پاورپوینت کامل پاسداشت ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پاسداشت ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسداشت ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسداشت ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

در ادامه سلسله همایش های «با افلاکیان خاک نشین»، که به همت مؤسسه فرهنگی و مطالعاتی شمس الشموس در تجلیل بزرگان و عارفان نامی شیعه برگزار می شود، همایش ویژه بزرگ داشت مرجع عالی قدر، فقیه عارف، حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمدتقی بهجت۱، روز پنج شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۸ برگزار شد.

در این همایش که با استقبال چشم گیر مردم روبرو شده بود، جمع زیادی از حوزویان، دانشگاهیان و نزدیک به هشت هزار نفر از اقشار مختلف مردم به ویژه جوانان حضور داشتند.

این همایش با پیام آیت الله جوادی آملی آغاز شد و با سخنرانی فرزند آیت الله بهجت۱، حجت الاسلام والمسلمین حاج علی بهجت و برخی از شاگردان و مرتبطین با معظم له ادامه یافت.

اینک مروری داریم بر بخش هایی از مطالب مطرح شده در این همایش:

پیام آیت الله جوادی آملیحفظه الله

متن پیام معظم له به صورت صوتی تصویری برای شرکت کنندگان در همایش پخش شد. نظر شما را به بخش هایی از این پیام جلب می کنیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

محفلی که به نام اولیای الاهی مطرح است، منشأ نزول برکات خداست. یکی از آن اولیای راستین، حضرت آیت الله العظمی بهجت ـ قدس الله نفسه الزکیه ـ است. سرّ باریابی این بزرگوار به این مقام والا، همان اهل ذکر بودن اوست. کسانی که اهلیت یاد الاهی را داشتند، اهل ذکر خدا هستند. ذکر خدا گاهی به این است که بنده به ذکر خدا باشد، گاهی به آن است که خدا به یاد بنده باشد. این جمله نورانی قرآن کریم که فرمود: الا بذکر الله تطمئن القلوب، اگر ذکر به مفعول اضافه شده باشد، طمأنینه کمتری را به همراه دارد و اگر به فاعل اضافه شده باشد طمأنینه بیشتری را در بر دارد. در این جمله، ذات اقدس اله فرمود: «آگاه باشید که به یاد خدا دل ها آرام می شود»؛ یعنی اگر بنده ای به یاد خدا بود، قلب او مطمئن می شود، اما نه به طمأنینه کامل و اگر خدا به یاد بنده بود، او صاحب نفس مطمئنه می شود. و این که فرمود: الا بذکر الله تطمئن القلوب، این تمثیل است، نه تعیین؛ یعنی فایده یاد خدا، تنها طمأنینه نیست، بلکه با یاد خدا، دل، هم می بیند و هم می شنود و هم سخن می گوید و هم مناجات الاهی را بعد از منادات درک می کند.

یک بیان نورانی از شایسته ترین اولیا، سید اولیای الاهی، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب ـ علیه افضل صلوات المصلین ـ در این زمینه رسیده است، که نشان می دهد الا بذکر الله تطمئن القلوب، در صدد حصر نیست، گرچه حصر از این جهت ثابت است که طمأنینه، فقط با یاد و نام خداست، اما نام و یاد خدا فقط طمأنینه آور نیست. طمأنینه بدون یاد خدا نمی شود، اما یاد خدا برکات فراوانی دارد که یکی از آن ها، طمأنینه است. پس این حصر یک جانبه است، که تقدیم مفعول بر فعل الا بذکر الله تطمئن القلوب، مفید حصر است.

وجود مبــارک امیـــــرمؤمنـــــــــان علی بن ابی طالب علیه السلام بعد از تلاوت آیه: رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله، سخنان قیمی دارند، که بازگو کننده این مطلب است که با یاد خدا، هم طمأنینه حاصل می شود، هم سمع و بصر حاصل می شود، هم مناجات با خدا حاصل خواهد شد.

