پاورپوینت کامل خوشه چینی;مصاحبه با آیت الله علوی بروجردی ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خوشه چینی;مصاحبه با آیت الله علوی بروجردی ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خوشه چینی;مصاحبه با آیت الله علوی بروجردی ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خوشه چینی;مصاحبه با آیت الله علوی بروجردی ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
۳۴
خلق: بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض سلام و ادب و تشکر از حضرت عالی، لطفاً ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید:
آیت الله علوی بروجردی: بسم الله الرحمن الرحیم. خوشحالم که خدمت شما عزیزان می رسم. بنده محمد جواد علویِ طباطبایی هستم. ما به حساب جد اعلایمان، مرحوم سید محمد طباطبایی انتساب به بروجرد داریم که ایشان شیخ اجازه مرحوم وحید بهبهانی و پدر خانم وحید بهبهانی است و در بروجرد مستقر شدند؛ لذا ما انتساب به بروجرد پیدا کردیم. مرحوم سید بحرالعلوم از نوادگان ایشان هستند. مادرم، دختر آیت الله العظمی بروجردی است و پدرم از پسر عموهای ایشان، و از اولاد سید محمد بوده است. من، فروردین سال ۱۳۳۰ش در شهر مقدس قم متولد شدم. بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی، تقریباً در پاییز سال۱۳۴۰ به تهران رفتیم و در سال ۱۳۴۷، به قم برگشتیم. در تهران همراه دبیرستان، مقدمات عربی (جامع المقدمات، سیوطی) و مقداری از کتب را خواندم هنگام ورود به قم، سطح می خواندم و طلبه کوچکی بودم و هستم و باقی خواهم ماند؛ ان شاءالله.
خلق: از نظر علمی و اخلاقی از چه اساتیدی بهره بردید؟
آیت الله علوی بروجردی: افتخار داریم که خدمت بزرگانی رسیدیم که الآن نفس آنها و دعای آنها سرمایه اصلی زندگی و کار ما است. یکی از بزرگان، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدتقی آملی در تهران بود. بسیار مشتاق بودم خدمت ایشان برسم. البته فرصت ما کوتاه بود و ایشان از دنیا رفت؛ ولی از فیض وجود ایشان خیلی بهره ها بردم. در قم نیز، خدمت بزرگانی می رسیدم. در اخلاق، مرحوم آقای فرید محسنی بود که قم تشریف داشتند و صبح پنج شنبه و صبح جمعه درس اخلاقی داشتند. خصوصیت من این بود که به اساتید نزدیک شده و مأنوس می گشتم و آقایان نیز محبت ویژه به من داشتند. از دیگر کسانی که بهره بردم، مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و نیز مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی حائری هستند. مرحوم آیت الله سیدمحمد روحانی که از جهت اخلاقی و روحی، فوق العاده بودند و در محضر مرحوم آیت الله جواد تبریزی و آقای وحید خراسانی بودم و از انفاس قدسی ایشان زیاد بهره بردم. از مرحوم آقای شهید مطهری خیلی استفاده کردم. قسمتی از کتاب اسفار را خدمت ایشان خواندم. الهیات بالمعنی الاعم را خدمت حضرت آیت الله جوادی آملی بودم و الهیات بالمعنی الاخص را نزد آیت الله سیدرضا صدر فرا گرفتم. به هر حال اینها اساتیدی هستند که از محضرشان بهره های زیادی بردیم. امیدوارم خداوند توفیق بدهد که زحمات آنها را هدر ندهیم و به هدر نداده باشیم؛ ان شاء الله.
خلق: از اساتیدی که نام بردید، اگر سفارش اخلاقی ویژه ای، مد نظرتان هست بفرمایید؟
آیت الله علوی بروجردی: هنگامی که دبیرستان را طی می کردم، با دو نفر خیلی مأنوس بودم؛ یکی مرحوم آقای آملی و دیگری، مرحوم شهید مطهری. مرحوم آقای آملی، مرد به تمام معنا ملایی بود؛ ایشان در اصول، تقریرات درس اساتیدی مثل نایینی را داشت. در فلسفه هم، شرح منظومه را نوشته بود. آدمی کار کرده بود. اما جدای از این فضیلت علمی، یک انسان والا بود.
