت را از این طریق می توان به دست آورد.

اهمیت علم اخلاق

علم اخلاق از آن رو که فضیلت را از رذیلت و خیر را از شر می شناساند، همواره اهمیت داشته است. در قرآن کریم هدف از فرستادن پیامبر (صلی الله علیه وآله) تزکیه نفوس بیان شده است.۳ و درسوره مبارکه شمس پس از یازده قسم، پروردگار می فرماید: «قد افلح من زکّها»۴ یعنی به تحقیق کسی که تزکیه نفس کرد، رستگار شد. از این آیات استفاده می شود که تهذیب نفس هر چند مراتبی دارد و برخی از آن واجب و برخی مستحب است، اما امری حیاتی است که در اسلام جایگاه والایی دارد و پس از مسئله خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله) نوبت به مسئله اخلاق می رسد و اگر تهذیب و تزکیه نباشد چه بسا اعتقادات اصلی از دست برود.۵

اختصاص یافتن بخش قابل توجهی از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) به تعالیم اخلاقی، بیانگر اهمیت مباحث اخلاقی است و از این مهم تر، کامل ساختن مکارم اخلاق، غایت بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) معرفی شده است. آن حضرت می فرماید: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، علیکم بمکارم الاخلاق۶ فان ربی بعثنی بها»۷ (مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تمام کنم، بر شما لازم است که به مکارم اخلاق عمل کنید همانا خداوند متعال مرا برای مکارم اخلاق مبعوث گردانید.) خداوند متعال سرچشمه تمام فضایل است و قرب و نزدیکی به او از طریق متخلق شدن به اخلاق الهی امکان پذیر است و هر فضیلتی آدمی را گامی به ذات مقدس نزدیک تر می کند.

در روایتی دیگر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فضایل اخلاقی را وسیله ارتباط بین خداوند متعال و بندگان معرفی کرده و می فرماید: «جعل الله سبحانه مکارم الاخلاق صله بینه وبین عباده فحسب احدکم ان یتمسک بخلق متصل بالله»۸ یعنی خداوند سبحان فضایل اخلاقی را وسیله ارتباط بین خود و بندگان قرار داد، همین بس که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند، او را به خدا مربوط می سازد.

سفارش ائمه (علیهم السلام) به کسب مکارم اخلاق خود دلیلی بر اهمیت آن است. علی (علیه السلام) به کمیل می فرماید: «یا کمیل مر اهلک ان یروحوا فی کسب المکارم»۹ یعنی ای کمیل خانواده ات را فرمان ده که روزها در پی تحصیل صفات پسندیده باشند.

کسب فضایل که گامی در جهت تأسی به الگوهای راستین بشری و همانندی با پیامبران الهی است، لطف عظیمی از ناحیه پروردگار است و باید آن را از خداوند متعال درخواست کرد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:« ان الله عزوجل خص رسله بمکارم الاخلاق فامتحنوا انفسکم فان کانت فیکم فاحمدوا الله واعلموا ان ذلک من خیر و الا تکن فیکم فاسألوا الله و ارغبوا الیه فیها»۱۰ (خداوند متعال رسولان خویش را به مکارم اخلاق مخصوص گردانید، پس شما نیز خود را مورد آزمایش قرار دهید و با انبیاء مقایسه کنید، اگر صفات حمیده را در خود یافتید، خداوند متعال را سپاس گویید و بدانید که برای شما پسندیده است و در غیر این صورت از خداوند طلب توفیق کنید و از خود میل و رغبت نشان دهید که به مکارم اخلاق برسید.)

ضرورت توجه به اخلاق

بی شک تهذیب نفس و اصلاح آن نقش بسزایی در سعادت فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی دارد، به گونه ای که اگر انسان تمام علوم را تحصیل کند و همه طبیعت را به تسخیر خود درآورد، اما از تسخیر درون و تسلط بر نفس خود عاجز باشد، از رسیدن به کمال باز خواهد ماند. چه بسا نابسامانی هایی که در سطح جهان پدید می آید و گرفتاری هایی که بشر امروزه با آن دست به گریبان است، ناشی از عدم توجه به مباحث اخلاقی باشد.

جامعه های مترقی و به اصطلاح متمدن به سبب روگردانی از ارزش های اصیل انسانی روز به روز به جاهلیت نزدیک تر می شوند و نور معنوی که سبب روشنایی دل هاست، جای خود را به تیرگی می دهد و قلب ها زنگار فراموشی موازین اخلاقی می گیرد و مسلمانان به علت عمل نکردن به معارف بلند اسلام، هر روز گرفتار مشکلاتی هستند. احیای ارزش های اصیل اخلاقی و بازگشت به اصول فراموش شده اسلامی شرط لازم حاکمیت بخشیدن اسلام در جامعه هاست.

فراگیری و عمل به اخلاق، افراد بشر را از هرگونه عیب و نقص منزه و مبرا ساخته و او را به اوج مکارم اخلاق می رساند، نیروهای سرکش نفس را مهار و رام می کند و آنها را در مسیر حکمت و عدالت و عفت تقویت می کند تا به پایه مکارم اخلاق برسند.