مردان الاهی، نه به طرف لهو می روند و نه لهو، آن قدرت را دارد که این ها را دامنگیر و زمین گیر کند. قرآن کریم هر دو بخش را بیان کرده و فرمود: قد افلح المؤمنون… و الذین هم عن اللغو معرضون،۱ مردان الاهی از لغو، لهو و مانند آن گریزان هستند؛ به طرف لهو نمی روند و عمداً خود را با لهو و لعب آلوده نمی کنند.

بخش دیگر را در سوره مبارکه «نور» فرمود که: رجال لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکر الله؛ مردان الاهی که در خانه های خاص پروردگارند، این ها زمین گیر و دامنگیر لهو نمی شوند؛ لهو به سراغ آن ها نمی آید که آن ها را مشغول کند؛ پس آن ها نه دل مشغولی از طرف خود دارند و نه جان مشغولی از طرف لهو؛ نه سراغ بازی می روند و نه بازیچه به سراغ این ها می آید. این درباره کسانی است که به سوداگری و تجارت دنیا سرگرم اند.

از این قسم برتر، کسانی هستند که به فقاهت، مرجعیت و ریاست دینی مردم مشغول اند و به تدریس، تألیف، هدایت، ارشاد، تبلیغ و تزکیه نفوس دیگران مشغول اند. این ها هم کسانی هستند که: «لاتلهیهم الریاسه و الفقاهه و المرجعیه عن ذکرالله». این گونه از مردان، کسانی هستند که هیچ سِمَتی از سمت های دینی، آن ها را از نام و یاد خدا باز نمی دارد.

وحدی از مردان الاهی، کسانی هستند که بالاتر از ریاست فقهی، زعامت مرجعیت و مانند آن، دارای مقام والای نبوت، ولایت و امامت اند. انبیا، اولیا و معصومان رجالی اند که لاتلهیهم النبوه و لاتلهیهم الولایه و لاتلهیهم الامامه عن ذکرالله، داشتن این مقام های ملکوتی آن ها را از نام و یاد خدا غافل نمی کند. دیگر از مردان الاهی مثل انبیا، ائمه و صاحبان مقام ولایت کبری و معصومین، کسانی اند که لاتلهیهم النبوه و الولایه و العصمه و الامامه عن ذکرالله؛ این ها کسانی اند که نبوت، امامت و ولایت، آن ها را از نام و یاد خدا باز نمی دارد. ملکه والای عصمت، که از برترین ملکات است، آن ها را از نام و یاد خدا باز نمی دارد، چون هرچه غیر خداست، ممکن است انسان را از الله باز دارد، ولی یک موحد ناب، هرگز به وسیله این مسائل، از نام و یاد خدا باز نمی ماند؛ پس آن چه در سوره «مؤمنون» آمده، به این معناست که مؤمن به طرف بازی و بازیچه نمی رود. آن چه در سوره مبارکه «نور» است، این است که هیچ بازیگری و بازیچه ای به طرف مؤمن نمی رود. منتها بخش های سه قسم یاد شده را باید از هم تفکیک کرد؛ نه مردان عادی به وسیله تجارت و بیع، از یاد خدا باز می مانند، نه فقها و مراجع با زعامت از یاد و نام خدا باز می مانند و نه انبیا و اولیای ناب الاهی به وسیله نبوت، امامت، ولایت، عصمت و امثال ذلک از یاد خدا باز می مانند، چون تنها محبوب و تنها مطلوب حقیقی، خدای سبحان است.

بخش دیگر سخنانی که از کلمات نورانی علی علیه السلام استفاده می شود، این است که نام و یاد خدا، گذشته از این که طمأنینه آور است، چشم دل را باز می کند. انسان، بسیاری از چیزها را از پشت پرده می بیند؛ گوش دل را باز می کند، بسیاری از نغمه های ماورایی غیب را می شنود و پایگاه فکری و قلبی دل را باز می کند. انسان، مستمع خوبی است و اهل مناجات با پروردگار است. فرمود: هر وقت پیامبری در بین مردم نبود و در زمان فترت، گاهی در برهه ای از زمان، مردانی الاهی پیدا می شوند که خدای سبحان در درون دل این ها، با آن ها سخن می گوید؛ عبادٌ ناجاهم فی فکرهم و کلّمهم فی ذات عقولهم،۲با آن ها مناجات می کند و با دل آن ها سخن می گوید؛ و آن ها مستمع خوبی می گردند.