آیت الله محمدتقی آملی و خودسازی
یادم هست روزی به همراه چند نفر خدمت ایشان رسیده بودیم ایشان فرمودند: «نود سال عمر از خدا گرفته ام، از همان اول زحمت کشیده و جان کنده ام تا روح و نفس خودم را به گونه ای پرورش دهم که وقتی به من ناسزا می گویند، ناراحت نشوم؛ موفق نیز شدم یعنی اگر به من فحش دهند، هیچ احساس سوئی به ناسزا گوینده ندارم»؛ اما در طول این نود سال، با این همه مجاهدت نتوانستم نفسم را تربیت کنم که هنگام تعریف از من، خوشحال نشوم. هنوز هم بعد از نود سال، اگر کسی بالای منبر بگوید آملی عالم و باسواد است، در من تأثیر می گذارد سپس شروع به گریه کرد. ایشان به ما توصیه می کرد که هیچگاه از مسیر اهل بیت: خارج نشوید. می خواهید سلوکی داشته باشید، نماز اول وقت بخوانید. گاهی این گونه تعبیر می کردند: وقتی کسی را صدا می زنند، معنا ندارد ده دفعه صدایش بزنند بعداً جواب بدهد. این آدم اگر حرف گوش کن باشد، همان ندای اولی را جواب می دهد. اگر به آخر وقت برسد، معلوم می شود اهمیت نمی دهد. اول وقت نماز بخوانید. در نماز توجه داشته باشید کی هستید و کجا ایستاده اید و چه می گویید. گاهی می فرمودند: «شما ایستاده اید «ایاک نعبد» می گویید، بفهمید چه می گویید. اولاً به شما اجازه حضور داده اند که به خدا «ایاک نعبد» خطاب کنید در ثانی، شما خدا را عبادت می کنید و از او یاری می خواهید؛ اما در این فکر هستید که فلان شخص کمکت بکند. این شرک است. در نماز توجه داشته باشید چه می گویید، عجله نکنید که زود سر از سجده بردارید؛ به ویژه در خلوت، سجده های طولانی داشته باشید». خیلی تأکید بر ترک محرمات داشتند.
آیت الله مطهری و عمل به وظیفه
با مرحوم آیت الله مطهری هم خیلی مأنوس بودم. ظهرها از دبیرستان علوی به مسجد هدآیت -مسجد آقای طالقانی- می رفتیم آن موقع آقای طالقانی در زندان بودند و آقای مطهری نماز جماعت می خواندند و صحبت می کردند. پای صحبت ایشان می نشستیم. آقای مطهری، آدمی بود که خودش را ساخته بود. آن موقع برخی ایراد می گرفتند که چرا مطهری به دانشگاه می رود و… من این موضوع را به ایشان گفتم و با ایشان جرّ و بحث کردیم در پاسخ گفت: من با توانی که دارم وجودم در دانشگاه تأثیر گذار است و اگر به ما حقوق هم ندهند باید پولی بدهیم تا بگذارند ما در دانشگاه حضور داشته باشیم و بخشی از کارهایش را توضیح داد؛ و در آخر گفت: اگر برای خداست طوری نیست چهار نفر هم پشت سر ما حرف بزنند و پشت سر ما نماز نخوانند، رسالت و وظیفه من این است.
ایشان می فرمودند: «باید به خدا توکل کنیم. موقع انتخاب مسیر، این اختیار را باید داشته باشیم که در چه مسیری می توانیم قدم برداریم.» من از ایشان خیلی تأثیر گرفتم.
کینه توزی ممنوع!
خدا رحمت کند آقای حافظیان را. ایشان شاگرد آقای مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی بود. با ایشان هم خیلی مأنوس بودم. می گفت: «اگر شما تمام کمالات را بدست آورید، محرمات را ترک کنید، واجبات را انجام دهید، شب تا صبح بیدار باشید و روزها روزه بگیرید؛ اما به کسی کینه داشته باشید؛ حتی اگر هم حق با شما باشد و او آدم بدی باشد و تو از او بدت بیاید؛ این حجاب است. معنا ندارد مؤمن کینه داشته باشد. او به تو بد می کند، به چشم مریض نگاهش کن. تو طبیبی. طبیب، به مریض با کینه نگاه نمی کند؛ هر چند به حرفش هم گوش ندهد. طبیب او را نمی زند؛ طبیب سعی می کند برایش بیشتر کار کند. البته بغض لله [=برای خدا] حساب جدایی دارد. ایشان می فرمودند: «دل ما، مالامال از عشق علی(ع) است لذا به طور طبیعی کسی از علی بن ابی طالب(ع) تعریف می کند یا کتابی نوشته و یا شعری گفته است، خوشحال می شویم و کسی بدی گفته و یا تعرضی کرده است، از صمیم قلب ناراحت می شویم. این بغض لله و حب لله است».
ایشان می فرمودند: «آدمی که این جور شده باشد، لحظه مرگ، بهترین لحظات عمر اوست؛ زیرا این قالب مادی می ریزد و این شخص با تمام ملکاتی که یک عمر ساخته و پرداخته، تنها است. مثل اینکه آدم یک عمر روی افرادی سرمآیه گذاری کرده باشد که رفیقش باشند، حالا با این رفیق تنها شد. این ملکات به همراه وی، داخل قبر می ایند، در برزخ می آیند، در قیامت می ایند. مال نمی اید، خانه نمی اید، زن و فرزند نمی اید؛ اما این ملکات همراه انسان می اید. و اینها درس هایی بود که از این بزرگان در حد لیاقت خودمان یاد گرفتیم؛ اما آن لیاقت را نداشتیم که استفاده کنیم.
خ
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 