پاورپوینت کامل همه چیز را نباید با یک خط کش اندازه گرفت! ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل همه چیز را نباید با یک خط کش اندازه گرفت! ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همه چیز را نباید با یک خط کش اندازه گرفت! ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل همه چیز را نباید با یک خط کش اندازه گرفت! ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
۴۴
وقتی بیست سالم بود، علاقه زیادی به مسجد و منبر و مسائل دینی پیدا کرده بودم. امام جماعت محلمان منبریِ زبردستی بود. تقریب در همه جلساتش حاضر می شدم. از زهد، زیاد صحبت می کرد، می گفت: مالْ دوستی و دنیا پرستی خوب نیست. انسان خوب است زاهدانه و ساده زندگی کند. اما همیشه وقتی نقل این حرف ها می شد، یک جمله آخر حرفش می گفت: اما شرایط همه مثل هم نیست، همه چیز را نباید با یک خط کش اندازه گرفت. من جمله آخری را هیچ وقت نمی فهمیدم. با خودم می گفتم: «یعنی بعضی ها حق دارند دنیا پرست باشند!» اینکه اصلاً با عدل و باقی معارفی که از دین در ذهنم داشتم، جور در نمی آمد.
خلاصه بنده شده بودم یک جوان مذهبی مسجدی و از پامنبری های حاج آقا و به خیال خودم کلی مطلب حالیم بود و نه تنها هیچ مشکلی ندارم، بلکه از همه مردم ایرادی در ذهن داشتم، از اکبر آقا بقال محل گرفته تا مراجع تقلیدش. یک کلمه شنیده بودم که زهد خوب است. به هر کسی می رسیدم، می گفتم: «آقا! زهد داشته باشید».
هنوز یک بار هم خدمت آقا ملاعلی کنی مشرف نشده بودم، اما بابا که بازاری بود، خمس اموالش را به ایشان می داد، برایم تعریف کرده بود که دارای خانه بزرگ همراه تشریفات(اطاق بیرونی و اندرونی) است و من هم همیشه با خود می گفتم: چرا یک مرجع تقلید باید این جور باشد؟ بالاخره بابا را راضی کردم که یک سفر برویم عتبات تا خمسش را همان جا در نجف اشرف به شیخ انصاری بدهد. شنیده بودم ایشان خیلی ساده زندگی می کنند و من برای دیدنشان لحظه شماری می کردم. نجف را هیچ وقت فراموش نمی کنم. گنبد حرم امیرالمومنین علیه السلام، نور تقرب الهی را به نقطه نقطه شهر می تاباند. خورشید آسمان در تلألؤ نور پرمعنویت علوی محو بود. چشمه ای از اسلام در آن شهر می جوشید. ذکر زمین و آسمان را آنجا بهتر می شد درک کرد. صدای درس و بحث و اخلاق به گوش می رسید. زهد از در و دیوار شهر می بارید. دست آخر به دیدار شیخ انصاری رفتیم. در و دیوار خانه او هم رنگ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 