هنر مردان الاهی آن است که وقتی با خدا سخن می گویند، هیچ دل مشغولی ندارند؛ نه خود را مشغول آن دل مشغولی می کنند و نه هیچ بازیچه ای آن هنر را دارد که این ها را سرگرم کند؛ نه این ها به طرف سهو می روند و نه لهو به طرف این ها می آید؛ پس عبد خالص خدا هستند، در مناجات، عبادت و راست گویی. وقتی خدا با این ها سخن می گوید، هیچ چیزی در حرم امن استوای این ها راه پیدا نمی کند. هرچه غیر خداست، برای این ها بازیچه است….

بیان نورانی علی علیه السلاماین است که وقتی آیه: لاتلهیهم تجاره. .. را تلاوت کردند، فرمودند: چیزی آن ها را مشغول خود نمی کند؛ لذا چشم این ها غیب را می بیند؛ گوش این ها آهنگ غیب را می شنود. این ها با ذات اقدس اله مناجات می کنند. این ها بندگان خالص خداوند هستند که خدا هم در درون دل این ها، با آن ها سخن می گوید. این ها سخنان الاهی را می شنوند. این ها پیامبر نیستند، چون در زمان فترت زندگی می کنند. در هر برهه ای، این قبیل افراد بودند. در زمانی که پیامبر نباشد، این گونه از مردان هستند؛ چه این که در زمان انبیا هم هستند؛ بنابراین، طلیعه آن خبر این است که ذکر خدا، قلب ها را جلا می دهد. وقتی جلا داد، این دل می شنود؛ این دل مناجی است و مناجات است.

مرحوم آیت الله العظمی بهجت، نظیر سایر اولیای الاهی، از این نعمت برخوردار بودند که توانستند، نه بازی بکنند، نه کسی را بازی بدهند و نه کسی آن ها را بازی بدهد. این که در اوصاف مراجع یاد شده است: «صائناً لنفسه»، این صیانت نفس، غیر از تقواست، زیرا در جریان «متبعاً لامر مولاه، تارکاً لهواه»، آن جا مسئله عدالت و تقوا طرح شده است، اما مسئله «صائناً لنفسه»، خویشتن داری و صیانت نفس آن است که نه بیراهه می رود و نه راه کسی را می بندد؛ نه سراغ لهو برود و نه لهو به سراغ او بیاید. سرّ آن این است که در حصن توحید هستند و در حصن ولایت هستند؛ حصن یعنی قلعه و دژ. اگر کسی در دژ توحید بار یافت، دژبان این دژ، خدای سبحان است که فرمود: «لااله الاالله حصنی» چنین شخصی از یاد الاهی برخوردار است. نتیجه این که: یاد خدا تنها طمأنینه آور نیست، گرچه طمأنینه فقط در گرو یاد خداست؛ یعنی حصر یک جانبه است. هیچ طمأنینه ای پیدا نمی شود مگر با یاد خدا و نام خدا، اما یاد و نام خدا غیر از طمأنینه، برکات دیگری هم دارد. در این کلام نورانی امیرالمؤمنین ۷، سخن از «کانّ» است، نه سخن از «انَّ». سخن از کانَّ بودن، یعنی گویا این ها جریان برزخ را می بینند و صدای برزخیان را می شنوند. جریان بهشت و جهنم را می بینند و می شنوند و از او به عنوان مقام احسان، یعنی مقام «کانّ» یاد می کنند؛ ان تعبد الله کانّک تراه و ان لم تکن و…. همین جمله و همین مضمون را وجود مبارک امیرالمؤمنین۷بعد از تلاوت آیه: «الهکم التکاثر حتی زرتم المقابر» ایراد نموده و فرمودند: دو راه عقل یا قلب و یا تفکر یا شهود. اگر متفکر باشی وضع آن ها را با عقل می فهمی، اگر اهل شهود باشی، وضع آن ها را مشاهده می کنی که آن ها به چه بارگاهی راه یافتند.

بنابراین، اگر ما به ذکر خدا مشغول شدیم، بخشی از این برکات، نصیب ما می شود و اگر آن لیاقت را پیدا کردیم که خدا به یاد ما باشد، بخش کامل تری از این برکات شامل ما می شود.

