پاورپوینت کامل درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب (۷) ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب (۷) ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب (۷) ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب (۷) ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
در شمارههای پیشین، ویژگیهای عرفان حقیقی بیان شد. در شماره قبل، برخی ویژگیهای عارفان حقیقی را بدین ترتیب برشمردیم:
۱. یاد خدا ۲. صراحت بیان و پرهیز از ابهام گویی
۳. تأکید بر ریاضتهای شرعی ۴. پرهیز از فرقهگرایی ۵. پرهیز از شهرت ۶. خویشتن بانی ۷. محبت به همه انسانها ۸. محبت به همه آفریدهها
اینک نظر شما را به ادامه ویژگیها جلب میکنیم و در ادامه این مقاله، بیان ویژگیهای عرفانهای کاذب را آغاز میکنیم.
۹. نا امیدی از انسانها
عارفان حقیقی، در عین محبت عام به همه خلق و عشق به خدمت به همه مردمان، هرگز به آنان تکیه نمیکنند و در ازای محبت خود، چشمداشتی از مردم ندارند. یکی از شاخصههای عارفان حقیقی، ناامیدی مطلق از سایر انسانها است. امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن علیه السلام توصیه میکند:
إِن اِستَطَعتَ أن لایَکونَ بَینَکَ وَ بَینَ اَللِه ذُو نِعمَه فَافعَل؛
عارفان حقیقی، از خلق و خوشایندها و ناخوشایندهای آنان، بینیازند. عارف حقیقی، به این درجه از درک میرسد که مردم را هیچ کاره میداند. فاعل حقیقی را خدا میداند و تنها به او امید میبندد. عارفان حقیقی که به این درجه از درک و آگاهی میرسند، جفای خلق را نیز به آسانی تحمل میکنند.۱ البته تحمل جفای خلق، ملازم با ظلمپذیری نیست؛ هر چند متأسفانه برخی از صوفیان چنین پنداشتهاند که نشانه حلم و بردباری، ظلمپذیری است و به همین دلیل، مقابل ظلمها و حقکشیها لب به اعتراض نمیگشودند.
۱۰. زیبا دیدن همه چیز
عارفان حقیقی، چون عالم را محضر خدا میدانند، تحمل درد و رنج برای آنان بسیار آسان است و آنچه را دیگران درد و رنج میپندارند، زیبایی و لذت و سرور میبینند؛ برای نمونه، در تاریخ میخوانیم وقتی عبیدالله بن زیاد – لعنه الله علیه- خطاب به حضرت زینب۳ گفت: «دیدی خداوند چه بلایی به سر شما آورد؟» آن حضرت ضمن رد سخن ابن زیاد و مقابله با سوء استفاده اعتقادی از آموزه قضا و قدر الاهی، این جمله بسیار متعالی را فرمود:
وَ اللهِ ما رأیتُ الّا جمیلاً؛۲
به خدا سوگند! جز زیبایی ندیدم.
این در حالی بود که مصیبتهای حضرت زینب۳ برای بسیاری از انسانهای عادی، غیر قابل تحمل بود؛ اما آن حضرت، با وجود همه مصیبتها، میفرماید: «همه اینها زیبا بود».
۱۱. یاد مرگ
مرگاندیشی، یکی دیگر از مشخصههای عارفان حقیقی است. عارفان حقیقی همواره در اندیشه پایان زندگی دنیایی خود هستند و لحظهای از یاد مرگ غفلت نمیورزند؛ به همین دلیل هرگز کار امروز خود را به فردا واگذار نمیکنند و اگر غفلتی از آنان سر زند، بلافاصله توبه میکنند. یکی از ثمرات مرگاندیشی عارفانه، نشاط در زندگی است. مرگاندیشی عارفانه یک بیماری نیست؛ بلکه اوج عقلانیت و هوشیاری است. مرگ اندیشی انسانهای عادی ممکن است به خودکشی بینجامد؛ اما مرگاندیشی عارفان، شادیآور و نشاطانگیز است و آنان را به کار و فعالیت بیشتر و دقیقتر و نیز به محاسبه و مراقبه بیشتر و عمیقتر میکشاند.