علم اخلاق معادن مکنون در سرزمین نفس را استخراج می کند و آنها را به صورت مکارم اخلاق در می آورد و برای بهره برداری عمومی آماده می سازد. همین علم است که نهال گل های زیبا و معطر را در صفحه نفس می نشاند و بهشت برین از مکارم اخلاق را در آن به وجود می آورد.

مکارم اخلاق علاوه بر آنکه صاحبش را به عالی ترین درجات انسانیت می رساند و بر دیگران برتری می دهد، در آخرت هم او را به عالی ترین درجات بهشت ارتقاء خواهد داد. از این رو لازم ترین علمی است که باید آن را فراگرفت. امام کاظم (علیه السلام) در سخنی زیبا، ضرورت فراگیری این علم را بیان می کند و می فرمایند: « الزم العلم ما ذلک علی صلاح قلبک و اظهر لک فساده»۱۱ (لازم ترین علم ها برای تو، آن علمی است که دل و ضمیرِ وجودت را اصلاح کند و فساد اخلاق تو را ظاهر سازد.)

رسالت اخلاق

امتیاز و برتری انسان بر سایر موجودات، همانا عقل و قوه استدلال اوست. از طرفی هر فرد از افراد انسان با غرایزی همانند حب ذات، میل به کمال، استخدام دیگران، علاقه به مال و مقام و غیر اینها آفریده شده است . این غرایز که ضامن بقای انسان و سرچشمه هر نوع تحرک وجنبش حیاتی او هستند، آن چنان در روان آدمی ریشه دارند که گاهی سرنوشت او را به دست گرفته وخط و مشی زندگی او را تعیین می کنند و با قدرت و سرکشی خیره کننده ای از نفوذ و بینایی عقل کاسته و آن را محدود می سازند. اینجاست که نقش اخلاق در زندگی و لزوم رهبری صحیح غرایز روشن و مسئولیت علمای اخلاق ارزیابی می شود. پس شکوفایی انسانیتِ انسان به عنوان رسالت اخلاق معرفی می گردد. علی (علیه السلام) در کلامی زیبا می فرمایند: « فمن تخلق بالاخلاق النفسانیه فقد صار موجوداً بما هو انسان دون ان یکون موجوداً بما هو حیوان.»۱۲ (کسی که خود را به اخلاق بیاراید و شخصیت خویش را بپرورد انسان است و گرنه حیوان خواهد بود.)

رسالت علم اخلاق این است که با شناسایی استعدادهای گوناگون انسان و فضایل و رذایل روح آدمی، چگونگی ایجاد تعادل در میان امیال گوناگون و راه و روش تربیت نفس را میسر سازد، به گونه ای که انسان بتواند به کمال شایسته خود نایل شود. تفسیر واقعی این کمال و سعادت به آن است که انسان به قدر ظرفیت و استعداد خود، چه در صفات نفسانی و چه در حوزه رفتاری، جلوه اسماء و صفات الهی گردد، تا درحالی که همه جهان طبیعی به تسبیح جمال وجلال خداوند متعال مشغول اند، انسان با اختیار و آزادی خویش، مقرب ترین و کامل ترین و گویاترین مظهر الهی باشد.

پس می توان چنین نتیجه گرفت که رسالت علم اخلاق شناسایی خلق های پسندیده و خوی های ناپسند و راه پیراستن نفس از خلق های ناپسند و روش آراستن نفس به سجایای پسندیده است. حال که اهمیت و رسالت اخلاق روشن شد به تعریف آن می پردازیم.

تعریف اخلاق

ماده «خَلق» (بالفتح) به معنای صورت ظاهری است و «خُلق» (بالضم) به معنای صورت باطنی است. صورت باطنی انسان همچون صورت ظاهری اش دارای هیئت و ترکیبی زشت یا زیباست. راغب در مفردات هر دو را (خَلق و خُلق) در اصل یکی می داند، لکن «خَلق» ( بالفتح) را مخصوص شکل ها و هیئت هایی می داند که باچشم و بصر درک می شوند و «خُلق» (بالضم) را به سجایا و قوایی که با بصیرت قابل درک اند.۱۳

مجمع البحرین «خُلق» (بالضم) را به سجیه و کیفیت نفسانی که افعال از آن به آسانی صادر می شود، معنا کرده است.۱۴

علمای اخلاق برای آن تعاریفی ذکر نموده اند. ابن مسکویه چنین می گوید:«خلق همان حالت نفسانی است که انسان را به انجام کارهایی دعوت می کند، بی آنکه نیاز به تفکر و اندیشه داشته باشد.»

پس سلسله صفاتی که در نفس و روح انسان ثابت و ریشه دار است و به صورت ملکه شده و به راحتی منشأ صدور اعمال خوب یا بد می شود، اخلاق نامیده می شود. گاهی این افعال و اعمال شرعاً و عقلاً پسندیده است که به آن اخلاق نیکو و گاهی ناپسند است که به آن اخلاق بد می گویند.۱۵

موضوع علم اخلاق

موضوع هر علم عبارت است از آن حقیقت کلی که محور تمام مسائل آن علم است. موضوع علم اخلاق، نفس ناطقه و جان است، اما نه از آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.