پس نتیجه این که الا بذکرالله تطمئن القلوب، الا بذکرالله تبصر القلوب، الا بذکرالله تسمع القلوب، الا بذکرالله تتکلم القلوب، الا بذکرالله یناجی القلوب، الا بذکرالله تناد القلوب. چنین شخصی دارای مقام نفس مطمئنه است، که حضرت آیه الله العظمی بهجت ـ رضوان الله تعالی علیه ـ، نمونه ای از صاحبان این گونه از ملکات فضیله بود که قدس الله نفسه الزکیه.

ذات اقدس اله، این ولی خود و سایر اولیا را با انبیاء محشور کند و توفیق طی این راه را به همه مشتاقان قرآن و عترت مرحمت فرماید. غفرالله لنا و لکم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

پرده پوشی و رازداری

در ادامه حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت، فرزند آیت الله العظمی بهجت۱، طی سخنانی تأکید کرد: سخن گفتن درباره کسی که دائماً در حال پرده پوشی و رازداری ـ آن هم با مهارت بسیار زیاد ـ بود، مشکل است. چنان که نادانی بخواهد درباره دانایی صحبت کند.

وی افزود: ایشان حاضر نبودند کوچک ترین مسایل زندگی شان را افشا کنند و پرده ای را کنار بزنند. در لابه لای مطالب ایشان جرقه هایی را می توانستیم پیدا کنیم، ولی راهی برای شکافتن و یافتن حقیقت نداشتیم.

وی ضمن یادآوری برخی خاطرات آیت الله العظمی بهجت۱، گفت: از وقتی که به بلوغ رسیدم ایشان برای کاری صدایم نکردند؛ حتی برای آن که بروم نان بخرم، می فرمودند: «اگر نان در خانه باشد شاید خانواده لازم داشته باشند.» وقتی کاری با من داشتند، از دور صدا نمی زدند، با سنّی قریب به صد سال بلند می شدند می آمدند جایی که بودم و کارشان را می فرمودند. اگر احیاناً پیدایم نمی کردند، صدایم می کردند: «علی آقا». با همه مهربان بودند، درد همه درد ایشان بود. اگر کسی در خانه بیمار می شد، دائم جویای حال او بودند. لطف و مهربانی شان شامل حال همه می شد. زندگی بسیار ساده ای داشتند و در خوراک و پوشاک به کم ترین ها قانع بودند و اصلاً «من» در زندگی نداشتند.

فرزند آیت الله العظمی بهجت۱ افزود: مردان الاهی به طرف لهو و لعب نمی روند و لهو و لعب نیز قدرت ندارد مردان الاهی را جذب کند. آیت الله بهجت ۱۲ ساعت در شبانه روز را فقط مشغول عبادت بود آن هم عبادت متصل؛ و از عبادت چه دیده بود، کسی نمی داند. ایشان می گفت: اگر مردم لذت نماز را بدانند، خواهند دانست که در دنیا لذتی بالاتر از لذت نماز نیست.

حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت در پاسخ به پرسشی درباره ساده زیستی آیت الله العظمی بهجت۱گفت: ایشان در زندگی قانع و صرفه جو بودند و سعی می کردند بیشترین بازدهی را داشته باشند.

فرزند حضرت آیت الله بهجت تصریح کرد: پدرم در شبانه روز چهار ساعت بیشتر نمی خوابید و با این که غذایش بسیار کم و ناچیز بود، به یک زیارت که می رفت و باز می گشت، بسیار سرحال و بانشاط بود.

وی در خصوص جدیت آن مرجع فقید در تحصیل علم، گفت: علم آموزی و تعلم یکی از برنامه های ایشان بود و بعد از فراگیری، از وظایف اصلی خود می دانستند که آن چه را می دانند، منتقل کنند و به همه نیز می گفتند: «کلاس درس داشته باشید و دانسته هایتان را منتقل کنید.»

وی افزود: آیت الله بهجت هرگز نگفت من درس می دهم و درس دارم، بلکه می گفت مباحثه دارم، هیچ وقت هم نگفت شاگرد دارم و می گفت هم مباحثه دارم.

