پاورپوینت کامل نشست صمیـمــی ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نشست صمیـمــی ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نشست صمیـمــی ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نشست صمیـمــی ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
به فضل الاهی نشریه خُلُق با سابقه کوتاه مدت خود از سوی عالمان و استادان بزرگوار حوزه علمیه مورد عنایت و تشویق قرار گرفته است.
از جمله این عزیزان جناب حجت الاسلام والمسلمین استاد توکل است که توجه ویژه ای به این مجموعه تربیتی اخلاقی داشته، از این رو در نشستی صمیمی، دوستان نشریه را به حضور پذیرفتند. آنچه در پیش دارید گزیده ای است از این گفت و گو.
خُلُق: با عرض سلام و تشکر، درباره تحصیلات و نیز فعالیت علمی کنونی خود توضیح بفرمایید.
در سال ۴۹، ۵۰ دیپلم گرفتم و سال ۵۱ به حوزه آمدم. دروس سطح حوزه را در سال ۵۷ – ۵۸ تمام کردم. به فضل خدا سال ۶۸ برگه اجتهاد گرفتم و بیش از ده سال است که درس خارج می گویم.
حدود ۱۵ سال است که در دانشگاه تدریس دارم. در طول این مدت، به این نتیجه رسیدم که برخی از این کتاب ها برای دانشجویان مفید نیست؛ چون برخی از این مباحث برای جوانان کاربردی نیست. علاوه بر این که آن مباحث موجود نیز ناقص است.
جوان های ما مشتاق هستند؛ ولی گاهی راه را نمی دانند. من در تمام این مدت، به دانشجویان می گفتم: «برای امتحان نخوانید. من درس می گویم و آخر هر ترم به شما بیست، سی سؤال می دهم همراه با جوابش. از مجموع این سؤال ها، چند تا در امتحانتان می آید. دغدغه امتحان نداشته باشید»؛ از این رو از اول، دانشجو به درس برای امتحان نگاه نمی کرد. با خاطرِ جمع، بحث را گوش می کرد. کلاس هم آزاد بود و سؤال می کرد. پایان هر ترم، نظرخواهی می کردم و می گفتم: لازم نیست اسم هایتان را در برگه بنویسید بدون نام، هر چه می خواهید، بنویسید. معمولاً آخر هر ترم، ما را منقلب می کردند. می نوشتند: فلان کار را مبتلا بودم؛ دیگر نمی کنم. فلان خطا را کنار گذاشتم. فکر می کنید من به این ها چه می گفتم؟ فقط از آن ها خوف امتحان را گرفتم که برای امتحان نخوانند. آنچه را نیاز داشتند، به آن ها می گفتم که چه نیاز دارد.
از جمله شروط بنده در ابتدای هر دوره این بود که تا قبل از حضور و غیاب، هر کس خواست، بیاید؛ ولی بعد از حضور و غیاب، در بسته است و دیگر بعد از شروع کلاس کسی داخل نشود. نه این که استبداد باشد؛ بلکه علت این است که در بحث اخلاقی یک ربع، بیست دقیقه صحبت می کنم تا دل ها را آماده کنم، بعد مطلب اصلی را بیان کنم. به اصطلاح تنور باید داغ شود تا نان… در این شرایط، وقتی یک نفر وارد شود، حواس افراد پرت می شود. جوان های ما همه آمادگی دارند؛ اما کسی باید آن ها را تکان بدهد و غبار را از باطن آن ها بزداید.
در امور اخلاقی آیا از استاد خاصی بهره برده اید؟
بنده از ابتدا مشتاق بحث های اخلاقی و عرفانی بودم و از این بحث ها لذت می بردم. این باعث شد که در جلسات و بحث های اخلاقی بیشتر حضور پیدا کنم. تقریباً هجده سال در خدمت استاد عزیزم، آیت الله مظاهری حفظه الله بودم. ایشان در این مسیر، استاد و مشوقم بودند. از ابتدا هر چه می گفتند، یادداشت می کردم. البته ذوق و علاقه باطنی خودم نیز بی تأثیر نبود و این استاد بزرگوار هم خیلی مشوق بودند. این هجده سال که با ایشان بودم، خیلی برایم مفید بود. از بحث فقه و اصولشان هم بسیار بهره بردم. این بزرگوار به ما خیلی لطف کردند. ان شاءالله برای ما باقی باشند.
