پاورپوینت کامل ریشه در ثقلین(چراغ خاموش);مصاحبه با آیت الله خرازی ۳۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ریشه در ثقلین(چراغ خاموش);مصاحبه با آیت الله خرازی ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ریشه در ثقلین(چراغ خاموش);مصاحبه با آیت الله خرازی ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ریشه در ثقلین(چراغ خاموش);مصاحبه با آیت الله خرازی ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

خلق: بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن تشکر از حضرت عالی، با توجه به اینکه آیت الله العظمی بهجت(ره) هم فقیه بودند و هم عارف، این دو بعد از شخصیت ایشان چه ویژگی هایی داشت؟

آیت الله خرازی: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) از جمله علمایی است که در فقه جامع بودند، دوره فقه را از ابتدا تا آخر، با کمال دقت و تأمل دیده بودند و در این زمینه ها یادداشت هایی داشتند. هم در مباحث فقه کتاب های متعددی دارند، و هم در اصول بحث های مفید و موجزی دارا می باشند. بنای ایشان این بود که مطالب را به ایجاز و اختصار بگویند، لذا کتاب های ایشان محتاج شرح و تفصیل است. معمولاً بزرگان علما چون بیشتر می خواستند از اوقاتشان استفاده کنند، مباحث را به ایجاز و اختصار برگزار می کردند، درس فقه و اصول ایشان هم تا روزهای آخر برقرار بود.

در مسائل فقهی هم با عده ای از شاگردهایشان مانند آیت الله محفوظی برنامه داشتند و به استفتائات پاسخ می دادند. حافظه ای قوی داشتند و این امر در مباحث علمی، کمک زیادی به ایشان می کرد و هر چه را که خوانده و قبلاً تحقیق کرده بودند، حضور ذهن داشتند و گاهی به منابع مراجعه می کردند، این حافظه خیلی به ایشان کمک کرده بود تا کارهای قبلی شان را هم داشته باشند و به استفتاء هم پاسخ دهند و به درس های علمی شان هم برسند. یک وقتی یادم می آید که ایشان درباره حافظه مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی – از مراجع بزرگ تقلیدِ قبل از مرحوم آقای بروجردی – سخن می گفت؛ به طوری که درس را در مسیر منزل تا محل درس، مرور می کرد و آنچه را که در ذهنش بود، در طول راه، بدون مطالعه، درس می گفت. حافظه قوی، نعمت بزرگی است که خداوند به بعضی بندگانش از جمله آقای بهجت(ره) عنایت کرده بود.

ایشان در طول عمر شریفشان، همه اش اشتغال علمی داشتند تا روزی که از دنیا رفتند. ایشان جامعیت داشتند و در طریقه اهل بیت: بودند. افراد را به مبانی اهل بیت: سوق می دادند و از تبلیغات وهّابی ها و از حرکات آنها بسیار ناراحت بودند و آنها را مصیبت اسلام می دانستند؛ چون زیر بار حق نمی روند و حاضر نیستند که با بحث راه را پیدا کنند و بر عقاید انحرافی خودشان اصرار دارند. آیت الله بهجت(ره) شواهدی از تاریخ از کتاب های عامه بر محکومیت آنها می آوردند و بر مسئله وهابی ها بسیار حساس بودند. خواستشان این بود که طلاب، علما و بزرگان و مردم متوجه خیانت این وهابی ها باشند و معمولاً در مباحث به روایات و عبارات خود آنها که در کتبشان آمده، استشهاد می کردند.

اما در مورد بعد عرفانی و معنوی ایشان؛ باید گفت عرفان ایشان همان عرفان قرآن و انبیای الهی و ائمه اطهار: و روایات است. از او چیزی جز قرآن و احادیث نشنیدیم. وقتی از ایشان سؤال می کردند که شما استادی را معرفی کنید، من به یاد ندارم که برای تربیت طلاب در زمان ما استاد مشخصی را معرفی کرده باشند، ولی ارجاع می دادند به روایات؛ مثلاً می فرمودند: کتاب جهاد با نفس وسائل الشیعه را مطالعه کنید. معلوم است که سخنان اهل بیت: می تواند برای تهذیب راه گشا و راهنما باشد.

مرحوم آقای بهجت(ره)، هم ذاکر بودند، هم مذکّر بودند. خدا را همیشه به طور واقعی به یاد داشتند. وقتی که با مردم بودند، مذکّر بودند و دیگران را هم به یاد خدا می انداختند، با جملات کوتاه، با نقل داستان ها و قضایا، از بزرگان و مشایخشان. اگر احیاناً قضیه ای مربوط به خودشان، بود به گونه شخص ثالث بیان می کردند و خودشان را مطرح نمی کردند. خیلی پرهیز داشتند از اینکه خودشان را مطرح کنند. گاهی دیگران از ایشان تعریف می کردند، و گرنه خودشان این طور نبودند. پس هم ذاکر، هم مذکّر دیگران بودند. گاهی می فرمودند آخرش که باید از این دنیا دل بکنیم و برویم. چرا از حالا دل نَکَنیم؟! بالأخره باید بگذاریم و برویم. به دنیا علاقه نداشته باشیم و به آخرت و خدا علاقه داشته باشیم. خدا را ناظر و حاضر می دانستند. اولیای الهی همیشه خود را در محضر خدا می دیدند و خدا را حاضر می دیدند و سیر می کردند.

خلُق: افراد فراوانی مدعی سیر و سلوک و کشف و کرامات اند. آیا به عقیده ایشان، کسی که با مبانی فقهی و سایر علوم اسلامی آشنا نباشد، می تواند در این مسیر قدم بگذارد و الگو یا استاد برای دیگران باشد؟

درباره این مطلب من از ایشان سخن روشنی سراغ ندارم؛ ولی عملاً ندیدم که ایشان کسانی را که با ریاضت ها به مقاماتی رسیده اند، تأیید کرده باشند. کسانی ممکن است، افراد خوبی باشند و حتی با ریاضت های شرعی به مقامی رسیده باشند، ولی چون جامعیت ندارند، ممکن است در مورد خودشان یا کسانی که به آنها علاقه مندند، دچار اشتباهاتی بشوند. کسانی که می خواهند سیر و سلوک بکنند، بهتر است که به لحاظ فقهی، اعتقادات و تسلط بر کلمات اهل بیت، اگر خودشان این توانایی را ندارند، زیر نظر فرد جامعی باشند. افرادی که جامع نیستند، ممکن است دستورالعملی بدهند که شاگرد را دچار مشکلات متعدد کنند. اما اگر سیر و سلوک بر اساس فقه و آموزه های قرآنی و زیر نظر استاد عالم و جامع باشد، این گونه مشکلات پیش نمی آید.

خلُق: ایشان بی تردید از اولیای الهی و فقیهی وارسته و عارفی کامل بودند و دارای کراماتی نیز بودند که آن را کتمان می کردند. آیا در این زمینه خاط

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.