علوم رسمی خطا سنج علوم کشفی

سخنران دیگر همایش حجت الاسلام والمسلمین فاطمی نیا بود که خطاب به جوانان حاضر در این همایش گفت: شما به خودتان نگاه نکنید که اهل فضل و فضیلت هستید، مردم نمی دانند بزرگان چگونه بزرگ شده اند و به عظمت ظاهری و باطنی دست یافته اند. وی با اشاره به این که آیت الله بهجت در درجه نخست یک فقیه بسیار بزرگی بود گفت: مرحوم آیت الله العظمی بهجت غیر از این که در سیر و سلوک از شاگردان سیدالعلماء الربانیین آیت الله قاضی بوده، در عـلوم رسمی نیز شاگرد بـزرگانی از جمله مـرحوم آیت الله شیخ «محمدحسین غروی اصفهانی» معروف به کمپانی بوده و یک مجتـهد بود.

در ادامه گفت: علم رسمی بسیار مهم است و می گویند خطاسنج در علوم رسمی، منطق است و خطا سنج در علوم کشفی علوم رسمی است و آیت الله العظمی بهجت جامع این علوم بودند.

یکی از خصوصیات آیت الله العظمی بهجت این بود که کرامات باهره داشت اما امان از وقتی که کسی یکی از آن ها را می فهمید.

وی با اشاره به این که آیت الله بهجت در فقه و اصول و فلسفه و خیلی از علوم استاد بودگفت: با این همه این عالم وارسته در یک جلسه که ضبط هم شده بود، خودشان فرمودند مایه هرچیزی عبودیت است.

وی افزود: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها» پروردگار در ایام عمر شما نسیم هایی دارد در مسیر این نسیم ها بنشینید، صاحبنظران گفته اند که این نسیم ها، نسیم های تربیتی اند و مربوط به لباس و مسکن و. .. نیست.

وی گفت: آیت الله بهاء الدینیمی فرمودند: یکی از این نسیم ها می رسد و آدم را از جا بلند می کند. این نسیم ها مبدأ میل را عوض می کند. وقتی این نسیم وزیدن بگیرد بعضی ها در معرض این نسیم می نشینند و صفای روحانی پیــدا می کنـــند، صفای روحــانی که پیدا شد محبت محبوب زیـــاد می شود و انـسان را به اوج می رساند و یــکی از همــین نسیم ها بود که به حربن یزد ریاحی برخورد کرد و نجات یافت.

وی در پایان گفت: جوانان، برادران و خواهران بدانید که سنن خدا تعطیل نمی شود، ما هم به در خانه خدا باید برویم، و پیمودن این راه هم بالاخره زحمت دارد.

توجه و گریه برای سید الشهدا

همایـش با افلاکیان خاک نشین، ویژه بزرگ داشت آیت الله العظمی بهجت، با سخنان حجت الاسلام و المسلمین محمد روحی، یکی از شاگردان آن مرجع فقید و از اساتید حوزه و دانشگاه ادامه یافت.

وی با بیان خاطراتی، عنوان کرد: عارف کسی است که دائم با خداست و مشغول ذکر اوست و محور زندگی اش حق است. حضرت آیت الله العظمی بهجت۱ همیشه تأکید می فرمود: «باید مثل نفس کشیدن، دائماً در حال ذکر و یاد خدا باشیم و در بین مستحبات، مهم تر از نماز شب، توجه و گریه برای حضرت سیدالشهداء۷ است.»

وی چند بیتی از هزاران ابیات سروده شده توسط حضرت آیت الله العظمی بهجت۱را قرائت نموده و به شرح برخی از آن ها پرداخته و گفت: ایشان آنقدر کتمان داشتند که در جلسات و بحث ها، مطالب خاص عرفانی و توحیدی نمی گفتند؛ فقط گاهی در شعرهایشان گوهرپاشی نموده اند که این اشعار ان شاءالله چاپ می شود و در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت. کمالات ایشان پنهان بود و پس از رحلتشان هم پنهان ماند و پسر بزرگوار ایشان هم چیزی در مورد ایشان نگفتند. ایشان به ذ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.