مرگاندیشی، ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد. برخی، از خوف عذاب الاهی همواره در اندیشه مرگ هستند. مرگاندیشی برخی دیگر معلول شوق آنان به بهشت و بهرهمندی از نعمتهای آن و استفاده از پاداشهای اخروی است. اینان هیچ ترسی از مرگ ندارند؛ چرا که مرگ را پایان رنجهای دنیایی و آغاز بهرهمندی از نعمتهای بیشمار و بیکران بهشتی میدانند؛ اما مرگاندیشی عارفان حقیقی، بیشتر معلول شوق و عشق آنان به لقای محبوب حقیقی است. عشق و علاقه اینان به مرگ، بیشتر و شدیدتر از عشق و علاقه یک نوزاد به سینه مادر خود است؛ چرا که مرگ را پایان دوران فراق و رسیدن به رستگاری نهایی میدانند. مرگ برای عارفان حقیقی، معنایی جز عبور از یک منزل ویران و رسیدن به منزل جانان ندارد؛ به همین دلیل نه تنها از مرگ ترس و وحشتی ندارند که روز مرگ را روز شادی و نشاط و خرّمی خود میدانند. به قول حافظ:
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
گفتنی است برخی عرفانهای دروغین – از جمله نحلههای عرفانی یونان باستان، مانند کلبیان و اپیکوریان- نیز به پیروان خود توصیه میکردند که به مرگ بیاعتنا باشند؛ اما دلیل این بیاعتنایی، تصور نادرست از مبدأ و معاد بود؛ برای مثال، اعتقاد اپیکوریان به خدا، از نوع خدای ساعتساز بود؛ به این معنا که مدعی بودند خداوند، خالق عالم و آدم است؛ اما بعد از خلقت، آنها را به خودشان واگذار کرده و درباره آنها هیچ تدبیری ندارد. از طرفی منکر معاد نیز بودند. شعار آنان این بود که «تا من هستم، مرگ نیست و وقتی من نباشم، مرگ هست». پس ترس از مرگ معنا ندارد. اپیکور میگفت:
غم خوردن از اینکه مرگ در کمین ما است از خردمندی به دور است؛ زیرا چون مرگ فرا رسد، متضمّن شری نیست. مرگ با ما کاری ندارد؛ زیرا تا زمانی که زنده هستیم، مرگ نیست و چون مرگ آید، ما نیستیم. مرگ نیست؛ نه برای زندگان نه برای مردگان. برای زندگان مرگ نیست؛ چون زندهاند و برای مردگان مرگ نیست؛ چون مردهاند. عامه مردم گاهی بیسبب از مرگ به عنوان بدترین شرور یاد میکنند و از آن ترس و هراس دارند و گاهی بیجهت آرزوی مرگ دارند تا در آغوشش بگیرند و مرگ را به تصور خود، پایان بدبختیها و خاتمه بدیها و شرور میانگارند؛ ولی مرد حکیم، از مرگ ترس و هراس ندارد.۳
اما عدم ترس عارفان حقیقی از مرگ، معلول باور عمیق به خداوند و اعتقاد قلبی به معاد و حیات ابدی است. آنان مرگ را هرگز فنا و نابودی نمیدانند؛ بلکه مرگ را عاملی برای خروج از زندان دنیا و رسیدن به لقاء الله و دیدار معشوق و محبوب خود میدانند. به قول نظامی:
گر مرگ رسد چرا هراسم؟
کان راه بتوست میشناسم
این مرگ نه، باغ و بوستان است
کو راه سرای دوستان است
شاخصهها و ویژگیهای عرفانهای کاذب
طی چند شماره گذشته ویژگیهای عرفان و عارفان حقیقی را بیان کردیم. اینک نوبت آن است که به بیان شاخصههای عرفانهای کاذب بپردازیم و سپس ویژگیهای عارفان دروغین را بیان کنیم.
گروهها و فرقههای زیادی به نام عرفان و معنویت در جهان و در کشور ما فعّالند. البته وجود این گروهها در ایران تازگی ندارد؛ بلکه از قرون اولیه اسلام تا عصر حاضر، همواره فرقههایی به نام صوفی در ایران حضور داشتهاند؛ هر چند به تناسبِ موقعیتها و فرصتها، در طول تاریخ دچار فراز و فرودهای زیادی بودهاند.
امروزه در کشور ما افزون بر فرقههای سنتی تصوف، گروههای نوظهوری به نام عرفان و معنویت با جاذبههای مادی و نفسانی و شهوانی زیادی پیدا شدهاند و هر روز با شگردها و شیوههای مختلفی در شکار تشنگان و علاقهمندان عرفان و معنویت به ویژه نسل جوان هستند. پایگاه این آیینهای نوظهور معنوی، عموماً در غرب است. با وجود آنکه منشأ اصلی برخی از آنها شرق، به ویژه هندوستان است، بسیاری از آنها در حقیقت، آیینهای شرقیِ غربی شده و متأثر از نظام ارزشی غربند؛ به تعبیر دیگر، میتوان گفت: همه عرفانهای نوظهور، بر بستر مدرنیته روییدهاند؛ به همین دلیل معنویت مورد ادعای آنها با مدرنیته و مبانی آن کاملاً سازگار است. شکاکیت معرفتی، عقلانیت ابزاری، دینستیزی، سکولاریسم، پلورالیسم و لیبرالیسم، همگی از مبانی و محصولات مدرنیتهاند که در معنویتها و عرفانهای نوظهور نیز به صورت صریح یا ضمنی پذیرفته شدهاند.
بررسی تفصیلی این فرقهها و طرح مبانی نظری و شیوههای عملی آنها، مجالی دیگر میطلبد. اینک ویژگیهای این نوع عرفانها را با ذکر مستنداتی از کتابهای منتشر شده آنان بیان میکنیم و به بررسی آن میپردازیم. لازم است این نکته را تذکر دهیم که همه شاخصهها و ویژگیهایی که مطرح میکنیم، ممکن است در ه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 