پاورپوینت کامل شیدای او ۲۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیدای او ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیدای او ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیدای او ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

۴۸

عارف دلسوخته جمال السالکین، مرحوم آیت الله سید احمد کربلایی، فرزند سید ابراهیم موسوی تهرانی، در شهر کربلا متولد شد و به کربلایی و حائری شهرت یافت. سید احمد، تحت تربیت و لطف پدری متقی، مؤمن و ولایت مدار مراحل رشد را گذراند. او پس از ایام طفولیت، مشغول کسب علوم دینی شد و از اساتید حوزه علمیه شهرهای کربلا و نجف بهره های وافر برد.

اساتید بزرگ او عبارت بودند از مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی بزرگ، میرزا حبیب الله رشتی، علامه میرزا حسین خلیلی و آخوند خراسانی۱. وی، با تلاش و استعداد خاص، خیلی زود به مقام اجتهاد نایل شد و در شمار علما و فقهای والا مقام حوزه علمیه نجف جای گرفت؛ تا آنجا که حضرت آیت الله شیخ محمد تقی شیرازی، مرجع بزرگ عصر او، احتیاطات خود را به او ارجاع می داد.

مرحوم محقق اصفهانی، حکیم و اصولی، درباره ایشان می فرمود: «من احدی را مانند آقا سید احمد حائری در فقه ندیدم۲». مرحوم کربلایی، برای رسیدن به مقامات عالی انسانیت، با وجود نیل به مقامات بلند علمی، به این علوم ظاهری اکتفا نکرد و برای کسب معرفت نفس و رسیدن به اوج عبودیت و بندگی حضرت حق، لباس شاگردی پوشید و به مکتب تربیتی و انسان ساز مرحوم آیت الحق ملاحسینقلی همدانی راه یافت. او از انفاس قدسی و انوار ملکوتی این استاد بی نظیر، بهره های وافری برد و جزء مبرزترین شاگردان وی قرار گرفت و پس از استادش ملاحسینقلی همدانی، یکی از مهم ترین پرچمداران عرفان نجف گشت. درباره کمالات معنوی او آقا بزرگ تهرانی می نویسد:

«او یگانه دوران خود در علم و عمل، ورع و تقوا و خوف از خدا بود. به هنگام نماز، بر وجود خود تسلطی نداشته و اشک های او همانند ابر بهاران فرو می بارید… تا آنجا که به کثیر البکاء معروف بود۳».

در عظمت روحی و مقام عرفانی ایشان علامه محمد حسین تهرانی واقعه ای نقل کرده که شنیدنی است. او می گوید:

«استاد ما، مرحوم آیت الله العظمی آقا سید جمال الدین گلپایگانی قدس سره شاگرد مرحوم حاج سید احمد بوده است. مرحوم آقا سید جمال الدین برای حقیر نقل کرده است: یک شب بر حسب معمول برای عبادت، به مسجد سهله آمدم و به دستور مربی اخلاق و استادم شیخ علی محمد نجف آبادی هر وقت شب ها به مسجد سهله می رفتم، اولاً نماز مغرب و عشا را به جا می آوردم و سپس اعمال وارد در مقامات مسجد را انجام می دادم و پس از آن دستمالی را که در آن، نان و چیزی بود، باز می کردم و مقداری می خوردم. آن گاه قدری استراحت نموده و می خوابیدم؛ سپس چندین ساعت به اذان صبح مانده برمی خاستم و مشغول نماز و دعا و ذکر و فکر می شدم. موقع اذان صبح، نماز صبح را می گزاردم و تا اول طلوع آفتاب به بقیه وظایف و اعمال خود ادامه می دادم، آن گاه به نجف مراجعت می کردم.

یک شب که نماز مغرب و عشا و اعمال مسجد را به جا آوردم و تقریباً دو ساعت از شب می گذشت، همین که نشستم و دستمال خود را باز کردم تا چیزی بخورم، هنوز مشغول خوردن نشده بودم که صدای مناجات و ناله ای به گوش من رسید، و غیر از من هم در این مسجد تاریک، احدی نبود.

این صدا از ضلع شمالی، وسط دیوار مسجد، و روبه روی مقام مطهر حضرت امام زمان علیه السلام شروع شد و به مناجات ها و دعای عالیه المضامین مشغول بود و به کلی حال و ذهن ما را متوجه خود کرد. من نتوانستم حتی یک لقمه نان بخورم و دستمال همین طور باز مانده بود.

صاحب صدا، ساعتی گریه و مناجات داشت و سپس ساکت می شد. قدری می گذشت، دوباره مشغول خواندن و درد دل کردن می شد. باز آرام می گرفت، هر بار که شروع می کرد به خواندن، چند قدمی جلوتر می آمد؛ به طوری که قریب به اذان صبح که رسید، در مقابل مقام مطهر امام زمان علیه السلام رسیده بود. در این حال خطاب به حضرت نموده و پس از گریه طولانی و سوز و ناله شدید و دلخراشی این اشعار را با حالت تخاطب و گفت وگوی با آن حضرت خواند:

ما بدین در، نه پی حشمت و جاه آمده ایم

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

رهرو منزل عشقیم و ز سر حدّ عدم

تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم

سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت

به طلبکاری این مهر گیاه آمده ایم

با چنین گنج که شد خازن او روح امین

به گدایی به در خانه شاه آمده ایم

لنگر حلم توای کشتی توفیق کجاست؟

که در ین بحر کرم، غرق گناه آمده ایم

آبرو می رود ای ابر خطا شوی ببار

که به دیوان عمل نامه سیاه آمده ایم

حافظ این خرقه پشمینه بینداز که ما

از پی قافله با آتش آه آمده ایم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.