با توجه به اهمیت استاد در زمینه های اخلاقی، به نظر شما آیا برای تربیت استاد اخلاق، راهکاری در حوزه وجود دارد؟
قدم اول، این است که برای همه مسؤولان حوزه، اخلاق به عنوان یک ضرورت جا بیفتد. این تعبیر مرحوم نراقی که تهذیب اخلاق، از اوجب واجبات است، بدیهی است و به برهان نیاز ندارد. این تعبیر، تعبیر کمی نیست. مرحوم نراقی علاوه بر این که استاد اخلاق بودند، فقیه متبحر عالی هم بودند. کتاب مستند الشیعه ایشان که در دسترس بسیاری از فقهای امروزی است، سرآمد است. چنین فقیهی که واقعاً در فقه سرآمد است، می گوید:« تهذیب و خودسازی، از اوجب واجبات».
این مسأله در حوزه، کاملاً جا نیفتاده است. پس از آن که جا افتاد، باید یک برنامه منسجم برای آن تدوین کنند. همان طور که برای فقه، اصول و… دوره ای دارند و مراحلی تعریف کرده اند، باید مرحله ای برایش بگذارند که طلبه ها ملزم شوند یک دوره ای ببینند. البته نه از این باب که یک درسی است و باید بگذرانی؛ این اثر ندارد.
اول برای خودسازی و به کمال رسیدن خود انسان و بعد هم برای این که کلامتان برای دیگران مؤثر باشد، باید متخلق شوید وگرنه چند استدلال بلد بودن، مهم نیست. مأمون ملعون هم از نظر علمی خیلی بالا بود. فقهای چهار مذهب اهل سنت را جمع می کرد و یک تنه با همه بحث می کرد و همه را محکوم می کرد که حق با علی علیه السلام است و خلافت مال او است؛ اما امام رضا علیه السلام را شهید کرد. چند واحد گذراندن، دوای درد نیست. باید برای طلبه ارزش اخلاق و معنویت جا بیفتد و هرکس نگاه به او بکند یاد خدا باید بیفتد. در روایت داریم که حواریون حضرت عیسی علیه السلام از ایشان می پرسند:
یا رُوحَ اللهِ مَنْ نُجَالِسُ؟ با کی معاشرت کنیم؟ در پاسخ می فرماید:«قَالَ مَنْ یذَکرُکمُ اللهَ رُؤْیتُهُ وَ یزِیدُ فِی عِلْمِکمْ مَنْطِقُهُ وَ یرَغِّبُکمْ فِی الْآخِرَه عَمَلُهُ؛۱ با کسی که مشاهده او، شما را به یاد خدا بیندازد و سخنان او به علم شما بیفزاید و رفتار او شما را به آخرت ترغیب کند.» نگاه به او انسان را به یاد خدا بیندازد و کلام او دانش افزایی کند و رفتار او افراد را معنویت گرا و آخرت طلب نماید.
بحث بعد، این که استاد اخلاق، ضوابطی دارد. گاهی من یک بحث اخلاقی را امشب مطالعه می کنم؛ زیرا فردا صبح می خواهم سخنرانی اخلاقی کنم و گاهی نیز شخص می خواهد اخلاقی را بیان کند که شنوندگان را دگرگون کند. و این شرایط خاص خود را دارد و شخص باید برای تهذیب زحمت بکشد. حضرت امام خمینی قدس سره در سخنرانی ها [خیلی درصدد رعایت ضوابط فن خطابه نبودند حتی در حین صحبت] دست خود را حرکت نمی دادند؛ عادی می نشستند و کلام را عادی می گفتند؛ اما چرا جان ها را آتش می زدند؟ چون کلامشان از دل بر می آمد و بر دل می نشست. آیت الله شهید مطهری رحمه الله علیه با آن عظمت، می گفتند: ما شب های جمعه که به درس امام قدس سره می رفتیم، با کلام امام، منقلب می شدیم و تا سه شنبه، چهارشنبه هفته بعد شارژ بودیم. وقتی شارژمان کم می شد، جمعه بعدی می رفتیم و دوباره شارژ می شدیم. مرحوم مطهری با آن عظمت، باید بحث امام را بشنود تا منقلب شود.
یک بحث دیگر، جذابیت برخی عرفان های نوظهور است. به نظر شما، باید چطور با آن مقابله شود؟
بعضی دکان باز کرده اند. البته افراد و اهدافشان با هم فرق می کنند. زیاد دیده ایم که دکان عرفان باز کردند و یک حال معنوی هم به خود گرفتند و بعد هم افتضاح شد. باید با آن ها برخورد کرد.
یک عده هم این طور نیستند. طرف، چند کتاب عرفان خوانده و گمان می کند ع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 